نقد، بررسی و نظرات کتاب چه کسی پنیر مرا جابجا کرد؟ - اسپنسر جانسون

با توجه به اینکه من کتابهای خیلی بهتری برا تغییر خ ندم از نظر من عالی نبود منم تعریفش را خیلی شنیده بودم ولی وقتی خوندمش اصلا اونهمه تعریف به نظرم بهش نمی‌خورد به چند نفر دیگه هم توصیه کردم اونام همین نظر را داشتند اما در کل کتاب خوبیه بهرحال همه ما در زندگی مون نمیتونیم بدون تغییر موفق بشیم باید‌ی روزی این افکار سنتی رو بذاریم کنار و باهاش مقابله کنیم

من تو سن بیست سالگی این کتاب رو خوندم ولی هبچی ازش نفهمیدم نمیدونم چرا یعنی خنگ بودم؟ ولی الان ک دوباره خوندمش دیدم هر فرصتی تو زندگیم از دست دادم بخاطر همین ترس بود و اینکه فک میکردم هیچ کاری نکنم امن تره واسم. و الانم از بورس حسابی متضرر شدم چون میترسیدم خروج کنم🙄😕همیشه زندگی مو سخت گرفتم و بهونه میاوردم برا تغییر. از این ب بعد بدون ترس ادامه میدم

چند وقتیه برای عملی کردن یه تصمیم با خودم کلنجار میرم؛ ولی با خوندن کتاب فهمیدم که میترسم از نقطه امنم خارج بشم و از این که شکست بخورم میترسم و هزاران دلیل غیرمنطقی برای خودم میارم تا خودم رو راضی کنم که تصمیمم رو عملی نکنم؛ تنبلی و راحت طلبی ترس از شکست و.... ما رو از تغییر بازمیداره؛ کتاب رو به همه پیشنهاد میدم خیلی دید انسان رو باز می‌کنن

در قالب داستان خیلی روان و درست مفهوم تغییر و غلبه بر ترس‌های موجود در زندگی رو بیان کرده بود
پنیر تمام آن چیزی هست که دوست داریم و می‌خوایم بهش برسیم (سلامت جسمانی، معنویت بالا، شغل مناسب و...) ولی نسبت به انجام و رسیدن به اونا تردید و چه بسا ترس داریم
کتاب راه غلبه بر ترس‌ها و گذر از راهروهای پر پیچ و تاریک این مسیر سخت رو هموار کرده.

کتابی هست که می‌تونه برای تمام افراد کاربرد داشته باشه و بعد از خوندنش میشه یه لیست نوشت از چیزهایی که توی زندگیمون می‌خوایم تغییرشون بدیم و کارهایی واسه ایجاد این تغییر لازمه انجام بدیم رو بنویسیم به نظرم به این جهت که احساس هدفمند بودن به آدم دست میده مفیده و از طرفی اعتمادبه نفس پیدا می‌کنی که می‌تونی شرایط رو به دلخواه خودت عوض کنی.

عالی بود... من خودم کاملا مثل "هم"بودم... تغییری که باید واسه سال اخر دبیرستان رو روال من پیش میومد رو پشت گوش انداختم و چندساله که دارم درجا میزنم... گذشته رو زیاد چسبیده بودم چون راهنمایی و دبیرستان وضعیتم عالی بود و فقط غر میزدم یهوویی چرا این اتفاق برام افتاد؟؟؟؟... این داستان انگیزه‌ی ایمن من برای ادامه‌ی راه شد... توصیه میکنم بخونید😍❤️

واقعا عامل بازدارنده بشر در همه زمینه‌های کوچیکو بزرگ با کمی فکر کردن آخرش به ترس ختم میشه. فقط با قدم گذاشتن توی یه مسیر جدید و چند قدم به جلو رفتن کم کم ترس آدم میریزه. این کتاب این موضوع ترسو خیلی خوب توضیح داد. ترس از تغییر و موقعیت‌های جدید اگر کنترل شده باشه باعث پیشرفته ولی اگر زیاد باشه نابود کننده. این کتاب عالی بود 💟💟💟

میشه گفت این کتاب یه جورایی شگفت انگیزه که تونسته در قالب یه داستان کوتاه این همه محتوای و راهکار‌های کاربردی رو به خواننده برسونه.

