معرفی و دانلود کتاب عاشق انسان‌ها باش

معرفی کتاب عاشق انسان‌ها باش

کتاب عاشق انسان‌ها باش، یکی از پرفروش‌ترین کتاب نیویورک‌تایمز و نوشته‌ی جاشوا فیلدز ملبورن و رایان نیکدیمس، مشهور به مینیمالیست‌ها، است. این کتاب به نوعی کتابچه‌ی راهنمایی درباره‌ی روابط انسانی است تا با استفاده از آن بر آشوب‌های بیرونی و آشفتگی‌های روانی، عاطفی، مالی و ... که زندگی ما را مختل می‌کنند، غلبه بیابیم.

درباره‌ی کتاب عاشق انسان‌ها باش

چه چیزهایی در زندگی شما ضروری هستند؟ آیا چیزهایی که در گذشته برایتان ضروری بودند، حالا هم ضرورت خودشان را حفظ کرده‌اند؟ قفسه‌های کمدهایتان با وسایل بدردنخور پر شده‌اند یا واقعاً به تمام آن وسایل نیاز دارید؟ کتاب عاشق انسان‌ها باش (Love People, Use Things)، نوشته‌ی مینیمالیست‌های مشهور، جاشوا فیلدز ملبورن (Joshua Fields Millburn) و رایان نیکدیمس (Ryan Nicodemus)، به شما یاد می‌دهد چطور وسایل ضرروی و غیرضروری را از هم تشخیص دهید و این تشخیص مهم را آنقدر پیش ببرید که تمامی روابط اساسی زندگی‌تان را هم تحت کنترل بگیرید!

جنبش مینیمالیسم و ساده‌زیستی پس از رکود اقتصادی سال 2008 به محبوبیت رسید. اما این محبوبیت آنقدر که باید گسترش نیافت. دوران همه‌گیری کرونا را به خاطر بیاورید. هجوم مردم به فروشگاه‌ها و خالی کردن قفسه‌ها از وسایل ضروری و حتی غیرضروری؛ هر کس در اضطرار قرنطینه هر چیزی را که به چشمش می‌خورد، می‌خرید، چون نمی‌توانست نیازهای ضروری را از نیازهای غیرضروری تفکیک کند. از طرفی مردم در خانه‌هایشان ماندند و آنجا بود که چشمشان به روی محیط زندگی‌شان باز شد و وسایل بلااستفاده و خاک‌خورده مایه‌ی اضطراب و بی‌قراری مضاعف آن‌ها شدند. همه‌گیری کرونا ثابت کرد انباشت وسایل بی‌مصرف، مانع از پرداختن شما به مسائل ضروری، به‌ویژه روابط سالم، هستند. چیزی که نمی‌شود از قفسه‌های فروشگاه‌ها برداشت و آن را ذخیره کرد.

کتاب عاشق انسان‌ها باش که از پرفروش‌ترین‌های نیویورک‌تایمز است، هفت رابطه‌ی اساسی زندگی انسان‌ها را مطرح می‌کند: رابطه‌ی شما با اشیا، حقیقت، خود، ارزش‌ها، پول، خلاقیت و همچنین مردم، روابطی هستند که هویت شما را تشکیل می‌دهند. برای بیرون آمدن از سردرگمی و قرار گرفتن در مسیر درست، باید ساده‌سازی کنید، زوائد را از بین ببرید و ابرهای غیرضروری را کنار بزنید تا به درکی عمیق‌تر از افق پیش‌رویتان دست یابید.

با مطالعه‌ی کتاب عاشق انسان‌ها باش می‌آموزید که فریب برچسب قیمت وسایل را نخورید. این برچسب‌های ارزان هزینه‌های بسیاری را از چشم شما پنهان نگه می‌دارند؛ هزینه‌های انبار کردن، گردگیری، تمیز نگه داشتن، تعمیر کردن و تمام مراقبت‌هایی که باید در ادامه وقت و هزینه‌تان را صرفش کنید. با مطالعه‌ی این کتاب یاد می‌گیرید ساده‌تر، متمرکزتر و آرام‌تر باشید.

این راهنمای ساده و کاربردی را کامبیز شاوله ترجمه و نشر کتاب کوله پشتی چاپ و منتشر کرده است.

