نقد، بررسی و نظرات کتاب ذهن شما دوست شما نیست - آدام الوارادو
4.5
4396 رای
مرتبسازی: پیشفرض

من این کتابو همین الان تموم کردم درحالی ک سمت چپ صورتم مجروح و کبود شده، صبر کنید بهتون میگم چرا ب دلیل اصابت صورتم ب زمین از رویی سکوی ۱متری ک روی اون نشسته بودم!!دقیقا غرق همین افکار منفی و ناامیدانه بودم و انقد غرقش شدم ک فقط فهمیدم یکی داره محکم منو تکون میده میگه کجایی چرا اینجوری کردی، شاید باورتون نشه ولی وقتی دوستم تعریف کردمیگفت چشمهای من وقتی از روی سکو باصورت اومدم روزمین بازم باز بود و مستقیم روبرو رونگاه میکردم اما این افکار انقدی روی من تاثیرگذاشته بود ک من واقعای لحضه رد دادم وهمینجوری داشتم باخودم کلنجار میرفتم تا اینکه دوستم منو ب حالت عادی برگردوند و از روی زمین بلندم کرد،، احمقانه، عجیب، مضحک و یاهرچیز دیگهای ک اسمشو میزارید مهم نیست اما آدم و بعضی وقتا واقعا تبدیل میکنه ب چیزی ک نیست، این کتاب منو خیلی آروم کرد انگار واقعا درد دلی بود از آزار و اذیتهایی ک واقعا پوچ هستن اما منو واقعا ب آدم دیگهای تبدیل کردن آدمی ک نیستم.

خیلی کتاب عااالی و محشر واقعا تعجب میکنم که رایگان هست
به جرات میگم این کتاب
جان کلام تمامی کتابهای خودشناسی، هدف، اعتماد به نفس، اراده، جنگ درون، خواستن و غیره هست
کتابیه که بهت میگه ممکنه تمام عمرتو خواب باشی و چیزی به اسم ذهن تورو کنترل کنه
اگر این خصوصیات رو دارید سریعا خوندن این کتاب رو تو اولویت قرار بدین:
1) اگر احساس میکنید تنهایی بهتر از حضور در جمعه
2) اگر حس میکنید تنهایی دوست شماست
3) اگر افسرده هستید اگر منفی بافی جزعی از زندگیتون شده
4) اگر به دنبال شخصیتی هستید که دوست داشتید داشته باشید ولی ندارینش
5) اگر گذشته رو رها نکردید
در زمان حال نیستید
و از آینده میترسید
6) اگر آنچه هستید را دوست ندارید و انتظاری فراتر از خودتون دارید اما کاری براش انجام نمیدید
7) چرا گاهی اعتماد به نفس ندارید و خیلی اوقات تنهایی رو رفیق خودتون میدونید و غیره....
وقتی این کتاب رو خوندم احساس کردم تمام عمرم خواب بودم
این کتاب من رو تغیر داد و بی شک کتاب رو به هرکسی که میشناسم معرفی میکنم
ممنونم از شما
ممنونم از نویسنده
ممنونم از مترجم
ممنونم از کتابراه
موفق باشی دوست کتابخوان من:)
به جرات میگم این کتاب
جان کلام تمامی کتابهای خودشناسی، هدف، اعتماد به نفس، اراده، جنگ درون، خواستن و غیره هست
کتابیه که بهت میگه ممکنه تمام عمرتو خواب باشی و چیزی به اسم ذهن تورو کنترل کنه
اگر این خصوصیات رو دارید سریعا خوندن این کتاب رو تو اولویت قرار بدین:
1) اگر احساس میکنید تنهایی بهتر از حضور در جمعه
2) اگر حس میکنید تنهایی دوست شماست
3) اگر افسرده هستید اگر منفی بافی جزعی از زندگیتون شده
4) اگر به دنبال شخصیتی هستید که دوست داشتید داشته باشید ولی ندارینش
5) اگر گذشته رو رها نکردید
در زمان حال نیستید
و از آینده میترسید
6) اگر آنچه هستید را دوست ندارید و انتظاری فراتر از خودتون دارید اما کاری براش انجام نمیدید
7) چرا گاهی اعتماد به نفس ندارید و خیلی اوقات تنهایی رو رفیق خودتون میدونید و غیره....
وقتی این کتاب رو خوندم احساس کردم تمام عمرم خواب بودم
این کتاب من رو تغیر داد و بی شک کتاب رو به هرکسی که میشناسم معرفی میکنم
ممنونم از شما
ممنونم از نویسنده
ممنونم از مترجم
ممنونم از کتابراه
موفق باشی دوست کتابخوان من:)

من این کتاب رو چند روز پیش تموم کردم ممکنه بخاطر مشغلهی کاری و... نتونید کل کتاب رو بخونید من یه خلاصه و نتیجهی اونو براتون مینویسم: کتاب راجب یه آدم بود که دقیقا وضعیتش مثل من بود احساس میکرد همه از اون بهترن همه از اون موفق ترن همه از اون زیبا ترن و مدتها با افکارش زندگی میکرد تا اینکه یه روز میاد خوش رو با یه قاتل مقایسه میکنه میگه حتما اون یه مشکل داشته که باعث شده قتل انجام بده چرا اینکارو میکنه دلیلهای زیادی واسه خودش پیدا میکنه: در محیط بدی بزرگ شده، خانوادهاش اونو اینطوری تربیت کردن، مشکل از ژنتیکش هست و.... اما هیچ کدوم از اینا دلیل مناسب و قانع کنندهای نبوده وقتی بیشتر فکر میکنه به خودش میگه حتما ذهن اون باعث اینکار شده این ذهنش بوده که اونو کنترل میکنه پس اگه ذهن یه نفر میتونه اونو (قاتل) بدبخت کنه و جون یه نفرو بگیره پس ذهم من میتونه باهام چی کارها بکنه؟ ذهن ما دوست ما نیست سعی داره حرفهای خودش رو به کرسی بنشونه و مشکل اینجاست که ما به اون (ذهنمون) اعتماد کامل داریم ذهمن مثل دوستی میمونه که دائما به ما میگه تو خوب نیستی اصلا جذاب نیستی و نمیتونه با دیگران به خوبی ارتباط برقرار کنی. اگه شما هم همچین احساسهایی دارید الان زمان تغییر است اما باید اینو بدونید که تعقییر کار اسونی نیست ما باید از تصویر ذهنی که یک عمر بهش اعتماد داشتیم فاصله بگیریم و ذهنمون رو عوض (ما همون چیزی میشیم که باور داریم) ممکنه ذهن ما همون روز اول اینو قبول نکنه اما باید بدونید شخصیت ما یک شبه بوجود نیومده که بخاد یک شبه تغییر کنه وقتی جوری رفتار میکنیم که انگار فردی که میخواهیم (فرد ایدالمون) هستیم ذهن باور میکند و همون ذهنی که میتونست مارو بدبخت کنه میتونه مارو به جای بالا برسونه

