نقد، بررسی و نظرات کتاب صوتی مغازه خودکشی - ژان تولی

صدای اقای هوتن شکیبا بدترین داستان رو زیبا میکنه
من نمیفهمیدم چرا انقد از اقای شکیبا تعریف کردن ولی وقتی کتابای صوتیه دیگه رو گوش کردم فهمیدم صدا‌ی گوینده خیلی مهمه
حالا فهمیدم چرا انقدر از اقای شکیبا تعریف کردن همه
گوینده‌های دیگه بهترین داستانو به بدترین شکل از اب در اوردن

خب من چندسال پیش نسخه چاپی این کتاب خوندم و الان هم به پیشنهاد پادکست کتاب باز دارم بهش گوش میدم الان خیلی بهتر کتاب درک می کنم، اینکه باید یاد بگیریم نیمه پر لیوان ببینیم اینکه کار راحت که غر زدن منفی دیدن انتخاب نکنیم و برای حال خوب خودمون و بقیه تلاش کنیم و من مطمئنم که نتیجه مثبتشو می بینیم. صدای خواننده کتاب هم که عالی هستش، اینکه صدا شخصیت های مختلف رو به روش های مختلف بیان می کنن، انگار ی جورایی به آدم حس فیلم نگاه کردن رو میده.

برای یک بار گوش دادن خوب بود،
اینکه حس کنی زندگی باید تموم بشه و جایی هست که بهت کمک میکنه دیگه تو این دنیا نباشی، ولی منو به فکر فرو برد که واقعا کارایی که برای خودکشی انجام میشه رو جرات میکنن انجام بدن؟!
و یه ستاره کم دادم واسه دلم که شکست، چون اخرش به نظر من کسی که شاد زندگی کرده بود، از همه افسرده تر بود و نتونست حالا که همه به زندگی امید پیدا کردن، پیششون بمونه، پشت هر چهره خندانی قلبی شکستست و معلوم نیست واقعا کی شاده و کی غمگین

نکته مثبت: طنز تلخ خوبی داشت و لحن گوینده در انتقال بیشتر این طنز موثر بود و همچنین خلاقیت نویسنده در به تصویر کشیدن مغازه خودکشی جالب بود.
نکته منفی: امیددهی آلن اونطور که باید و شاید قوی نبود و لحن گوینده حالت‌های مختلف اعضای خانواده رو منتقل نمیکرد و آدم‌های خنثی تصویرسازی میکرد.
سوال: چیزی که ذهنم رو درگیر میکنه این هست که آیا ما تنها با یک پایان متناقض با روند داستان به صرف از بین بردن کلیشه مواجه ایم یا یک پایان حساب شده و دارای پیام؟

من این کتابو به توصیه و معرفی دکتر شکوری تو برنامه کتاب باز خریدم. پارادوکس‌هایی که تو کتاب وجود داره جالبه، چون ما عادت داریم که تو بیشتر کتابها از امید و موفقیت و... بشنویم، ولی تو فصلای اول این کتاب داریم راه کارهای خودکشی رو میخونیم، این یکم عجیبش میکنه. در کل کتاب سیاهی نیست. ولی کتاب فوق العاده‌ای هم که بخواد کسیو از ناامیدی نجات بده نیست. یه کتاب فانتزی با پارادوکس بالا. با چاشنی طنز، همین
از پایانشم خوشم نیومد🤦‌♀️
به هرصورت ممنون از کتابراه ❤

من همین چندروز پیش کتاب رو تموم کردم و دیدم کم کاریه اگه نظرم رو نسبت به این کتاب نگم. مغازه خودکشی همونجور که از اسمش پیداست یک ژانر غمگین و کمی سیاه سفید داره که البته هرچی در داستان جلوتر میره با ورود آلن (شخصیت داستان) رنگی میشه بوی زندگی به خودش میگیره. شاید اگه کتاب رو خودم میخوندم انقدر ازش خوشم نمیومد ولی صدای آقای شکیبا واقعا طوری بود که در تک تک شخصیتها عالی حس اون رو منتقل کردند. گوش دادن به این کتاب واقعا به من چسبید.

