نقد، بررسی و نظرات کتاب صوتی طلب آمرزش - صادق هدایت
4.5
395 رای
مرتبسازی: جدیدترین
داستانی کوتاه اما تکان دهنده و عمیق از صادق هدایت
شاید هدایت همیشه در نوشتههای خود به دین و دینداری طعنه میزند ولی نکاتی را که مطرح میکند حقیقتی است که در بین عوام وجود داشته و دارد وجهل عدهای از افراد را بیان میکند که زمینه را برای افراد سودجو مهیا میکنند
کسانیکه چشم و گوش بسته هر چیزی را بعنوان دستورات خدا قبول میکنند
شاید هدایت همیشه در نوشتههای خود به دین و دینداری طعنه میزند ولی نکاتی را که مطرح میکند حقیقتی است که در بین عوام وجود داشته و دارد وجهل عدهای از افراد را بیان میکند که زمینه را برای افراد سودجو مهیا میکنند
کسانیکه چشم و گوش بسته هر چیزی را بعنوان دستورات خدا قبول میکنند
جالب بود چ دنیای عجیبی برای صادق هدایت😐
ولی من نمیدونستم تو شیعهها رفتن به کربلا و امام رضا هم حج محسوب میشه😕😮
حتما میشه!
باید کمی منطقی باشیم وقتی بحث دین میشه فکر میکنیم بی عیب و نقصه ولی خوب این طور نیست تازه آدمها دارن برای خودشون تفسیر میکنن پس حتما جهالت هست
تازه اسلام مال هزار و چهارصد سال پیشه منطقی بعضی چیزها کاملا درست نیست بخصوص وقتی با باورهامون ترکیب شدن پس یک کم تعصبی نباشیم و به قول کتاب قرآن تعادل داشته باشیم و افراط تفریط و بزاریم کنار☺
ممنون از انتخاب کتاب راه برای هدیهی زیباشون😊
ولی من نمیدونستم تو شیعهها رفتن به کربلا و امام رضا هم حج محسوب میشه😕😮
حتما میشه!
باید کمی منطقی باشیم وقتی بحث دین میشه فکر میکنیم بی عیب و نقصه ولی خوب این طور نیست تازه آدمها دارن برای خودشون تفسیر میکنن پس حتما جهالت هست
تازه اسلام مال هزار و چهارصد سال پیشه منطقی بعضی چیزها کاملا درست نیست بخصوص وقتی با باورهامون ترکیب شدن پس یک کم تعصبی نباشیم و به قول کتاب قرآن تعادل داشته باشیم و افراط تفریط و بزاریم کنار☺
ممنون از انتخاب کتاب راه برای هدیهی زیباشون😊
خانمی بچه دار نمیشه وهمسرش به بهانهای همسر دوم میگیره که بچه دار بشه وبعد زن رو طلاق بده و با بچه وهمسر اول زندگی کنه که مرد اینکار ونمیکنه وزن اول دو بچه اول مرد رو میکشه ودر نهایت به زیارت امام حسین میره وطلب بخشش میکنه وآخرش میگه اخی حالا راحت شدم🤨🤨داستان بسیار عالی وراوی هم عالی امیدوارم هر چه زودتر از دوران نادانی گذر کنیم نه زنی همسر دوم مردی بشه نه زنی برای همسرش زن بگیره نه مردی به خاط بچه هوو بیاره سر زنش و... خدا خودش عاقبت همه رو به خیر کنه
شخصیتهای داستان هدایت هنوز هم بین ما هستن افرادی که هر خطا و ظلمی را مرتکب میشوند و به گمان باطل خود با نماز و زیارت و عبادت بخشیده خواهند شد گویی نسل جاهلان و دینداران گناه آلود منقرض نخواهد شد. هدایت جامعه را همانگونه که بوده و هست تصویر کرده بی کم و کاست گویی تمام عمر همنشین این افراد بوده روحش شاد آثار هدایت کهنه نمیشود.
مثل بیشتر آثار صادق هدایت گوشهای از دنیای دینداری که کم و بیش دیده میشود زیارت خانه خدا در حالیکه حق بندگان خدا برگردن شان سنگینی میکند و به امید بخشش نزد خدا میروند تا باری سبک کنند غافل ازینکه خدا خق بندگانش را نمیبخشد. عدهای ظاهرا دیندار که در گذشته از سر غفلت و احساسات ادمی دست به ناحق کردن حقی کرده بودند و به زعم خودسنگینی آن را در خانه خدازمین میگذارند و با بار سبک به زندگی باز میگردند غافل ازینکه این دینداری نیست و خدا قولی برای بخشش نداده،
بیشتر کارهای آقای هدایت رنگ و بوی حقیقت دارد آگاهی بدور از تعصبات سخت مذهبی
ممنون از کتابراه بابت امکاناتی که در اختیار خوانندگان قرار میدهد
بیشتر کارهای آقای هدایت رنگ و بوی حقیقت دارد آگاهی بدور از تعصبات سخت مذهبی
ممنون از کتابراه بابت امکاناتی که در اختیار خوانندگان قرار میدهد
کتاب فوق العاده ایست. تاریخ مصرف ندارد. هنوز هم که هنوز همین افکار و شاید اتفاقها کمی کمتر و بیشتردر کشورمان هست. چقدر خوب قصاوت قلب و بعد پنهانکاریش را.... نشان داده است. بعضی جاهای کتاب بند دل آدم پاره میشود... پیشنهاد میکنم بخوانید. با تشکر از کتابراه و گویش خیلی خوب کتاب.
سلام
برای تجربهی نویسندگی با اصطلاحات و توصیفهای خاص هدایت کتاب خوبی است.