نکوداشت‌های کتاب عاشق انسان‌ها باش

• با کمک مینیمالیست‌ها از شرایط مادی جدا می‌شوید و دوباره به جوهر واقعی خودتان می‌رسید: کتاب عاشق انسان‌ها باش صرفاً درباره‌ی زندگی با اشیای کمتر نیست، بلکه درباره‌ی زندگی عمیق‌تر و غنی‌تر است. (جِی شتی، نویسنده‌ی پرفروش نیویورک‌تایمز)
• مطالعه‌ی کتاب عاشق انسان‌ها باش از نان شب هم واجب‌تر است. تجربیات شخصی که جاشوا فیلدز ملبورن و رایان نیکدیمس را به مینیمالیسم کشاند، برای من بسیار قابل‌لمس بود. مینیمالیست‌ها ارزش زیادی به زندگی من اضافه کرده‌اند. (جنت مک‌کوردی)

کتاب عاشق انسان‌ها باش برای چه کسانی مناسب است؟

اگر به دنبال زندگی ساده‌تر و متمرکزتر هستید و به خواندن کتاب‌های خودسازی علاقه دارید، مطالعه‌ی این کتاب برایتان تجربه‌ی جالبی خواهد بود.

در بخشی از کتاب عاشق انسان‌ها باش می‌خوانیم

من قبلاً هرگز درگیر افسردگی نبودم، تا اینکه مبتلا شدم. قبل از ورود آن ابر سیاه در سال 2019 که افسردگی من به اوج خود رسید، همیشه خود را یک خوش‌بین کور می‌دانستم. سال‌های سال من آدم شادی بودم که می‌توانست روزنه‌ی امید را در میان تمام ابرهای تیره‌ی زندگی پیدا کند. مطمئناً، من نیز مانند دیگران غم و اندوه و ماتم را تجربه می‌کردم؛ اما حتی در تاریک‌ترین زمان‌ها هم اندوه من به افسردگی تبدیل نمی‌شد. من می‌توانستم به‌سرعت از دره‌ی مشکلات عبور کنم و به قله برگردم: وقتی غمگین می‌شدم در آینه به خودم لبخند می‌زدم، وقتی از نظر عاطفی خسته بودم ورزش می‌کردم و وقتی‌ در وضعیت بد روانی بودم، حال خودم را عوض می‌کردم.

حتی در سال‌های پرهرج‌ومرج زندگی و در میان مشقت‌های کاری راه‌هایی برای شادبودن می‌یافتم. هر روز ساعت پنج صبح قبل از سوارشدن به آسانسور برای رفتن به طبقه‌ی یازدهم، قبل از رفتن به دفترم، قبل از روشن‌کردن رایانه‌ام و پریدن به صفحات اینترنت و ایمیل‌، وارد کافی‌شاپ می‌شدم و یک نفر خواب‌آلود به من خوشامد می‌گفت: «حالت خوبه؟»

هر روز با یک لبخند و یک مکث قاطعانه پاسخ می‌دادم: «بسیار عالی! تو چطوری؟»

مسلماً این پاسخ مردم را غافل‌گیر می‌کرد. آن‌ها انتظار یک «خوب» یا «خوبم، متشکرم» کلیشه‌ای را داشتند؛ اما درعوض با شور و شوقی مواجه می‌شدند که با حال‌وهوای صبح زود همخوانی نداشت. جورج کارلین کمدین در جایی می‌گوید: «وقتی حالتان را می‌پرسند، همیشه باید با کلمه‌ی ”عالی!“ پاسخ دهید؛ زیرا دوستانتان را خوشحال و دشمنانتان را عصبانی می‌کند»؛ اما من با این پاسخ دنبال خوشحال یا ناراحت‌کردن کسی نبودم. من واقعاً فوق‌العاده بودم، زیرا آگاه بودم و تلاش می‌کردم تا به جنبه‌های خارق‌العاده‌ی درون تجربه‌های معمولی زندگی توجه کنم.

فهرست مطالب کتاب

درباره‌ی نویسندگان
پیشگفتار: آمادگی برای همه‌گیری
مقدمه‌ای بر ساده‌زیستی
رابطه‌ی 1: اشیا
رابطه‌ی 2: حقیقت
رابطه‌ی 3: خود
رابطه‌ی 4: ارزش‌ها
رابطه‌ی 5: پول
رابطه‌ی 6: خلاقیت
رابطه‌ی 7: مردم
سخن پایانی