بهترین چیزی که از این کتاب یاد گرفتم و تو زندگی به من کمک کرد این بود که فهمیدم اگه همه ی آدم ها با تو متفاوتن و انتظار دارن تو هم شبیه به اونا باشی (مثل کتاب که همه فکر می کردن باید خودکشی کنن و از مشکلاتی که بیشتر ساخته ی ذهنشونه فرار کنن) دلیل نمیشه که تفکر و رفتار اون ها درست باشه و بخوای انتظاراتشونو برآورده کنی و شبیه اون ها بشی. شاید تو شبیه آلن باشی! راستی صدای راوی و مهارت در نشان دادن احساسات جذابیت این کتاب رو بیشتر میکنه.

سلام ودرود
این کتاب یه طنز تلخی داره درمورد مردن وخودکشی وافسردگی و... بعضی جاهاش آدم خنده‌اش میگیره ازحرفاشون ولی پایانش روگذاشتن به عهده‌ی خودمون. آخرداستان آدم دهنش بازمیمونه که خب چیشد؟؟ مرد یانجات پیداکرد؟؟ اگه تصورکنید که نجات پیداکرده میتونید جلوی خشمتون روبگیرین‌. من خودم به شخصه به آخرش که رسیدم متعجب موندم وعصبی هم شدم که اینهمه انرژی مثبت تهش.. ولی گفتم نه انشاءالله که سالم رسیده وبه خوبی وخوشی زندگی کردن.

نه دوست نداشتم و پیشنهاد هم نمیکنم
البته نقاط قوت زیادی داشت از جمله صدای گرم گوینده که جذاب تر از متن کتاب بود صداگذاری‌های موزیک متن عالی بود بیشتر شبیه نمایشنامه بود که باعث تاثیرگذاری بیشتر میشد
اما روند کتاب قابل پیش بینی بود پایان کتاب رو اصلا دوست نداشتم و حسم این بود که بعد از اون همه تلاش برای خوش بین کردن خانوادش و ادمها خودش اعتقادی به شادی نداشت و همه رو با خودش دوباره به نقطه صفر و ناامیدی کشوند
دوست نداشتم

بد نبود. به نظر من خیلی سعی کرد عمیق باشد ولی در نهایت فقط همان پیام‌های همیشگی را توانست بیان کند. آخر داستان (اخطار برای افرادی که نمی‌خواهند پایانش را بدانند) به نظر من جالب ولی کمی قابل پیشبینی بود. آلن در طول داستان بر خلاف کلمات به صراحت نویسنده معلوم بود افسردگی دارد و خودکشی‌اش اخطاری بود برای خوانندگان چون که در زندگی واقعی بعضی از افرادی که از این بیماری رنج می‌برند همچین رفتارهایی از خود نشان می‌دهند. تلخ ولی گاهی واقعی.

کتاب خوب و جالبی بود یک طنز تلخ از واقعیت‌های جامعه پر آشوب امروزی اینکه هر کسی میتونه تو زندگی دو دیدگاه داشته باشه یا باید مثبت اندیش باشی و از تلخی‌ها و سختی‌های زندگی درس بگیری و روند پیشرفت خود و اعضای جامعه رو فراهم کنی و، یا اینکه مدام منفی بافی کرده و اطرافیانت رو آزار و اذیت بکنی. توجه به جزئیات خوب و مثبت در بدترین شرایط هر چند خیلی کوچک و شاد زیستن.
در کل پیشنهاد میکنم حتما کتب رو تهیه و مطالعه کنید.

کتاب طنز تلخ که از تلخی خنده داره این حد از منفی بودن بیشتر شبیه شوخی و طنز منتها خیلی انسان ها با همین ایده زندگی میکنند یکی از جنبه‌های مثبت نبود موسیقی که تمام حس شنونده جلب مضمون داستان میشه شنیدن داستان همراه صدای بینظیر اقای شکیبا جذابیت و صد چندان کرده تغییرات تن صدا با هر شخصیت خیلی عالی و قابل تحسین. فکر میکنم کتاب کمی مختصر تر از نسخه چاپی ولی کاملا گویای مفهوم ماجراست.