ای کاش این کتاب رو چند سال قبل خونده بودم خیلی بدر بخوره ادم میدونه که باید تغییر کننه ولی این کتاب راهش رو یاد میده

از اون دسته کتاب هاییه که باید بیش از یه بار خوند با یه مثال خیلی زیباگفته برای پیشرفت باید تغییر کرد اگه میخای موفق باشی و اینده‌ای روشن داشته باشی

سپاسگزارم. موضوع کتاب بسیار عالی است و چندین بار باید مطالعه شود. بنظرم غلبه بر ترسها، بزرگترین معضل بشر است.

سلام تا حالا به زندگی اینجوری نگاه نکرده بودیم این داستان رو که خوندم ونگاه به دور وبرم میکنم جابه جا یی پنیرم رو حس میکنم بهتره بگم دارم میبینم چون در گذشته‌ام جابه جایی رو داشتم ولی متوجه نمیشدم وخیلی برام سخت میگذشت بیشتر شبیه هم بودم که با این داستان به نظرمن فوقالعاده به نظرم میاد که میتوانم همراه تغیر وجابه جایی پنیر لذت ببرم

این کتاب به روشی بسیار ساده و قابل فهم نوشته شده است. من این کتاب را به شدت توصیه می‌کنم زیرا منبع الهام بسیار خوبی است و به ما قدرت می‌دهد تا تغییرات را در زندگی شخصی و حرفه‌ای خود بپذیریم مهم‌ترین درسی که آموخته‌ام این است که نباید نگران باشیم، زیرا همیشه پنیر جدیدی پیدا می‌شود و لحظه‌ای که حرکت را شروع کنیم، اوضاع بهتر می‌شود.

برای کسانی که دوس دارن از وضعیت که دارن نجات پیدا کنن یا تغیری در روش و انتخاب زندگیشون داشته باشن خیلی کمک میکنه تغییرهمیشه اتفاق میافته بعضی وقتا فکرمیکنیم این تغییر به ضرر ماست و جایگاهی رو که قبلا براش تلاش کردیم رو از دست میدیم این کتاب کمک میکنه تغیرات رو بشناسیم و راحت‌تر با اون‌ها مواجه بشیم واز اون‌ها استفاده کنیم

کتابیه که میتونه به راحتی بهتون انگیزه بده و همچنین متوجه یکسری اشتباهات کهنه و جا افتاده تو ذهنمون کنه، از همه مهمتر اینکه در بعد یک داستان کوتاه و بانمک هست و نه تنها که خسته کننده نیست بلکه بسیار متعحب میشید از کوتاهی و مفید بودن داستان، در کل طی چند تا جمله‌ی کوتاه راهنمایی و روشنمون میکنه
ممنون از کتابراه عزیزم

داستانی عالی و آموزنده برای تمام انسانها... اسپنسر جانسون در این کتاب با بیانی ثلیث وطرح سوالاتی ساده مانند (اگه نمیترسیدی چیکار میکردی؟؟!!) به ما یادآوری میکنه که با خروج از منطقه امن خودمون چه فرصتها و موقعیتهایی رو میتونیم بدست بیاریم و بسیاری نکات آموزنده دیگر... بنظرم همه ما سالی یکبار باید این کتاب کوچک و پرمحتوا را بخوانیم

کتاب بی نظیری که هر وقت بخونیدش یک نگرش جدید دریافت میکنید. در هر وضعیتی از زندگی شخصی گرفته تا زندگی کاری که هستید اگر این کتاب رو بخونید به آگاهی جدیدی برای تغییر شریط می‌رسید‌.
این داستان خیلی از افراد هستش. واقعا کتاب کمک کننده‌ای بود برای من.
توصیه میکنم حتما بخونیدش. این کتاب فقط یک کتاب داستان نیست یک زندگی هستش.