تمام مدتی که مشغول خوندن کتاب بودم مدام این آهنگ توی ذهنم تکرار میشد (آهنگ گاهی از معراج) ارزش گوش دادن و داره
گاهی باید گذشت از کنار یه فکر
گاهی باید کنار زد یه حس مرده رو
گاهی باید چشید مزه حاصل پیک
طعم فاصلهی یه عشق کهنه رو
گذشته ثانیهها که حس میشه بیزمان
حین پرواز شاپرک به نور بیحواس
یخه بیحس خندهها چه خوب میشن آب
گاهی باید بچینی میوههای نوبه رو
گاهی باید سکوت دعا شد عروج
به سمت جایی که نباشه گفتهها دروغ
گاهی باید شنید خدا رو سرود
یه وقتایی از قب قبه یاکریما رو بوم
رسولی باید بیاره مارو به دین عشق
بوسههای مخفی باید یه روزی دیده شه
واسه خدایی که چیزی نمیشه منکرش
توو انعکاس نگاها باید بشه یه معجزه
گاهی باید بُرید طناب عادت و
گاهی باید نادیده بگیری زمان و ساعت و
یه وقتایی باید بگذری از هر اسارت و
سفت بدی دستور طرد به هر اطاعتو
چشم ببندی رو دردی که عادته
این مث حکایت خوابه زیر سایهی راحته بید
که تنها دلیل نگرانیمون آینده نی
درست توو حالی که غیر از این چیزی پاینده نیس
گاهی باید نگاه به ماه به راه
به ستاره و انتظار سپید پگاه
احساس نوازش نسیمی رو گونه تا
میل زیبایِ وجودی این دو روز روزگاری
این که عازمیم و اسیر اما واضحیم و رقیق
جز ما کسه دیگهای رو نداریم این یعنی
واسه دستایی که میده عاشقی رو نوید
میشه تجملیترین سادگی رو خرید
گاهی باید گذشت از کنار یه فکر
گاهی باید کنار زد یه حس مرده رو
گاهی باید چشید مزه حاصل پیک
طعم فاصلهی یه عشق کهنه رو
گذشته ثانیهها که حس میشه بیزمان
حین پرواز شاپرک به نور بیحواس
یخه بیحس خندهها چه خوب میشن آب
گاهی باید بچینی میوههای نوبه رو
گاهی باید سکوت دعا شد عروج
به سمت جایی که نباشه گفتهها دروغ
گاهی باید شنید خدا رو سرود
یه وقتایی از قب قبه یاکریما رو بوم
رسولی باید بیاره مارو به دین عشق
بوسههای مخفی باید یه روزی دیده شه
واسه خدایی که چیزی نمیشه منکرش
توو انعکاس نگاها باید بشه یه معجزه
گاهی باید بُرید طناب عادت و
گاهی باید نادیده بگیری زمان و ساعت و
یه وقتایی باید بگذری از هر اسارت و
سفت بدی دستور طرد به هر اطاعتو
چشم ببندی رو دردی که عادته
این مث حکایت خوابه زیر سایهی راحته بید
که تنها دلیل نگرانیمون آینده نی
درست توو حالی که غیر از این چیزی پاینده نیس
گاهی باید نگاه به ماه به راه
به ستاره و انتظار سپید پگاه
احساس نوازش نسیمی رو گونه تا
میل زیبایِ وجودی این دو روز روزگاری
این که عازمیم و اسیر اما واضحیم و رقیق
جز ما کسه دیگهای رو نداریم این یعنی
واسه دستایی که میده عاشقی رو نوید
میشه تجملیترین سادگی رو خرید

راستش من وقتی نظر هارو نگاه کردم، دیدم یسری از دوستان میگفتن که توی کتاب راه کار نداره.!! !!
اما بنظرم این کتاب بسیار بسیار موفق تر از سایر کتابهای موفقیت و خودسازی عمل کرده، دوستان باید توجه کنند که کتابهای موفقیت و خودسازی گاه تخصصی هستند (مثلا ارتباطها، عزت نفس، ثروت و... ) و یا جامعیت دادرند (مثلا کتابهای آنتونی رابیز، جادوی فکر بزرگ و... )، حال اگر در کتابهای جامع راهکارها افزایش پیدا کند، مفاهیم اصلی و پایه در این کتابها گم شده و حجم کتاب بسیار افزایش پیدا میکند..
اصولا هدف این کتابها پایه گذاری مفاهیم عام و پاییهای موفقیت هست. و دلیل نداره که راهکارها بیمورد افزایش پیدا کنه، درواقع تمام محتوای این کتاب رو شما میتونید توی همه زمینههای تخصصی اعمال کنید و پیشرفت کنید با راهکاری که خودتون توی اون زمینهها تعیین میکنین!
این کتاب ایده الترین کتابها در این زمینه هست، که داری ایدهی بسیار نو و جدیدی میباشد
اما بنظرم این کتاب بسیار بسیار موفق تر از سایر کتابهای موفقیت و خودسازی عمل کرده، دوستان باید توجه کنند که کتابهای موفقیت و خودسازی گاه تخصصی هستند (مثلا ارتباطها، عزت نفس، ثروت و... ) و یا جامعیت دادرند (مثلا کتابهای آنتونی رابیز، جادوی فکر بزرگ و... )، حال اگر در کتابهای جامع راهکارها افزایش پیدا کند، مفاهیم اصلی و پایه در این کتابها گم شده و حجم کتاب بسیار افزایش پیدا میکند..
اصولا هدف این کتابها پایه گذاری مفاهیم عام و پاییهای موفقیت هست. و دلیل نداره که راهکارها بیمورد افزایش پیدا کنه، درواقع تمام محتوای این کتاب رو شما میتونید توی همه زمینههای تخصصی اعمال کنید و پیشرفت کنید با راهکاری که خودتون توی اون زمینهها تعیین میکنین!
این کتاب ایده الترین کتابها در این زمینه هست، که داری ایدهی بسیار نو و جدیدی میباشد

اگر کتاب راز مال راندا برن رو خونده باشید کتاب حاضر میتونه شمارو از اشتباهاتی که از خوندن نا آگاهانهی راز حاصل میشه رو مهار کنه کتاب راز فقط به مثبت فکر کردن و فراموش کردن افکار منفی تمرکز داره اما این کتاب به درستی برای ما بیان میکنه که فقط فکر کردن لازمه پیروزی و موفقیت نیست فکر کردن فقط فکر کردنه مثل همین جملهی ساده. افکار ما چه مثبت چه منفی مثل این کلمات بی معنی و مادی و غیر قابل لمس تعریف میشوند اگه ما با بدون عمل کردن و تلاش اونهارو رها کنیم به امید فردایی بهتر و فقط دست رو دست بذاریمو بدون تلاش فکر کنیم یقین داشته باشید که هیچوقت هیچ چیز تغییر نخواهد کرد. جنبه دیگر کتاب در درمان افسردگیه این کتاب ما رو از افکارمون آگاه میکنه و به ما یاد میده که این افکار میتونن هرچی باشن که ما میخواهیم ما میتونیم خوب یابد باشیم فقط ماجرا اینه کهه ما چی میخواییم و اینرو باید به خاطر داسته باشیم که خوب یا بد بودن رو خودمون بیان میکنیم اصلا خوب یا بدی دراین دنیا وجود نداره ما خودمون آنها رو به وجود آوردیم! من همین الان شروع میکنم شما هم الان شروع کنید چون حتی یک ثانیه قبل دیگه برنمیگرده برای همه، همه و همه فکرای خوب با عمل درست و تلاش زیاد آرزو میکنم😍