امااگر ما همهی دین و دینداران را اینگونه تصور کنیم، در حق خودمان و علمای مسلمان و دینداران واقعی ظلمی بزرگ مرتکب شده ایم.
اسلام را هدایت شاید از اطرافیانش خیلی بد فهمید.
اسلامی که نمازت را قبول ندارد اگر نخ غصبی در مالت باشد باید بروی و به او پس بدهی این سخنان جایی در آن ندارد. هرکس اینطور اسلام را شناخته سخت در اشتباه است و در واقع خواسته اسم دین و نه حقیقت آن را به نوکری خود درآورد.
برای تجربهی نویسندگی با اصطلاحات و توصیفهای خاص هدایت کتاب خوبی است.
امااگر ما همهی دین و دینداران را اینگونه تصور کنیم، در حق خودمان و علمای مسلمان و دینداران واقعی ظلمی بزرگ مرتکب شده ایم.
اسلام را هدایت شاید از اطرافیانش خیلی بد فهمید.
اسلامی که نمازت را قبول ندارد اگر نخ غصبی در مالت باشد باید بروی و به او پس بدهی این سخنان جایی در آن ندارد. هرکس اینطور اسلام را شناخته سخت در اشتباه است و در واقع خواسته اسم دین و نه حقیقت آن را به نوکری خود درآورد.
کتاب به یکی از دردهای اجتماع و باورهای نادرست ما اشاره میکنه. اینکه حق الناس رو به اشتباه امری فردی تلقی کرده و طلب آمرزش و اعتراف به گناه رو برای سبک شدن بار عذاب وجدان خود کافی میدانیم... و همین باورهای نادرست هست که بلای خانمان سوز دین و جامعه ما شده و محلل اشتباهات مهلک اجتماعی غافل ازینکه خدا خود شرط آمرزش را طلب حلالیت و جبران مافات دانسته نه فقط طلب آمرزش صرف
داستان تکان دهندهای بود. حتی با اینکه از دل فرهنگ خودمون بود و بارها نمونههای دیگرش را شاهد بودیم ولی باز هم مسحور و غافلگیرم کرد.
متاسفانه در بسیاری از سخنرانیهای مذهبی و احادیثی که نقل میشود هم میتوان مضمون این کتاب را به وضوح دید.
اینکه فردی در زندگی هرچه بدی خواست بکند و در آخر با رفتن به اماکن مذهبی و قبور متبرکه بار گناه خود را زمین بگذارد و مال حرامش را به وسیله بخشیدن قسمتی از آن حلال کند و این آخری که دقیقا مثل همان اعتراف گیری و بخشش گناهان توسط کلیسا و کشیش در دین مسیحیت است.
آنچه بیش از همه دردآور بود این بود که هیچ کدام از شخصیتهای داستان از کرده خود به خاطر زشتی آن و آسیبی که به دیگران رسانده بود بیزار و پشیمان نبودند و تنها از سرازیری قبر و سوال و جواب نکیر منکر و پل سراط و چاه ویل میترسیدند و این یعنی اوج پستی و از بیخ و بن راه را غلط رفتن.
روایت خوب بود ولی موسیقی هیچ تناسبی با داستان نداشت و بی جهت شاد بود.
با سپاس از کتابراه.
متاسفانه در بسیاری از سخنرانیهای مذهبی و احادیثی که نقل میشود هم میتوان مضمون این کتاب را به وضوح دید.
اینکه فردی در زندگی هرچه بدی خواست بکند و در آخر با رفتن به اماکن مذهبی و قبور متبرکه بار گناه خود را زمین بگذارد و مال حرامش را به وسیله بخشیدن قسمتی از آن حلال کند و این آخری که دقیقا مثل همان اعتراف گیری و بخشش گناهان توسط کلیسا و کشیش در دین مسیحیت است.
آنچه بیش از همه دردآور بود این بود که هیچ کدام از شخصیتهای داستان از کرده خود به خاطر زشتی آن و آسیبی که به دیگران رسانده بود بیزار و پشیمان نبودند و تنها از سرازیری قبر و سوال و جواب نکیر منکر و پل سراط و چاه ویل میترسیدند و این یعنی اوج پستی و از بیخ و بن راه را غلط رفتن.
روایت خوب بود ولی موسیقی هیچ تناسبی با داستان نداشت و بی جهت شاد بود.
با سپاس از کتابراه.
در زمانی که ایشان زندگی میکردند و ایرانیان سرشار از تعصب نسبت به اعتقادات دینی بودند نگاه به مباحث دینی از این زاویه فوق العاده هست.
در مورد آمرزش توسط امامان من هم چنین دیدگاهی دارم و اعتقاد دارم امکان چنین چیزی وجود ندارد و مطابق عدالت جاری در هستی هر کس باید تاوان گناهانش را بدهد و حقا هم میدهد و با گریه بر امامی انصاف نیست بر گناهانی که در زمان خودش آگاهانه هم انجام گرفته قلم عفو کشیده شود.
برخی موارد وقتی کسی کاری انجام میدهد در آن زمان نسبت به بدی رفتارش چندان آگاه نیست ولی بعد با افزایش سطح آگاهی پی عمق فاجعه میبرد ولی انسانی که تا این حد تابع نفس خود بوده و تمام تعلیمات دینی خود را در رابطه با کاری که انجام میدهد نادیده میگیرد لایق هیچ بخششی نیست.
البته از طرفی به کارما هم اعتقاد دارم این موضوع کمی مرا سردرگم هم میکند😇 نمیدانم دقیقا بین این افراد (دو زن و بچهها در داستان) چه کارمایی جریان داشته که باعث شد چنین تجربههایی را باهم داشته باشند.
خدا عالم هست و بس