معرفی و دانلود کتاب تاریک‌ترین زندان

عکس جلد کتاب تاریک‌ترین زندان
قیمت:
۶۳,۰۰۰ تومان
۵۰٪ تخفیف اولین خرید با کد welcome

برای دانلود قانونی کتاب تاریک‌ترین زندان و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.

برای دانلود قانونی کتاب تاریک‌ترین زندان و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.

معرفی کتاب تاریک‌ترین زندان

ایوان اولبراخت شارل ماخ را شخصیت اصلی کتاب تاریک‌ترین زندان قرار داده است: کمیسری سختگیر، اما قابل‌احترام که با همسر خود، یارمیلا، در شهری کوچک زندگی‌ می‌کند. او که به زیبایی و مهربانی همسرش رشک می‌برد، پس از دو سال ازدواج هنوز هم به او اعتماد ندارد. تااینکه ماخ طی یک اتفاق ساده، بینایی‌اش را از دست می‌دهد. حالا او در زندان تاریک حسادت، بدبینی و کوری اسیر شده است که انگار رهایی از هیچ‌کدام ممکن نیست.

درباره‌ی کتاب تاریک‌ترین زندان

کسانی که به بیماری پارانویا مبتلا هستند، همواره از این می‌ترسند که شریک زندگی‌شان آن‌ها را ترک کند. آن‌ها برای فرار از این فکر، اعمالی غیرمنطقی انجام می‌دهند: مکالمات شریک‌ زندگی‌شان را استراق سمع می‌کنند، هر حرکت او را زیر نظر می‌گیرند و می‌کوشند کنترل زندگی او را در دست بگیرند. اگر از آن‌ها بخواهید که برای چنین رفتارهایی دلیل بیاورند، اغلب هیچ مدرکی برای اثبات مدعاهای خود ندارند. حتی بعضی اوقات افراد مبتلا به این بیماری روانی، اعتراف می‌کنند که بدگمانی‌هایشان مسخره و بچگانه است؛ اما کاری از دستشان برنمی‌آید. آن‌ها عاشق شریک زندگی‌شان هستند؛ اما بی‌اعتمادی و سوء‌ظن بر عشقشان غلبه می‌کند. شخصیت اصلی کتاب تاریک‌ترین زندان (Žalář nejtemnější) نیز مردی است که اختلال پارانویا دارد. ایوان اولبراخت (Ivan Olbracht) به‌خوبی درونیات و افکار این شخصیت را توصیف می‌کند.

داستان رمان تاریک‌ترین زندان از این قرار است: کمیسر شارل ماخ همراه همسر جوان و زیبایش، یارمیلا، در یک شهر کوچک زندگی می‌کند. آشنایان و اطرافیان برای او احترام زیادی قائل هستند. کمیسر ماخ در کار مردی بی‌رحم و سختگیر است که کوچک‌ترین جزئیات از چشمان تیزبین او مخفی نمی‌ماند. کمیسر یک عیب خیلی بزرگ دارد که زندگی او را تحت‌تأثیر قرار داده: به همسرش بدبین است و به او حسادت می‌کند. ماخ در هر جایی که با همسرش باشد، اطرافیان و معاشران او را از نظر می‌گذراند، در بیرون از خانه با او همراه می‌شود، وسایل شخصی او را بررسی می‌کند و... . این زوج دو سال است که با یکدیگر ازدواج کرده‌اند؛ اما انگار هیچ‌کدام دیگری را نمی‌شناسند. این نظارت دائم ادامه دارد؛ تااینکه یک اتفاق به‌ظاهر ساده، فاجعه‌ای می‌آفریند.

