نقد، بررسی و نظرات رمان انجمن شاعران مرده - ان. اچ. کلاین بام
4.4
741 رای
مرتبسازی: جدیدترین
Malih_hv
۱۴۰۱/۸/۱۱
00
این کتاب و بی وقفه خوندم و به شدت متأثر شدم... از ظلمی که در حق خواستهها و خلاقیتهای ما میشه و با شخصیت نیل بسیار احساس مشترک داشتم.
به نظرم کتابها پنجرههایی هستن رو به جهانی دیگه...
و این کتاب دیدگاه متفاوتی داره، یه منظره متفاوت... این کتاب داره واقعیت رو نشون میده و چقدر این واقعیت دردناکه که چطور پدر مادرها بچه هاشون رو وادار به انجام کاری میکنن که نمیخوان... و چه انتظارهایی که ندارن...
کسی با دیدگاهی متفاوت نسبت به آموزش و کسی که هر لحظه میشه هزاران بار ازش چیزهای خوب آموخت من واقعا از اعماق قلبم دوست داشتم معلمی مثل معلم انگلیسی نیل داشته باشم...
پرداختن به شخصیتهای متنوع انسانی از جسور تا ترسو، از صادق و تا جاسوس و... همه بطور مناسبی در داستان کنار هم قرار گرفته بودن...
و این کتاب دیدگاه متفاوتی داره، یه منظره متفاوت... این کتاب داره واقعیت رو نشون میده و چقدر این واقعیت دردناکه که چطور پدر مادرها بچه هاشون رو وادار به انجام کاری میکنن که نمیخوان... و چه انتظارهایی که ندارن...
کسی با دیدگاهی متفاوت نسبت به آموزش و کسی که هر لحظه میشه هزاران بار ازش چیزهای خوب آموخت من واقعا از اعماق قلبم دوست داشتم معلمی مثل معلم انگلیسی نیل داشته باشم...
پرداختن به شخصیتهای متنوع انسانی از جسور تا ترسو، از صادق و تا جاسوس و... همه بطور مناسبی در داستان کنار هم قرار گرفته بودن...
میدونید کتاب هاپنجرههایی هستن رو به جهان این کتاب دیدگاه متفاوتی داره یه منظره متفاوت این کتاب واقعیت رو نشون میده و چقدر واقعیت دردناکه اینکه چطور پدر مادرها بچه هاشون رو وادار به انجام کاری میکنن که نمیخوان و چه انتظارهایی که ندارن نقش معلم انگلیسی مثل یه کورسوی امید در تاریکی برای بچهها بود و از اول کتاب میشد از این نقش چیزها یاد گرفت کتاب کوتاه ولیکن پرمفهوم بود و تا ساعتها ذهنم رو درگیر خودش کرد پایان غم انگیزی داشت ولی هیچوقت تو دنیای واقعی همه داستانها پایان خوشی ندارن ترجمه کتاب چندان جالب نبود و به خوبی موقعیتها رو توصیف نکرده بود و کلمات به گار برده شده هم کلمات سادهای نبود که به راحتی بشه درک کرد
نسبت به تعریفهای زیادی که شنیده بودم از کتاب توقع خیلی بیشتری داشتم. حداقل توقع داستان پر فراز و نشیب تر!
گذشته از اون، من به شخصه از خوندن کتابهایی که شخصیتهای اصلی زیادی دارن و آدم باید شجره نامه بکشه و اسم هارو بنویسه تا فراموش نکنه، اصلا لذت نمیبرم و همش درگیر این میشم که این شخص کی بود و چیکار کرد. خصوصا توی این کتاب که به نظرم بعضی اسمها هم زیادی مشابه بودن. ناکس و پیتس و میکس و کریس و.....
هنوز فیلم این کتاب رو ندیدم اما اصولا اینجور کتابها از نظر من معمولا فیلمشون بهتر از خود کتاب میشن.
گذشته از اون، من به شخصه از خوندن کتابهایی که شخصیتهای اصلی زیادی دارن و آدم باید شجره نامه بکشه و اسم هارو بنویسه تا فراموش نکنه، اصلا لذت نمیبرم و همش درگیر این میشم که این شخص کی بود و چیکار کرد. خصوصا توی این کتاب که به نظرم بعضی اسمها هم زیادی مشابه بودن. ناکس و پیتس و میکس و کریس و.....
هنوز فیلم این کتاب رو ندیدم اما اصولا اینجور کتابها از نظر من معمولا فیلمشون بهتر از خود کتاب میشن.
انچه که بیشتر حسرت در دل آدم میگذارد قدمت مدارسی است که چه استعدادها و هنرها و تواناییهایی را سرکوب کردهاینگونه مدارس در کشورمان کم نیست هنر و استعداد باید در جامعه جاری شود تا جامعه سرزنده بماند و رشد کند حال با چنین قدمتی از یک مدرسه پی به مدفن استعدادها و تواناییها خواهید برد. شوربختانه
سلام این رمان رمان کوتاه ولی در عین حال زیبایی بود.
