نقد، بررسی و نظرات کتاب صوتی زن حذف شدنی نیست! - مریم رفیعی
مرتبسازی: پیشفرض
Maziar Nazemi
۱۴۰۴/۰۲/۰۹
00
داستان «زن حذف شدنی نیست» با روایتی تلخ و تأثیرگذار از محدودیت هایی که زنان برای حضور در عرصه های اجتماعی و زندگی تجربه کرده اند، به تضادهای عمیق اجتماعی می پردازد. پیشنهاد دیگر من برای سوژه داستان های اینده زنان ریشو و سیبیلو که برای دیدن بازی های فوتبال و ورود به استادیوم ها مجبور بودند هویت خود را پنهان کنند، یا دخترانی که با شجاعت دوچرخه سواری و موتورسواری می کنند، همه بازتابی از اراده و مقاومت در برابر فرصت های نابرابر هستند. این داستان به شکلی هوشمندانه از حریم زنانگی فراتر رفته و آن را به بستری برای بازتعریف آزادی ها و توانمندی ها تبدیل می کند. پایان داستان، با عهدی که دختر برای نسل آینده می بندد، گرمی و امید را به روایت می آورد و نشان می دهد که تغییر، هرچند دشوار، ممکن است. این عهد، نماد انتقال اراده از نسلی به نسل دیگر است، و به خواننده القا می کند که مبارزه برای برابری همچنان ادامه دارد. برای ارتباط بیشتر، می توان به آثاری چون فیلم ایرانی "شیار ۱۴۳" نرگس ابیار اشاره کرد که مقاومت و توانمندی زنان را به زیبایی به تصویر کشیده است، یا به مستندهایی درباره حضور زنان در ورزش که الهام بخش این روایت اند. این داستان ظرفیت آن را دارد که به اثری سینمایی یا مستندی تأثیرگذار تبدیل شود. پیشنهاد می شود در بازآفرینی این روایت، جزئیات بیشتری از مقاومت زنان در استادیوم ها، جاده ها، و عرصه های ورزشی اضافه شود تا تصویر کامل تری از این مبارزات و دستاوردها ارائه شود. این نگاه می تواند نه تنها تلخی ها، بلکه امیدها و دستاوردها را نیز پررنگ تر کند.
داستان خوب بود داستان دربارهی زنی ۴۰ و خوردهای سالی بود که زنس قویی بود کار درست و حسابی داشتو کاملا مستقلاما آسیب جدی در کودکی به شخصیتش وارد شده بودپدر و مادر این خانمتصمیم گرفته بودن بخاطر اینکه در جامعه به عنوان یک زن اذیت نشهک کسی اذیتش نکنه علی اقا صداش بزنن و این دختر فکر میکرده پسره رفتار پسرونه داشتهتا اینکه به نوجوانی میرسه و تو مدرسه بهش میگن تو دو جنسهی و.... و میفهمه که زنه اما چون از بچگی رفتار پسرانه داشته براش سخت میشه بخواد مثله بقیه دخترا رفتار کنه وقتی تمام دوستاش بچههای بزرگ دارن در ۴۰ سالگیاین خانم تازه تونسته عاشق بشه متاسفانه نباید این حساس بود و پیش بینی کرد که وای نکنه دخترمو اینده اذیت کنن چون دخترهباید زن بودن و بهش اموخت چجوری دفاع کردن و رفتار کردنو به قول نویسنده زن حذف شدنی نیستممنون از کتابراه
داستان در مورد زنی بود که هویت زنانه اش از کودکی از او گرفته شده بود. حقیقتش من هم در مورد هویت جنسیم کمی دچار تردید شده بودم ولی مشکل من با این خانم متفاوت بود و کسی نام پسرانه برام انتخاب نکرده بود بلکه خیلیا میگفتن رفتارام شبیه پسراست در حالی که این رفتارهای عادی من بود. توی این داستان هم این کلیشه وجود داشت که آرایش رو یه چیز زنونه میدونست و خیلی رفتارها رو زنونه مردونه میکرد. در حالی که قرار نیست همه زن ها شبیه هم باشن یا همه مردها مثل هم رفتار کنن. آدما با هم متفاوتن. این مانو هم اگه دوست داشت آرایش کنه میتونست این کارو انجام بده ولی حتی الان که مستقل بود این کارو نمیکرد. نمیدونم شاید دارم اشتباه قضاورت میکنم ولی به نظرم زیادی بزرگش کرده بود.
کتاب «زن حذفشدنی نیست!» به نظر میرسد به پیام قدرتمندی درباره اهمیت هویت، نقش و حقوق زنان میپردازد. این اثر احتمالاً به بازتاب چالشها و موانعی که زنان در جامعه با آن مواجه میشوند اختصاص دارد و بر این تأکید میکند که زنان بخش جداییناپذیری از جامعه هستند.
پیام کلی این کتاب میتواند الهامبخش باشد؛ اینکه زنان باید برای حقوق خود تلاش کنند، شنیده شوند و در تمامی عرصهها به چشم بیایند. این کتاب ممکن است ارزشها، تواناییها و مقاومت زنان را مورد تأکید قرار دهد.