معرفی و دانلود کتاب تاریک‌ترین زندان

روزی هنگام سنگ‌فرش کردن خیابان تکه‌سنگ مرمر سیاهی در چشم کمیسر ماخ فرومی‌رود. ابتدا مستشار به این واقعه‌ اهمیت نمی‌دهد؛ اما وقتی درد چشم او زیاد می‌شود، به پراگ می‌رود تا با دکترهای حاذق‌تری ملاقات کند. آن‌ها به ماخ می‌گویند که هر دو چشم او آسیب دیده‌اند و باید از حدقه دربیایند. چنین رویدادی روان ماخ و همسرش را از هم می‌پاشاند. این زوج عاشق که تنها بدگمانی‌های گاه‌به‌گاه آقای ماخ کمی سعادتشان را تیره کرده بود، اکنون خود را با سرنوشتی محتوم رودررو می‌دیدند. ماخ از یارمیلا می‌خواهد که او را ترک کند. درخواستی که در نگاه اول حاکی از عشق زیاد او به زنش است؛ اما بعداً مشخص می‌شود که او هنوز به وفاداری همسرش مظنون است و حال که نابینا شده‌، نمی‌تواند بر او نظارت دائمی داشته باشد. بااین‌حال یارمیلا قصد ندارد شوهرش را ترک کند. این دو به پراگ نقل‌مکان می‌کنند تا یک زندگی جدید را برای خود بسازند. اما با وجود کوشش‌های یارمیلا، ماخ همچنان به او مظنون است و هر اتفاقی را دالّ بر بی‌وفایی همسرش می‌داند.

در کتاب تاریک‌ترین زندان، عشق و حسادت زندگی شارل ماخ را کاملاً ویران می‌کنند. ایوان اولبراخت درواقع تاریک‌ترین زندان را نه حسادت می‌داند نه کوری، بلکه عشق را زندان ماخ تلقی می‌کند. او در این رمان روان‌شناختی به‌خوبی افکار شخصیت اصلی کتاب را بازتاب می‌دهد. او مشکلات و پیچیدگی‌های رابطه‌ی زناشویی را به‌تمامی توصیف می‌کند؛ اما زاویه‌ی دید او به شخصیت مرد کتاب محدود می‌شود و ما کمتر با افکار و احساسات یارمیلا آشنا می‌شویم.

ایوان اولبراخت با نام اصلی کامیل زِمان، در سال 1882 در یکی از شهرهای کوچک کشور چکسلواکی به دنیا آمد. اولبراخت بعد از پایان تحصیلاتش در کشور اتریش، به عضویت حزب سوسیال‌دموکرات چکسلواکی درآمد و در حنگ جهانی اول، علیه امپراتوری اتریش – مجارستان مبارزه‌ای پنهانی کرد. او که شغل روزنامه‌نگاری را برای خود برگزیده بود، آثار داستانی کمی از خود بر جای گذاشت. بیشتر کتاب‌های او درباره‌ی مبارزات اجتماعی مردم است و از همین رو اولبراخت، کمتر به کتاب تاریک‌ترین زندان علاقه دارد.

محمد قاضی برای اولین بار رمان تاریک‌ترین زندان را از نسخه‌ی فرانسوی آن به زبان فارسی ترجمه کرد. شرکت سهامی کتاب‌های جیبی که از ناشرهای پیشگام پیش‌ازانقلاب بود، این کتاب ایوان اولبراخت را به انتشار درآورد. بعد از متوقف شدن فعالیت‌های این مجموعه، ناشرانی چون امیرکبیر و انتشارات علمی و فرهنگی، دست به چاپ این اثر گرانقدر ادبیات چک زدند. انتشارات علمی و فرهنگی این ترجمه را با اصلاحات و ویرایش تازه منتشر کرده است.

اقتباس فرهنگی و سینمایی از کتاب تاریک‌ترین زندان

Miloslav Zachata در سال 1969 تله‌فیلمی براساس داستان تاریک‌ترین زندان تولید کرد.

کتاب تاریک‌ترین زندان برای چه کسانی مناسب است؟

اگر به مطالعه‌ی رمان‌های روان‌شناختی علاقه دارید، کتاب تاریک‌ترین زندان را بخوانید.

در بخشی از کتاب تاریک‌ترین زندان می‌خوانیم

قسمت اعظم برگزیدگان قوم، از جمله کارمندان جوان دولت و اشراف و اعیان شهری و چند تن از بانوان متشخص با دختران پابه‌بخت خود، پشت آن میزهای کوچک نشسته بودند. باقی جمعیت در درون اتاق چوبی دوک‌بازی گرد آمده بودند. مدتی بود که بازی شروع شده و از قضا بازی هم کلان بود. گلوله‌ها به ضرب بر کف میدان می‌غلتیدند و به دوک‌های چوبین می‌خوردند. بازیکنان می‌خندیدند و بلندبلند صحبت می‌کردند، و در وسط ایشان مهندس، داور بازی، قرار داشت. وی لوح سیاه بزرگی بر سر زانوان خود نهاده بود و اسامی اشخاص را می‌خواند و امتیازهای بازی را می‌نوشت و لبخند مقاومت‌ناپذیر خود را به روی بانوان جوان و زیبا نثار می‌کرد.

