نقد، بررسی و نظرات کتاب میدگارد 2: افسانه چشمه کوه مشرق - احمدرضا صالحی
مرتبسازی: جدیدترین
رضا مومنی
۱۴۰۱/۱۱/۲۸
00
عالی بود حرف نداشت
من تا همین جلد دوم مطالعه کردم. به بعضی از دوستان که کتاب رو تقلید از رمانهای بزرگ غربی میدونند باید گفت که این کار حتی اقتباس هم نیست فقط میشه گفت اقای صالحی با الهام از اون رمانها داستان منحصر به فرد خودشون رو شکل دادن و این جای تقدیر داره. الهام گرفتن و حتی اقتباس صد در صدی چه در دنیای رمان نویسی و چه حتی سینما رایج هست و این دلیلی بر بی ارزش بودن اثر نیست.
رمانی ارزشمند با موضوعیت علمی_تخیلی در حوزه ماوراءالطبیعه بوده و اطلاعات ارزشمندی در مورد جهانهای هفتگانه که شامل جهان انسانها، جهان جنیان، جهان دیوها، جهان پریها، جهان ملکها، جهان فرشتگان و جهان مختص ذات باریتعالی در طبقه هفتم وجود میباشد به خوانندگان این اثر ارائه میدهد. سرگذشت فردی به نام آریا که در ابتدای داستان در جهان انسانها زندگی میکند و طی اتفاقات جالبی به جهان پریها پای میگذارد و مشخص میشود که او یک پریزاد است. پریزاد در این کتاب به موجودی اطلاق میشود که از پدر و مادری که یک کدامشان پری و یک کدامشان آدمیزاد است بدنیا میاید. پریزاد دارای قدرتهای بخصوصی است که دیگر پریان ندارند و با استفاده از این قدرتها به جنگ پریان بدسیرت و بدطینتی بنام جوفا و خفقان که پدر و مادر وی را نیز کشتهاند میرود. کتاب دارای تشبیهات و استعارهها و کنایات زیبایی است ولی گاهی اوقات در بیان تعدادی از این استعارات زیاده روی میکند و از این منظر میتواند مورد نقد قرار بگیرد. بعنوان مثال در خیلی از قسمتهای کتاب به کرّات نوشته شده که فلان شخصیت داستان دارای شنلی زیبا و بسیار بلند است که از پشت بر روی زمین کشیده میشود...
در مجموع رمانی زیبا و اثرگذار است که مطالعه آنرا به دوستان پیشنهاد میکنم.
در مجموع رمانی زیبا و اثرگذار است که مطالعه آنرا به دوستان پیشنهاد میکنم.
زمانیکه کتاب اول رو خوندم با خودم گفتم نویسنده دوتا فیلم تخیلی و جادویی دیده و شروع کرده به کتاب نوشتن.
وقتی کتاب اول رو تموم میکنی یه حس درونی شبیه به حسرت همش بهت میگه؛ اگه داستان رو ادامه ندی حتما پشیمون میشی.
من به اون حس حسرت درونی میگم، نوآوری در تخیل.
کاری که نویسنده در این کتاب کرده نوآوری برای مخاطبانش هست.
وقتی کتاب اول رو تموم میکنی یه حس درونی شبیه به حسرت همش بهت میگه؛ اگه داستان رو ادامه ندی حتما پشیمون میشی.
من به اون حس حسرت درونی میگم، نوآوری در تخیل.
کاری که نویسنده در این کتاب کرده نوآوری برای مخاطبانش هست.
جلد اول و دوم و خوندم و متاسفانه باید بگم بر خلاف بقیه علاقهای به ادامه ندارم, خیلی از جزییات کتاب متاسفانه بیش از اندازه به هری پاتر، سرزمین اشباح و... شباهت داره، طوری که به نظرم نوآوری خاصی که منحصر به این کتاب باشه خیلی دیده نمیشه, مورد آزار دهنده بعدی نحوه مکالمات واقعا لوس بین شخصیتهای نوجوان و حتی بزرگسال هست، کل کلهای بیخودی و مکالمات بی حاصل و قهرهای واقعا لوس فالی ژولیت یا تینا، با ادبیات نوشتاریای که بین زبان محاوره خودمون و نحوه نوشتاری کتابهای خارجی سرگردون مونده. مورد بعدی ضعف تو شخصیت پردازی، طوری که نمیتونی با هیچ کدوم از شخصیتها انس بگیری و همذات پنداری کنی، مثلا اصرار مداوم نویسنده رو چشمهای معصوم تینا در صورتی که کلا هیچ معصومیتی از این شخصیت دریافت نمیکنیاینها نمونهای از چیزایی بود که من و منصرف کرد، اما برای کسایی که با دنیایی فانتزی کتابهایی که تا حالا نوشته شده آشنا نبودن، این کتاب میتونه تجربه خوبی باشه، در آخر هم آرزوی موفقیت بیشتر نویسنده محترم و دارم