کتاب قشنگیه، ولی نمیدونی بگی پایانش تلخه یا نه از این ور آلن به خواستش رسید و بالاخره خانواده شو تو‌ مسیر درست برد از‌ یک طرف هم... ولی‌ یک چیزی توی کتاب فهمیدم داستان پدر مادرایی هستش که چون پدر مادرن چون بزرگترن فکر میکنن درست میگن و صلاح بچه هاشون رو میخوان ولی‌ یک روزی که دیر میشه میفهمن نه بچه هم درست میگفته درست فکر میکرده ولی اون ها مقاومت میکردن و چه بسا که سرنوشت‌ یک سری از بچه ها رو خراب میکنن

اینکه همه چیزهایی که باعث میشد از زندگی خسته و ناامید باشی رو از زبان آدمهای مختلف بیان میکرد و آلن همیشه نیمه پر زندگی رو بهمون یاد آور میشد منو خیلی تحت تاثیر قرار داد، فهمیدم حتی اگه همه دنیا هم افسرده باشن و زندگی سخت باشه اگه خودت دلیل شادیت باشی و به زندگی مثبت نگاه کنی و زیبایی هاشو ببینی هم خودت لذت میبری هم میتونی دید دیگران رو به زندگی عوض کنی. درضمن صدای آقای شکیبا شنیدن این کتاب رو جذاب تر میکرد

کتاب فوق العاده‌ای بود داستانی بسیار جذاب داشت که واقعا شنونده رو با خود همراه میکرد داستانی که بهمون یادآوری میکنه که حتی در بدترین شرایط زندگیمون باز هم یه چیز قشنگ وجود داره که بخوایم براش زندگی‌ کنیم و امید و انرژی مثبت داشته باشیم و وجود انسان‌هایی با انرژی و دیدگاه مثبت در کنار ما تأثیر شگفت انگیزی در رفتار و زندگی ما داره🙏🏻
همچنین صدای جناب شکیبا که داستان رو خیلی جذاب تر میکرد هم تأثیر بسزایی داشت ممنون

خیلی قشنگ بود، داستان جدید و متفاوتی داشت.
اما نظر مهمی که داشتم اینه که آقای شکیبا بازیگر توانمندی هستند ولی این دلیل نمیشه راوی خوبی برای خوانش کتاب باشن. ضعیف کار کردن.
برای اینکه نظر من رو کاملاً متوجه بشید بهتره کتابهایی که افراد حرفه‌ای مثل آقای آرمان سلطان‌زاده، خانم فریبا متخصص، آقای رضا عمرانی و این دسته از عزیزان خوانش کردند رو بشنوید، زیبایی فن بیان و نوع گفتارشون کاملاً شنونده رو جذب میکنه.

کتاب بسیار خوبیه ونماد واقعی جامعس در مقیاس بزرگتر هر جامعه‌ای ب امید نیاز داره هر چند اندک و کوچیک ب مرور زمان همین الن کوچولو‌ها و لبخند‌های کوچیک میتونه باغی از گل و شادی ب وجود بیاره ولی اخر داستان خودکشی الن؟؟؟ این سوال بزرگ شبیه ب عقاید یک دلقک ب وجود میاد ک چرا روشنفکران، دانشمندان سازندگان شاهکا ر‌های کمدی دنیا رو شگفت زده میکنند و امید وار ولی خودشون در نهایت خود کشی میکنند و یا تنهایی رو انتخاب میکنند؟؟

کتاب جالبی بود. بیانگر یک طنز تلخ هست. جالبه که این کتاب منو یاد انیمیشن کارخانه هیولا‌ها می‌ندازه، تو این کارخانه هم اول بار فقط بچه‌ها رو می‌ترسوندن اما در طی یک سری اتفاقات هدفشون تغییر پیدا کرد و شروع به خنداندن بچه‌ها کردن.. مثل این مغازه که اول بار فقط وسایل خودکشی میفروختن و یاس و ناامیدی در این مغازه موج می‌زند اما بعد تغییر پیدا کرد.. برای من خیلی جالب و زیبا بود. ممنون از کتابراه

این کتاب واقعا حس و بوی متفاوت بودن رو به شما میدهد؛ شاید اگه قبل از خوندن این کتاب از من میپرسیدن که ترکیب غم، افسردگی و طنز فوق العاده باشه با خنده از کنارش رد میشدم اما الان فهمیدم که زود نباید قضاوت کنید. اگه بخوام در مورد یه گیر کوچولو به این کتاب بدم. حتما به قابل پیش بینی بودنش اشاره مستقیم میکرمم؛ اما از قدیم گفتند که هر اثر خوبی مشکلات میکروسکوپی داره که نمیشه بهش توجه نکرد