سلام ممنون از کتاب خوبتون به قول دوستمونای کاش بیشتر و واضح تر و جزئ تر مطلب رو ادامه میداد؟ این ذهن؟ همون ضمیر ناخودآگاه مون نیست؟ که خالی از شعور و تعقل تفکره؟ مثل سطلی پر شده از گذشته و نگرانیهای آینده خصوصا شنیده هامون از کودکی تا الان؟ که پر شده از منفی گوی دنیای اطرافمون؟ که سینما بخش زیادی از اون رو ایفا میکنه که ذهن آدمها رو از صبح تا شب تغذیهای منفی میده و منتظر نگه میداره تا نقش اول داستان بیاد و اونها رو نجات بده.... انگار ما هم یادم گرفتیم بنشینیم و منتظر اومدن نقش اولی باشیم که بیاد و نجاتمون بده؟ ولی حیف که عمر گذشت و اون نقش اول پیداش نشد؟ مثل پدری که برای فرزندش امکانات لازم رو نتونست محیا کنه؟ یا همسرانی که هیچکدوم از هم راضی نیستن؟ و همگی علت عدم تلاش و موفقیت شون رو پدر یا همسر یا.... دیگران میدونن.؟ غافل از اینکه اگر خودشون تلاش کنن، خوشبختی ایجاد کردنی است، نه آمدنی، نه کادویی که بشه خرید پیچید و تقدیمش کرد
ذهن یک ابزاره مثل عقل مثل حافظه مثل قیچی که استفاده از هر ابزاری آشنایی، علم و مهارت خاص خودش رو میطلبه. هر چه با اون آشنا تر مهارت استفاده از کاربرد ابزار راحت تره
حالا که کامل نبودن ذهن برای دوستی رو باز کرد،ای کاش نحوه صحیح استفاده و به کار گیری و علت خطاهاش و اینکه اصلا ذهن از چه جنسیه رو هم بازگو میکرد تا بعد از شناخت دشمنیاش بفهمیم دقیقا چه جوری باید بهش سمت و سوی دوستی و مثبت نگری واقع بینانه بدیم تا کمتر باعث اشتباه کردنمون بشه یا بشه بهش اعتماد کرد؟پیشنهاد میکنم دوستان کتابهای دیگر راجع به ذهن رو مطالعه کنن، همینطور ضمیر ناخودآگاه و ضمیر خود آگاه
باز هم ممنون از کتاب خوبتون که در کنار سایر کتابهای مشابه روشنی بخش زندگی هس
ذهن یک ابزاره مثل عقل مثل حافظه مثل قیچی که استفاده از هر ابزاری آشنایی، علم و مهارت خاص خودش رو میطلبه. هر چه با اون آشنا تر مهارت استفاده از کاربرد ابزار راحت تره
حالا که کامل نبودن ذهن برای دوستی رو باز کرد،ای کاش نحوه صحیح استفاده و به کار گیری و علت خطاهاش و اینکه اصلا ذهن از چه جنسیه رو هم بازگو میکرد تا بعد از شناخت دشمنیاش بفهمیم دقیقا چه جوری باید بهش سمت و سوی دوستی و مثبت نگری واقع بینانه بدیم تا کمتر باعث اشتباه کردنمون بشه یا بشه بهش اعتماد کرد؟پیشنهاد میکنم دوستان کتابهای دیگر راجع به ذهن رو مطالعه کنن، همینطور ضمیر ناخودآگاه و ضمیر خود آگاه
باز هم ممنون از کتاب خوبتون که در کنار سایر کتابهای مشابه روشنی بخش زندگی هس

راجع به این موضوع خیلی کتاب خوندم... حین خوندنش یاد چندکتاب دیگه افتادم که به نظرم این کتاب خیلی ساده تر و قابل فهم تر حرف همونا رو تکرار کرده... یه جاهایی از کتاب مخصوصا اوایلش واسم قابل فهم نبود، نمیدونم تقصیر نویسنده بود یا مترجم، که احساس میکنم بیشتر به خاطر ترجمش بود... ولی با این حال... این کتاب مخصوصا از فصل ٦ به بعدش واسه من خیلی خیلی مفید و تأثیر گذار بود... بیشتر کتابا تاکید میکنن فکر آدم باید تغییر کنه و کمتر حرف از عمل میزنن ولی تو این کتاب تأکید اصلیش روی عمله و مثبت"اندیشی" و منفی "نگری" رو چیزای واقعی نمیدونه، و میگه تا وقتی بهشون عمل نکنی هیچ تفاوتی با هم ندارن... چون هر دو انتزاعین و وجود خارجی و تاثیری رو افراد و محیط اطرامون تا زمانیکه به عمل تبدیل نشن نمیزارن... بیشتر حرفش روی عمل کردن به فکر و عقیدست تا تغییر فکر و عقیده و میگه تا زمانی که عمل نکنی فکرت تغییر نمیکنه این قسمت از حرفاشو من تو کتابای دیگه که تو زمینه نوشته شدن؛ کمتر دیدم... کتاب خوبیه و خوندنش واسه خیلیایی که میخوان فکرشونو تغییر بدن ولی یه چیزی تو وجودشون هنوووووز مانعشون میشه و حالت "سکون" دارن میتونه خیلی کمک کننده باشه

کتاب جالبی هست با ترجمه روان وگویا۔علاوه بر این کتاب محتواهای زیاد روانشناسی وجود داره که این ادعا رو ثابت میکنه، اینکه ذهن ما یا بهتر بگم مغز ما چون اولین ومهمترین وظیفه خودش رو حفظ بقای ما میدونه، واز اولین دلایل زنده موندن حفظ انرژی هست، پس در برابر تمام فعالیتهایی که نیاز به سوزوندن کالری وصرف انرژی هست ممانعت میکنه، در پس این واقعیت جسمی وذهنی میشه به بحث تکرار وعادت رسید، اینکه چرا شروع یک فعالیت جدید، یادگیری یک مطلب، وجایگزین کردن عادات خوب همیشه با یک نیروی مخالف درونی مواجه میشه، چرا تصمیم به تغییر با کوچکترین مشکل از بین میره وانواع بهانه تراشیهای کوچک وبزرگی که ادامه روند رو سختتر میکنه، ب این دلیل هست که مغز با هر چیزی که نیاز به مصرف انرژی داره مشکل داره واجازه نمیده از محیط ودایره امن خودمون (جاییکه عادات شکل گرفتن وهمه کارها بدون نیاز به تفکرو در نتیجه مصرف انرژی کمتر انجام میشه) خارج بشیم وکارها، افکار وفعالیتهای جدید رو جایگزین عادات بد یا بیهوده قبل کنیم واین امر فقط بعد از تکرار ممکن میشه، جاییکه کار به یک فعالیت عادی وکم هزینه از بابت سوخت وانرژی برای مغز تبدیل بشه۔
جزو کتابهای کم حجم ورایگان هست وخوندنش رو به همه پیشنهاد میکنم
جزو کتابهای کم حجم ورایگان هست وخوندنش رو به همه پیشنهاد میکنم


