نقد، بررسی و نظرات کتاب صوتی هزار خورشید تابان - خالد حسینی
4.8
333 رای
مرتبسازی: جدیدترین
فرزانه گل مرجان
۱۴۰۲/۱۲/۱۹
00
کتاب عالی و جذابی هست آدمو میخکوب میکنه. صداگذاری هم که فوق العاده هست.
فقط یک جمله اینچا خاورمیانه ست جای که به جای خدا بر منبر میروند حکم میدهند مجازات میکنند دنیا را جهنم میکنند وعده بهشت خود حاضر نیستند به آن برند را به ملتها میدهند آن وقت به زور شلاق سرکوب خرافات جهل را با چماق در مغزها جای میدهند تا خود شان در بهشت دنیا حکومت کنند جای تاسف دارد کشوری که زنان آگاه ودانا داشته باشد برای ازدای جنگ جور بدنیا میآورند نه برده زنان آزاد فرزندانی آزاد و دانا و جامعه سالم میسازنند
درست عین کتاب بادبادک باز یک پلان از جنگ و مهاجرت و بازماندههای و امید و ناامیدیهای سرنوشت مردم افغانستان که اینبار خالد حسینی اینبار با قدرت موسیقیایی نویسندگیاش به عمق زندگی دو زن رفته است و بیم و امید را به زیبایی به نگارش درآورده است و با صدای زیبای گوینده حس حال این کتاب را دو چندان کرده است
خالد حسینی عزیز همچون سایر کتابهای خود همانند بادبادک باز و ندای کوهستان چنان ضربهای به شما خواهد زد که تا هفتهها و سالها از فضای قصه بیرون نخواهید آمد. با شخصیتهای داستان اشک ریختم و مطمئن هستم شما هم همانند من منقلب خواهید شد و به حال ملت شریف افغان گریهها کردم و خواهید کرد و قلبم بدرد آمد و شما هم قابتان بدرد خواهد آمد. از نویسندهای افغان که در آمریکا بزرگ شده اینچنین اطلاعاتی دقیق از کشورش متعجبم کرد. شما یک رمان نمیخوانید بلکه تاریخ معاصر افغانستانها را دوره میکنید و میفهمید به افغانها چه گذشته است و با مصائب این قوم و کشور ستم دیده آشنا خواهید شد و حسرتی همیشگی بر دل خواهید داشت. ساعتها با شخصیتهای داستان اشک ریختم و قلبم بدرد آمد بر ظلم و جور نفرین فرستادم. توصیه میکنم ترجمهی استاد مهدی غبرایی را بخوانید که روان و عالی ست و بدون نقص. خوانش رضا عمرانی انتخاب بهتریست نسبت به سایر خوانش ها. حیف از خوانده نشود و حتما بادبادک باز و ندای کوهستان یا کوهستان طنین انداز شد را در سبد کتاب خواندنتان قرار دهید. ممنون از همهی کسانیکه که این هدیه زیبا را نصیبم کردند
واقعا عالی کلمهی کمیه برای توصیف این کتاب، داستانی که ظلم به زنان رو به تصویر کشیده و از خودگذشتگی و صبوری مریم و لیلا مخصوصا مریم در زندگی و مبارزه با مشکلات.
فداکاری مریم برای نجات جون لیلا و بچهها
و چقدر منتظر بودم حتی تا لحظهی آخر تا ناجیای از راه برسه و مریم رو نجات بده و چقدر از اینکه هیچ وقت خوشبخت نبود و تو همهی عمرش بهش ظلم شد و آخرشم ظالمانه کشته شد گریه کردم
ظلم و جور طالبان به زنان مظلوم
اشاره به قانونهای مسخره و بی پایهی طالبان برای زنان و دیکتاتوری اونها.
فداکاری مریم برای نجات جون لیلا و بچهها
و چقدر منتظر بودم حتی تا لحظهی آخر تا ناجیای از راه برسه و مریم رو نجات بده و چقدر از اینکه هیچ وقت خوشبخت نبود و تو همهی عمرش بهش ظلم شد و آخرشم ظالمانه کشته شد گریه کردم
ظلم و جور طالبان به زنان مظلوم
اشاره به قانونهای مسخره و بی پایهی طالبان برای زنان و دیکتاتوری اونها.