کتاب صوتی مغازه خودکشی روایتگر طنز تلخی از جامعه ناامید و افسرده است که دنبال خودکشی هستن در این کتاب ثابت میکنه که یه ادم چطور میتونه روی روحیه بقیه تاثیر بذاره و به زندگی امیدوارشون کنه شخصیت آلن واقعا دوست داشتنی بود اما آخر داستان شوک آور و دور از انتظار بود، به شخصه پیشنهاد میکنم گوش دهیدو لذت ببرید با صدای دلنشین اقای هوتن شکیبا کتابی بسیار شنیدنی ست، ممنون از کتابراه عزیز

از کتابهایی بود که سیاهی طنز ش را بیشتر در انتهای آن میشه متوجه شد و چه سیاهی کاملی هم هست! فصل آخر بنوعی گیج کننده و نافی اصول کلی که از کاراکترها شناختم پیش رفت... اما در کل خیلی از جاها خندیدم و خیلی از مواقع هم از سپید و سیاهی که نمونه ذکر میشد یاد جامعه خودمون افتادم، بیخود نیست جوامع پویا دائم به فکر تفریح اهالی هستند و در روبرویشان جوامع دیگر به فکر برگزاری مجالس غم و گریه.

راستش بنظرم محتوای کتاب خیلی سطحی هست و صرفا اسمو موضوع جذابی داره و ارزش مطالعه نداره. داستان فقط ناامیدم کرد. و نتونست انگیزه و مثبت اندیشی و امید ب زندگی رو القا کنه یا حتی معنی و مفهوم ناامیدی و مرگ رو به تصویر بکشه. آلن اونطور که نویسنده ازش انتظار داره نقش پررنگی نداره و اونطور که خواننده یا شنونده کتاب توقع داره تغییر و تحول بنیادی رو تو خانوادش ایجاد نمیکنه ولی خط داستان بزور میخواد این رو ب ما قالب کنه.

صدای آقای هوتن شکیبا فوق العاده بود. این کتاب یک کتاب با یک نگاه تازه به موضوع خودکشی بود من این کتاب رو خیلی دوست داشتم اول به خاطر صدای آقای شکیبا این کتاب رو خریدم ولی بعد موضوع داستان منو جذب کرد. خیلی‌ها در کنار ما زندگی می‌کنند که افسردگی دارن یا قصد خودکشی دارن و ما تنها با چند جمله که چیزی از ما کم نمیکند می‌تونیم اونا رو نجات بدیم یا انکی اونارو امیدوار کنیم هر چند موقت.

کتابی با حال و هوای فانتزی و پایان غافلگیر کننده که با صدا و هنر آقای شکیبا ارزش شنیدن داره. بر خلاف اسم کتاب، کتاب غمگین و نا امید کننده نیست بلکه شخصیت آلن در داستان رسالتش برای اعضای خانواده و خوانندگان کتاب اینه که زیبایی‌های زندگی را یادآوری کنه و امید را در ما زنده کنه که به خوبی از پس این کار برآمده است. کمدی داستان هم بسیار ظریف، هنرمندانه و لذتبخش است.

خطر اسپویل. کتاب بسیار متفاوتی بود که دنیا را به سبکی کاملا متفاوت بیان میکنه. عجیب‌ترین لحظه آخر کتاب که آلن خودش را رها کرد که البته میشه مثبت فکر کرد و باور ‌داشت آلن خودش را در آغوش خانواده جدیدش رها کرده و شاید نویسنده این باز بودن پایان داستان را انتخاب کرده تا بهمون این فرصت را بده که مثل آلن خوشبین باشیم و به همه چیز مثبت نگاه کنیم و بپذیریم که آلن خودکشی نکرده.

کتاب بسیار بسیار عالی‌ای هستش
از اون دسته کتابهایی که با خوندن چند جمله‌اش قند توی دلتون آب میشه
اگر قراره کتابی بخونید و به آینده امیدوار بشید، یا بتونید در حال زندگی کنید، یا ناامیدی را دور بریزید؛ دنبال کتاب‌های انگیزشی نباشید. گوش دادن به خوانش زیبا و جذاب هوتن شکیبای جان، در حالی که داستانی سرشار از امید و زندگی رو بهتون گوشزد میکنه بهتر از خواندن هر کتاب انگیزشی است

موضوع کتاب خیلی جالب بود طنز تلخی که توش بود ولی آخرش که آلن دید خانواده‌اش با امید به نجات زندگیش متحول شدن با کشتن خودش اونها رو نابود کرد و اینکه گفته شد مأموریتش به پایان رسیده دو تا برداشت میشد کرد یا اینکه شادی خانواده‌اش هدفش بود و یا اینکه آخرش همه امیدها رو نابود کردن بود.
خلاقیت نویسنده عالی بود اما آخرش رو دوست نداشتم.
روای اما بی‌نهایت عالی بود.

