نقد، بررسی و نظرات رمان دفتر خاطرات - نیکلاس اسپارکس
4.4
2571 رای
مرتبسازی: جدیدترین
Zgg
۱۴۰۱/۱۱/۱۴
00
خوشم اومد ازش خوب بود
سلام بسیااار عالی بود متن کتاب به زیبایی تمام خواننده را درگیر میکند و تصور و خیال خواننده را در بازسازی مناظر و حس و حال موجود در داستان یاری میکند صحنههای داستان با ظرافت تمام وصف شدهاند
شخصیت بخشی داستان و روایت عاشقانه بین انها به خوبی خواننده را درگیر میکند و از نظر من در داستان خبری از اغراقهای رمانهای عاشقانه نیست
شخصیت بخشی داستان و روایت عاشقانه بین انها به خوبی خواننده را درگیر میکند و از نظر من در داستان خبری از اغراقهای رمانهای عاشقانه نیست
عاشقانهای زیبا که با خوندنش هر لحظه ارزو میکردم که ایکاش همچین عشقهایی واقعا وجود داشتند تا دنیارو به جای خیلی زیباتری تبدیل میکرد ولی حیف که داره تبدیل به افسانه میشهخوندن این کتابو برای تمام افراد چه اونایی که نسبت به عشق بدبین هستند و چه اونایی که عاشقانه هارو دوست دارند توصیه میکنم
یه داستان واقعی یه عشق واقعی یه قصه زندگی که اصلا هم خیال پردازی نیست.. از خوندن این کتاب خیلی لذت بردم.. هر دقیقه جا عوض میکردم.. هر لحظه خودمو جای یکی میذاشتم.. واقعا این قلم دلنشین و روان و واقع بینانه نویسنده دلم رو برد... آدم رو هوایی میکنه.... اینقدر مجذوب مکانهای این داستان شدم که واقعا با قهرمانهای داستان همه جا رفتم.. چقد واقعی چقد بینظیر و مهمتر از همه چقد روان توصیف شده بود.. چطور میشه واقعیت وخیال اینقدر جادویی در هم تنیده بشوند... واقعا دلم قلبم جسمم روحم و همه همه همه من درگیر شده بود.. معجزهای به نام رمان.. داستان یک عشق چقدر میتونه خیال انگیز ولی واقعی باشه.. چقدر فکر کردم چقدر تخیل کردم چقدر هیجانی شدم.. و داستانی که به اینجا ختم نمیشه و تازه وقتی به خودت میای وسط یه توده عظیمی ازای وایهای زندگی هستی که داستان با خودش میبردت.. اینجا دیگه چه کنمهای زندگیست.. داستانی به این کاملی از ابتدا تا انتهای یه عشق واقعی که سطر به سطرش پیام داره.. گذشته و حال و آینده رو در هممیکشه.. و میگه این نیستی و نمیمانی... زندگی گذری هست در لحظههای بودن و نفس کشیدن.. خیالی هست که میتونه واقعیت باشه.. و البته یه کم دقیق تر بگم واقعیتی هست که میتونه خیال باشه... میتونه وهم باشه.. که در هر لحظه فقط یه چیز فریاد میزنه.. بدون عشق نمیشه که نمیشه.... و با عشق شدنی هست تا ابد... واقعا این ورقههای آخر تمام درد جسمی و حسی و روحی که قهرمان داستان داشت حس کردم نمیدونم چطور حتی درد هم منتقل میشه وقتی نویسنده اینطور با کلمات اعجاز میکنه..... خیلی بهم چسبید... عاشقانهای که پر از تفهیم بود.. پر از تجربه بود... عالیییییی... ممنونم کتابراه..
پیشنهاد میشود
دفتر خاطرات، رمانی عاشقانه از نیکلاس اسپارکس است که براساس داستانی واقعی نوشته شده. این کتاب بعدها مبنای اقتباسی سینمایی به همین نام قرار گرفت.
دفتر خاطرات، رمانِ معاصر است که در دوران قبل و بعد از جنگ اتفاق میافتد. این داستان توسط شخصیتی متعلق به عصر حاضر روایت میشود که برای زنی مبتلا به آلزایمر، کتاب میخواند.
این داستان، مبنای اقتباسی فیلمی سینمایی با همان نام قرار گرفت.
دفتر خاطرات، رمانی عاشقانه از نیکلاس اسپارکس است که براساس داستانی واقعی نوشته شده. این کتاب بعدها مبنای اقتباسی سینمایی به همین نام قرار گرفت.
دفتر خاطرات، رمانِ معاصر است که در دوران قبل و بعد از جنگ اتفاق میافتد. این داستان توسط شخصیتی متعلق به عصر حاضر روایت میشود که برای زنی مبتلا به آلزایمر، کتاب میخواند.
این داستان، مبنای اقتباسی فیلمی سینمایی با همان نام قرار گرفت.