مطالب این کتاب صد در صد درست ولی نیمی از حقیقته یعنی...
بخونیمش ولی برای فهم کامل مکانیزم ذهن، فقط به این کتاب اکتفا نکنیم.
متأسفم که این کتاب تفکیک ذهن خودآگاه و ناخودآگاه رو به درستی انجام نداده و بدتر از اون اینکه ذهن ناخودآگاه رو به صورت یک دیو بیخاصیت تشریح کرده.
آیا دستی که زخمی یا مصدوم شده رو باید قطع کرد؟
آیا نقش ذهن نیمه هوشیار رو در موفقیت (موفقیت به معنای انجام درست و کامل یک مأموریت و نه صرفا شادی جاری در هر شرایط) میشه نادیده گرفت یا انکار کرد؟
اشاره میکنم به یک جملهی معروف:
ذهن ناخودآگاه خادمی شایسته اما اربابی مستبد است.
و ختم میکنم به این جمله از کارلی یونگ:
هر جا از خدا صحبت کردم مقصودم ذهن ناخودآگاه بوده...
بخونیمش ولی برای فهم کامل مکانیزم ذهن، فقط به این کتاب اکتفا نکنیم.
متأسفم که این کتاب تفکیک ذهن خودآگاه و ناخودآگاه رو به درستی انجام نداده و بدتر از اون اینکه ذهن ناخودآگاه رو به صورت یک دیو بیخاصیت تشریح کرده.
آیا دستی که زخمی یا مصدوم شده رو باید قطع کرد؟
آیا نقش ذهن نیمه هوشیار رو در موفقیت (موفقیت به معنای انجام درست و کامل یک مأموریت و نه صرفا شادی جاری در هر شرایط) میشه نادیده گرفت یا انکار کرد؟
اشاره میکنم به یک جملهی معروف:
ذهن ناخودآگاه خادمی شایسته اما اربابی مستبد است.
و ختم میکنم به این جمله از کارلی یونگ:
هر جا از خدا صحبت کردم مقصودم ذهن ناخودآگاه بوده...

با توجه به نظرات این کتاب و خوندم، خیلی سطحیه بیشتر مناسب سنین ۱۲ تا ۱۸.
کنترل ذهن واقعا کار سختیه و الا هرکسی میدونه زمانی که بتونه تو حال زندگی کنه و ذهنشو خالی کنه خود به خود راههای موفقیت براش روشن میشه. مشکل اونجاست که تا وقتی آدم نخواد هیچ کتابی نمیتونه راه حل باشه فقط و فقط خود آدمه که میتونه تغییرو ایجاد کنه و مهمترین چیز انگیزهای داغ و تحریک کنندست واسه بلند شدن. اینکه ۱۰۰ درصد تو لحظه باشیم و دچار توهم زمان نباشیم هر لحظه میشه زمان شکوفاییو پیشرفت ولی خوب اکثر آدما فقط ۳ درصد تو زمان حال هستن. افسردهها تو گذشتهای ک هیچ تاثیری تو حال و آینده نداره گیر کردن و نگرانها تو آیندهای که فقط تو لحظهی حال میشه ساختش گیر کردن غافل از اینکه تنها راه نجات آدم عمل تو لحظه است.
کنترل ذهن واقعا کار سختیه و الا هرکسی میدونه زمانی که بتونه تو حال زندگی کنه و ذهنشو خالی کنه خود به خود راههای موفقیت براش روشن میشه. مشکل اونجاست که تا وقتی آدم نخواد هیچ کتابی نمیتونه راه حل باشه فقط و فقط خود آدمه که میتونه تغییرو ایجاد کنه و مهمترین چیز انگیزهای داغ و تحریک کنندست واسه بلند شدن. اینکه ۱۰۰ درصد تو لحظه باشیم و دچار توهم زمان نباشیم هر لحظه میشه زمان شکوفاییو پیشرفت ولی خوب اکثر آدما فقط ۳ درصد تو زمان حال هستن. افسردهها تو گذشتهای ک هیچ تاثیری تو حال و آینده نداره گیر کردن و نگرانها تو آیندهای که فقط تو لحظهی حال میشه ساختش گیر کردن غافل از اینکه تنها راه نجات آدم عمل تو لحظه است.

فقط میتونم بگم شگفت انگیز. این یه گنجه ممنون از نویسندش که کار ده تا روانشناس و قرص و دارو برای افسردگی رو تو نیم ساعت حل کرد. به محض تموم شدنش انگار دنیا دگرگون شد. زیباییهای دوران بچگیم رو دوباره هس میکنم افکار بقیه و زندگیشون و ترس هام واظطراب دیگه برام معنایی نداره وقتی میدونم توی یه جنگ تمام عیار با ذهن خودم هستم احساس قدرت میکنم
با این کتاب میشه تبدیل به یه فرد موفق شد و حالا فک میکنم که شایستگی موفقیت رو دارم چون دنیا مطیع کسی میشه که ذهنش رو مطیع خودش کرده باشه. انگار با اینکار از ظرفیت بیشتری از مغز میشه استفاده کرد. هوشمندی بیشتر میشه و ادم در لحظه زندگی میکنه و لذت میبره و هیچکس رو شایسته تر از خودش برای موفقیت نمیدونه.
با این کتاب میشه تبدیل به یه فرد موفق شد و حالا فک میکنم که شایستگی موفقیت رو دارم چون دنیا مطیع کسی میشه که ذهنش رو مطیع خودش کرده باشه. انگار با اینکار از ظرفیت بیشتری از مغز میشه استفاده کرد. هوشمندی بیشتر میشه و ادم در لحظه زندگی میکنه و لذت میبره و هیچکس رو شایسته تر از خودش برای موفقیت نمیدونه.