کتاب زیبایی بود. تراژدی تلخ زندگی کردن و امیدوار بودن در کنار این همه فضای منفی اطراف و خبرهای منفی اخبار و... یکی از جالبترین نکات کتاب اسامی خانواده تواچ هست که همگی از شخصیتهای معروفی هست که دست به خودکشی زدند. در پایان داستان هم نشون داد که یک ظاهر شاد چقدر بیشتر از بقیه از درون غمگینه و افسردگی چهره‌ای نداره. در کل داستان خوب، صدای راوی خوب. پیشنهاد میکنم گوش کنید.

سوژه کتاب جالب و خلاقانه بود. پرداختن به این سوژه در دنیای امروز نیاز بود تا باز زبان طنز، حقیقت‌های تلخ زندگی تکراری را بررسی کند. شاید بهتر بود پایان کتاب جور دیگری باشد، شاید هم نویسنده برای دوری از کلیشه‌ی عاقبت تقابل خیر و شر چنین پایانی نوشته. در کل این سوژه‌ی جذاب می‌توانست بیشتر پرداخته شود تا به گیرایی قصه اضافه کند. این کتاب جذاب و متفاوت را از دست ندهید.

یکی از بدیع‌ترین کتاب‌هایی که خوندم، ایده‌ی کتاب حرف نداره، فقط شاید معنی کار آخر آلن رو نفهمیدم، متوجه نشدم آخه چرا اونکارو کرد.... کتاب در مورد تبدیل امید به نا امیدی به شکلی جالب، طنز و خیلی جدیده... صدای گوینده همخیلی خوب بود هر چند که بهتر بود بعضی جاها کلمات مرلین رو، یا فریاد زدن هارو با احساس تر بیان کنه.... درکل خیلی عالی بود ممنونم

کتاب دارای پارادوکس جالبی بود که یک طنز تلخ رو رقم می‌زد و باعث می‌شد شما در عین تطابق غم‌ها و شادی‌های خودتون، هم بخندید و هم به این فکر کنید که اگر چنین مغازه‌ای وجود داشت، آیا شما هم به آن سر می‌زدید؟ کتاب از دسته کتاب‌های فوق ساده است که هیچ پیچیدگی نداره و مخاطب به راحتی اون رو درک می‌کنه... فقط پایان کتاب رو دوست نداشتم... قوی نبود بنظرم

به قول کامو اولین سوالی که برای انسان مطرحه اینه که آیا باید خودکشی کرد یا نه؟ خطر کمی اسپویل: ایده ی کتاب رو خیلی دوست داشتم، ولی به نظرم نقایصی داشت. مثلاً تغییر نگرش خانواده خیلی غیرمنتظره بود و از طرفی آخر کتاب هم اصلاً منطقی و هماهنگ نبود. پایان غیرمنتظره حتی میتونه جالب باشه، ولی پایانی که با کل فلسفه ی داستان متناقضه برای من جالب نبود.

این کتاب رو دوبار گوش دادم واقعا عالیه خصوصا صدای گوینده خیلی خوب بوده
روایتگر یک خانواده با شغلی عجیب در یک زمان نامعلوم هست که انگار داره این پیغام رو میرسونه که ادم تو این شرایط وضعیت که ادم پشت بندهم داره خبرای بد میشنوه زندگی کردن کار دشواریست این درحالیست که ما باید انگیزه‌های خودمون رو برای ادامه دادن پیدا کنیم و شاد باشیم و شادی ببخشیم.

گوینده زیبا و بدون نقص داستان رو روایت میکنه که من خیلی دوست داشتم. هرچند میتونست کمی احساسات رو از طریق تغییر لحنش بهتر منتقل کنه ولی بی شک اقای شکیبا یکی از گویندگان مورد علاقه من هستن و دوست دارم بازم از ایشون کتاب گوش کنم. داستان هم بسیار جالب بود و مفهومش رو خیلی دوست داشتم. خوبه که ادم کتابهایی بخونه یا گوش کنه که پیام بزرگی هم داشته باشه.