به شخصه از داستانهای که بدون شعار دادن و ادعای روشنفکری سعی در پرداختن به مسائل زنان و جفایی که بر این جنس میرود، دارند خیلی لذت میبرم.
پیام کلی این کتاب میتواند الهامبخش باشد؛ اینکه زنان باید برای حقوق خود تلاش کنند، شنیده شوند و در تمامی عرصهها به چشم بیایند. این کتاب ممکن است ارزشها، تواناییها و مقاومت زنان را مورد تأکید قرار دهد.
به شخصه از داستانهای که بدون شعار دادن و ادعای روشنفکری سعی در پرداختن به مسائل زنان و جفایی که بر این جنس میرود، دارند خیلی لذت میبرم.
درود خدمت بانو رفیعی عزیز، داستان کوتاه زیبا و روانی بود من به شخصه لذت بردم، دختری مستقل که در چهل و پنج سالگی عشق را حس کرده, پدر و مادری که دختر رو همچون مرد جنگجویی تربیت کردهاند، و مشکل همیشگی ایرانیان که نبود گفتگو و صحبت و به طور عامیانه حرف نزدن، بانی مشکلات فراوانی شده و این دختر را از خانواده دور کرده، دختری که پزشک هست و میتونست رابطه بسیار خوبی با خانوادهاش داشته باشد، از بانو رفیعی بابت بیان چنین معظلی در جامعه سپاسگزارم، همچنین سپاس فراوان از کتابراه
داستان در مورد جامعه ای مردسالار است که حتی دختران این جامعه را بنام پسرانه و رفتار و احساسات مردانه میخواهند. داستان زندگی دختر خانوم میانسالی است که از پدر و مادر خود فراری است و در تنهایی بامردی ۸سال کوچکتر از خود نامزد است. خانم از احساسات زنانه عاری و خالی است چون از کودکی خانواده او را علی نام داده اند و انتظارات مردانه از وی داشته اند و حالا خانم با خلع و دوگانگی شخصیتی دست و پنجه نرم میکند. ممنونم از کتابراه
داستان درباره دختری است که خانواده اورا مانند پسران بزرگ میکنند و در دوران بلوغ و بزرگسالی با همسن و سالهای خود دچار تضاد و چالش میشود و از آنجایی که هر بچهای پدر و مادر و حرف آنها برایش حرف اول را میزند نمیتواند در جامعه به طور نرمال بزرگ شودو شور بختانه در جامعه دخترانی که تیپ ومدل موهایشان را مثل پسرها میکنند رو به ازدیاد است و پدر و مادرها اصلا توجهی نمیکنند و از مشاور کمک نمیگیرند
مشابه این کتاب و قبلا هم خونده بودم. وهمه اینها برمیگرده به نحوه تربیت خانواده وریشه در باورها و سنتهای غلط داره که متاسفانه خیلی از زنها ودخترا درگیر اون هستن اینکه زن بودن و جنس مونث همیشه با نگاهی سطحی و پایین دیده شده در جامعه ما که هنوز درگیر سنتها و باورهای قدیمی ومنسوخ هست. آگاهی چراغ راه هست وهمه باید در جهان امروز چراغ آگاهی به دست داشته باشیم.
داستان کوتاه زن حذف شدنی نیست. در خود دها مسئله در باره زنان را بیان می کند دختری را برای حفظ کردن ومصون نگهداشتن در جامعه همچون پسران لباس می پوشانند و رفتاری پسرانه به او می آموزند. این مسئله خود بیانگر نا امن بودن چوامع که بر خواسته از دیدگاه غلط نسبت به زنان است. در حالیکه آن ها با قدرت و توانمند هستند وتا بالاترین مقاطع علمی و اجتماعی پیش می روند
کتاب خوبی بود تربیت دخترهایی که مرتبا درگوش آن ها گفته میشود قوی باش. تو مرد هستی، در کارهایت نیاز به کسی نداری، از اول لباسهای پسرانه برتن دخترها میکنند وحتی موی سرشان را همیشه پسرانه میزنند و وقتی که دختر بزرگ میشود هویت زنانه خود را نمی پذیرد وبه سختی با دختر بودنش کنار می آید که متاسفانه در کشورماهم کم نیست این مشکل
سلام خدمت دوستان کتابراهی، این کتاب صوتی ازاون دسته کتابهایی است که خودنویسمده زحمت روایت کردن کتاب خودرابرعهده دارندوبسیارزیباروایت کردن، دوستانی که به داستانهای جالب ایرانی که هم هیجانی وهم عشقی وعاطفی داخل داستانش باشداین کتاب تزاون دسته کتابهاست، به خانم رفیعی هم تبریک میگم بخاطراین داستان زیباکه خلق کردند
داستان آموزندهای درباره نحوه اشتباه تربیت دختر در خانواده هست به دلیل مشکلات و چالشهایی که زنان در جامعه با آنها روبرو هستند. و همچنین اهمیت نحوه آموزش و تربیت و رفتار والدین با فرزندان بخصوص در دوران کودکی که هویت و شخصیت بچه در حال شکل گیری هست. موضوع داستان بسیار جالب و جدید هست که کمتر بهش پرداخته شده.