کتاب خوبیه هنگام مطالعه فصلهای اول کمی حوصله بیشتری به خرج بدین رفته رفته بهتر وبهتر میشه و منظور نویسنده آشکارتر میشه خلاصه اینکه افکار به خودی خود اثری ندارن چه مثبت چه منفی (مثل یک دانه در دستانمان) وقتی افکارو باور کنیم بهشون ایمان بیاریم (دانه رو بکاریم و ازش مراقبت کنیم) اثر خودشونو کم کم نشون میدن (دانه جوانه میزنه ورشد میکنه) و رفتار و اعمال ما شکل میگیرن (جوانه به خوشه با دانههای بیشتر تبدیل میشه) خود این اعمال ونتایج حاصل از آنها دوباره افکار و باورهای مارو تقویت میکنن واین چرخه رفته رفته قدرتمندتر میشه و موثرتر (از یک خوشه چندین خوشه وهمینطور محصول بیشتر و بیشتر میشه) حالا دست خودمونه گندم بکاریم یا جو انتخاب با ماست


کتابِ خوبیه, نسبتا روون ترجمه شده, لپ مطلب رو میگه, ولی یکم نتیجه گیری کم بود به نظرم و میشد نویسنده اصلی انگیزه بیشتری به خواننده بده. خلاصه کتاب رو برای دوستان دیگه در زیر مینویسم: افکار میتونن لذت بخش و یا ازاردهنده باشند. اما نکته اینجاست که تا در ذهن هستند واقعیت زندگی ما نیستند.
باید علاوه بر ارزش کمتر قائل شدن برای افکار منفی که همیشه بودند و خواهند بود و ما نمیتوانیم انها را حذف کنیم, سعی بر نادیده گرفتن انها و تقویت افکار مثبت داشته باشیم.
در نهایت این را بدانیم که باید عمل کرد.
بدون عمل و تلاش در جهت افکار مثبتمون, به هیچ وجه نمیتوانیم انها رو به یک واقعیت در زندگیمون تبدیل کنیم.
باید علاوه بر ارزش کمتر قائل شدن برای افکار منفی که همیشه بودند و خواهند بود و ما نمیتوانیم انها را حذف کنیم, سعی بر نادیده گرفتن انها و تقویت افکار مثبت داشته باشیم.
در نهایت این را بدانیم که باید عمل کرد.
بدون عمل و تلاش در جهت افکار مثبتمون, به هیچ وجه نمیتوانیم انها رو به یک واقعیت در زندگیمون تبدیل کنیم.

چه کتاب عجیبی هست،،، ، من خودم فعلا این پاراگراف گیر کردم هر چقدر میخونم سیر نمیشم: تصور کنید فردا صبح، همینگونه که اکنون هستید، از خواب بر میخیزید. با همین زندگی، در همین دنیا و جایگاه کنونیتان. بدون اینکه حتی یک روز قبل زندگی کرده باشید، بدون هیچ یاد و خاطرهایی و بدون آگاهی از اینکه از کجا آمده ایم. فردی بالغ و توانا، مثل همین حالا، اما با ذهنی خالی وقتی چشمتان را باز کرده و به دنیای اطرافتان مینگرید، افرادی که میشناختید، مشکلاتی که آزارتان میداد و آیندهای که از آن هراس داشتید، برایتان ارزش نخواهد داشت دیگر هیچ چیز مهم نیست

بهترین کتابیه ک خوندم البته برای بار دوم مطالبش انقدر قشنگه که داره حقیقت رو برا انسان اشکار میسازه اینکه هر چی فکر میکنیم فقط صرفا یه فکر و وجود نداره و زمانی میتونه وجود داشته باشه که فرد به اون فکری که داره باور داشته باشه در واقع این باور فرد است که تو زندگیش تاثیر میزاره حالا ممکنه اون باور مثبتی باشه یا منفی میگه که هر قدمی که برای تبدیل شدن به یک انسان جدید برمیداریم درواقع ترک کردن ادمی است که بودیم و هر قدم افکار جدید وحقایق جدید به دنبال میاره حالا انتخاب با خودمون است این افکار مثبت باشه که زندگیمون رو بهتر کنه یا منفی باشه که زندگیمون دچار غم بشه انتخاب با شماست.

این کتاب با بیان مشکل و دلیل مشکل و راه حل برای مشکل اونم با زبان ساده و اما فقط اصل مطلب رو گفته و الکی مقدمه چینی نکرده و وقت خواننده رو تلف نکرده، بسیار کتاب خوبیه. آشنایی با ذهن و اینکه همه اون احساسات و افسردگیها رو بقیه هم تجربه کردن و ادم تنها نیست و واقعا تنها راه حل غلبه به ذهن و افکار منفی هست و داروها راه حل نیستن یا بعضیها هم نیاز به انگیزه و تشویق دیگران دارن، اینکه راه حل اصلی و پایدار فقط خود ادم هست نه چیز دیگه، باید هر کسی بدونه و به جای رفتن دنبال کتابهای اشتباه انگیزشی ادم باید توانایی هاش رو بهتر کنه و منبع انگیزه خودش باشه. برای با حس خوب زندگی کردن تلاش کنه.

سلام. این روزا کلاسهای مجازی مثبت اندیشی و چلههای این چنینی زیاد شده. متاسفانه بعد از شرکت توش تغییر چندانی ایجاد نمیشه. اما با خوندن این کتاب فهمیدم خیلی از مشکلاتم ریشه در افکار و ذهن من داشته. قطعا یک روزه آدم تغییر نمیکنه اما این کتاب چراغی رو توی ذهن آدم روشن میکنه که شاید با ۲۰ جلسه روانشناسی و پرداخت هزینه خیلی زیادی امکان پذیر باشه. در ضمن من کتاب رو در شرایطی خوندم که خیلی پر مشغله بودم و تقریبا یه ماهی طول کشید ۱۲۴ صفحه رو بخونم اما چون بعد از هر بار خارج شدن باز سر همون صفحه باز میشد خیلی عالی بود که این میشه از محاسن کتابراه. متشکرم از نویسنده، مترجم و کتابراه.

افکار چه خوب چه بد تاثیری در زندگی ما ندارند چرا که افکار واقعیت ندارند این ما هستیم که با باور کردنشان به آنها قدرت میدهیم تا در زندگی مان تاثیر داشته باشند
یعنی در واقع تو همانی که به آن فکر میکنی و میاندیشی
تو همانی که با باور کردن افکار و اندیشه هایت به آنها قدرت میدهی و افکار و اندیشه هایت زندگی تو را تشکیل میدهند
در یک عالی بود بشدت پیشنهاد میکنم
بهترین کتابی بود که تا الان تو این زمینه خوندم
بشدت برای کسانی که ذهن حیران و افکار آشفتهای دارن و همچنین کسانی که افسرده مضطرب وسواسی و... هستند
امیدوارم کمک کننده باشد
یاعلی مدد
۱۴: ۳۳
۲۸مهر۱۴۰۰
یعنی در واقع تو همانی که به آن فکر میکنی و میاندیشی
تو همانی که با باور کردن افکار و اندیشه هایت به آنها قدرت میدهی و افکار و اندیشه هایت زندگی تو را تشکیل میدهند
در یک عالی بود بشدت پیشنهاد میکنم
بهترین کتابی بود که تا الان تو این زمینه خوندم
بشدت برای کسانی که ذهن حیران و افکار آشفتهای دارن و همچنین کسانی که افسرده مضطرب وسواسی و... هستند
امیدوارم کمک کننده باشد
یاعلی مدد
۱۴: ۳۳
۲۸مهر۱۴۰۰