یکی از بهترین کتاب‌هایی بود که خوندم، از این کتاب یاد گرفتم که سکون انسان رو می‌کشه و حرکت برای رسیدن به خواسته‌ها ذهن انسان رو از بدی‌ها خالی می‌کنه و انرژی‌های مثبت رو خود به خود به آدم جذب می‌کنه تا به هدف برسیم ولی اراده هم خیلی مهمه و اگر اراده نباشه عملا ما شکست خورده‌ای بیش نیستیم که از افکار خودمون شکست خوردیم

کتاب خوبی بود و علاوه بر نقاط قوتش نقاط ضعف بسیاری هم داشت اما خوندنش قطعا ارزشمنده
بیشتر در مورد تغییرات و ایجاد اونها در زندگی برای بهتر رسیدن به هدف رو میگه که صد البته بسیار واقع گرایانه و منطقی هست اما نکته‌ای که هست اینه که از نظر من کتابهای بسیار ارزشمندتر و پرکاربرد تری تو این حوضه هست که خوندن اونها میتونه موثر تر واقع بشه

درحد اون تعریف‌ها و فلان بهمن‌ها نبود خیلی ضعیف و خیالی نوشته شده من نمیدانم چرا وقتی ده نفر چیزی را خوب یا بد میدانند فورا همه مانند آن‌ها رفتار میکنند و بینش خود را نمیگویند
از بینش من بسیار ضعیف یک دانش آموز دبیرستانی مانند خودم بهتر از این را هم میتواند بنویسد این مانند انشا نوشته شده که برمی انشا هایم واقعا بهتر از این هستند

یک کتاب خیلیییییی مختصر و خیلییییی مفید که تو این دوره خوندنش واقعا به همه واجبه.... چرا؟ چون همه با‌ی سری مشکلات اقتصادی روبرو میشیم که همیشه باعث خود خوری و عصبی شدنمون میشه. ولی این کتاب جوری تورو قانع می‌کنه که هیچوقت از هیچ اتفاق پیش بینی نشده‌ای تو محیط کاری نترسی که هیچ حتی ازش استقبال هم کنی:)

برای من جالب بود چون مثل مسیر کاری بود که طی ده سال گذشته طی کردم، اوایل هم بودم و ترس ترک کردن منطقه امن خودم رو داشتم ولی امروز به جایی رسیدم که شناور روی سطح تغییر همیشه آماده‌ام تا در جریان زندگی غوطه ور بشم و لبخند زنان به دنبال فرصت‌های پیش رو برم. قطعا خواندن کتاب بدون اینکه واقعا قصد تغییر داشته باشید بی‌فایده است.

گاهی اونقدر درگیر یه مسئله میشیم که یادمون میره صورت مساله چی بوده. ترس از تغییر هم دقیقا همینطوره,اونقدر در مسیر زندگی عمیق درگیرش میشیم اونقدر حاشیه برای خودمون میسازیم که فراموش میکنیم مشکل ترس از تغییره. یادمون میره اگه این ترس رو کنار بذاریم وخودمون رو با تغییرات جدید وفق بدیم دیگه با بحران‌های بزرگ روبرو نمیشیم

من که امروز خوندمش خیلی ازش لذت بردم. من وقتی توی کلاس سخنوری مینشستم و منو صدا میکردن میگفتن بیا سر سن و سخنرانی کن اصلا جرءتشو نداشتم که برم و میترسیدم ولی امروز که أین کتاب را خواندم به این نتیجه رسیدم که برای اینکه موفق بشم باید هر سختیو بکشی تا به هدفت برسی............. عالییی بود پیشنهاد میکنم بخونیددددد همین.

