معرفی و دانلود کتاب شهر معمولی

برای دانلود قانونی کتاب شهر معمولی و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.

برای دانلود قانونی کتاب شهر معمولی و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.

معرفی کتاب شهر معمولی

کتاب شهر معمولی نوشته‌ی ناتالی لوید، داستان نوجوانی است که می‌خواهد به اسرار پشت کلمات پی ببرد و نفرینی که شهر مادری‌اش را در بر گرفته است باطل کند تا از این طریق عشق، محبت و مهربانی را در میان اهالی و فضای شهر پراکنده سازد و جادوی سحرآمیز را به آن نقطه بازگرداند. این رمان پرفروش نیویورک‌تایمز افتخارات زیادی را کسب کرده است.

درباره کتاب شهر معمولی:

میدنایت گولچ در گذشته و سالیان نه چندان دور یکی از نقاط جادویی دنیا به شمار می‌رفت. شهری که اهالی آن به راحتی می‌توانستند بر فراز بادها و طوفان‌های شدید آواز سر بدهند و به رقص و سرور و شادمانی بر بالای گل‌های آفتاب‌گردان بپردازند. اما این اتفاقات هیجان‌انگیز و جذاب متعلق به گذشته‌های بسیار دور هستند، یعنی زمانی که هنوز این شهر مورد نفرین قرار نگرفته بود، پیش از آنکه تمامی جادوها از این نقطه سحرانگیز کوچ کنند.

فلیسیتی نوجوانی 12 ساله است و همه رخدادها را به خوبی می‌داند. او به همراه مادر، خواهر کوچک‌تر و گربه‌اش به زادگاه مادری‌اش دره نیمه‌شب می‌روند. قلب مادرش نفرین شده تا همواره سرگردان و پریشان باشد و نتواند یک جا بند شود.

زمانی که فلیسیتی و خانواده‌اش به میدنایت گولچ می‌رسند، صدایی در گوشش می‌گوید که بخت و اقبال به او رو خواهد کرد. فلیسیتی شروع به جمع‌آوری واژه‌ها می‌کند، او کلمات را در هر نقطه و هر گوشه‌ای که باشند شکار می‌کند، واژگان برخی اوقات بالای سر غریبه‌ها چرخ می‌زنند و گاهی در گوشه‌ای دنج از کلیسا در حالی که مراسم عید پاک برگزار می‌شود، جا خوش می‌کنند و مخفی می‌شوند. برخی اوقات حتی ممکن است در گوش‌های نرم گربه فلیسیتی ماندگار شده باشند.

پسر مرموزی به نام جونا با موهای سیخ‌سیخی بامزه‌اش، همیشه مشغول انجام کارهای خوب است و در اطرافش کلماتی وجود دارد که فلیسیتی تاکنون با آن‌ها مواجه نشده، واژه‌هایی که موجب بالا رفتن و تند شدن ضربان قلب او می‌شوند. تنها چیزی که فلیسیتی می‌خواهد این است که در میدنایت گولچ ساکن شود اما ابتدا باید بداند که جادوها چگونه به شهر برمی‌گردند، چطور می‌توان نفرین را از بین برد و قلب شکسته مادرش را درمان کرد.

رمان شهر معمولی (A snicker of magic) پر از کاراکترهایی دوست‌داشتنی و عجیب و غریب است. این داستان به شما یادآور می‌شود که در روزهای سخت و دشوار نیز باید امیدوار باشید و این امید تنها از راه ابراز عشق و علاقه به خانواده و دوستان به وجود می‌آید.

جوایز و افتخارات کتاب شهر معمولی:

- برنده جایزه Mythopoeic Fantasy برای ادبیات کودکان در سال 2015
- نامزد دریافت جایزه ادیسه در سال 2015
- نامزد جایزه منتخب خوانندگان جوان پنسیلوانیا برای 3 تا 6 سال در سال 2017
- نامزد جایزه منتخب گودریدز برای کتاب کودک و نوجوان در سال 2014
- نامزد جایزه مگنولیا برای 3 تا 5 سال در سال 2016
- نامزد جایزه NCTE شارلوت هاک در سال 2015
- جزء فهرست پرفروش نیویورک‌تایمز

نکوداشت‌های کتاب شهر معمولی:

- این داستان تمام نشان‌های داستان‌سرایی خوب، از جمله شخصیت‌های رنگارنگ، عجیب و غریب، راوی اصلی و یک طرح قدرتمند را ارائه می‌دهد. (Kirkus Reviews)

- از هر زاویه، اولین رمان لوید گرمی می‌تاباند... لوید با کار زیاد، داستان آرامش‌بخش و دلپذیری راجع به جادویی که در ذهن و قلب افراد ساکن است ارائه می‌دهد. (Publishers Weekly)

کتاب شهر معمولی برای چه کسانی مناسب است؟

نوجوانان از این رمان تخیلی و سرگرم‌کننده بسیار لذت خواهند برد.

