زندگینامه و دانلود کتاب‌های عبدالرضا مولوی

دی ۱۳۵۴ - ایرانی

شاعر و مردم‌شناس لر تبار.

عکس عبدالرضا مولوی

زندگینامه عبدالرضا مولوی

عبدالرضا مولوی، شاعر و مردم‌شناس لُر تبار، در هشتم دی ماه ۱۳۵۴ در نهاوند به دنیا آمد. خانواده او اهل شعر و ادب بود و پدربزرگش که در نهاوند او را ملاصفدر خطاب می‌کردند، بسیار به شاهنامه علاقه داشت.

در آن سالها که هنوز رسانه‌های صوتی و تصویری به خانه‌های ایرانیان وارد نشده بود، عمده سرگرمی‌ شب‌نشینی‌های مردمان این مرز و بوم و خانواده مولوی، شاهنامه‌خوانی و خواندن داستان‌های خسرو و شیرین حکیم نظامی گنجوی بود.

ملاصفدر سواد مکتبی داشت و از صدای خوشی نیز برخوردار بود تا آنجا که ‌داستان‌های شاهنامه و خسرو و شیرین را با صدایی دلنشین می‌خواند.

پدر عبدالرضا”علی‌رضا مولوی”نیز،فراگیری ادبیات و سرودن شعر را از دوران کودکی آغاز کرد که ماحصل تفکراتش،چاپ یک مجموعه شعر با عنوان «سرونازهای نهاوند» است.

با توجه به اینکه در آن سالها،در شهرهای کوچکی مثل نهاوند انجمن ادبی وجود نداشت، محفل‌های ادبی و هنری در خانه‌های مردم و دوستداران شعر و ادب برگزار می‌شد.

یکی از همین محافل،خانه‌ پدری عبدالرضا مولوی بود. که در آن، اساتید شعر و ادبیات هفته‌ای یکبار دورهم گرد می‌آمدند.

از همان سال‌ها، چراغ عشق و علاقه به ادبیات و هنر در دل عبدالرضا روشن شد و اولین شعرهای خود را  از همان سنین نوجوانی زمزمه و آغاز کرد.

نخستین انجمن ادبی نهاوند در دهه هفتاد با نام «خلوت اُنس» دایر شد و عبدالرضا به عنوان جوان‌ترین عضو انجمن، شروع به فعالیت کرد.

رفته رفته که پای جوانترها به انجمن‌های ادبی باز شد، پویایی و تحولی در شعر شاعران نهاوند پدیدار شد، تا آنجا که بسیاری، از فعالیت آن سالهای انجمن‌های ادبی نهاوند به عنوان روزهای طلایی‌اش یاد می کنند.

اشعار عبدالرضا مولوی در کنگره‌ها و همایش‌های ادبی مورد توجه قرار گرفت و رفته رفته پای شعرش به استان‌های همجوار و تهران باز شد.

همزمان با حضور در انجمن‌های ادبی، همکاری با نشریه‌ها و مجله‌های شعر را ادامه داد، تا اینکه در سال ۱۳۷۹ به‌ دلیل استخدام در یکی از مجموعه های اداری، مجبور به ترک دیار و عزیمت به تهران شد.

با توجه به علاقه فراوان به مردم‌شناسی، رشته تحصیلی خود”مدیریت”را وانهاد و با تغییر رشته، مقطع لیسانس مردم شناسی و پس از آن فوق لیسانس این رشته را پشت‌سرگذاشت و به عنوان کارشناس ارشد مردم شناسی، از دانشگاه تهران فارغ التحصیل شد.

از او،چندین مقاله ISI در حوزه مردم‌شناسی به چاپ رسیده که هر یک قابل توجه است.

عبدالرضا مولوی علاوه بر سرودن شعر و تحقیقات مردم‌شناسی، در نوشتن داستان‌ کوتاه و رمان نیز فعالیت داشته دارد.

نخستین مجموعه شعرش را در سال۱۳۸۴با عنوان «ستاره قطبی» در انتشارات مقدس به چاپ رساند و دومین کتاب منتشر شده او، داستانی کوتاه با عنوان« بلوتوث»است که برای کودکان سرطانی مؤسسه محک نوشته و عواید حاصل از فروش این کتاب را به این مؤسسه اهدا کرده است.

سومین کتاب منتشر شده او، رمان «عشق و ابریشم» است که در سال ۱۳۸۹ در انتشارات مهرراوش چاپ شده که به دلیل استقبال مخاطبان،این کتاب در سال۱۳۹۳به چاپ دوم نیز رسید.

«جشن انگور» چهارمین کتابی است که عبدالرضا مولوی در حال تالیف آن است. جشن انگور،در حوزه مردم‌شناسی است و در آن، به تحلیل مردم‌شناختی آیین‌ همسرگزینی و ازدواج در روستای قلعه‌جوزان ملایر پرداخته شده است.

مولوی،یک رمان بلند با عنوان«دختران زاگرس»نیز در دست چاپ دارد که با همکاری انتشارات مهرراوش به زودی منتشر خواهد شد.

چاپ تمبر یادبود هنرمندان:

عبدالرضا مولوی بعلت علاقه‌ی زیادش به شعر و موسیقی، به خصوص موسیقی فولکلور و هنرمندان فعال در این عرصه، پس از یکسال تحقیق در سال ۱۳۸۸ با هزینه‌ی شخصی خود و همکاری شرکت پست جمهوری اسلامی ایران و مؤسسه دنیای تمبر، تمبر یادبود هنرمند فقید، زنده یاد "استاد رضا سقایی” را منتشر کرد.

او دومین تمبر یادبود را به ”استاد حمید ایزدپناه” نویسنده، ادیب، پژوهشگر و شاعر لرستانی و بنیانگذار اداره کل فرهنگ و هنر لرستان، متخلص به ”صفای لرستانی” اختصاص داد و از آن، در اردیبهشت سال ۱۳۹۴ و در ویژه برنامه ”شب حمید ایزدپناه” که به همت مجله فرهنگی هنری بخارا برگزار شد رونمایی کرد.

1