۵سال پیش که شغلم از دست دادم تا الان همش لعنت و نفرین کردم اون آدم‌ها رو که پنیر من را جابه جا کردند البته چند بار مثل‌ها جلو رفتم و شکست خوردم ولی‌ای کاش ۵سال پیش این کتاب خونده بودم، واقعا دنیا عجیب پنیر جابه جا نمی‌کنند ازت میدزدن میقاپن، باید همیشه آماده بود، و من آماده نبودم چون تو زندگیم بحرانی پیش آمده بود.

داستان بسیار جالبی بود
مدتها بود میخواستم بخونمش ولی حالم نمیشد
الان خوشحالم که خوندمش
الان متوجه شدم که تا امروز طرز فکر من همون هم داستان بوده که جرات تغییر و جداشدن از اشتباهاتم رو نداشتم
توصیه اکید میکنم این داستان کوتاه رو همه بخونند و سرلوحه کارشون قرار بدن و از تغییرات مثبت با آغوش باز استقبال کنند

خیلی خیلی باهاش حال کردم چون تعداد صفحات اون کم هست خیلی بیشتر از صفحاتش عمق و مطلب داره از خوندن آن خیلی خیلی لذت میبرید این کتابو به هرکسی که دوس دارین تو زندگی تغییر کنه و زندگیش عوض بشه پیشنهاد بدین... از تغییر نترسید هر چند وقت از محیط امن خود خارج شوید و محتاج آن نباشید به دنبال پیشرفت‌های بیشتر باشید

من بارها و بارها این کتاب رو بهم توصیه کرده بودن اما فکر نمیکردم انقدر تاثیر گذار باشه. به نظر من این کتابی هست که خوندنش برای اکثر ادمها لازمه چون به سادترین شکل ممکن ما رو با حقیقت ترسها و نگرانی‌ها و تغیراتی که در زندگیمون داریم اشنا میکنه. داستانی بسیار جالب که فکر نمیکنم هیچوقت از ذهن خواننده کتاب پاک بشه

من این کتاب رو کامل خوندم کتاب خوبی هست مفیده در مورد تغییردر زندگی و کلی چیزای خوب هست، این کتاب خوب هست اما از نظر من اونقدام خوب نیست، این کتاب بحث خوبی رو مطرح میکنه اما راهکار آنچنانی پیش روی شما نمیزاره با توجه به یک داستان میان کمی شرح میدن مسئله رو، نمره سه از پنج برای این کتاب خوبه

وقتی خوب راجع به داستان فکر کردم و تمام جزییات رو تصور کردم دقیقا متوجه این موضوع شدم که منظور داستان زندگی خود ماست که بعضی وقتها به شدت در مقابل تغییر رویه مقاومت میکنیم و همون روشهای تکراری و تفکرات پوسیده و گندیده رو پیش میگیریم و همینطور ادامه میدیم بعد منتظر معجزه میمونیم که زندگیمون رو عوض کنه

جدلی که این کتاب تو ذهن به وجود میاره: بررسی مداوم اوضاع زندگی، تحت کنترل داشتن اوضاع و عدم غافلگیری موقعیت. غلبه بر ترس و تصمیم گیری برای تغییر. ناامید نشدن و لذت بردن از مسیر حرکت و رسیدن به هدف و البته پاگیر نشدن در هدف و باززززززم حرکت.
شکل بامزه‌ی آدم کوچولو: کتونی هات رو دور گردنت بنداز. به زودی بهش نیاز پیدا میکنی. 😊

سلام. ب جرئت میتونم بگم این یکی از بهترین کتابایی بودش ک من خوندم و البته من هیچ اشنایی با این کتاب نداشتم و بهترین شخص زندگیم اونو بهم معرفی کرد
واقعا کتاب پر محتوایی.... و هرچی ک انسان تو زندگیش لازم داشته باشه رو گفته
پنیر کهنه را هرچه زودتر رها کنید ب پنیر جدید تری میرسید🤗😶
عاااالییی⛥⛥⛥⛥⛥⛥

تا الان که ۱۷ سال دارم کتابی به این مفیدی نخوانده بودم

به نظر من این کتاب عالی بود و من واقعا علاقه مند به خواندنش بودم و خیلی چیز‌ها از این کتاب فهمیدم امیدوارم که هر کی این کتاب را می‌خواند مثل من از این کتاب لذت ببرد و چیز‌های زیادی یاد بگیرد. این کتاب از نامش و عکس روی جلدش کودکانه به نظر می‌رسد اما واقعا عالی هست و برای کودکان و بزرگسالان مفهوم زیادی دارد.