خالد حسینی یکی از بهترین نویسندگان است
من از خوندن کتابهاشون لذت میبرم
بادبادک باز جز شاهکارهاشون عمق فاجعه اشغال افغانستان هم دوران غم انگیزی رو داشته وهمچنان هم ادامه داره. تاتر هزاران خورشید هم در امریکا به نمایش گذاشته شده
خود کتاب در کنار صدای آقای سامی هر دو با هم بی نظیرن از گوش دادنش لذت میبرم
من از خوندن کتابهاشون لذت میبرم
بادبادک باز جز شاهکارهاشون عمق فاجعه اشغال افغانستان هم دوران غم انگیزی رو داشته وهمچنان هم ادامه داره. تاتر هزاران خورشید هم در امریکا به نمایش گذاشته شده
خود کتاب در کنار صدای آقای سامی هر دو با هم بی نظیرن از گوش دادنش لذت میبرم
این کتاب و کتاب بادبادک باز رو صوتی گوش کردم و فوق العاده بودن، وقتی سرگذشت زندگی مردم افغان رو شنیدم فهمیدم چقدر زندگیشان سخت بوده و هست. هزار خورشید تابان ناعدالتیهایی که بر زنان وارد شده را نشان میدهد و بسیار غم انگیز است. خواندن و گوش کردن این کتاب را به همه دوستداران کتاب پیشنهاد میکنم.
کتاب بی نظیر؛ اجرا بی نظیر؛ حرفهای عزیزان در کامنتهای قبلی رو تکرار نمیکنم؛
درد عمیقی که در سراسر گوش دادن به کتاب قلبم رو میفشرد این بود که ما آدمهای عادی که در خاورمیانه و خاور دور و یا حتی شاید کمی دوربین را بالاتر ببریم، در جایی غیر از اروپا و امریکای شمالی زندگی میکنیم، همیشه چوب دو سر طلا (مودبانهاش را نوشتم) بوده و هستیم؛ در رویای بهزیستی و داشتن زندگی بهتر، کمتر نابرابر و منصفتر همیشه هم از خودی خورده ایم هم از اروپاییها و امریکاییها… هم آنها برای منافعشان ما را چاپیدهاند هم خودیها با جهالت و خیانتشان تهی مان کرده اند…
یعنی یک روز خوب خواهد آمد؟
دردناکترین صحنهاش جایی بود که مردم واسه پیروزی طالبان خوشحالی کردند و بعد اون طور رکب خوردند … 😞
درد عمیقی که در سراسر گوش دادن به کتاب قلبم رو میفشرد این بود که ما آدمهای عادی که در خاورمیانه و خاور دور و یا حتی شاید کمی دوربین را بالاتر ببریم، در جایی غیر از اروپا و امریکای شمالی زندگی میکنیم، همیشه چوب دو سر طلا (مودبانهاش را نوشتم) بوده و هستیم؛ در رویای بهزیستی و داشتن زندگی بهتر، کمتر نابرابر و منصفتر همیشه هم از خودی خورده ایم هم از اروپاییها و امریکاییها… هم آنها برای منافعشان ما را چاپیدهاند هم خودیها با جهالت و خیانتشان تهی مان کرده اند…
یعنی یک روز خوب خواهد آمد؟
دردناکترین صحنهاش جایی بود که مردم واسه پیروزی طالبان خوشحالی کردند و بعد اون طور رکب خوردند … 😞
داستان کتاب جذاب و تکان دهنده بود. داستان زندگی دو زن افغان و در کل مشکلات زنان در جامعه افغانستان. جنگ، نفرت، خودخواهی، خون و خونریزی و زن بودن در یک جامعه زن ستیز از خصوصیات اصلی این کتاب هستند که توسط خالد حسینی به زیبایی به تصویر کشیده شدهاند.
در کل داستان با اینکه بسیار ناراحت کننده است ولی به دلیل جذابیت آن و همچنین گویندگی آقای عمرانی که بسیار لحن گیرایی داشتند اصلا دوست ندارید کتاب را رها کنید.
در کل داستان با اینکه بسیار ناراحت کننده است ولی به دلیل جذابیت آن و همچنین گویندگی آقای عمرانی که بسیار لحن گیرایی داشتند اصلا دوست ندارید کتاب را رها کنید.
خالد حسینی نویسندهای که درد مردمش را با پوست و استخوان حس میکند و برای انها مینویسد؛ به امید تغییر فرهنگی و اجتماعی کشوری که این وضع را شایسته آن نمیداند. او به تمام کشورش را دوست دارد و برای همین قلمش را به کمک میگیرد برای نجات و این عشق به وطن تسهیلگر نوشتن رمانهایی با این حد گیرایی وملموس بودن میشود و در ذهن و جان خواننده مینشیند.. اینبار به شیوایی از زنان مینویسد که درماندگی اموخته شده دارند ولی با وجود آن میتوانند با درکنار هم بودن قوی باشند. حتی اگر پایانشان همانند دردهایشان باشد. سپاس