نقد، بررسی و نظرات کتاب صوتی شرطبندی - آنتون چخوف
4.6
3364 رای
مرتبسازی: جدیدترین
اعظم منصوری
۱۴۰۲/۷/۳
00
داستان خیلی عالی و جذاب است شرط بندی میان یک بانکدار و یک وکیل جوان. جوان پانزده سال از عمرش را در زندان بماند و سپس در ازای آن بانکدار دو میلیون به او بپردازد. جوان در طی این سالها در زندان به مطالعهی کتابهای مختلف میپردازد و به یک انسان فرزانه تبدیل میشود و دیگر پول و مادیات ارزشی برایش ندارد و همین باعث میشود از مرگی که بانکدار برایش در نظر گرفته است نجات یابد و به دامان جامعه و زندگی در کنار مردم برگرددومعنای زنگی برایش ارزش دیگری پیدا میکند. با تشکر از کتابراه بخاطر تهیه و در دسترس قرار دادن این داستانهای ارزشمند.
سالها پیش در نوجوانی فیلم داستانی کوتاهی به همین نام با بازی محمدعلی کشاورز (بانکدار) و فریبرز عرب نیا (جوان) دیدم و برایم بسیار جذاب بود و سالها درگیر این سوال بودم که واقعا کدام بدتر است؟ اعدام یا حبس ابد؟
سوال اساسی داستان هم همین است و البته در ستایش امید است.
به نظرم پاسخ هر کسی به این سوال بستگی به شخصیت و گذشته و تواناییها و ناتوانیهای او متفاوت خواهد بود.
به نظرم جوان در طول دروان حبس به رستگاری رسید.
روایت جناب تمدن عالی بود و خوشحالم که مثل برخی داستانهای کوتاه از گویندگان نابلد استفاده نشده بود.
با سپاس از کتابراه
سوال اساسی داستان هم همین است و البته در ستایش امید است.
به نظرم پاسخ هر کسی به این سوال بستگی به شخصیت و گذشته و تواناییها و ناتوانیهای او متفاوت خواهد بود.
به نظرم جوان در طول دروان حبس به رستگاری رسید.
روایت جناب تمدن عالی بود و خوشحالم که مثل برخی داستانهای کوتاه از گویندگان نابلد استفاده نشده بود.
با سپاس از کتابراه
کتاب شرط بندی اثر آنتوان چخوف یکی از کتابهای زیبا و کوتاه این نویسنده میباشد که به پدیده زندگی، مرگ، پول، نوع زندگی و به خصوص دیدگاه در این مورد میپردازد. انسانها میتوانند در مرور زمان دارای تغییرات شگرف و اساسی در نوع نگرش به زندگی شده تبدیل به انسانهای دیگر و موجوداتی شوند که با مقیاسات گذشته هیچ همخوانی ندارد. خواندن خوب و روان کتاب لذت آنرا بیشتر مینماید.
خواندن آن را به دوستان توصیه میکند.
خواندن آن را به دوستان توصیه میکند.