کتاب یکی از بهترین کتاب‌های جهان که به موضوع تغییر و خروج از منطقه امن و غلبه بر ترس آدم دست میگذاره و تغییر همون چیزیه که در هر شرایط و برای حل خیلی از مشکلات آدم باید اون رو انجام بده و این کتاب شگفت انگیز اون رو در هشتاد صفحه جا داده اون به طور کامل و با مثالی جالب پیشنهاد می‌کنم حتما بخونید

سلام
کتاب کوچکی که نویسنده مفاهیم مهمی رو در قالب یک داستان ساده منتقل میکنه
و یه نقشه‌ی راه بهت نشون میده
اگه میخوای توی مسیرهای پیش روت در زندگی به یاس و ناامیدی دچار نشی یا از تلاش برای رسیدن به اهدافت دست نکشی این کتاب یه هدایت کننده‌ی خیلی خوبه
کتابی کوچک و کاربردی
از خوندمش لذت ببرین

کتابِ جذاب، و راهگشایِ بسیاری از افکار و باورهای مخرب ماست. در واقع این کتاب یه جورایی به ما میگه که از ماست که بر ماست.
اگه واقعا بخوایم تو زندگی شاداب و پر انرژی و با انگیزه باشیم باید تغییرات زندگی رو بپذیریم و ازشون یه پله برای پیشرفت خودمون بسازیم.
این کتاب جذابو از دست ندین 😉

کتاب فوق العاده‌ای است، برای من یک تحول بی نظیر بود. محدود کردن خود تنها به یک شرایط خاص و عدم آمادگی برای بروز تغییرات باعث می‌شود که نتوان به موقع واکنش درست را نشان داد. و نمایش این موضوع در یک داستان کوتاه نشان از مهارت بی نظیره نویسنده است توصیه می‌کنم حتما این کتاب مطالعه کنید...

خوندن کتاب فقط یک ساعت و نیم زمان برد. باورم نمیشه، کل کتاب رو حتی بدون تکون خوردن از جام خوندم. فقط یک ساعت و نیم زمان برد تا من بفهمم در زندگیم چقدر (هم، شخصیت غرغرو و ترسو داستان) بودم.
زندگی درحال تغییر است چه بخواهی چه نخواهی، پس بهتره‌ها باشیم نه هم.
خدا به نویسندش طول عمر بده

سلام
ادم رو از منطقه امنش بیرون میکنه
تمام مسائل کوچیک و بزرگ با فکر کردن زیادی تبدیل به ترس میشه
اگه میخاید یه کاری رو شروع کنید یا کارتون رو ارتقا بدید اول مورد بررسیش قرار بدید بعد سریع وارد عمل بشید مثل دیونه‌ها 😅تجزیه و تحلیل بیش از حد باعث ترس میشه یادت باشه که ساده بگیری

خوب هست، توانایی تغییر را به آدم یاد می‌دهد چون آدم باید همیشه فرصت را بسازد تا اینکه با شرایط بسازد.
به عنوان مثال تو شرایط کرونا خیلی‌ها با دیدگاه قدیمی میلیارد‌ی ضرر کردند. خیلی‌ها هم سود کردند و میلیاردر شدند.
باید با توجه به شرایط جدید تغییر جدید به وجود آورد تا تو زندگی خوشبخت بود.

