نقد، بررسی و نظرات رمان دروغی که تمام زندگیم بود - ساینا مقدسی
3.8
2273 رای
مرتبسازی: جدیدترین
کاملاً میشه درک کرد که نوشتهی یه دختر بچه اس تماماً توهمات عاشقی که همه دختر بچه هاآرزوش رو دارن مردی بلند بالا دختر خوشگل وخوش هیکل پولدار دارای ویلا اینا کجای این مملکت بودن ایالت کجای ایران تقسیمات کشوریش ایالت داره احتمالاً اینا تو تگزاس بودن کار سازمانی توی ایران بعدم بدون حجاب من وقتی خوندم البته اولش رو حدس اول این بود نویسنده به دختر کم سنه بعد اونقدر ابهام داشت تو کتاب گفتم یه کپی از یه کتاب خارجیه که البته بعید میدونم کتاب خارجی با این نحتوای سخیفی باشه خواهر وبرادر رضاعی که ۴ سال باهم اختلاف سنی دارن بابا یه کم مطالعه قبل از نوشتم چاره کار البته تخیلات وقلم روان نویسنده با سن وسال کم ستودنی است قبلش دوتا کتاب بخون عزیزم
از دید یه مخاطب ایراد زیادی داشت اولین ایرادش ادبیاتش بود که نتونست حسابی جلب توجه کنه وصمیمانه نوشته بشه و ادبیاتی نوشته شده بود در حالی که رمان باید صمیمی نوشته بشه که مخاطب ترغیب بشه به خوندن مثلا به جای سپید سفید نوشته میشد مورد دوم این که خیالپردازی نوسنده در حدی بود که از واقعیت خیلی دور شده بود چرا که فرهنگ ایران طوریه که راحتی بیش از حد در میهمانیها و میهمانیهای شبانه در ایران غیرقانونی هستند و از اونجایی که شخصیت اصلی داستان خانم هستش باید چادری میبود و وقتی حرف از سازمان زده میشه اکثرا مفهموم س. پ. ج. ا هستش که با فرهنگ شخص اول داستان اصلا هم خونی نداره و مخاطب رو گنگ میکنه مورد بدی که وجود داره اسم کتاب با مفهوم کتاب اصلا هم خونی نداره و مورد اخر شخصیتهای داستان از هر لحاض ضعف خاصی داشتند که یکی از مهمترین ضعفهای داستان هم قافیه بودن تمام اسمها بود که این یک ایراد بزرگ محصوب میشه
رمان قشنگی بود داستان جدیدی داشت ولی کاملا داستان بود و واقعیت نداشت چون ایران بود ولی با لباس عروس وارد سازمان مثلا دولتی میشد، یکی تونظرات گفته بود چرا از اسم اهورا زیاد استفاده شده اتفاقا من خیلی خوشم اومد چون به این فکر میکنم که به جز دین اسلام دین دیگری هم داخل کشور هست ومردم به جز اعتقاداتی که من دارم اعتقادای دیگه هم هست کتاب جذابی بود یکمقدار آخراش کش دار شده بود هی سپیتا ناز میکرد گشتاسب نازکشی ولی کلا میگم داستان عاشقیش داستانی بود چون ما همچین عشقهایی را در واقعیت نمیبینیم، خیلی ممنونم از نویسنده قلم بسیار شیوایی دارند وممنونکه آخر کتاب خوب تمام شد
خوب بود ولی با اینکه متن داستان جوری نوشته بود که در فضای ایران اتفاق افتاده اما این حس القا میکرد که داستان اقتباس شده و خارجی بعضی جاها خیلی توی چشم میزد این موضوع!
خیال پردازیهای خام و نوجوانانه آمیختهای از فیلمهای هالیوودی پیامکهای شبکههای اجتماعی و آهنگها و ترانههای رادیو پیام
دیالوگهای عربی که کاملا ناشیانه نوشته شده بود و تمام ضمایر قاتی پاتی بود
سطح سواد نوشتاری هم متاسفانه زیر دیپلم بود محرم راز نه مرهم راز و سر آخر اینکه و واقعا برای وقتی که صرف نوشتن خوندن این توهمات میشه ناراحتم!
من اصلا نتوانستم با این داستان ارتباط بر قرار کنم. چون با فضای واقعی خیلی اختلاف داشت.
کار سازمانی ٬کار دولتی. مگر میشود یک فرد عاقل و بالغ در یک سازمانی فداکارانه کار کند و نفهمد این یک سازمان غیر دولتی است؟
و به طور کلی فضا سازی اتفاقاتی که در خلال قصه رخ میداد ومعرفی شخصیتها بسیار بسیار ضعیف بود.
