نقد، بررسی و نظرات کتاب بچه‌های کوهستان: خاطرات سید رضا موسوی - احمد دهقان

عالی و خواندنی چون با ما همشهری هست و همزاد پنداری کردم باهاش

با سلام به همه‌ی مشتاقان کتاب و کتاب خوانی. اتفاقات و حوادث سلسله واری که در این کتاب می‌خوانید، واقعا هم غیر قابل باور و هم بسیار جالب می‌باشد. گویی خداوند مهربان تقدیر این جوانان را به شیوه‌ی بسیارسخت، زیباوشنیدنی رقم زده است. خواندن این کتاب را برای تفنن متنوع پیشنهاد می‌کنم.
با سپاس کتابراه و دوستان خواننده
هادی قاسمی

اگر واقعی باشه واقعا خیلی سخته

بسیار عالی با نگارشی روان.

خیلی خوب بود ولی کامل نبود کم بودش

آنقدر نویسنده قشنگ توضیح میداد که انسان انگار با شخصیت داستان همقدم شده

آن قدر جالب وخواندنی بود تا حالا ۵ بار خوانده ام،

اگر که تمام اتفاقها واقعیت باشد کتاب معرکه‌ای هست. اما نمیدانم چرا نمی‌توانم باورکنم اینهمه اتفاق واقعیت باشد. در داستان به هرجا می‌رسیدند فوری میخوابیدن یعنی بیهوش میشدندمگر چه شده بود، اینجاها انگار واقعیت نداشتند. تمام رزمندگان و شهدای ما چه شبها و روزها که در جبهه در سخت‌ترین شرایط چندین شب بیدارمیماندند اما اینطور تسلیم خواب نمی‌شدند اما اینها در اون شرایط خطرناک هرجا میرسیدن....
و نکته دیگه اینکه راوی در داستان از کوچکترین کارش صحبت کرده اما از نمازخوندنهاش چرا حرفی نزده؟
فقط یکبار برای دروغ به اهالی گفته تومسجدنمازمیخونده.
و خیلی جاهای دیگه داستان باورکردنی نیست. اما چون مطمئن نیستم که راسته یا دروغ حتی اگر قصه هم باشدکتاب جذابیه.

حتما پیشنهاد به خواندنش رو دارم. بدون شاخ و برگ اضافه کتاب روون و خوبیه بطوری که اصلا نمیخواستم تموم بشه

یه ابهام این بود که چرا شما قبل از جنگ اسیر شدید؟ چند وقت بعد از فرار تازه جنگ شروع شده... خیلی راحت و تعجب آور اسیر شدید... هنوز به صورت رسمی جنگی نبوده... گیج کننده ست... کسی باشه یکم توضیح بده ممنون

جناب دهقان از قلم بسیار روان وقوی و دوستداشتنی‌ای بهرمند هستند.

واقعا اگر این اتفاق توی کشورهای دیگه می‌افتاد چه فیلمها که ازش نمی‌ساختن و چه مدالها که بهشون نمی‌دادن. کتاب اما خیلی جذاب و شیرینه و توصیه میکنم بخونید.

خیلی عالیه مخصوصا مهمان نوازی کردها در کردستان عراق با وجود خطر بسیار زیادی که اونها رو تهدید میکرده.

بسیار عالی و قابل تامل

کتاب خوبیه، به شدت پیشنهاد میکنم

خیلی عالی بود

داستان دوران کودکی و نوجوانی دو تن از اسرا جنگ تحمیلی که، در سرپل ذهاب به سر می‌بردند و دوران جنگ تحمیلی موفق به فرار از زندان مخوف عراق می‌شوند. داستان جالب و مهیج است.

خیلی خوب بود واقعا...

بسیار زیبا بود. مخصوصا صفای آدم‌هایی که در طول فرار بهشون کمک کردن چون دیگه همچین آدم‌هایی کم پیدا میشه که به آدم‌های گرفتار راحت کمک کنن