کتاب خیلی خوبی هست وقتی کتاب رو با دقت و کامل بخونید مست محکمی از طرف واقعیتهای زندگی میخورین و میفهمین دنیا و شرایط اونجور که شما نگاه منفی ازش داشتین نیست و یا حتی این شرایط منفی حائز اهمیت نیست به هر حال میشه از زندگی حتی منفی لذت برد. نکته جالب کتاب هم این هست که نویسنده خودش داشته با افسردگی مجادله میکرده و این از کتون واقعا پیداست و میشه فهمید که نویسنده کاملا شمارو درک میکنه و شرایط شمارو داشته در اخر میفهمی ذهنت که بهترین دوستته ممکنه وای ته دل باورش دارب واقعا میتونی یه دروغگوی به تمام عیار باشه و بخواد نابودت کنه. واقعا عالی بود تشکر

نکته همیشگی: کتاب بد وجود نداره فقط به برداشت هرکسی مربوطه که اون کتاب رو چگونه ببینه
اونی که کتابهای متفاوت و بیشتری خونده ممکنه سطح کتابها را بالاتر یا پایین تر ببینه پس این دلیل ضعف یا بدی کتاب نیست
هرچه قدر میتونیم باید کتاب بخونیم
این کتاب واقعا عالی بود همه چیز رو در خودش بطور خلاصه وکامل داشت اگر قرار باشه با خوندن یک کتاب یا هزاران کتاب تغییر کنیم با یک نکته هم تغییر میکنیم
قصد تغییر دارید یا میخوای کاملتر بشی همین الان وقتشه ازچهار دیواری ذهنت خارج شو و فقط عملگرا شو
همین یک کار واسه همیشه کافیه
موفق باشید
اونی که کتابهای متفاوت و بیشتری خونده ممکنه سطح کتابها را بالاتر یا پایین تر ببینه پس این دلیل ضعف یا بدی کتاب نیست
هرچه قدر میتونیم باید کتاب بخونیم
این کتاب واقعا عالی بود همه چیز رو در خودش بطور خلاصه وکامل داشت اگر قرار باشه با خوندن یک کتاب یا هزاران کتاب تغییر کنیم با یک نکته هم تغییر میکنیم
قصد تغییر دارید یا میخوای کاملتر بشی همین الان وقتشه ازچهار دیواری ذهنت خارج شو و فقط عملگرا شو
همین یک کار واسه همیشه کافیه
موفق باشید

کتاب فوق العاده عالی بود اولین کتابی بود که بر من تاثیر گذاشت تا زندگی جدیدی رو شروع کنم اونقدر این کتاب برایم زیبا بود و غرق در محتوایش شده بودم که متوجه گذر زمان نشدم و یه روزه به اتمام رساندم از نویسنده این کتاب تشکر میکنم بابت نوشتن چنین کتاب پرمحتوایی و اموزنده ایی به همه خواندن این کتاب رو توصیه میکنم من خودم دچار مشکلی شده بودم که نمیدونستم علت به وجود امدن این مشکلم چیه گریههای هرزگاهی و وابستگیهایی که داشتم و زندگی کسل و یکنواختم اما زمانی که این کتاب رو خوندم دیدم به زندگی باز شد


بسیار عالی و دقیق به درگیریهای ذهنی پرداخته است، برداشت من اینست شاید ما کنترل اتفاقات ناگوار را نداشته باشیم اما کنترل ذهنمان در برخورد با این اتفاقات راکه داریم پس در پی هر حادثه یا کمبودی که در زندگیمان به وجود میآید دو راه داریم به نظر من: یا آنقدر آن را بد جلوه دهیم و آنقدر شاخوبرگ بدهیم و غرق در غم ان شویم که جز یک انسان مضطرب و داغان چیزی از ما نماند، که زندگیمان مرگ تدریجی ما شود, یا با تسلط بر ذهن آن درد را بپذیریم وسعی در بهترشدن و آرامش داشتن کنیم تا کم کم درد هم کمرنگ شود، منظورم بی رنگ نیست کمرنگ وقابل تحمل

تا ص ٧٠ با خودم فکر میکردم بخوام از ١٠٠٪چند بدم ٤٠ ولی بعد از ص٧٠، شگفت انگیز شدم🤩 به گونهای که الان١٠٠ کمه، واقعا ممنون و سِپاس از شما کتاب ارزشمندی رایگان در اختیار قرار دادین. 🫶🏻🌹، همه ما به شکلی در زندگی همچین دورانی رو بی شک گذروندیم، هیچوقت نباید قضاوت کرد کسی رو اگر کسی ب شکل افراطی چاق هست شاید بیماری داره و اگر کسی لاغر هست همچنین، باید اول از همه عاشق خودمون باشیم خودمون رو دوست داشته باشیم تکهای از پازل خدا هستیم که همه زیبایی هارو داریم. کتابی بود که یک روزه تموم کردم تشکر فراوان از شما🌸🌸🌸🫶🏻

یک کتاب بسیار قوی که در واقع دکتر روانشناسم به من معرفی کرده بود، یک مسئله اساسی در آن اینجا بود که در واقع متوجه شدم اساسا خیلی از دغدغهها، مشکلات پایهاییِ ذهنی و دوست فرضی صمیمیام که همیشه باهاش جدل و بحث داشتم از بیخ گلوی وجود من رو بریده، بطوری که دوباره باید احیایش کنم.
اون بنده خدا دوست صمیمی همراهم همیشه میخواسته به شکلی مسئله رو ساده و راحت کند. که مثلا آقا تو که افسرده هستی! تو اصلا مشکلت از بیخ ایراد داره!
مشکل تو فرق میکنه، شرایط تو از بچگی فرق میکنه و این «دروغهایی بسیار بزرگ»!
اون بنده خدا دوست صمیمی همراهم همیشه میخواسته به شکلی مسئله رو ساده و راحت کند. که مثلا آقا تو که افسرده هستی! تو اصلا مشکلت از بیخ ایراد داره!
مشکل تو فرق میکنه، شرایط تو از بچگی فرق میکنه و این «دروغهایی بسیار بزرگ»!

خب با خوندن این کتاب متوجه شدم ۴ ساله که دچار افسردگیام به خاطر همزاد پنداری شدیدی که با متن داشتم... جدیداً هم که تصمیم به تغییر گرفتم همش فکر میکردم اول باید ذهنمو عوض کنم (با گوش کردن پادکست و کتابای مختلف) ولی این کتاب بهتون میفهمونه تا عمل نکنین ذهن تغییر نمیکنه!! و همونی بودی که هستی: / که البته درستم میگه!
البته یه نقد هم دارم: بیشتر محتوای کتاب داره علایم رو نشون میده تا راهکار و فقط ۲۰ صفحه آخر به راه حل میپردازه و به نظرم گزاف گویی زیادی داره!
البته یه نقد هم دارم: بیشتر محتوای کتاب داره علایم رو نشون میده تا راهکار و فقط ۲۰ صفحه آخر به راه حل میپردازه و به نظرم گزاف گویی زیادی داره!

