نقد، بررسی و نظرات کتاب میدگارد 5: آخرین فرزند زمین - احمدرضا صالحی
مرتبسازی: جدیدترین
سینا ظریف
۱۴۰۲/۳/۲۳
00
فوق العاده عالی بود ولی بنظرم نباید صوفیا با سکویا میجنگید چون اینطوری یه دشمنی بزرگی بین اینا درست شد
سلام به جناب اقای احمدرضا صالحی.
اقای صالحی من بعد از خوندن کتاب میدگارد دیگه هیچ کتابی نخوندم، من خودمو تو تک تک صحنههایی که به تصویر کشیدین حس کردم، بینهااااایت عالیه.
وقتی باد میوزه با شاهزاده نسرم حرف میزنم، والا راست میگم، نخندین
نمیتونم کتاب شما رو نقد کنم، فقط میگم بهترین کتابیه که تا حالا خوندم. ارباب حلقهها و هوای گرگ و میش و هری پاتر هرگز به پای این مجموعه نخواهند رسید، این باور قلبی منه.
ادم احساس میکنه یکی که این ماجراها رو از نزدیک دیده براتون تعریف کرده
اقای صالحی من بعد از خوندن کتاب میدگارد دیگه هیچ کتابی نخوندم، من خودمو تو تک تک صحنههایی که به تصویر کشیدین حس کردم، بینهااااایت عالیه.
وقتی باد میوزه با شاهزاده نسرم حرف میزنم، والا راست میگم، نخندین
نمیتونم کتاب شما رو نقد کنم، فقط میگم بهترین کتابیه که تا حالا خوندم. ارباب حلقهها و هوای گرگ و میش و هری پاتر هرگز به پای این مجموعه نخواهند رسید، این باور قلبی منه.
ادم احساس میکنه یکی که این ماجراها رو از نزدیک دیده براتون تعریف کرده
هرچی از این کتاب بگم کم گفتم جلد ۵ میدگارد که از نظر من بهترین جلدش هست نسبت به ۴ تای قبلی و تنها باگی که داشت اونم این بود که تهش واقعن آدم رو دیوونه میکرد که خداروشکر تو ۷ اینطوری نبود ولی از لحاظ داستانی و شور و هیجانی عالی بود و قشنگ تا جلد ۴ بازگو داستان بود ولی ۵ قشنگ با روح آدم بازی کرد و فوق العادهههه بود.
کتاب بیش از حد داره کشدار میشه، هر چند از سبکای خاصی الگو برداری شده، اما اینقدر کش دار شدن باعث بی معنی شدن کتاب میشه، ازی طرف مثلا اریا قدرت بالایی داره اما صوفیا شکستش میشه، بعد مثلا صوفیا تو نبرد با سکویا برنده شده، اما خودشو به دامان مرگ سپرده، تناقض خیلی بیش از حده تو کتاب،
اسمها هم که نگم براتون،
تنها دلیلی که تهیش کردم اینه که ببینم مثله فیلم ایرانیا میخواد الکی تموم بشه یا نه، به نظرم کتاب مبارزه با شیاطین رو بخونید واقعا جذابیت بیشتری داره
اسمها هم که نگم براتون،
تنها دلیلی که تهیش کردم اینه که ببینم مثله فیلم ایرانیا میخواد الکی تموم بشه یا نه، به نظرم کتاب مبارزه با شیاطین رو بخونید واقعا جذابیت بیشتری داره
داستان کتاب به طرز غیر قابل باوری تو رو به سمت بیشتر خوندن و ادامه دادن میکشونه. ایدههای تازهای که تو داستانه و هیجانی که هر لحظه بهش اضافه میشه واقعاً عالیه. بنظرم پتانسیل فیلم شدن و داره (هری پاتر اگه ایرانی بود میشد این داستان)
یکم پیچشهای داستانیش زیاده که حواس آدم و پرت میکنه. و امیدورام شخصیت پردازی و صحنههای بهتر و دقیق تری تو این جلد جدید بخونم و خسته نباشید به آقای صالحی برای ایجاد همچین داستانی که توی ایران واقعاً کم پیدا میشه🙏🏼♥️