زمانی که میخونی با روحیهی یک دختر جوان ایرانی طرف هستی اما احساسات دربیان هست اما دراصل خشک وخشن وسرسخت بعد وارد فضای کاری میشه من بیاد فیلم خارجی لیست سیاه افتادم سازمانی که یه مسن رئیس هست وکارهای حساس انجام میده وحتی زندگی شخصی شخصیتها خیلی راحت وآزادانه هست که مشخص نیست شخصیتها واقعا توایران ساکنن؟ چند جای قصه من ازخودم میپرسیدم بالاخره اینها کدوم کشور هستن؟
حقیقتا جالب نبود🫠
خیال پردازیهای خام و نوجوانانه آمیختهای از فیلمهای هالیوودی پیامکهای شبکههای اجتماعی و آهنگها و ترانههای رادیو پیام
دیالوگهای عربی که کاملا ناشیانه نوشته شده بود و تمام ضمایر قاتی پاتی بود
سطح سواد نوشتاری هم متاسفانه زیر دیپلم بود محرم راز نه مرهم راز و سر آخر اینکه و واقعا برای وقتی که صرف نوشتن خوندن این توهمات میشه ناراحتم!
من اصلا نتوانستم با این داستان ارتباط بر قرار کنم. چون با فضای واقعی خیلی اختلاف داشت.
کار سازمانی ٬کار دولتی. مگر میشود یک فرد عاقل و بالغ در یک سازمانی فداکارانه کار کند و نفهمد این یک سازمان غیر دولتی است؟
و به طور کلی فضا سازی اتفاقاتی که در خلال قصه رخ میداد ومعرفی شخصیتها بسیار بسیار ضعیف بود.
زمانی که میخونی با روحیهی یک دختر جوان ایرانی طرف هستی اما احساسات دربیان هست اما دراصل خشک وخشن وسرسخت بعد وارد فضای کاری میشه من بیاد فیلم خارجی لیست سیاه افتادم سازمانی که یه مسن رئیس هست وکارهای حساس انجام میده وحتی زندگی شخصی شخصیتها خیلی راحت وآزادانه هست که مشخص نیست شخصیتها واقعا توایران ساکنن؟ چند جای قصه من ازخودم میپرسیدم بالاخره اینها کدوم کشور هستن؟
حقیقتا جالب نبود🫠
سلام
رمان دروغی که تمان زندگیم بود رمانی با نوشتههایی گسترده و پیشوروی داستانی جالبی داشت
اما مضمون داستان اصلا جالب نبود
نوشته کاملا تخیلی و حتی دور از زادهی ذهن یک شخص بود
و نکتهی قابل توجهی که در تمام رمانهای ایرانی میبینم اینه که اسم ایران رو میبرن اما فضا رو کاملا به دور از روحیات ایران میسازن و متاسفانه همین باعث میشه شئونات ایران و وجهی اون در مقابل یک مخاطب خراب و غیر قابل توجیه بشه
اسم شخصیتها ایرانی بود اما فضل اصلا ایرانی نبود
مشخص بود که منشاش فیلمهای هالیوودی یا ترکیه ایی هستن و متاسفانه باید بگم قلم نویسنده برای پرورش داستانی جذاب ضعیف بود
اما همونطور که گفتم رمان روان نوشته شده بود و به نظرم اگر نویسنده کمی مطالعهی بیشتر و واقعیت رو آمیختهی قلم شون میکردن میتونست داستان بهتری به عمل بیاد
با تشکر
رمان دروغی که تمان زندگیم بود رمانی با نوشتههایی گسترده و پیشوروی داستانی جالبی داشت
اما مضمون داستان اصلا جالب نبود
نوشته کاملا تخیلی و حتی دور از زادهی ذهن یک شخص بود
و نکتهی قابل توجهی که در تمام رمانهای ایرانی میبینم اینه که اسم ایران رو میبرن اما فضا رو کاملا به دور از روحیات ایران میسازن و متاسفانه همین باعث میشه شئونات ایران و وجهی اون در مقابل یک مخاطب خراب و غیر قابل توجیه بشه
اسم شخصیتها ایرانی بود اما فضل اصلا ایرانی نبود
مشخص بود که منشاش فیلمهای هالیوودی یا ترکیه ایی هستن و متاسفانه باید بگم قلم نویسنده برای پرورش داستانی جذاب ضعیف بود
اما همونطور که گفتم رمان روان نوشته شده بود و به نظرم اگر نویسنده کمی مطالعهی بیشتر و واقعیت رو آمیختهی قلم شون میکردن میتونست داستان بهتری به عمل بیاد
با تشکر
قبل از خواندن کتاب این متن را بخوانید✔️
اگر بخواهم درباره کلیت داستان بگم، باید بگم که داستان زیبایی بود. (از نظر یک داستان عاشقانه)
اما اگر بخواهم نظرم را راجب خود داستان و انتقاد هایم را بگم، قطعا میگم که یک داستان کاملا ایرانی اما با در نظر گرفتن کشور ایران که یک کشور اسلامی هست نوشته شده بود و واقعا متاسفم
اینکه در یک داستان یک فرد کاملا ایرانی را یک فرد بی دین و ایمان معرفی میکنند کاملا اشتباه است.