با سلام کتاب بسیار فوق العادهای بود واقعا خوندن اون ارزشمند و پر اثر خواهد بود اغلب حرفهای وکیل زندانی در اخر برگرفته از روایات و کلام قران مجید بود, در کل دید خوبی نسبت به این جهان داشتپس از شنیدن داستان ادامه متن رو بخونید (خطر اسپویل) طوری که از ثروت عظیمی چشم پوشی کرد و همچنین یک نشانه وجود داشت که در این دنیا مال و ثروت میتواند سبب مرگ شود هرچند که از دید ما ان مال و ثروت نیازمند زندگی است که گاها بعکس موجب مرگ و نیستی ظاهری و باطنی میگردد. خوشا به حال زنداییهای آزاد دنیا,, کسانیکه دنیا رو با همهی خدعه و فریب هاش آزادهاند و اون رو زندان عظیم میدونند تشکر مجدد از کتابراه عزیز
احتمالا چخوف بودن نویسنده تاثیر زیادی داشته روی امتیازات این کتاب کتاب تناقض زیاد داره که میزارم پای نسخه ایرانیزه شدش اما به هر صورت نه پایان خوبی داشت نه نتیجه گیری خوبی حتی برای اینکه نظرم اشتباه نباشه دوبار گوش دادم اما اصلا جالب نبود فقط برای گذران وقت میشه روی این کتاب حساب کرد نه چیز بیشتری
قصه کوتاهی و آموزندهای بود لذت بردم از مجموعه کتابراه و راوی ممنونم اگر قرار بود خودم بخوانم فکر نکنم میتونستم نصف این کتابها را مطالعه کنم کتاب صوتی ایده بسیار خوبی ایست البته اهل مطالعه میدانند دیدن کلمات و سطر به سطر خواندن بیشتر به آدم مزه میده ولی نظر شخصی من اینکه شنیدن سرعت کار را بالا میبره
از دورهی کودکی هر بار از ما میپرسیدند که علم بهتر است یا ثروت پاسخ اغلبمان علم بود. چرا که فکر میکردیم تنها با علم میتوان به ثروت دست یافت و انسان خردمند بهتر از انسان ثروتمند اما بیخرد است. اما ثروت هم مسئلهی کم اهمیتی نیست. حال اگر در یک شرایط قرار بگیریم و مجبور به انتخاب باشیم کدام را انتخاب میکنیم؟
از زیبایی و فوق العاده بودن این کتاب صوتی که هر چه بگویم کم است اما داستان این کتاب گذشته از زیبایی، عجیب هم بود و خیلی هم عجیب! عجیب بودن داستان به این دلیل است که میتوان برداشتهای بسیار زیاد و مختلفی از آن داشت، برداشت من از این داستان فلسفی بود، به این معنی که فلسفه وجودی انسان را بررسی میکند، یعنی وجود انسان به تنهایی ارزشمند است یا نه؟ اگر ارزشمند است آیا این ارزش صرفا بخاطر "وجود" انسان است یا صرفا بخاطر "انسان" بودن؟ آن جا که در این داستان دو نفر شرط میبندند که اعدام بدتر است یا زندان، در واقع در مورد ارزش وجود انسان بحث میکنند، اگر بپذیریم که صرفا "وجود" انسان ارزشمند باشد، خب باید بین حکم اعدام و حبس ابد، حبس ابد را انتخاب کنیم چون قبول میکنیم که اعدام بدتر است چون ارزشمندی وجود انسان را از بین میبرد، اما اگر بپذیریم که صرفا "انسان" بودن ارزشمند است، در آن زمان بین حکم اعدام و حبس ابد تفاوتی ایجاد نمیشود چون در هر دو صورت انسان بودن از بین میرود، به هر حال این خود مسئله طولانی است و بحث زیادی میشود در مورد آن کرد، اما به هر حال اگر یک مبنای کلی برای قضاوت وجود نداشته باشد، نظرات هر کسی هم در این مورد بسیار متفاوت خواهد بود، به هر حال داستان این کتاب صوتی هم به همین شکل بسیار سخت اما زیبا دنبال میشود، شرط بندی مسئلهای فرعی است و اصل داستان هم بررسی فلسفه وجود انسان است که نویسنده خیلی خوب آن را بیان کرده است، گویندههای این کتاب صوتی هم عالی بودند و در کل کتاب زیبا و آموزندهای بود، از کتابراه هم بخاطر رایگان کردن این کتاب صوتی تشکر میکنم❤
این داستان بسیار به درک بهتر زندگی هر فرد کمک میکند همان طور که برای همه ملموس است هرکسی میتواند درکی متفاوت از دیگری را دریافت کند که برای من این داستان نشانگر این بود که اگر خودت را بشناسی جهان در نظرت جور دیگری جلوه خواهد کرد و در آخر داستان این نظر را چخوف قوی تر میکند درکل این داستان شاهکاری بود بی نظیر
تمام کتاب یک طرف و چند دقیقه پایانی که پسره فرار میکنه یک طرف. نویسنده با این کار در کتاب خواسته تاثیر مطالعه کتاب را در پرورش افکار انسان نشون بده و بگه بخاطر مطالعه انواع کتابها و فهمیدن این موضوع از طرف وکیل که لطف بانکدار به خودش در فراهم کردن تمام کتابهایی که خواسته و مطالعه کرده رو با هیچ پولی نمیتونست بخره و با فرارش لطف بانکدار را جبران کرد.
