نقد، بررسی و نظرات کتاب پدرم و درخت گیلاس - فریدون آنداچ
3.8
89 رای
مرتبسازی: جدیدترین
A⅔
۱۴۰۳/۱/۹
00
سروته نداشت اما احساسات خوب بیان شده بود ولی این جور رمانها وقت تلف کنیه
نویسنده زیاد بین حال و آینده رفت و آمد میکرد و درنهایت چیزی از داستان دستگیرم نشد.
در قسمتهایی اشتباه تایپی و قواعدی دستوری داشت مانند ص اول ک اسم کتاب بجای (داستان) نوشته شده استان، در پاراگراف اول باید بجای ترسیده ای؛ (می ترسیدی) نوشته شود، در ص دوم در جمله کتاب پدران و پسران را آورد بودم باید بشود (آورده بودم)، در جمله کتاب را به سرعت ورق زده بودم درست نیست وباید بشود (به سرعت ورق میزدم)، در جمله بعدیش هم (ذغالی) باید به جای زغالی اصلاح شود، در ص سوم نیز مژگانت ساهت از نظر دستوری درست نیست و باید (مژگان سیاهت) نوشته شود.
در قسمتهایی اشتباه تایپی و قواعدی دستوری داشت مانند ص اول ک اسم کتاب بجای (داستان) نوشته شده استان، در پاراگراف اول باید بجای ترسیده ای؛ (می ترسیدی) نوشته شود، در ص دوم در جمله کتاب پدران و پسران را آورد بودم باید بشود (آورده بودم)، در جمله کتاب را به سرعت ورق زده بودم درست نیست وباید بشود (به سرعت ورق میزدم)، در جمله بعدیش هم (ذغالی) باید به جای زغالی اصلاح شود، در ص سوم نیز مژگانت ساهت از نظر دستوری درست نیست و باید (مژگان سیاهت) نوشته شود.
همانطور که از اسم کتاب مشخصه "پدرم و درخت گیلاس" بیشتر درباره درخت گیلاس و گل و اینها صحبت شده بود، نقطه قوت این داستان بیشتر ترجمه عالیاش بود، میتوان به راحتی خود را در موقعیتهای گفته شده تصور کرد که حس جالبیست. درکل بسیار سطحی بود و چیز خاصی را دنبال نمیکرد، اما از آنجایی که توقع زیادی از یک کتاب 6 صفحهای نداریم، میتوان گفت بدک نیست.