اینکه یک فرد در مشکلات و سختیها خدا را صدا کند اما ذرهای به دستوراتش عمل نکند، کاملا نادرست است
اینکه به جوانهای ما ارتباط با نامحرم، داشتن دوست دختر و دوست پسر، دست دادن و در آغوش گرفتن یک نامحرم را یاد بدهند، اینها همه رواج بی ایمانی در کشور است. رواج فساد، گناه، کارهای ناپسند و حرام، کارهای ضد اسلامی
هیچ زنی اجازه نداده قبل از عقد مرد دیگری را ببوسد و این رفتارات در این داستان واقعا تأسف برانگیز است. همچنین رقصیدن و رفتن به مجالس مختلط، آهنگ زدن و خواندن یک زن و.....
اینها همه در کشور ما و در دین ما منع شده
به نظرم این داستان اصلا برای جوانان مناسب نیست، برای جوانان و به خصوص نوجوانان...
واقعا برای این نویسندهی کتاب متاسفم که مردم ایران را در این کتاب اینطور به تصویر کشیده...
اگر بخواهم درباره کلیت داستان بگم، باید بگم که داستان زیبایی بود. (از نظر یک داستان عاشقانه)
اما اگر بخواهم نظرم را راجب خود داستان و انتقاد هایم را بگم، قطعا میگم که یک داستان کاملا ایرانی اما با در نظر گرفتن کشور ایران که یک کشور اسلامی هست نوشته شده بود و واقعا متاسفم
اینکه در یک داستان یک فرد کاملا ایرانی را یک فرد بی دین و ایمان معرفی میکنند کاملا اشتباه است.
اینکه یک فرد در مشکلات و سختیها خدا را صدا کند اما ذرهای به دستوراتش عمل نکند، کاملا نادرست است
اینکه به جوانهای ما ارتباط با نامحرم، داشتن دوست دختر و دوست پسر، دست دادن و در آغوش گرفتن یک نامحرم را یاد بدهند، اینها همه رواج بی ایمانی در کشور است. رواج فساد، گناه، کارهای ناپسند و حرام، کارهای ضد اسلامی
هیچ زنی اجازه نداده قبل از عقد مرد دیگری را ببوسد و این رفتارات در این داستان واقعا تأسف برانگیز است. همچنین رقصیدن و رفتن به مجالس مختلط، آهنگ زدن و خواندن یک زن و.....
اینها همه در کشور ما و در دین ما منع شده
به نظرم این داستان اصلا برای جوانان مناسب نیست، برای جوانان و به خصوص نوجوانان...
واقعا برای این نویسندهی کتاب متاسفم که مردم ایران را در این کتاب اینطور به تصویر کشیده...
خب، قلم نویسنده اون جوری که باید قوی نبود و موضوع کتاب هم خیلی قدیمی و پیش پا افتاده بود اما در کنار همه این کم کاستیها برای گذراندن اوقات فراغت و پرت کردن حواس خودمون از مشکلات خوبه....!
البته یکی جنبههای مثبت این کتاب این بود که چطوری با مشکلاتی مثل شنیدن دروغ در زندگی کنار بیایم و این رو هم در نظر بگیریم که گاهی وقتا حرفهای ما چقدر زندگی دیگران رو تحت تاثیر قرار میده...!
در کل اگه با هدف دریافت پند و یادگیری چیزی این کتاب رو میخونید توصیه نمیکنم....
و خیلی کتابهای قوی تری وجود داره که بهتره اونا رو مطالعه کنید.
البته یکی جنبههای مثبت این کتاب این بود که چطوری با مشکلاتی مثل شنیدن دروغ در زندگی کنار بیایم و این رو هم در نظر بگیریم که گاهی وقتا حرفهای ما چقدر زندگی دیگران رو تحت تاثیر قرار میده...!
در کل اگه با هدف دریافت پند و یادگیری چیزی این کتاب رو میخونید توصیه نمیکنم....
و خیلی کتابهای قوی تری وجود داره که بهتره اونا رو مطالعه کنید.
اول نکات مثبت رو میگم تخیل خانم مقدسی عالی بود چون کارشخصیت پردازی و به سرانجام رسوندن اتفاقات کارسختیه ولی بسیار صحبتهای بین افراد زیاد بود و برای من خسته کننده بود وسعی میکردم از صفحات ردبشم و میتونست به جای این همه صحبت کمی به توصیف مکان و افراد بیشتر پرداخته بشه، رمان برای من خیلی مناسب نبود خانم مقدسی میتونه با کمترین و مشارکت زیاد کتابهای بهتری رونویسی.
بسیار تحریر بچه گانهای داشت
اصلا تو حس داستان نمیرفتی
و غیر واقعی بود
و توی تک تک جملهها حس لودگی رو میگرفتی
من داستانهای پلیسی زیادی خوندم که کاملا آدم رو مجذوب میکنه ولی متاسفانه حس خوبی از این رمان نگرفتم