کتاب خوبی بود، اوایل کتاب که زمان حالو روایت میکنه، حسابی گیج کننده وخسته کننده اس، بعد قسمتهای جذابش که سفر به گذشته اس شروع میشه که دیگه نمیتونی خوندنو ادامه ندی ودرست جایی که منتظر یه اتفاق شگفت انگیزی، دوباره کتاب به زمان حال برمیگرده و با کمترین هیجان داستان ادامه پیدا میکنه.
کاش کل کتاب از زبان الی نوشته میشد.
در کل کتاب خوبی بود پیشنهاد میکنم بخونید🌻🌻🌻🌻
کاش کل کتاب از زبان الی نوشته میشد.
در کل کتاب خوبی بود پیشنهاد میکنم بخونید🌻🌻🌻🌻
نظرات رو خوندم مثبت بود
ترغیب شدم و خوندم
حتی از قسمتی که الی میخواست بره به دیدن نواح یکم دیگه شو به زور خوندم
شاید داستانش جالب باشه من نتونستم ادامه شو بخونم فقط تا قسمتی که الی اخر شب داشت از پیش نواح میرفت خوندم دیگه زده شدم ازش
مشکلم با نحوه نگارش بود. یه جاهایی مشخص نبود کیه داره صحبت میکنه الی یا نواح. یهو راوی عوض میشد وبعد چند خط تازه متوجه میشدی
غلطهای نگارشی فراوان
خود نوع نگارش هم زیادی اعصاب خرد کن بود. تا اینجایی که خوندم نویسنده خیلی تلاش کرده بود معمایی کنه قضیه رو ولی خب همینکه نوشته بود الی رفت که نواح رو ببینه دیگه تا اخر داستان مشخصه و تکراری که تو رمانهای ابکی انلاین هم همینه
ترغیب شدم و خوندم
حتی از قسمتی که الی میخواست بره به دیدن نواح یکم دیگه شو به زور خوندم
شاید داستانش جالب باشه من نتونستم ادامه شو بخونم فقط تا قسمتی که الی اخر شب داشت از پیش نواح میرفت خوندم دیگه زده شدم ازش
مشکلم با نحوه نگارش بود. یه جاهایی مشخص نبود کیه داره صحبت میکنه الی یا نواح. یهو راوی عوض میشد وبعد چند خط تازه متوجه میشدی
غلطهای نگارشی فراوان
خود نوع نگارش هم زیادی اعصاب خرد کن بود. تا اینجایی که خوندم نویسنده خیلی تلاش کرده بود معمایی کنه قضیه رو ولی خب همینکه نوشته بود الی رفت که نواح رو ببینه دیگه تا اخر داستان مشخصه و تکراری که تو رمانهای ابکی انلاین هم همینه
یه جای کتاب دفتر خاطرات مشکل داشت اینکه اولش گفته بود که (الی) عاشق (لون) شده بود اما در اواسط کتاب طوری (الی) رفتار میکرد که انگار این یه دوست داشتن اجباری هست این عیب از شخصیتهای کتاب نبود بلکه از طرز نگارش نویسنده بود
انگار که در وسطهای رمان تغییر عقیده داده
اگه این کتاب ایرانی میبود: نوآح سعی میکرد به طرز وحشتناکی از (الی) انتقام بگیرد بخاطر همین من قلم پاک این نویسنده رو تحسین میکنم
اما در اینکه الی عاشق نوآح بود شکی نیست
انگار که در وسطهای رمان تغییر عقیده داده
اگه این کتاب ایرانی میبود: نوآح سعی میکرد به طرز وحشتناکی از (الی) انتقام بگیرد بخاطر همین من قلم پاک این نویسنده رو تحسین میکنم
اما در اینکه الی عاشق نوآح بود شکی نیست
کتاب خوب بود با یک ریتم ملایم سر گذشت دو نفر که عشق اول بودن را بیان کرد و تاثیر این رابطه در ذهنشون زیبا بود دوران پیری و بیماریشون دلگیرم کرد دوست داشتم تو اون قایق قرمز کهنه در کنار هم توی یک غروب زیبا داستان را تعریف کنن و بهم لبخند بزنند اما واقعیت آنچه ما میخواهیم نمیشود عشق همیشه جادویی و زیباست خواندن کتاب را توصیه میکنم
از نظر من اوایل کتاب کمی طول وشید تا من رو جذب کنه و خوندم تا ببینم اواسط کتاب چیزی داره یا نه، اما واقعا بعد از چند صفحه خیلی جذب کتاب شدم و دایتان من رو با خودش میبرد، با نظر یکی از دوستان موافقم که کمی سردگمی شاید در داستان وجود داشته باشه و اواخر کتاب خیلی خیلی با قربون صدقههای پیرمرد متنی تکراری رو رقم زده بود که من همش میزوم جلو چون شبیه هم بودن. در کل کتاب قشنگی بود