نقد، بررسی و نظرات کتاب فرگشت انسان - شروین وکیلی
مرتبسازی: جدیدترین
زهرا نصرابادی
۱۴۰۲/۱/۱۸
00
من فقط درباره این نظریه در حد بک تعریف میدونستم، کتاب جامع و خوبی بود
من در مورد آفرینش چند کتاب خوندم ولی جواب سوالاتم رو فقط در دوکتاب پیدا کردم یکی همین اثر از دکتر شروین وکیلی و یه کتاب دیگه به نام آینده بشر به قلم دکتر رابرت کلارک گراهام و ترجمه دکتر کوروش زعیم وقتی نظریه داروین رو بدون تعصب با تفسیر سوره رعد کنار هم بذاریم میبینیم واقعا خدا هم در قرآن به تکامل و نحوه آفرینش انسان اشاره کرده و حتی امام علی (ع) هم در نهج البلاغه در خطبه معروف به خطبه طاووس به خلقت همه مخلوقات توسط یک خدا و ضمنا متشابه بودن کالبد جاندارن به عنوان سند اثبات این موضوع اشاره میکنند
این کتاب در مورد تمدن انسان است. کسانی که به زیست شناسی علاقه دارند پیشنهاد میکنم حتما بخونن. این کتاب در 551 صفحه نوشته شده است.
همان طور که در توضیحات کتاب اشاره شده است انسان پیچیدهترین موجودی است که خداوند آفریده است و به نظر من بدن انسان یکی از شگفتیهای عجیب است.
آیا تا به حال از خود پرسیده آید که این همه دستگاه در بدن انسان چگونه کار میکنند؟ چگونه از هم نمیپاشند؟ خیلی عجیب است.
از نویسنده محترم آقای شروین وکیلی بسیار تشکر میکنم و به ایشان خسته نباشید میگویم چرا که نویسندگی کار بسیار سختی است و کار هرکسی نیست.
از انتشارات شور افرین نیز بی نهایت ممنونم که کتاب به این خوبی را منتشر کرده و کتاب ایکیگای برای همه از این انتشارات را پیشنهاد میدهم حتما بخونید.
همان طور که در توضیحات کتاب اشاره شده است انسان پیچیدهترین موجودی است که خداوند آفریده است و به نظر من بدن انسان یکی از شگفتیهای عجیب است.
آیا تا به حال از خود پرسیده آید که این همه دستگاه در بدن انسان چگونه کار میکنند؟ چگونه از هم نمیپاشند؟ خیلی عجیب است.
از نویسنده محترم آقای شروین وکیلی بسیار تشکر میکنم و به ایشان خسته نباشید میگویم چرا که نویسندگی کار بسیار سختی است و کار هرکسی نیست.
از انتشارات شور افرین نیز بی نهایت ممنونم که کتاب به این خوبی را منتشر کرده و کتاب ایکیگای برای همه از این انتشارات را پیشنهاد میدهم حتما بخونید.
مسیرِ تکامل نخستیها و گونههای نیای انسان، نظریهها دربارهی پیدایش انسان هوشمند کنونی، و طرح پرسشهایی دربارهی صفتها و ویژگیهای ریختی و رفتاری انسان – از شکل چشم و مو و چهرهی آدمیان گرفته، تا راه رفتن بر دو پا و پیدا
انسان، پیچیدهترین جانداری است که امروز بر روی زمین زندگی میکند. موجودی که از زوایای گوناگون، میتوان جنبههای زیبا یا زشت سرشت بغرنجش را دید و آن را – همچون ابن سینا – اشرف مخلوقات یا – مانند پاسکال – کرم احمق زمین نامید. آدمی، موجودی چنان لایه لایه و چندسویه است که هر پژوهشگر تازه کاری به محض علاقمند شدن به آن، خود را با هوار انبوهی از دادههای معتبر و به ظاهر بی ربط روبه رو میبیند. هزار توی دانش حجیم و پاره پارهی ما از انسان آن قدر پر شاخه و بغرنج است که سردرگم شدن در آن، سرنوشت معمول ماجراجویانی است که بدان گام مینهند. انسان – مانند هر پدیدهی دیگری – میتواند، در سطوح مشاهداتی گوناگون، با مقیاسهای درشت نمایی متفاوت و با ابزارهای تحلیلی مختلف مورد وارسی قرار گیرد. میتوان با لحنی عملی از ساختار دستگاههای فیزیولوژیک بدن انسان سخن گفت، یا به ابعاد روان شناختیاش پرداخت و بر فرآیندهای ذهنی وی متمرکز شد. میتوان در یک سر طیف دانش رسمی از نظریههای جامعه شناسانه و فلسفی گوناگونی سخن گفت که به ماهیت انسان میپردازند، یا آن که در انتهای دیگر این طیف تنها به ترکیبات شیمیایی و خواص فیزیکی بدن آدمی پرداخت. انسان موضوعی است که میتوان در گسترهای وسیع دربارهاش نظر داد و شواهد مربوط به آن را در شاخههایی گوناگون از علم رسمی صورت بندی کرد. اشاره به این زمینهی وسیع از باورها، پنداشتهها، حدسها و دانستهها در مورد انسان، آماج این کتاب نیست.