یکم پیچشهای داستانیش زیاده که حواس آدم و پرت میکنه. و امیدورام شخصیت پردازی و صحنههای بهتر و دقیق تری تو این جلد جدید بخونم و خسته نباشید به آقای صالحی برای ایجاد همچین داستانی که توی ایران واقعاً کم پیدا میشه🙏🏼♥️
به نظرمن بهترین فانتزی ایرانی میدگارده. این که آقای صالحی تو روابط عاشقانه تغییر ایجادکردن و تیناواریا روازهم دورکردن به نظر من بسیارتغییرمثبت وبه جایی هست چون فک میکنم تینااون جذابیت وکشش خاص رو نداشت ولی برعکس صوفیا بسیار پرجنب وجوش ودرمواقع لزوم بیرحم و در کل به نظرم جذاب تر از تیناست وخوشحال شدم که مسیر عاطفی داستان پیچ وتاب خورد. امیدوارم آقای صالحی عزیز کتاب رو تا جلدهای زیادی ادامه بدن الان که ۶و۷اومده امیدوارم ادامه هم داشته باشه. خسته نباشید نویسندهی محترم و بااستعداد میدگارد
این کتاب عالی بود عالی خیلی از جلد چهارم بهتر شده بود خیلی دوسش داشتم همون روز که کتاب داخل اپ قرارگرفت بدون درنگ خریدمش ولی متاسفانه به خاطر مشغله نتونسته بودم بخونم ولی الان دو روزه این کتاب رو تموم کردم در حالی که یک ثانیه از ذهنم خارج نمیشه ولی آخرش خیلی حرصم در اومد منتظر کشته شدن سکویا بودم حیف شدای کاش میمرد دلم خنک میشد😏😏
ولی در کل عالیه نمیشه ایراد گرفت
ولی در کل عالیه نمیشه ایراد گرفت
آخرش خیلی خوب بود که صوفیا به خاطر آریا با سکویا جنگید و یکی باید این جنگلی هارو سرجاشون مینشوند، شجاعت صوفیا خیلی خوب بود و به نظرم صوفیا برای آریا مناسب تر از تیناست چون تینا بااینکه دختر خوبی بود اما حتی اگه این دوتا به هم میرسیدن فقط کافی بود دشمن تینا رو گروگان بگیره و آریا هم در اون شرایط چارهای جز تسلیم شدن نداشت
آم... یکم عجیب بود که صوفیا خودش تنهایی از پس صوفی براومد و شکستش داد اونم صوفی که اینقدر باهوش بود و به تنهایی در برابر گروه پریزاد ایستادگی میکرد، حالا بازم صوفیا آخرش با تبر خود صوفی اونو شکست داد اما سکویا چطور تونست سر بیتورک رو از تنش جدا کنه اونم یه تنه!
ولی خوشم اومد هم نحوه بیان آقای صالحی و هم اتفاقاتی که توی این جلد افتاد خیلی خوب بود مخصوصا فصل آخر=)، فقطای کاش فاصله انتشار جلدا اینقدر زیاد نبود. ممنون از زحمات نویسنده گرامی
آم... یکم عجیب بود که صوفیا خودش تنهایی از پس صوفی براومد و شکستش داد اونم صوفی که اینقدر باهوش بود و به تنهایی در برابر گروه پریزاد ایستادگی میکرد، حالا بازم صوفیا آخرش با تبر خود صوفی اونو شکست داد اما سکویا چطور تونست سر بیتورک رو از تنش جدا کنه اونم یه تنه!
ولی خوشم اومد هم نحوه بیان آقای صالحی و هم اتفاقاتی که توی این جلد افتاد خیلی خوب بود مخصوصا فصل آخر=)، فقطای کاش فاصله انتشار جلدا اینقدر زیاد نبود. ممنون از زحمات نویسنده گرامی
آقای صالحی یکی از خلاقترین و بهترین نویسندههای دنیاعه. من هنوز باورم نمیشه اینا رو به آدم نوشته باشه انگار که برای من همه اینا واقعیه. یه خبر خوب برای طرفدارهای میدگارد.
