نقد، بررسی و نظرات کتاب صوتی سهشنبهها با موری - میچ آلبوم
4.5
402 رای
مرتبسازی: جدیدترین
M.z
۱۴۰۳/۱/۵
00
خیلی عالی بود حتما پیشنهاد میکنم گوش کنید، کتاب «سهشنبهها با موری» به چند فصل تقسیم میشود که هر فصل شامل درس خاصی است که موری میدهد. کتاب با ملاقات مجدد آلبوم با موری پس از شانزده سال آغاز میشود. آلبوم متوجه میشود که موری به ALS مبتلا شده است، بیماری که باعث تحلیل رفتن ماهیچهها میشود و در نهایت بیمار قادر به نفس کشیدن نیست. آلبوم هر سهشنبه به ملاقات موری میرود و آن دو در مورد زندگی، مرگ و همه چیز در این بین صحبت میکنند. موری در سراسر کتاب بینش خود را در مورد موضوعات مختلف مانند عشق، بخشش، پشیمانی و معنای زندگی به اشتراک میگذارد. یکی از مهمترین درسهایی که موری در آلبوم آلبوم میدهد، اهمیت داشتن یک زندگی معنادار است. موری معتقد است که مردم باید به جای داراییهای مادی، بر آنچه ضروری است، مانند روابط، اجتماع و رشد شخصی تمرکز کنند.
کتابی در مورد استادی که به دلیل بیماری، آخر عمرش رو میگذرونه و روز به روز ضعیف تر میشه و حالش بدتر. با وجود حال جسمی بدش اما همیشه امیدواره، به قول معروف نیمهی پر لیوان رو همیشه میبینه و افکار مثبتی داره دیالوگهایی که بین دو شخصیت اصلی یعنی موری و میچ ردوبدل میشه، پر از معناست، پر از انگیزه و امیدواری در کل کتابی خوبی بود و برای اوقاتی که حس ناامیدی و بی انگیزگی داریم میتونه مفید باشه ترجمهی خوبی هم داشت اما اکثر دیالوگها دچار دو گانگی زبان بودند یعنی همزمان هم محاوره و هم معیار نوشته شده بود.
هیچ وقت نمیتونید درباره چیزی از دور نظر بدید مثل من اولش برای خوندن این کتاب دودل بودم و هیچ ذهنیتی راجبش نداشتم اما بعد از خوندن چند صفحه اول فهمیدم چقدر دوسش دارم و بهش نیاز دارم این کتاب رو به همه کسایی که احساس سردرگمی دارن پیشنهاد میکنم فکرتون رو باز میکنه مثل وقتی که میرید به جلسات روانکاوی و بعد جلسه این حس رو دارید که انگار راه حل تمام مسائلی که ذهنتون رو درگیر کرده بود پیدا کردید.
کتاب متن روان و ترجمه خوبی داره و مسائل مهمی رو با زبان خومونی و صمیمی بیان میکنه، درواقع خلاصه کل کتاب میشه اینکه جوری زندگی کنیم و ازش لذت ببریم که اگه هر لحظه زمان مرگمون فرابرسه راضی باشیم و حسرت نداشته باشیم
هیچ وقت نمیتونید درباره چیزی از دور نظر بدید مثل من اولش برای خوندن این کتاب دودل بودم و هیچ ذهنیتی راجبش نداشتم اما بعد از خوندن چند صفحه اول فهمیدم چقدر دوسش دارم و بهش نیاز دارم این کتاب رو به همه کسایی که احساس سردرگمی دارن پیشنهاد میکنم فکرتون رو باز میکنه مثل وقتی که میرید به جلسات روانکاوی و بعد جلسه این حس رو دارید که انگار راه حل تمام مسائلی که ذهنتون رو درگیر کرده بود پیدا کردید.
کتاب متن روان و ترجمه خوبی داره و مسائل مهمی رو با زبان خومونی و صمیمی بیان میکنه، درواقع خلاصه کل کتاب میشه اینکه جوری زندگی کنیم و ازش لذت ببریم که اگه هر لحظه زمان مرگمون فرابرسه راضی باشیم و حسرت نداشته باشیم
بنظرم اگه برای زندگی ارزشمند فقط یک کتاب باید بخونین اون همین کتابه... مفاهیمی مثل عشق, ازدواج, ثروت و مهربانی به دیگران رو ازدیدگاهی کاملا متفاوت و کاربردی بررسی و توضیح میده... صدای گوینده بسیار دلنشین و باحس و تاثیرگذاره... کاملا همذات پنداری با راوی پیدا میکنید... سه شنبههایی که هیچی وقت فراموش نمیکنید.... یا باعشق زندگی کن یا بمیر...
نویسندهای عالی، داستانی عالی و گویندگی فوق العادهی آقای سلطان زاده همهی این موارد این کتاب رو برای من جزو 10 تای برتر میکنه، به شخصه موقع خوندن کتاب سیل مختلفی از احساسات بهم دست میده، ناراحت میشی، شاد میشی، آروم و ریلکس و همینطور با شخصیت سازی قوی نویسنده غمگین دلگیر از اینکه میبینی موری لحظه به لحظه به پایان راه نزدیک میشه، البته صدا و مهارت آقای سلطان زاده هم به تاثیر گذاری داستان به شدت موثر است. خلاصه توصیه میکنم که این کتاب را از دست ندید.
" سه شنبهها با موری" دومین کتابی بود که از میچ آلبوم خوندم. کتاب قبلی " سیمهای جادویی فرانکی پرستو " بود. اگر شما هم مثل من به دنبال آن کتاب به " سه شنبهها با موری" علاقه مند شدید باید خدمتتون بگم که فضای این کتاب از زمین تا آسمان با کتاب قبلی فرق دارد.