سلام به همه کتاب خونها ادمایی که تو دورهای که همش سرشون به اینستا هست یک تایمی روبه مطالعه اختصاص میدن این کتاب واقعا عالی بود تو خیلی از کتابا میخونی که همش با خودت مثبت حرف بزنی و تلقین کنی ولی ادمی مثل من که ناخوداکاهش منفی هست به خاطر مشکلاتی که دایم براش پیش اومده تلقینش نمیتونه از ته دل باشه به همین خاطر به نتیجه مثبتی نمیرسه برداشت من از این کتاب این بود حالا که از اون لحاظ نتیجه ندیدم حالا بیام اصلا به هیچی فکر نکنم فقط دعا کنم برای مسایلم و به هیج چیز دیگهای نه فکر کنم نه تلقین 🌺😌

هر چه از دل براید بر دل نشیند، کسی که افسردگی و بدبینی رو تجربه کرده با خوندن این کتاب به منشا و دلیل افسردگیاش پی میبرد و متوجه میشود که همه چیز دست ذهن و خودش هست و نیازی به روانپزشک و قرص ضد افسردگی ندارد، البته روانپزشکان هم تغییر دیدگاه و افکار را برای بهبود فرد پیشنهاد میدن ولی این پیشنهاد براحتی قابل درک و اجرا نیست چون اونا باندازه این کناب وقت نمیزارن با مثالهای واقعی شرح دهند، این کتاب بزبان ساده و با مثال تاثیر افکار رو بر زندگی توضیح میده و درک موضوع رو قابل درک تر میکنه، باید بهمه پیشنهاد داد.


منظور این کتاب از ذهن ضمیر ناخوداگاه هست و ضمیرناخوداگاه همیشه هم بد نیست و میتونه بهترین دوست ما باشه بشرطی که درست برنامه ریزیش کنیم. بنظرم کتاب عالی بود ولی یه نقد کوچولو که دارم اینه که فقط از جنبههای بد ضمیرناخوداگاه صحبت کرد در حالی که میتونست به مزایدش هم اندک اشارهای بکنه. بنظر من این که با ذهنمون دشمنی کنیم درست نیست بلکه باید هدایتش کنیم به مسیر درست و بهترین راهشم هیپنوتیزم و مراقبه هست. امیدوارم همگی موفق و موید باشید به امید روزی که همه به این علوم دست پیدا کنن تا دنیای بهتری داشته باشیم.



نویسنده طوری کتاب رو نوشته که دائما مجاب به ادامه و مطالعه زاویه دید جذاب و درسته اقای آدام الواراد نسبت به مشکلات و مسائل اصلی این روز هامون میکند. و علاوه بر این ترجمه عالی و تاثیر گذار که خیلی زیبا اصل مطلب رو میرسونن و من لذت بردم. و هنگامه خوندن کتاب اگر دقت کنیم میفهمیم که ریشه تمام مشکلات و مسائلی که حل نشدنی به نظر میرسه؛ همون ذهنه.! و خیلی خوشحالم که تونستم این کتاب و مطالب عالی را در سن کم بخونم و در زندگی خود بکار ببرم. تشکر فراوان میکنم از عوامل سازنده اپلیکیشن کتابراه. ✨🤍

وقتی شروع کردم به خوندن کتاب هرچه بیشتر جلو میرفتم ذهنم بهم میگف که این چرت و پرتارو نخون و الکین و به درد نمیخورن انگار داشت جلومو میگرفت تا با واقعیتش آشنا نشم و نفهمم که چه بلایی داره سرم میاره و حالا که کتاب و تموم کردم میفهمم واقعا من در تمام عمرم با چه چیزی طرف بودم و ذهنم چه کارا که با من نکرده و الان خوشحالم که به حرف ذهنم گوش نکردمو کتاب رو کامل خوندم و از الان به بعد میدونم باید چیکار کنم و چه راهی و پیش بگیرم تا ذهنم دوست و کمکم باشه بجای دشمن من بودن... از کتاب راه ممنونم

من روی کلماتی که میشنوم و میگم و میخونم خیلی حساسم و مراقبم به ناخودآگاهم کلمات منفی و آزار دهنده وارد نشه. کتاب خوبی بود اما مملو از حسهای ما امید کننده و آزار دهندهای بود که من زمانی تجربه میکردم و نویسنده با تمام وجود اونارو به تصویر کشیده بود. خوشبختانه با تکنیکهای تندخوانی سریع خوندمش و به عقیده من نیازی نبود تمام کتاب این همه از کلمات منفی استفاده بشه. دنبال یک راهکار امیدبخش و انرژی مثبتی از سمت نویسنده بودم که باید بگم چیزی عایدم نشد. در هر صورت ارزش یک بار خواندن رو داشت.

بعضی کتابهای انگیزشی محتوای زرد و الکی دارند فقط برای ایجاد اعتماد به نفس کاذب ولی این کتاب نه محتوای زرد انگیزشی داره نه به اصطلاح رازهای انسانهای موفق نه معجزههای شگفت انگیز که اگر مثبت اندیش باشید به وجود میاد این کتاب داستان همه ادمهای عادی و مشکلات معمول و راهکارهایی برای اون مشکلات این کتاب مثل اینهای از ذهن شما میمونه و نشون میده در واقع بعضی وقتها بزرگترین دشمن شما ذهنتون و یاد میده چطوری بزرگترین دشمنتون رو به بهترین دوستتون تبدیل کنید

کتاب عالی بی نقص و البته فوق العاده است که روان آدم رو آرامش میبخشه.
فقط باید انرژی داشته باشید صبور باشید و از اول کتاب رو خوب بخونید
مطمئن باشید اگه مشکلی داخل ذهن دارید و یا ترسها و افکاری هست که اذیتتون میکنه این کتاب بهتر از هر چیز دیگهای بهت کمک میکنه.
باید داخل توندن این کتاب انرژی داشته باشید و امید داشته باشید که این کتاب میتونه بهتون کمک کنه....................
و یادتون باشه که با صبر و حوصله و مقاومت هر مشکلی رو میتونید از پیش رو بردارید
فقط باید انرژی داشته باشید صبور باشید و از اول کتاب رو خوب بخونید
مطمئن باشید اگه مشکلی داخل ذهن دارید و یا ترسها و افکاری هست که اذیتتون میکنه این کتاب بهتر از هر چیز دیگهای بهت کمک میکنه.
باید داخل توندن این کتاب انرژی داشته باشید و امید داشته باشید که این کتاب میتونه بهتون کمک کنه....................
و یادتون باشه که با صبر و حوصله و مقاومت هر مشکلی رو میتونید از پیش رو بردارید