میدگارد ۶ به اسم هزارتوی خاطرات هست و میدگارد ۷ به اسم جدال با اهریمن هست. مگه نه آقای صالحی؟ (لطفا جواب بدید که درست گفتم یا نه) من اینو یه جا دیدم و خودم که خیلی هیجان زده شدم. ولی واقعا دوست دارم تینا و آریا با هم باشن. ولی اگر به هم نرسیدن هم فقط تینا پیش خانوادش برگرده. من نمیدونم همه چرا یهو شیفته صوفیا شدن درحالی که اون از اول قصد جون خانواده زناهره کرده بود و کلا داشت آریا رو میکشت.
فقط دلم میخواد توی جلدهای بعدی درباره خفقان و ماجرای عشقش و مشاور آرمنته یا همون دایی صوفیا و همینطور زاداکوپ و اینکه چطور تینا رو میشناخت و بهش گفت دینارگل بیشتر توضیح داده بشه
میدگارد ۶ به اسم هزارتوی خاطرات هست و میدگارد ۷ به اسم جدال با اهریمن هست. مگه نه آقای صالحی؟ (لطفا جواب بدید که درست گفتم یا نه) من اینو یه جا دیدم و خودم که خیلی هیجان زده شدم. ولی واقعا دوست دارم تینا و آریا با هم باشن. ولی اگر به هم نرسیدن هم فقط تینا پیش خانوادش برگرده. من نمیدونم همه چرا یهو شیفته صوفیا شدن درحالی که اون از اول قصد جون خانواده زناهره کرده بود و کلا داشت آریا رو میکشت.
فقط دلم میخواد توی جلدهای بعدی درباره خفقان و ماجرای عشقش و مشاور آرمنته یا همون دایی صوفیا و همینطور زاداکوپ و اینکه چطور تینا رو میشناخت و بهش گفت دینارگل بیشتر توضیح داده بشه
خدای من این جلد عالی بود، به خیلی از سوالها جواب داده شد و ارتباط فصل نوزدهم جلد ۵، با فصل اول جلد ۱ مشخص شد! مرد ناشناسی که در ابتدای فصل اول کتاب اول دیدیم فترس بود که با ملکه نسیم صحبت میکرد. مردی که توی قطار بود هم آریا بود.
چنین هارمونی بین کتابها بی نظیره، انگار نویسنده قبل از نگارش همه این پنج جلد کلیه مطالب رو پیشبینی کرده و گذر این ۵ سال توی نگارش اون اصلا مشهود نیست.
فقط کاش توی همین جلد تکلیف تینا مشخص میشد، کاش زودتر برمیگشت پیش آریا!
چنین هارمونی بین کتابها بی نظیره، انگار نویسنده قبل از نگارش همه این پنج جلد کلیه مطالب رو پیشبینی کرده و گذر این ۵ سال توی نگارش اون اصلا مشهود نیست.
فقط کاش توی همین جلد تکلیف تینا مشخص میشد، کاش زودتر برمیگشت پیش آریا!
طی پنج فصل میدگارد شاهد رشد قلم و تخیل اقای صالحی هستیم. دست مریزاد! میدگارد از داستانی که بخشهایی از اون با هری پاتر و داستانهای مشابه مقایسه میشد به داستانی تبدیل شده که حرفی برای گفتن داره و پتانسیل تبدیل شدن به انیمیشن یا فیلم رو داره. اگر با قلم فعلی نویسنده صرفا ادبیات و نه محتوای فصلهای قبلی بازنویسی میشد، ضعفهای فصلهای اول رو میپوشاند و ارزش مجموعه رو بیشتر میکرد. تنها نکته قابل تامل که نمیدونم بگم حسن یا عیب، پرش بیش از حد داستانها بین هم دیگه ست. جنبهی معماگونه و غیرقابل پیش بینی بودن داستان رو تضمین میکنه ولی از طرف دیگه انگار مرتب داره کانال عوض میشه. خواننده باید مرتب یادش بیاد وقتی کانال داستان عوض میشه قبلش چه اتفاقی افتاده بود.
به هر حال بی صبرانه منتظر فصل بعدم. بخصوص این فصل دیدگاهم رو نسبت به اطرافم و نباتات تغییر داد.
به هر حال بی صبرانه منتظر فصل بعدم. بخصوص این فصل دیدگاهم رو نسبت به اطرافم و نباتات تغییر داد.