نقد، بررسی و نظرات کتاب صوتی مرگ ایوان ایلیچ - لئو تولستوی
4.5
255 رای
مرتبسازی: جدیدترین
معصومه رضائی
۱۴۰۳/۲/۸
00
نیمدونم چرا داستان برای من گیرایی چندانی نداشت، شاید من هنوز با ادبیات روسیه اشنا نیستم
راوی کتاب فوق العاده بود، آقای زر آبادی بسیاااااار حرفهای و بی نقص کار خوندن کتاب رو انجام داده بود.
اما دربارهی خود کتاب، وقتی اسم نویسنده رو دیدم فکر میکردم با کتاب خیلی فوق العادهای روبرو هستم، ولی
صرفا با یک کتاب دربارهی حالت روحی و پریشانیهای یک مرد از طبقهی اجتماعی معمولی که در بستر مرگ هست روبرو هستیم، خالی از هر گونه فسلفهای دربارهی مرگ یا زندگی یا حتی جملهی زیبا که شما رو به فکر فرو ببره.
اما دربارهی خود کتاب، وقتی اسم نویسنده رو دیدم فکر میکردم با کتاب خیلی فوق العادهای روبرو هستم، ولی
صرفا با یک کتاب دربارهی حالت روحی و پریشانیهای یک مرد از طبقهی اجتماعی معمولی که در بستر مرگ هست روبرو هستیم، خالی از هر گونه فسلفهای دربارهی مرگ یا زندگی یا حتی جملهی زیبا که شما رو به فکر فرو ببره.
رمانی مختصر دربارهی هراس از مرگ و شرح زندگی شخصی که با وجود موفقیتهای شغلی در تعادل بین دو موضع مهم زندگی ناتوان مانده و با شروع بیماری دنبال سنجش درستی زندگی پشت سرگذاشتهاش میگردد و اشارهای به مراحل واکنش به مرگ راس انکار، خشم، چانه زنی، افسردگی و در نهایت پذیرش مرگ است، رسیدن به درک درست در قسمت پایانی داستان نهفته بود
رمانی جذاب، مختصر و مفید با مضمونی انسانی، به چالشی مهم اشاره دارد که پارادکسی اجتناب ناپذیری میان مرگ و زندگی است. این کتاب ارزش چند بار خواندن را دارد، تولستوی بی آنکه ادعایی در عرفان داشته باشد به بیانی ساده و ملموس ارزش زندگی ماحصل آنرا در عشق ورزی و درک انسانها میداند، به اینکه زندگی بدون عشق ورزیدن به خود و دیگران عذابی بزرگ است. تولستوی به خوبی، زندگی اشرافی روسیه را (که خود نیز بخشی از آن بود) به تصویر کشیده است، در این طبقه مفهوم زندگی به پیشرفت، کامجویی و کسب ثروت خلاصه میشود ایوان قاضی و بازپرسی موفقی است که به خیال خود خوب زندگی کرده و اشتباهی از او سرنزده اما در واپسین لحظات زندگیش در مییابد مهمترین اصل را فراموش کرده و آن عشق و مهربانی است، عشق ورزی به همسرش، فرزندانش و خویشانش که همیشه رهایش کرده و به شغلش پناه برده تا روح نارامش را آرام کند. یادآوری خاطرات کودکی در آخرین روزهای زندگی ایوان و بیاد آوردن عشق خالصانه مادرش اشاره به همین موضوع دارد، حتی در لحظه مرگش، بوسیدن دستش توسط پسرش و اشکهای او قلب سخت او را رام میکند و درست در زمانی که رقت قلب مییابد دلش به حال فرزند و همسرش میسوزد و آسوده خاطر تسلیم مرگ میشود.
ما در پیاله عکس رخ یار دیدهایم
ای بیخبر ز لذت شرب مدام ما
هرگز نمیرد آن که دلش زنده شد به عشق
ثبت است بر جریده عالم دوام ما
ما در پیاله عکس رخ یار دیدهایم
ای بیخبر ز لذت شرب مدام ما
هرگز نمیرد آن که دلش زنده شد به عشق
ثبت است بر جریده عالم دوام ما
نویسنده برای این کتاب 15 ماه خود را در خانه حبس کرده و به نظر من ارزشش را داشته چون بی شک اثر فوقالعادهای است و زبان از بیان زیبایی و قدرت این کتاب قاصر...
کتاب بسیار سخت و قطوری است و شاید خسته کننده به نظر برسد، حتی خود من هم چند بار اواسط کتاب از خواندن خسته میشدم اما هر چه به جلو پیش میرفتم بیشتر متوجه میشدم که ارزشش را دارد و نمیشود دل از آن همه جذابیت کند.
جایزهٔ نوبل ادبیات قطعا جایزهی به جا و به حقی است برای این اثر عالی
کتاب بسیار سخت و قطوری است و شاید خسته کننده به نظر برسد، حتی خود من هم چند بار اواسط کتاب از خواندن خسته میشدم اما هر چه به جلو پیش میرفتم بیشتر متوجه میشدم که ارزشش را دارد و نمیشود دل از آن همه جذابیت کند.
جایزهٔ نوبل ادبیات قطعا جایزهی به جا و به حقی است برای این اثر عالی