من
یک دختر ۱۲ساله
تنهایی رودوست ورفیق خودم میدونستم
تنهایی روبه جمع آدم هاترجیح میدادم
دوست ودشمنم هم معلوم نبود
واین کتاب منوتقیر داد
من از کتاب خوندن خوشم نمیومد مخصوصاًازاین جور کتابها
یک روزدخترخالم داشت تو این برنامه کتاب میخواند
واین برنامه روبهم پیش نهاد
دادومنم نصب کردم ویک روزدیدم که پیام اومده این کتاب رایگان شده ومنم دانلودکردم ویکم اولش روخوندم بعداین کتاب منو کشید پیش خودش ومنم شروع کردم به خوندنش
یک دختر ۱۲ساله
تنهایی رودوست ورفیق خودم میدونستم
تنهایی روبه جمع آدم هاترجیح میدادم
دوست ودشمنم هم معلوم نبود
واین کتاب منوتقیر داد
من از کتاب خوندن خوشم نمیومد مخصوصاًازاین جور کتابها
یک روزدخترخالم داشت تو این برنامه کتاب میخواند
واین برنامه روبهم پیش نهاد
دادومنم نصب کردم ویک روزدیدم که پیام اومده این کتاب رایگان شده ومنم دانلودکردم ویکم اولش روخوندم بعداین کتاب منو کشید پیش خودش ومنم شروع کردم به خوندنش

کتاب نسبتا خوب و مناسبی بود ولی چندین جمله رو هی تکرار میکرد و در خیلی از جاهای کتاب رسما تو مخ خواننده میرفت این تکرارهای بیجا و از هم گسیخته... یک جملهی کلی داشت و اونهم این بود ک افکاری ک ذهنت در تو پرورش میده رو باور نکن چون فقط افکار هستن و حقیقی نیستند و با این افکار مقابله کن و خوشبین باش که جملهی بسیار بزرگ و فرمول بزرگی نیست و همه این رو میدونن... خلاصه ک یک سری حرفای خوب زده شد اما راه حل و چاره؟ چیزی ندیدم من

موقع خوندن این کتاب همش حس میکنید ک نویسنده این کتابو برای شما نوشته و توو ذهن شما حضور داره. حداقل برای من اینطور بود: ) ولی یه ایراد بزرگش اینه که هیچ راه حل کاربردی نداره و فقط میگ ک به حرف ذهنتون عمل نکنید در حالی ک در مباحث قانون جذب و خیلی نظریات ثابت شده دیگ تنها ذهن و فکر و انرژیاونها (حتی اگه به افکارتون عمل نکنید) خیلی تاثیر گذاره و به تنهایی میتونه عامل جلوگیری از پیشرفت باشه. در کل پیشنهاد میکنم بخونید. دیدتونو وسیع میکنه

این کتاب عالی بود وبراستی که تلنگری بود بر افکارم که خودم را از چنگ باورهایه خراب و افکار بیهوده رها سازم و زندگی بسیار بهتری را شروع کنم. اگر شما هم مثل من تنهایید افسرده اید ودل ازدنیا بریده اید خواهش میکنم این کتاب را حتما بخوانیید. همچنیین دستان نویسنده وت مام کسانی که تلاش میکنند تای ک کتاب کتاب شود و خصوصا به این شکل به راحتی و رایگان دست من و امثال من برسد را میبوسم و ازخدا میخوام به همهی آرزوهایه خوبشون برسند. باتشکر

کناب بینظیری بود ممنون از کتابراه که این اثر رو به صورت رایگان در اختیارمون گذاشت
واقعا طرز فکر جالبی رو بیان میکنه و حقیقت هم همینه ذهن ما همش سعی داره افکار ناامید کنندهای در مورد ما تصور کنه و ماهر روز با این قضایا و گفتگوهای ذهنیمون داریم میجنگیم در صورتی که این فقط تصور ذهنی ماست که ما رو ناامید میکنه اما میشه واقعیت رو به شیوههای بهتری در ذهن گنجاند تا بتوان نتایج انرژیهای بهتری را در درون خود ایجاد کرد
واقعا طرز فکر جالبی رو بیان میکنه و حقیقت هم همینه ذهن ما همش سعی داره افکار ناامید کنندهای در مورد ما تصور کنه و ماهر روز با این قضایا و گفتگوهای ذهنیمون داریم میجنگیم در صورتی که این فقط تصور ذهنی ماست که ما رو ناامید میکنه اما میشه واقعیت رو به شیوههای بهتری در ذهن گنجاند تا بتوان نتایج انرژیهای بهتری را در درون خود ایجاد کرد

بسیار کتاب خوبی ست. همهی ما از کودکی به تنها چیزی که اطمینان داریم ذهنمان است و جهان اطرافمان را با آن میشناسیم. این کتاب به من آموخت ذهن ما همیشه درست نمیگوید و قابل اطمینان نیست. زیرا که ساختار ذهن به گونه ایست که مدام در حال تجزیه و تحلیل جهان پیرامونمان است و به ما هشدار میدهد و ما با ناآگاهی این هشدارها را واقعیت میپندارم و بر اساس آنها عمل میکنیم. خواندن این کتاب را به همه پیشنهاد میدهم

پذیرش؛به عنوان یک اصل و کلید برای آنچه که امروز هستم. مطالب کتاب با سبکی که قالب داستان به خودش گرفته من رو بیشتر و بهتر بر روی پیامهای کتاب متمرکز کرد. با این تفاسیر کتاب به من شناخت بیشتری درباره افسردگیام داد و از این شناخت در پذیرش خودم بهره بیشتری میبرم. امیدوارم با خوندن این کتاب و معرفی به دیگران در بهتر شدن وضعیت جسمی، روحی، روانی و احساسی خودتون و دیگران تغییرات چشمگیری رو شاهد باشین.

عالی بود. حتما مطالعه کنید خیلی آموزنده بود انگیزه تغییر ذهن و افکار و سپس رفتار و رسیدن به موفقیت رو یادآوری میکرد. اینو تو خیلی کتابا میشه دید ولی اینجا خیلی روان و قابل فهم و ملموس بیان شده چون همه ما با این سوالات کتاب و مشکلات و مسائل مطرح در کتاب دائما درگیری ذهنی داریم و بیشتر موارد هم از خودمون علت این ناراحتیارو میپرسیم ولی جوابی براش پیدا نمیکنیم این کتاب جواب کامل و مناسبی به سوالاتمون داد.

کتاب خوبیه میتونست خلاصه تر باشه وقتی میگه افکار ر منفی یا افکار مثبت جسم نیست قرارواجرا نیست قابل دیدن نیست با قاتل مثال میزنه که از اول قاتل نبوده تو ذهنش پرورش داده ولی راه جدی برا مقابله نداده گفته هرچه بکاری همون درو میکنی افکار منفی بکاری افسرده کی افکار مثبت بکاری اعتماد بنفس نحو جلو گیری کاشتن افکار ب نظرم بیان نکردن اما درکل خواننده رو ب فکر وا میداره تو چالشی میندازه این بنظرم قشنگ
حتی میتونم بگمی کتاب نیست خود ذهن است.