مستشار و زنش با همه سلام و تعارف کردند، سپس پیش آقای مهندس رفتند و خواهش کردند که اسمشان را برای بازی ثبت کند. با آنکه دیر آمده بودند، پذیرفته شدند. می‌بایستی بانو یارمیلا با یک سکه‌ی فلورن شیر یا خط کند. آن دسته‌ای که مستشار ماخ را به یاری گرفت، بازیکن جدید را با شور و شوق و فریادهای حاکی از خرسندی و رضا پذیره شد، در صورتی‌ که دسته‌ی مخالف، بانو یارمیلا را با تعظیم و احترام پذیرفت. بانوان با هو و جنجال به این تبعیض اعتراض کردند.

در بازی‌های کلان هر کس باید مدتی مدید به انتظار رسیدن نوبت خود صبر کند. مستشار ماخ نیز به انتظار نوبت به میان جمعی که در باغ بودند رفت و نشست. بانو یارمیلا در داخل اتاق چوبی نزد دوست خود، که همسر معاون قاضی شهر بود، به ‌جا ماند. مستشار در میان گروهی از جوانانی که با حدت و حرارت بسیار با هم بحث می‌کردند جا گرفت. وی صندلی خود را طوری گذاشته بود که می‌توانست درون اتاق چوبی دوک‌بازی را تماشا کند که با نور خیره‌کننده‌ای روشن بود. در ضمن، به بحث جوانان نیز گوش می‌داد. در آن بحث، یکی از دانشجویان علوم که ساکن ده مجاور بود شرکت داشت. این دانشجو عصرهای جمعه برای تفریح به شهر می‌آمد، و چون به‌ نظر مستشار چنین آمده بود که چشمان جوان محصل گاه‌گاه نگران بازیکنان، یعنی متوجه جایی می‌شود که زنش ایستاده است، نگاهی حاکی از بغض و کینه به جوان می‌انداخت.

فهرست مطالب کتاب

توضیح ناشر
شرح حال مصنف
فصل اول: باغ در پرتو چراغ
فصل دوم: نوحه‌سرایی گدای کور
فصل سوم: سرگذشت خاله اِما
فصل چهارم: الآن همه را برای تو می‌خوانم
فصل پنجم: ابرهای قیرگون
فصل ششم: ماخ کشاورز ترازنامه‌ی کار خود را تنظیم می‌کند

مشخصات کتاب الکترونیک

نام کتابکتاب تاریک‌ترین زندان
نویسنده
مترجممحمد قاضی
ناشر چاپیانتشارات علمی و فرهنگی
سال انتشار۱۳۹۵
فرمت کتابEPUB
تعداد صفحات210
زبانفارسی
شابک978-600-121-920-7
موضوع کتابکتاب‌های داستان و رمان خارجی
قیمت نسخه الکترونیک

نقد، بررسی و نظرات کتاب تاریک‌ترین زندان

محمد پورقاسم
۱۴۰۲/۱۱/۲۶
نمیتوانم بگویم متن کتاب مشکل داشته یا مشکل از مترجم بوده چون از آقای قاضی ترجمه‌های دیگری هم دیده و خوانده‌ام که خیلی روان تر و بهتر بوده. در مورد متن داستان فراز و نشیبهایی دارد. نویسنده قدری گزافه گویی هم کرده مثلا رویاپردازیهای آقای ماخ در بعضی موارد خسته کننده است هرچند شکل داستان ایجاب میکند. در بعضی قسمتها داستان خوب پیش رفته و پاره‌ای موارد پرگویی و از خط داستان خارج و خواننده فراموش می‌کند در کجای قصه بوده است.
مشاهده همه نظرات 1

راهنمای مطالعه کتاب تاریک‌ترین زندان

برای دریافت کتاب تاریک‌ترین زندان و دسترسی به هزاران کتاب الکترونیک و کتاب صوتی دیگر و همچنین مطالعه معرفی کتاب‌ها و نظرات کاربران درباره کتاب‌ها لازم است اپلیکیشن کتابراه را نصب کنید.

کتاب‌ها در اپلیکیشن کتابراه با فرمت‌های epub یا pdf و یا mp3 عرضه می‌شوند.