شروع داستان خوب بود موضوع جالبی مطرح شد ولی آخرش کمی اذیتم کرد از موضوع اصلی به جای دیگهای رفته. البته آنتوان چخوف تو دورهای زندگی میکرده که تقابل خیر و شر و امتیاز معنویت مورد توجه بزرگان بوده ولی از طرح موضوع اعدام یا حبس ابد و دلیل میزبان برای دفاع از اعدام خوشم اومد. از یه زاویه دیگه به قضیه نگاه کرده بود. اگه از من بپرسن کدومش اخلاقی تره، من میگم بهتره فرد رو مخیر کنن خودش انتخاب کنه اگه حبس ابدا براش مثل هر لحظه جون دادنه و میخواد که راحت بشه بهتره اعدام بشه و اگه کسی زندگی حتی تو زندان رو ترجیح میده بزارن زنده بمونه... هرچند ادیان این روش و تایید نمیکنن مطمئنا و حتما ایراداتی هم پیش میاد. ولی کاش میشد به خود فرد حق انتخاب بدن... الان خیلییی از کشورهای دنیا مجازات اعدام رو برداشتن و بعصی فقط در موارد خاص اعدام میکنن.
و اما در مورد آخر داستان به نظرم اگه هر از گاهی آدم یه تلنگری بخوره و با پیامهای اینچنینی مواجه بشه به نفعشه
و اما در مورد آخر داستان به نظرم اگه هر از گاهی آدم یه تلنگری بخوره و با پیامهای اینچنینی مواجه بشه به نفعشه
واو... خیلی کتا عجیبی بود... غرور عجیب و شرطبندی احمقانه... ولی استفادهی جالب از وقتش... یادگیریهای جالب... ۱۵سال تو یه اتاق بودن و مطالعههای کتابهای متفاوت و زبانهای مختلف.... واو... واقعا عجیبه... و نهایت تصمیم عجیب و نه چندان دور از ذهن بانکدار...! و اون یادداشت جالب... داستان جالب توجهی بود... لذت بردم...
بین حبس ابد و اعدام کدوم یکی انسانیتر هست؟ داستان بااین سوال شروع میشه و بعد شرطبندیای که بنظرمیرسه قراره جواب این سوال رو بده. از منظر فضاسازی داستان، مخصوصا انتهای داستان و تصمیم بانکدار برای رهاکردن خودش از بندشرط، بسیار عالی و تاثیرگذار بود؛ تنهایی و اسارتی که خودخواسته اون جوون انتخاب میکنه که برای من مشخص نبودکه از سر غرورجوانی بود یا بخاطر پولی که اعلام شده بود، و تمام تصمیمات و روال زندگی که در تمام سالهای اسارت طی میکنه خیلی جالب به تصویرکشیده شده بود. بنظر میرسه که داستان قرارهست درنهایت به این برسه که تنهایی اون آدم و تمام کتابهایی که خونده باعث شده به خرد عمیقی برسه ولی آیا ارزشش رو داشته که ۱۵ سال از عمرش رو در یک زندان خودخواسته بگذرونه؟ و مورد بعد اینکه آیا به سوال اول داستان پاسخی داده شد؟ بشنوید و قضاوت کنید. درنهایت خوانش کتاب و صدای گوینده فوقالعاده زیبا بود. ارزش شنیدن داشت.
به نام خدا، این کتاب صوتی به راستی بیانگر اینست که به دنیا چگونه نگاه میکنیم و از فرصتهای کوتاه و زودگذر عمرمان چگونه استفاده میکنیم، عمر عزیز را تند باد حوادث به یغما میبرند وچه کاری بهتر از تجربه کردن ودرس گرفتن از تجربهی دیگران وبا روشن بینی و درست زندگی کردن و ذهن را پر وبال دادن و عاشقانه اندیشیدن و حیف وصد حیف که دغدغههای بی حد وحصر زندگی دمی ما را آسوده نمیگزارد، و خوش به حال آن مرد که فرصت پیدا کرد تجربههای آن همه نویسنده رو زندگی کند واز آنها درس بگیرد، والا اگر در بیرون از زندان بود مشکلات و روزمرگیهای زندگی به او مجال خواندن وتجربه کردن آن همه کتاب نفیس وبی همتا رو نمیداد