نویسنده قدرت تخیل خوبی داشته، ولی به نظرم زیاد جالب نبود که جنبه‌های منفی اینقد پررنگ بیان شدن. وَ تنها فرد مثبت داستان پایان به اون غم انگیزی داشته باشه. گوینده کتاب خیلی خوب بود ولی بازم به نظرم واسه یه کتاب با چند شخصیت چند نفر صدا گذاری کنن خیلی بهتره.. صدای زن و بچه باید متفاوت باشه که تأثیر گذاریش بیشتر باشه

به نظرم کتاب واقعا جذابیه، باید هر ترکش رو دوباره گوش داد، کتاب پر از تضاد‌های جذابیه، " آلن " تضاد بین مرگ و زندگیه، با این که داستان شاید به نظر بچگانه و یا حوصله سر بر به نظر بیاد، اما پر از نکته‌های آموزنده هستش، کتاب راه عزیزم ممنونم. و اما صدای اقای شکیبا واقعا زیبا و رسا هست و از گوش دادن لذت می‌برید. امیدوارم زندگی ما هم مثل "آلن شاد باشه"

سبک و نوشتار کتاب رو دوست داشتم و توصیه میکنم بقیه هم بخونن. کتاب جالب و جدیدی بود. آقای شکیبا گوینده خوبی هستن و به نظر من هم کتاب و هم گویندگی خیلی خوب بود. امیدوارم برای بقیه کتاب‌ها هم دقت بشه. من کتاب جستارهایی در باب عشق رو هم خریدم ولی واقعا گوینده مناسبی نداشت و بسیار منوتون و کسل کننده بود و در نهایت کتابش رو خریدم و خوندم.

بسیار جالبه این دیدگاه متفاوت به صورتی بود که انگار حقیقت دل انسان رو به واقعیت رسم کرده بود اون یاس و نامیدی و اون حقیقت تلخ زندگی رو که شخصیت اصلی همان روزنه امید و خوشحالی کوچک انسان که اگر به آن بها داده شود به تاریکی درون نیز جلوه می دهد و آن ها را در برمی گیرد شاید هم منظور به کل چیز دیگریست اما دیدگاه من تا قسمت ۲۰ این کتاب اینه

به نظر من کتاب خیلی واضح و سلیس راجب خودکشی صحبت کرده بود و اینکه نتیجه گیری من این بود ما اگر باشیم یا نباشیم هنوز هم زندگی ادامه داره و فقط زندگی رو ما می‌توانیم برای خودمان در جریان بگذاریم این کتاب یک کتاب کاملا انگیزشی بود که شما شاید در فصل اول و دوم برایتان جذاب نباشه اما به مرور کتاب خواننده رو جذب و به چالش میکشاند

مگه میشه غیر از ۵ ستاره به چیزی دیگه فکر کرد کتاب نوشته‌ای عالی داره من چنان غرق کتاب شدم که ناخواسته توی ذهنم میخوندم رددریدام دان هستیم ما شادکام و نمیشه از زیبایی کلام راوی جناب شکیبا چیزی گفت چنان شخصیت‌ها رو اجرا میکردن که محو میشدی این رو میگن راوی گری چرا که یک نفر شخصیت چندین نفر رو بازی میکنه اما اصلا آزارت نمیده

به نظر من ارزش داره برای خوانده شدن و نحوه نگرش به این دنیا رو نشون میده و اینکه دیدگاه ادم ها رو مشخص میکنه که چقدر جالب میشه که گفت ادم بدختی و خوشبختی خودش رقم میزنه یا بهتر میشه گفت انتخاب میکنه با توجه به محتوا کتاب، میشه به نظریه های جالبی در مورد نحوه نگرش و هنر انتخاب رسید در قالب طنز تلخ ممنون از اجرای قوی شما

داستان با تموم رمان‌ها و داستان‌هایی که تا الآن خونده بودم متفاوت‌تر بود، یه چیز خاص، یه ایده عالی. خیلی لذت بردم و توی نصفه روز تمومش کردم، درآخر هم غمگین شدم، آلن گویا از همه غمگین‌تر بود اما رسالت و ماموریتش رو برای تغییر خانواده‌ش انجام داد و رفت. بنظرم هرکس یکبار حداقل باید گوش بده بهش. صدای هوتن شکیبا و خوانشش هم عالی بود.