سلام خدمت دوستان خوبم
من به شخصه این کتاب رو برای 3 نفر پیشنهاد میکنم.
1-کسانی که از تغییر می‌ترسند.
2-کسانی که عجله برای رسیدن به موفقیت دارند.
3- کسانی که اشتباهاتشان رو به گردن دیگران می‌اندازند.
امیدوارم بهترین اتفاقات براتون رقم بخوره.
و همیشه کتاب دوست خودتون باشه.

این داستان خیلی خوب تونسته بود تغییر توضیح بده و اینکه اگه ما ترسهامون بزاریم کنار بخوبی میتونیم خیلی کارهایی ک دلمون میخواسته تغییر بدیم و نمیتونستم و اصرار داشتیم اون کاررو ادامه بدیم با خوندن این کتاب میتونیم تلاش کنیم تا با تغییرات از رفتار خودمون شروع کنیم تا بهتر زندگی کنیم

سلام من تابستون پارسال این کتاب دانلود کرده بودم ولی الان توفیق خوندنشو پیدا کردم کاش موقع کرونا که تازه شروع شده بود من یه کاری دیگه شروع میکردم تا شغل همسرم که تهیه غذا زده بودن جمش نمیکردم همون موقع که گرفتمش میخوندمش ولی بازم خدارو شکر که ازین به عد باچشمی باز زندگیمو به جلو میبرم

خوندن این کتاب برای هرانسانی واجبه. اگر نخوندن بعضی کتاب‌ها گناه بود، قطعا این کتاب جز اونها بود. خیلی چیزا ازش یاد گرفتم. کتابی برای درست فکرکردن. چه خطاهای شناختی که باعث میشه ادم از مسیر درست زندگیش جابمونه. این کتاب کمک میکنه این خطاهارو بشناسیم.

بهتون پیشنهاد میکنم واقعا داستان قشنگ و مفهوم داریه الان اسنیف و اسکری اونایی هستن که در کشور پست و مقامی دارن البته از روی تلاش و تجربه. من و شمایی که میخوایم از منطقه امنمون خارج بشیم‌ها هستیم و اونایی که دنیا رو قبول کردن و هر چه آید خوشایدن هم هستن واقعا کتاب مفهوم داریه

من به صورت اتفاقی خوندن این کتاب رو شروع کردم وواقعا به موقع این کتاب سر راهم قرار گرفت و دیدمنو نسبت به تغییرات زندگی عوض کرد من امسال فارغ التحصیل میشم و همیشه ترس داشتم از دنیای بعد از فارغ التحصیلی... این کتاب به من کمک کرد که باترسام روبه رو بشم؛ یه دنیا ممنون از کتابراه

فکر کنم برای من یک معجزه بود، کاملا تصادفی با این کتاب برخورد کردم، زمانیکه باتلاق افکار منفی منو هر لحظه بیشتر بدرون خود میکشد،!! !!از همین لحظه تصمیم دارم که پنیر کهنه و کپک زده رو رها کنم، و تغییر را در افکارم شروع کنم، و مطمئنا بارها به این کتاب مراجعه خواهم کرد، ۱۶ اردیبهشت ۹۹

این که به صورت داستانه نقطه قوت این داستانه چون ذهن از خوندنش خسته نمیشه و جذابیتش بیشتر میشه چون میخواد بدونه این راه آخرش باید چجوری تموم بشه و آدم رو وادار میکنه که به خیلی چیزا فکر کنه تو زندگیش و باید چندین دفعه خونده بشه و قدرت درک خیلی چیزا رو به میده

کتاب فقط تغییر در افکار پوسیده و وضعیتی که خوشایند نیست رو گوشزد کرد. برداشت من ازش فقط (فکرتو عوض کن) بود. در کل جذابیت خاصی برای من نداشت. و جمله‌ی (چه کسی پنیر من را جابه جا کرد) کمی بی‌ربط با مفهموم کتاب بود. انگار گفته شده چه کسی آرزوی مراجابه جا کرد!! و حس دنبال فرد خاصی بودن رو بمن القا کرد.