انسان، پیچیدهترین جانداری است که امروز بر روی زمین زندگی میکند. موجودی که از زوایای گوناگون، میتوان جنبههای زیبا یا زشت سرشت بغرنجش را دید و آن را – همچون ابن سینا – اشرف مخلوقات یا – مانند پاسکال – کرم احمق زمین نامید. آدمی، موجودی چنان لایه لایه و چندسویه است که هر پژوهشگر تازه کاری به محض علاقمند شدن به آن، خود را با هوار انبوهی از دادههای معتبر و به ظاهر بی ربط روبه رو میبیند. هزار توی دانش حجیم و پاره پارهی ما از انسان آن قدر پر شاخه و بغرنج است که سردرگم شدن در آن، سرنوشت معمول ماجراجویانی است که بدان گام مینهند. انسان – مانند هر پدیدهی دیگری – میتواند، در سطوح مشاهداتی گوناگون، با مقیاسهای درشت نمایی متفاوت و با ابزارهای تحلیلی مختلف مورد وارسی قرار گیرد. میتوان با لحنی عملی از ساختار دستگاههای فیزیولوژیک بدن انسان سخن گفت، یا به ابعاد روان شناختیاش پرداخت و بر فرآیندهای ذهنی وی متمرکز شد. میتوان در یک سر طیف دانش رسمی از نظریههای جامعه شناسانه و فلسفی گوناگونی سخن گفت که به ماهیت انسان میپردازند، یا آن که در انتهای دیگر این طیف تنها به ترکیبات شیمیایی و خواص فیزیکی بدن آدمی پرداخت. انسان موضوعی است که میتوان در گسترهای وسیع دربارهاش نظر داد و شواهد مربوط به آن را در شاخههایی گوناگون از علم رسمی صورت بندی کرد. اشاره به این زمینهی وسیع از باورها، پنداشتهها، حدسها و دانستهها در مورد انسان، آماج این کتاب نیست.
دوستانی که در خیال خودشون فرگشت رو رد میکنند لازمه بدونن که فرگشت یا دگرگونش یک فکت علمی است و هرکسی بتونه ردش کنه جایزه نوبل بهش میدن، کسانی که بحث دی انای مطرح میکنن بهتره کمی مطالعاتشون رو بالا ببرن بعد بیان نظر بدهند چونکه در بررسی ژنتیکی از انسان هوشمند امروزی متوجه شدن که حدود چهار درصد ژن نئاندرتال داره، فرگشت تا الان ادامه داشته و خواهد داشت، برای مثال رفتار میکروبها و ویروسها که با جهش ژنتیکی مقاومتر و ماندگار میشوند و یا انواع حشرات مثل سوسک که همتون تجربه داشتین که استفاده مداوم از برند خاصی از حشره کشها، موجب مقاومت سوسک میشه و فقط گیجش میکنه و اگه نوع حشره کش رو عوض نکنید، در نسلهای بعدی سوسک هیچ اثری نخاهد داشت و این یعنی واکنش به محیط و سازگاری که یک نوع تکامله و یا رگههای راه راه روی پوست گور خر و در گربه سانان پوست ببر و خال در انواع پلنگها و یا رفتار پروازی در کفشدوزک و یا استفاده ابزار در بعضی حیوانات مثل کلاغ و شامپانزه و جدیدا در زنبور عسل و بالنهای هوا در بدن ماهیها و تغییرات آبششی انها در هزاران سال قبل و تغییرات بدن خودمون از جمله دندان عقل که به مرور در بعضیها کم میشه و همچنین عضو آپاندیس که تقریبا عضو بیکار بدنه، قبلا با توجه به محیط زندگی و تغذیه، اون موقع کارایی داشت و هزاراااان موارد دیگر... و در ضمن تفاوت نظریه علمی (تئوری) و فرضیه و اشکال مختلفش و علم و شبه علم رو با یه سرچ ساده گوگل میتونین مطالعه کنید، ارادتمند
یا خداااا مگه هنوز کسایی هستن که از نظریهی فرگشت دفاع کنن؟؟! چیزی که بعد از کشف dna کلا پته ش ریخت رو آب. و توسط خود غربیها رد شده. حتی اگه dna رو کنار بذاریم بازم این نظریه کلی نقص داره مثلا نمیتونه انفجار پرکامبرین رو توضیح بده که طی یک دورهی کوتاه تاریخی موجودات خیلی زیادی که همین امروزه هم وجود دارن ناگهان روی زمین بوجود اومدن
و اینکه شواهد زیاد دیگهای هست مثل اون مورچههایی که پیدا کردن توی صمغ درختا گیر کرده بودن و متعلق به میلیونها سال پیش بودن و با مورچههای امروزی حتی کوچکترین تفاوتی نداشتن و کلییییی نقص دیگه که همشو نمیشه اینجا گفت
و اینکه شواهد زیاد دیگهای هست مثل اون مورچههایی که پیدا کردن توی صمغ درختا گیر کرده بودن و متعلق به میلیونها سال پیش بودن و با مورچههای امروزی حتی کوچکترین تفاوتی نداشتن و کلییییی نقص دیگه که همشو نمیشه اینجا گفت