**خطر اسپویل**
سی ثانیه آخرو دوباره از سر گوش کردم... فک کردم اشتباه شنیدم 😳😳
و آلن خودش را رها کرد....
پسر بچه‌ای که خودش افسردگی داشته ولی بخاطر شاد شدن خانوادش رفتار نمایشی داشته و شاد و سر حال برخورد میکرده😦😦
دقیقا کاری که خیلی از ماها میکنیم...
کتابش ارزش گوش کردن داشت... مرسی از هوتن شکیبا بخاطر روایت داستان🙏🙏

کتابی با درون مایه‌ی طنز با باطن تلخ، داستانش به شدت ساده بیان شده، ولی این مفهوم رو میرسوند که افراد میتونن انرژی از هم دریافت کنن. یعنی اطرافیان الن از اون انرژی مثبت میگرفتن و الن‌ از اطرافیانش انرژی منفی. و شاد کردن خانواده هدفی بود که بعد از رسیدن به اون هدف و انگیزه، کار اون هم تموم شده
گویندگی آقای شکیبا هم عالی بود

کتاب خاص وجالبی بودبخصوص باصدای آقای شکیبا خیلی خیلی جذابش کرده بود
، البته آخرش ناراحت شدم
درموردامیدبه زندگی وشورزندگی بودکه مقابلش افسردگی ومرگ قرارداره بصورت طنزبه این موضوعات پرداخته شده ویسری نکته هاوآموزه هاداره که توروزمرگی هامون کمتربهش توجه میکنیم مثل مثبت اندیشی وشوق زندگی ودیدن زیباییهای زندگی، پیشنهادمیکنم گوش بدین جالب بود👏

مغازه خودکشی روایتی گیرا و دلنشین و سبک از زندگانی ۴ نا امید است که در غاری سیاه گیر افتاده‌اند. و زمانی که نور (امید) به آن‌ها می‌رسد چون چشمشان هنوز به روشنایی عادت نکرده نمی‌خواهند با او بروند. این داستان واقعا یک کمدی فانتزی سیاه به تمام معناست. خوانش کتاب هم توسط هوتن شکیبا مطلوب بود. این کتاب رو هرگز از دست ندهید.

تو نظرها خوندم خیلی افراد از خودکشی آلن تعجب کردن
البته همه رو نخوندم
ولی به نظرم شاید در داستان همه افرادی که خودکشی میکردن از ناامیدی بود ولی آلن مسیر رو برعکس رفت و در اوج امید و پس از هدیه دادن اون به خانواده و همشهری هاش رفت در واقع ماموریت رو تمام کرده بود تو خود داستان هم ذکر میشه
البته این نظر منه و میتونه درست یا غلط باشه

یعنی من نفهمیدم از این کتاب بترسم یا بخندم؟ خیلی باحال بود 🤪نمیدونم چقدر تخیل میتونه قوی باشه که بتونه همچین کتابی بنویسه. افسرده بوده این آقا یا کمدین بوده؟؟؟؟ ولی خیلی تخیلی و واقعی بود😂😂 به نظر من یه کتاب کمدیه باحال بود که با صدای اقای شکیبا مثل یک فیلم تصورش کردم. 🌹🌹🌹🌹 در کل دوستش داشتم خیلی خاص بود👧فقط آخرش 🖤

این کتاب عالیییییه کمدی سیاهی که تا جمله آخر برای شنونده معنی خاصی نداره ولی وقتی جمله آخر را میشنوی تمام جملات و فصل ااش خط به خط برات مرور میشه. روی منکه خیلی تاثیر گذاشت تا یه آدمی باشم که برای خوشی اطرافیانم تلاش کنم:) من این کتاب صوتی را گوش ندادم و کتابش را خوانده بودم و نظری درباره‌ی صدای گوینده ندارم.

تازه چند ثانیه از تموم شدن داستان میگذره عالی و قوی بود و چه پایان فروریزنده‌ای داشت...
اخرین لحظه حس کردم تمام بدنم یخ کرد
هنر نویسنده اونجاس که افراد رو تا اخرین لحظه مشتاق نگه میداره تا چنین پایانی رقم بزنه...
دیالوگ‌هایی که بین افراد ردوبدل میشه و پارادوکس‌هایی که داره جدای از طناز بودنش گاهی ادم رو به فکرفرو میبره