نقد، بررسی و نظرات کتاب آبانگان (سرگذشت آب و آتش) - بهار برادران
مرتبسازی: جدیدترین
مرضیه صابری
۱۳۹۸/۳/۹
10
سلامی به گرمای آفتاب تیسفون خداقوت ودست مریزاد داری بهار خانم از خواندن کتاب لذت بردم سالیان دراز بود مطالعه نکرده بودم یعنی رمان نخونده بودم اونهم تاریخی وتقریبا آخرین باری که کتاب خوندم زمان دانشجوییم که به ده سال پیش ب میگرده با وجود دوتا بچه یکی چهار سال ودیگری یک سا چنان غرق خواندن کتاب شدمکه دوروزه آبانگانم تمام کردمشاید باورش سخت باشه ولی باشخصیت داستان همزاد پندارری کردم باشادیهاش خوشحال وخنده بر لب وبا ناراحتیش گریه وخودمم جای کارن وپوریا گذاشتم اطلاعات خوبی هم از اون عصر گرفتم در مورد پوشش ایرانیها واینکه با تفاسیر متعدد اوستا این دینم تحریف شده مثل تحریف انجیل... ممنون واقعا لذت بردم.... دایانا زنی مقتدر که خوب درسی داد با سیاست خودش اینکه نیازی نیست همه واقعیت را تعریف کرد در عین حال دروغ هم نگفت نجابت رو خوب بتصویر کشید میشه گفت میتونی برا درس زندگی تو چارچوب کوچکتر از ش سیاستهاش استفاده کرد جلد اول کتاب خوب بود ولی ابنگان رو بیشتر دوستداشتم البته زمانی که آذرگانم بخونم میتونم نظر قطعی رو بدم امیدوارم بخوبی این باشه وچه بسا قویتر غیر قابل پیشبینیتر
واقعا بینظیره. احساس میکنم بهترین کتاب عمرمو خوندم. با اینکه دلم میخواست ببینم آخرش چی میشه ولی دوست نداشتم تموم بشه.
واقعا بهتون دست مریزاد میگم خانم برادران. نوشتن اینجور کتابی خیلی مشکله چون باید فضای اون زمان رو جوری ترسیم کرد که هم برای خواننده ثابل درک باشه هم از واقعیت دور نباشه.
منتظر این داستانای قشنگتون هستم
واقعا بهتون دست مریزاد میگم خانم برادران. نوشتن اینجور کتابی خیلی مشکله چون باید فضای اون زمان رو جوری ترسیم کرد که هم برای خواننده ثابل درک باشه هم از واقعیت دور نباشه.
منتظر این داستانای قشنگتون هستم
آبانگان هم تموم شد تو تمام لحظات دلم برای کارن سوخت تاریخ چقدر میتونه تلخ باشه نمیدونم توی تموم لحظاتی قطره اشک گوشه پلکم بود اما نمیریخت نمیدونم چرا بغض و تلخی و.... داستان جذابیت فوق العادهای داشت با اینکه درد میکشیدم از خوندنش ولی باز هم ادامه دادم. میریم سراغ آذرگان... ممنون خانم برادران.
این کتاب بسیار خودخواهانه نوشته شده. چطور میشود این همه عشق، فداکاری و حجب و حیای کارن رو به تصویر کشید و آنوقت این قدر بیرحمانه به این همه عشق خیانت کرد من بهیچ وجه خفه شدن دایانا رو اون هم پس از ازدواج در عشق پوریا رو بهیچ وجه با روحیات یک زن ایرانی نمیپسندم. بیشتر دوست داشتم عشق دایانا به کارن همون حدی باشه که کارن به دایانا داشت صحنههای گفتگوی عاشقانه دایانا و پوریا بعد از ازدواج برایم مشمئز کننده بود و این کتاب رو نپسندیدم این روشی نیست که بخواهیم دخترانهمون رو وفادار به خانواده تربیت کنیم در یک دل دو دلبر نگنجد گر چه کتاب رو از جهت بیان جزئیات بسیار پسندیدم اما هیچ وقت دایانا بودن رو برای هیچ دختری نمیپسندم
کتاب و یه روزه تمومش کردم تلفیق سیاست و تاریخ و عشق یقینا تلفیق زیباییه... مثل مهرگان خوشحال شدم و گریه کردم.. انگار که خودم تمام این صحنهها رو با چشم خودم تو همون مکان دیدم... اما اخرش به این فکر میکنم که چقدر از باورهای ما دوره... اما شکی در اینکه قلم زیباست و تلفیقها فوق العاده نداریم.. خدا قوت و خسته نباشید.. با عشق اذرگان و میخونم و دلم میخواد این عشق سرانجامی داشته باشه برای خودشون هر چند کوتاه😔... 🙏🌹
ضمن عرض سلام خدمت نویسنده خوش قلم
بی نهایت خوشحالم که دومین کتاب رمانی که میخونم و دومین کتابی که به تاریخ مربوط میشه کتاب آبانگان هست
هیچ وقت فکر نمیکردم کتاب غیر علمی باشه که مجذوبش بشم
البته که صحنههای غمگین در این جلد کتاب خیلی بود ولی باز هم چیزی از جذابیت داستان کم نمیکرد
خلاصه برای من که خیلی دوست داشتنی هست شخصیت کارن و میخوام زودتر ادامه داستان رو در آذرگان بخونم
بی نهایت خوشحالم که دومین کتاب رمانی که میخونم و دومین کتابی که به تاریخ مربوط میشه کتاب آبانگان هست
هیچ وقت فکر نمیکردم کتاب غیر علمی باشه که مجذوبش بشم
البته که صحنههای غمگین در این جلد کتاب خیلی بود ولی باز هم چیزی از جذابیت داستان کم نمیکرد
خلاصه برای من که خیلی دوست داشتنی هست شخصیت کارن و میخوام زودتر ادامه داستان رو در آذرگان بخونم