نقد، بررسی و نظرات کتاب آذرگان (سرگذشت آب و آتش) - بهار برادران
مرتبسازی: جدیدترین
الهام صابری فرد
۱۴۰۱/۵/۲۶
00
من هر سه کتاب رو خوندم به نظرم در آذرگان به یکباره تمام موانعی که سر راه رسیدن دایانا و پوریا بود برداشته شد طوریکه در آبانگان گفته شد که یه ارمنی نمیتونه ملکه بشه ولی یدفعه شد و موانع دیگهای که باعث جداییشون شد
از دو کتاب قبلی خیلی بیشتر دوستش داشتم ولی خانم برادران چرا کتاب نصف و نیمه تموم شد چرا نگفتین چه بلایی سر انوشزاد اومد یا اینکه آخر سر کی پادشاه میشه ارشیا یا کس دیگه
خیلی چیزها نا مشخص موند راستش با این پایان من منتظرم یه کتاب دیگه هم بدین به بازار چون احساس ناقص بودن میکنم
تازه معلوم نشد که خدمتکار افسون کی بود و چطور اون جادو رو داشت و چطور آینده رو میدونست
حتی معلوم نشد رابطه دایانا با شاهدخت پرین درست میشه یا نه
خیلی چیزها نا مشخص موند راستش با این پایان من منتظرم یه کتاب دیگه هم بدین به بازار چون احساس ناقص بودن میکنم
تازه معلوم نشد که خدمتکار افسون کی بود و چطور اون جادو رو داشت و چطور آینده رو میدونست
حتی معلوم نشد رابطه دایانا با شاهدخت پرین درست میشه یا نه
خانم برادران چجوری دلتون اومد این کتاب و اینجوری بنویسید و شهبانو زند و جوری جلوه بدین که انگار فقط منتظره یکی ظهور کنه تا دینشو عوض کنه؟
شما که کتاب اوستای ابراهیم پورداوود و خوندین ندیدین شخص استاد، اول بخش این کتاب تو جلد گاتها میگه: زنان اشراف ساسانی تو بازار مدینه به عنوان برده خرید و فروش میشدن؟
شما که اسم از فرش بهارستان میارید میدونید با پیشنهاد امام علی تیکه تیکه شد؟
فصل اول عرض کرده بودین کوروش بعد از هر جنگ که پیروز میدان میشد، همسر و فرزندان فرماندهی بازنده رو به غارت میبرد. نه خیر، حتی مقبرهی اون بزرگوارم گواه اینه که ایشون چنین کاری نمیکردن، همهی دنیاام که میدونن ایشون فقط یه همسر داشتن.
انگار فقط تاریخی رو میپسندین که با عقاید امروزتون جوره، عقایدی که هیچ نقشی توی قبول کردنشون نداشتین.
درخت بید مجنون ممکن نیست تو اون زمان اسمش بید مجنون بوده باشه، چون نظامی اون داستانو با اجبار یکی از خلیفههای عباسی بر اساس روایتی عربی نوشته. یعنی شما ادعا میکنید این اسم مجنون چندین قرن پرواز کرده به عصر خسروانوشیروان رسیده؟ و تازه شخص دایاناام دلیل مجنون بودن اسم درخت رو تو آشفتگیش میبینه؟
شما که کتاب اوستای ابراهیم پورداوود و خوندین ندیدین شخص استاد، اول بخش این کتاب تو جلد گاتها میگه: زنان اشراف ساسانی تو بازار مدینه به عنوان برده خرید و فروش میشدن؟
شما که اسم از فرش بهارستان میارید میدونید با پیشنهاد امام علی تیکه تیکه شد؟
فصل اول عرض کرده بودین کوروش بعد از هر جنگ که پیروز میدان میشد، همسر و فرزندان فرماندهی بازنده رو به غارت میبرد. نه خیر، حتی مقبرهی اون بزرگوارم گواه اینه که ایشون چنین کاری نمیکردن، همهی دنیاام که میدونن ایشون فقط یه همسر داشتن.
انگار فقط تاریخی رو میپسندین که با عقاید امروزتون جوره، عقایدی که هیچ نقشی توی قبول کردنشون نداشتین.
درخت بید مجنون ممکن نیست تو اون زمان اسمش بید مجنون بوده باشه، چون نظامی اون داستانو با اجبار یکی از خلیفههای عباسی بر اساس روایتی عربی نوشته. یعنی شما ادعا میکنید این اسم مجنون چندین قرن پرواز کرده به عصر خسروانوشیروان رسیده؟ و تازه شخص دایاناام دلیل مجنون بودن اسم درخت رو تو آشفتگیش میبینه؟
کتاب آذرگان قصهی وصال بود قصهی رسیدن و سرشار از پند و شاید بهترین معنی شعر پایان شب تار سپید است... و البته اینکه با تمام عشق و علاقه و تمنایی که دو فرد برای رسیدن به هم دارند باز هم ممکن است بعد از وصال مشکلاتی با هم داشته باشند و نباید زود یکدیگر راقضاوت کنند و برای رسیدن به آرامش به زندگی مشترک زمان بدهند تا طرفین به مرور تغییر کنند.. کتابی غالی دوست داشتنی با گفتاری دلنشین که هر خوانندهای را در خود غرق میکند
بسیار بسیار زیبا
تنها ناراحتم که به پایان رسید
به بهترین شکل ممکن وقایع تاریخی و نگاه سیاسی با داستان عاشقانه تلفیق شده
اطلاعات خیلی خوبی به من داد
و شخصیت پردازی خوب این کتاب این امکان رو میده که الگو برداری کرد از ویژگیهای خوب شخصیتهای تاریخی🌹🌹
و البته که پایان خوش بهترین پایان برای این داستان زیبا بود🙏🌹
تنها ناراحتم که به پایان رسید
به بهترین شکل ممکن وقایع تاریخی و نگاه سیاسی با داستان عاشقانه تلفیق شده
اطلاعات خیلی خوبی به من داد
و شخصیت پردازی خوب این کتاب این امکان رو میده که الگو برداری کرد از ویژگیهای خوب شخصیتهای تاریخی🌹🌹
و البته که پایان خوش بهترین پایان برای این داستان زیبا بود🙏🌹