با ناتالی لوید بیشتر آشنا شویم:

ناتالی لوید (Natalie Lloyd) یکی از نویسندگان برجسته و پرفروش کودکان و نوجوانان در نیویورک‌تایمز به شمار می‌رود. او با بیماری‌ای به نام استخوان‌سازی استخوان یا شکننده استخوان در شهر تنسی به دنیا آمد، بیماری‌ای که باعث می‌شد تنها به اندازه 4 فوت و 11 اینچ رشد کند و تا کلاس هفتم به واکر یا صندلی چرخ‌دار نیاز داشته باشد. او در دانشگاه رشته روزنامه‌نگاری را انتخاب کرد. لوید تا کنون رمان‌های کودکانه بسیاری نوشته است و رمان شهر معمولی به یکی از پرفروش‌ترین‌های نیویورک‌تایمز تبدیل شد.

در بخشی از کتاب شهر معمولی می‌خوانیم:

خانم لاسون دست‌به‌سینه ایستاد. دوست داشتم بدانم قلب او هم مثل قلب من بلندبلند می‌زند یا نه.

«هر خونواده‌ای توی درّه‌ی نیمه‌شب، جادوی متفاوتی داشت؛ ولی جادوی ودرلی‌ها یه نوعِ فوق‌العاده بود... چون به موسیقی مربوط می‌شد. هروقت استون و بری آهنگ می‌زدن، کل دنیا به جُنب‌و‌جوش درمی‌اومد. با اولین مضراب بانجوای بری ودرلی، باد زوزه می‌کشید و توی شهر می‌وزید. گل‌های وحشی توی دشت تاب می‌خوردن؛ درخت‌ها شاخه‌هاشون رو تکون می‌دادن و برگ‌هاشون رو به هم می‌زدن. وقتی استون گیتار می‌زد، ابرها می‌چرخیدن و هزار‌تا شکل می‌ساختن: شیرهای ابری، ببرهای ابری، رَعد‌و‌بَرق‌هایی که مثل اسب‌های وحشی توی آسمون می‌دویدن.»

میزها هِی جیرجیر و تق‌تق می‌کردند، چون بچه‌ها به جلو خم می‌شدند تا هرچقدر می‌توانند، به داستان خانم لاسون نزدیک‌تر شوند! به گمانم مهم نیست چند‌بار داستان را شنیده باشی، مهم این است که چه کسی آن را تعریف می‌کند. قصه‌گو که خوب باشد، قلبت آن را مثل یک قصه‌ی دستِ‌اول می‌شنود... و خانم لاسون، قصه‌گوی بی‌نظیری بود.

«و مردم شهر!» دست‌هایش را به‌هم کوبید. «هروقت صدای موسیقی جادویی و باورنکردنی پسرهای ودرلی بلند می‌شد، همه‌شون دست از کار می‌کشیدن و مشغول جشن و پایکوبی می‌شدن... . حتی وقتی برادران تردبر خارج از شهر بودن و توی شهرهای دیگه برنامه اجرا می‌کردن، صدای موسیقی‌شون توی درّه‌ی نیمه‌شب شنیده می‌شد. موسیقی توی درخت‌ها گیر می‌کرد و همه‌جای شهر و همه‌جای جنگل می‌پیچید. اون‌روزها مردم هر روز از صبح تا شب توی خیابون اصلی مشغول جشن و پایکوبی بودن. دست خودشون نبود... می‌گن اون‌وقت‌ها که جادو هنوز اینجا وجود داشت، درّه‌ی نیمه‌شب شادترین جای دنیا بود؛ قبل از اینکه برادران تردبر از شهر برن و دیگه هیچ‌وقت برنگردن.»

مشخصات کتاب الکترونیک

نام کتابکتاب شهر معمولی
نویسنده
مترجمنیلوفر امن زاده
ناشر چاپیانتشارات پرتقال
سال انتشار۱۳۹۶
فرمت کتابEPUB
تعداد صفحات278
زبانفارسی
شابک978-600-462-080-2
موضوع کتابکتاب داستان و رمان نوجوان
قیمت نسخه الکترونیک

نقد، بررسی و نظرات کتاب شهر معمولی

اناهیتاعلیانپور
۱۴۰۳/۱/۱۹
این کتاب خوبه من این داستان را تصور می‌کنم و لذت میبرم رمان خوبی
مشاهده همه نظرات 1

راهنمای مطالعه کتاب شهر معمولی

برای دریافت کتاب شهر معمولی و دسترسی به هزاران کتاب الکترونیک و کتاب صوتی دیگر و همچنین مطالعه معرفی کتاب‌ها و نظرات کاربران درباره کتاب‌ها لازم است اپلیکیشن کتابراه را نصب کنید.

کتاب‌ها در اپلیکیشن کتابراه با فرمت‌های epub یا pdf و یا mp3 عرضه می‌شوند.