نقد، بررسی و نظرات کتاب در آغوش عشق - محمدعلی قجه
4.2
369 رای
مرتبسازی: جدیدترین
Roohina Alipoor
۱۳۹۹/۴/۱۰
10
خوب بود به نظرم زندگی اکثر مردم فقیر رو با کلمات بیان کرده بود، بیچارگی وفقر یکی از ویژگیهای بارز عده زیادی از مردم هست و خانم حکیم پور هم یکی از این نمونه ها
سلام و درود به نویسنده.
داستان کوتاهی که نوشته بودید خیلی خوب بودند با اینکه شما یک نویسنده مرد هستید ولی به خوبی توانسته بودید احساس یک مادر رو به ما منتقل کنید و این عالیه.
فقط یه مشکل خیلی کوچیک در داستان اول بود که به نظرم میتونست به صورت دیگری روایت شود
همسر حاجی-همون مردی که به سارا کار داد-با اینکه یک خانم مذهبی و با خدایی بود ولی به همسر خودش شک کرد.
شاید به نظر من این یک مشکل بود در داستان. ولی شما قطعا یک نویسنده توانایی هستید.
با آرزوی موفقیت.
داستان کوتاهی که نوشته بودید خیلی خوب بودند با اینکه شما یک نویسنده مرد هستید ولی به خوبی توانسته بودید احساس یک مادر رو به ما منتقل کنید و این عالیه.
فقط یه مشکل خیلی کوچیک در داستان اول بود که به نظرم میتونست به صورت دیگری روایت شود
همسر حاجی-همون مردی که به سارا کار داد-با اینکه یک خانم مذهبی و با خدایی بود ولی به همسر خودش شک کرد.
شاید به نظر من این یک مشکل بود در داستان. ولی شما قطعا یک نویسنده توانایی هستید.
با آرزوی موفقیت.
اول اینکه خوشحالم تونستم ادامه داستان امیرعلی و مادرش رو که تو کتاب رستگاران هم بود بخونم و دوم اینکه واقعا از خوندن این کتاب لذت بردم. با خوندنش فهمیدم خیلی از کارهایی که برای دیگران میتونیم انجام بدیم و سختی زیادی برامون نداره همون کارها میتونه زندگی طرف مقابل رو خیلی بهتر کنه. توصیه میکنم این کتاب دلنشین رو حتما بخونید.
باسلام ممنون ازنویسنده محترم این داستانها وممنون بابت رایگان کردن این کتاب خوب. من خودم کموبیش طعم فقر و چشیدم البته نه به این شدت ولی میدونم فقرخودش یه درده و نگاه ملامت گرکسانی که جای تونیستن نمیدونن نداری چی هست دردعمیق تریه. خیلی خوب بودهرسه داستان من ممنونم که نویسندگانی چون شما هستند که دردهای اجتماع روروایت میکنن و فقط بفکرفروش نیستن
با توجه ب جلد و اسم فکر کردم داستانهایی درمورد مادر و... ب کتابخونم اصافه کردم اما وقتی خوندم دیدم خیلی قشنگتر از چیزی بوده ک تو تصورمه... حس میکنم بخاطر مشغلهای ک تو زندگیمونه هممون دچار بیتفاوتی ناخوداگاه شدیم ک جای تاسف داره اینطور زندگیا واقعیه و تلخ... واقعا ازتون بخاطر رایگان بودنش ممنونم اینطوری باعث میشید خیلیا کتاب بخون اونم همچین کتابای اموزنده و دلنشینی😍
به نظرم داستانش تکراری بود و میشد حدس زد بعدش چی میشه یه زن تنها با کلی مشکلات که یکی میاد فرشته نجاتش میشه و بعد با هم ازدواج میکنن و خوشبخت میشن نویسنده قلم خوبی داشت اما من از دیدگاه خودم دوست نداشتم و برام جالب نبود اما برای کسایی که دنبال رمان کوتاه هستند مناسبه این دیدگاه من بود امیدوارم باعث رنجش نویسنده نشم من احترام زیادی برای نویسندهها وآثارشون قائلم و سعی میکنم دیگر آثار شما رو هم مطا لعه کنم ممنون بابت رایگان کردن کتاب هاتون
خیلی خوشم اومد. سالهای زیادی رو در کارگاهها کار کردم. مولوی. شوش. خیابون ولیعصر.... لوله کشی خیاطی برق کشی. نظافت منازل. نظافت سینما.. کارگری... جمع آوری ضایعات... وخیلی کارهایی که یادم نیست. وقتی این کتاب رو خوندم یاده همین موقعها افتادم که چقدر ازاین آدمها دورو برم بودند.. باتمام وجود حسش کردم.. مشکلات جامعه رو بیان کردند. لذت بردم.. همه چیز درست میشه.. وگرنه اصلا خراب نمیشد.. ورد زبونم اینه که همه چیز درست میشه چون خدا گفته.... ممنون از نویسنده مومنون از کتابراه. موفق باشید