نقد، بررسی و نظرات کتاب عقاید یک دلقک - هاینریش بل
4.2
204 رای
مرتبسازی: جدیدترین
nastaran.d
۱۴۰۲/۱۰/۹
01
تا یه جاهاییش که خوندم کتاب خوبی بود
نویسنده با دقت کردن به جزییات و زوایای مخفی شخصیت یک دلقک سعی در به تصویر کشیدن انزوای شخصیت اصلی داستان دارد
فردی اجتماعی ولی تنها و در تکاپوی فرار از تمام رنجهای زندگی
با تکیه بر خوشیها و لذتهای کوچک زندگی... من در مقام یک نقد کننده یا تحلیل گر نیستم ولی به نظرم فقط تنها اشکال موجود در قسمتهایی از کتاب، کلیشهای بودن بعضی از حالتهای شخصیت داستان است
در کل،
هاینریش بل دوست داشتنیه
فردی اجتماعی ولی تنها و در تکاپوی فرار از تمام رنجهای زندگی
با تکیه بر خوشیها و لذتهای کوچک زندگی... من در مقام یک نقد کننده یا تحلیل گر نیستم ولی به نظرم فقط تنها اشکال موجود در قسمتهایی از کتاب، کلیشهای بودن بعضی از حالتهای شخصیت داستان است
در کل،
هاینریش بل دوست داشتنیه
روایت کتاب به صورت سیال ذهن هست همونطور که در جایی از کتاب میخونیم چیزی که برای دیگران واقعی به نظر میرسه از نظر من تخیلی و غیر واقعی است و در واقع دلقک بیشتر نجواهای ذهنش رو بیان میکنه و از این نظر بیانی شیوا و عالی داره هرچند ممکنه خسته کننده به نظر برسه. در مورد مفهوم کتاب باید گفت نویسنده سعی داره اساس مذهب رو به چالش بکشه که بنده هم کاملا موافقم و به نظرم هر جا نامی از مذهب باشه کنارش تعصب و در ادامه توجیه و فساد ظاهر میشه در واقع نویسنده هم بیان میکنه که مذهب هر جایی به مشکل میخوره قانون سازی میکنه و پشت این قوانین و تبصرههای ساختگی خودش قایم میشه. بدتر از خود مذهب طرفداران اون هستن که جریان تعصب در رگهاشون جاری میشه و بینش بدون قضاوت رو از دست میدن.
در موردنوشتار کتاب هم باید گفت ویراست ضعیف همراه با غلطهای املایی فراوان دارد که ضعف کوچکی نیست.
در موردنوشتار کتاب هم باید گفت ویراست ضعیف همراه با غلطهای املایی فراوان دارد که ضعف کوچکی نیست.
فضاسازی و توصیفهایی ک شده بود قشنگ بود. بعضی دیالوگ هاشم زیبا بود. مثه اونجا ک گفته بود بهترین جا برای یک حرفهای بین غیرحرفه ایها بودنه. و از طرفی خیلی قشنگ تا وسطای رمان تو اصن نمیفهمی قضیه چیه ینی نویسنده تو میکشونه به جلو تا کتابو بخونی... این پوعن مثبتی بود. من فقط نفهمیدم اخرش ینی ماری واقعا رفته با اون اون پسره. پس هانس چی میشه ینی به این زندگی اسف تاکش ادامه میده؟
مزخرف
داستان ضعیف بود
یا بهتره بگم داستان نبود این کتاب
بیشتر شبیه خوندن خاطرات نه چندان جذاب یه شخص توسط خودش بود
قضاوت هاش درباره مذهبهای مختلف مسیحیت هم عملا به درد ما نمیخوره
دربارهی اشخاص بیش از حد قضاوت میکرد
به نظرم در حدی نبود که بخواد افراد دیگه رو مورد قضاوت قرار بده
پایان داستان هم افتضاح
یه دلقک بد که حداقل داشت آبرومندانه کار میکرد
تبدیل میشه به یه نوازنده خیابونی..
مزخرف
همین
داستان ضعیف بود
یا بهتره بگم داستان نبود این کتاب
بیشتر شبیه خوندن خاطرات نه چندان جذاب یه شخص توسط خودش بود
قضاوت هاش درباره مذهبهای مختلف مسیحیت هم عملا به درد ما نمیخوره
دربارهی اشخاص بیش از حد قضاوت میکرد
به نظرم در حدی نبود که بخواد افراد دیگه رو مورد قضاوت قرار بده
پایان داستان هم افتضاح
یه دلقک بد که حداقل داشت آبرومندانه کار میکرد
تبدیل میشه به یه نوازنده خیابونی..
مزخرف
همین