می تونم بگم رویکرد اصلی داستان حالتی معنوی و عرفانی دارد. داستان استاد دانشگاهی که در آستانه مرگ در اثر بیماری فلج کامل اندام ALS، هر هفته با دانشجوی قدیمیاش دیداری تازه میکند و سعی بر این دارد که نحوه زندگی کردن و قدر شناسی چیزهای مهم دنیا را به او بیاموزد.
قسمتها و مباحث خاصی از کتاب واقعا شنیدنی و جذاب بود. ولی در کلیت این مفاهیم من مساله دارم. این که استادی در استانه مرگ، مرتب به ارزش عشق و عشق ورزی، شادی و لذت بردن از هر لحظه زندگی تاکید دارد میتواند جالب باشه اما این که امکان به کارگرفتن و اجرایی ساختن این حرفهای معنوی و عرفانی در زندگی واقعی چقدر است یه مبحث روان شناسی و جامعه شناسی واقعا پیچیده است. در جامعه و در زندگی کسی که با سختی و استرس به دنبال تامین معاش روزمره و جنگ برای بقا است جایی برای این جور مفاهیم روحانی باقی نمیماند. من معتقدم تا زمانی که جامعهای در طبقه اول هرم مازلو گیر کرده و برای خوراک، پوشاک و مسکن در تلاش است به دنبال خودشکوفایی و هدفهای متعالی انسانی نخواهد بود. در هر حال، این کتاب هم با روایت استاد آرمان سلطان زاده بی نظیر اجرا شده بود و از شنیدنش لذت بردم. ممنون از کتابراه عزیز
می تونم بگم رویکرد اصلی داستان حالتی معنوی و عرفانی دارد. داستان استاد دانشگاهی که در آستانه مرگ در اثر بیماری فلج کامل اندام ALS، هر هفته با دانشجوی قدیمیاش دیداری تازه میکند و سعی بر این دارد که نحوه زندگی کردن و قدر شناسی چیزهای مهم دنیا را به او بیاموزد.
قسمتها و مباحث خاصی از کتاب واقعا شنیدنی و جذاب بود. ولی در کلیت این مفاهیم من مساله دارم. این که استادی در استانه مرگ، مرتب به ارزش عشق و عشق ورزی، شادی و لذت بردن از هر لحظه زندگی تاکید دارد میتواند جالب باشه اما این که امکان به کارگرفتن و اجرایی ساختن این حرفهای معنوی و عرفانی در زندگی واقعی چقدر است یه مبحث روان شناسی و جامعه شناسی واقعا پیچیده است. در جامعه و در زندگی کسی که با سختی و استرس به دنبال تامین معاش روزمره و جنگ برای بقا است جایی برای این جور مفاهیم روحانی باقی نمیماند. من معتقدم تا زمانی که جامعهای در طبقه اول هرم مازلو گیر کرده و برای خوراک، پوشاک و مسکن در تلاش است به دنبال خودشکوفایی و هدفهای متعالی انسانی نخواهد بود. در هر حال، این کتاب هم با روایت استاد آرمان سلطان زاده بی نظیر اجرا شده بود و از شنیدنش لذت بردم. ممنون از کتابراه عزیز
کتاب در مورد پیرمردی هست که در حال مرگ و میدونه که تا چند وقت دیگه میمیره، یکی از دانش اموزانش میاد پیشش و در مورد مسائل مختلف مثل مرگ و خانواده و احساسات و... صحبت میکنن و آقای موری نظر میده در موردشون، نظر کسی که میخواد بمیره و چیزی برای از دست دادن نداره و قدر همه چیزو مثلا میدونه، میتونه تلنگر خوبی باشه که از دید خودمون در اون سالها به مسائل مختلف نگاه کنیم و در همین سن که هستیم به اون تفکر زندگی کنیم و نذاریم سالها بگذره تا برخی مسائل رو بفهمیم و اونوقت دیر باشه برامون، البته گاهی خیلی به جزئیات میپردازه، جزئیاتی که اصلا صروری نیست ولی خب کتابی داستانیه دیگه، کتاب داستانی روانشناسی، نصفش کاملا داستان، نصفش کاملا فلسفی جملات معروف رو میگه و تاکید میکنه روش.
نکات مثبت کتاب:
شوارتز میگه:
سالخوردگی فقط زوال و ناتوانی نیست بلکه رشد هست.
نگرش مثبت یعنی آدم میفهمه قراره بمیره و به همین دلیل بهتر زندگی میکنه.
همه میدانند که خواهند مرد ولی باور ندارند خودشان را مستثنی میدانند
راه بهتر این هست که مرگ را باور کنیم و آماده کردن خود برای مرگ در هر لحظه، این بهترین روش هست که تو را کاملا درگیر زیستن کند
سعی کنیم زیباییهای زندگی را ببینیم
عشق تنها عمل عقلانی (منطقی) است.
اعمالی انجام بده که ریشه در قلب تو دارند.
شوارتز میگه:
سالخوردگی فقط زوال و ناتوانی نیست بلکه رشد هست.
نگرش مثبت یعنی آدم میفهمه قراره بمیره و به همین دلیل بهتر زندگی میکنه.
همه میدانند که خواهند مرد ولی باور ندارند خودشان را مستثنی میدانند
راه بهتر این هست که مرگ را باور کنیم و آماده کردن خود برای مرگ در هر لحظه، این بهترین روش هست که تو را کاملا درگیر زیستن کند
سعی کنیم زیباییهای زندگی را ببینیم
عشق تنها عمل عقلانی (منطقی) است.
اعمالی انجام بده که ریشه در قلب تو دارند.