من به شخصه از این رمان چیزهای زیادی یاد گرفتم
و به نظرم معلم انگلیسی خیلی شخصیت آموزندهای در طول کتاب بود از اول شروع شد با دانش آموزایی که موفق و زرنگ بودن و رفتار خانواده هر کدوم با
دانش آموز متفاوت بود
از ابتدا چاد پسر کم رویی بود ولی نیل خیلی سر زنده و با نشاط و امیدوار بود و در پایان چاد خیلی با شهامت شد و این بخاطر نیل ومعلم انگلیسی بود
و اینکه پدر و مادرها چه بلایی سر بچه هاشون میارن چون آزادشون نمیزارن فرق میزارن، بخاطر نمره سرزنششون میکنن، بی محلی، و... باعث میشه کسی مثل نیل خودکشی کنه و چاد روز تولدش هدیه تکراری بگیره چون به برادر بزرگترش بیشتر اهمیت میدن و...
ولی از پایان این رمان خوشم نیومد چون من طرفدار پایانهای خوش هستم
و بعضی جملهها نامفهوم بود و هچنین باید روی شعرهایی که درش بود تمرکز میشد تا معناش رو درک میکردی
کلام آخر: گذشته از پایان غم انگیز و جملات و شعرهایی که باید تمرکز میکردی تا مفهمش رو متوجه بشی خیلی آموزنده، بامعنی و واقعیت رو نشون میداد.
من به شخصه از این رمان چیزهای زیادی یاد گرفتم
و به نظرم معلم انگلیسی خیلی شخصیت آموزندهای در طول کتاب بود از اول شروع شد با دانش آموزایی که موفق و زرنگ بودن و رفتار خانواده هر کدوم با
دانش آموز متفاوت بود
از ابتدا چاد پسر کم رویی بود ولی نیل خیلی سر زنده و با نشاط و امیدوار بود و در پایان چاد خیلی با شهامت شد و این بخاطر نیل ومعلم انگلیسی بود
و اینکه پدر و مادرها چه بلایی سر بچه هاشون میارن چون آزادشون نمیزارن فرق میزارن، بخاطر نمره سرزنششون میکنن، بی محلی، و... باعث میشه کسی مثل نیل خودکشی کنه و چاد روز تولدش هدیه تکراری بگیره چون به برادر بزرگترش بیشتر اهمیت میدن و...
ولی از پایان این رمان خوشم نیومد چون من طرفدار پایانهای خوش هستم
و بعضی جملهها نامفهوم بود و هچنین باید روی شعرهایی که درش بود تمرکز میشد تا معناش رو درک میکردی
کلام آخر: گذشته از پایان غم انگیز و جملات و شعرهایی که باید تمرکز میکردی تا مفهمش رو متوجه بشی خیلی آموزنده، بامعنی و واقعیت رو نشون میداد.
داستان مبتنی بر ایده بسیار جالب و در پس آن گونهای اگزیستانسیالیسم را میتوان درک کرد در کل واقعا ارزش خواندن دارد چون هوشیارانه از بسط بیش از حد و طولانی شدن داستان خودداری شده است. چون فضای سرد و فاقد هیجان و عمدتا تکراری کشش بیش از ین نداشت. شاید این کتاب انگیزه تفکر بیشتر باشد در حالیکه خود تفسیر عمیق تری از ایده خود ارائه نمیدهد
کتاب خوبیه برای افرادی که خیلی واسشون درس خوندن مهمه و فکر میکنن اگه کنکور رو خراب کنن کارشون تمومه
اصلا اینطوری نیس بدبختی و فشار تازه بعد از کنکور شروع میشه
نویسنده به شدت به همه چیز پرداخته و این باعث شده که خواننده در جریان همه چی باشه و این خیلی خوب بودمن ازش رازی بودم نگاهم رو به زندگیم عوض کرد
از اون کاری که دانش اموزان در اخر کتاب انجام دادن به شدت لذت بردم اینکه همه باهم رو میز ایستادن نشون میداد که ما به تو از نگاه دیگری نگاه میکنیم و این خیلی لذت بخش بود
اصلا اینطوری نیس بدبختی و فشار تازه بعد از کنکور شروع میشه
نویسنده به شدت به همه چیز پرداخته و این باعث شده که خواننده در جریان همه چی باشه و این خیلی خوب بودمن ازش رازی بودم نگاهم رو به زندگیم عوض کرد
از اون کاری که دانش اموزان در اخر کتاب انجام دادن به شدت لذت بردم اینکه همه باهم رو میز ایستادن نشون میداد که ما به تو از نگاه دیگری نگاه میکنیم و این خیلی لذت بخش بود