نقد، بررسی و نظرات کتاب صوتی سمفونی مردگان - عباس معروفی
4.5
1257 رای
مرتبسازی: جدیدترین
نوشین
۱۴۰۳/۱/۳۱
00
از آقای معروفی انتظار بیشتری داشتم. تراژدی بودن داستان قابل قبول است اما چند ساعت بعد از شنیدن این داستان شنونده متوجه زنده بودن یا مرده بودن و حتی نسبتهای خانوادگی اشخاص بدرستی نمیشود. گاهی سردرگمی بیش از حد شنونده را خسته و کلافه میکند. با این وجود ارزش یکبار شنیدن دارد
کتاب خوبی بود ولی میتوانست بهتر از این باشد، به نظر من قوهی تخیل مرحوم معروفی بسیار قوی بوده ولی در ساخت و پرداخت و به رشتهی تحریر درآوردن آن ضعفهای زیادی دارد به خصوص در نیمه دوم کتاب، معروفی در نگارش این کتاب زمان را به صورت سیال درآورده است و مرتب زمان را به پس و پیش کشیده است ولی به خوبی نتوانسته آن را به هم مرتبط سازد و ضعف بزرگ او در همین امر است و برای همین خواننده باید با کنجکاوی و قوهی تخیل خود آنها را به هم مرتبط سازد تا تفهیم شود. معروفی اگر داستانش را به صورت خطی تعریف و نگارش میکرد داستان او گیرایی و جذابیت بیشتر و بهتری پیدا میکرد. اگر چه نویسنده قلم بسیار توانایی داشته است ولی به نظر من در این داستان قلم مرحوم معروفی از فکر و ذهن خود معروفی جامانده است و قسمتهای کلیدی از قصه در همان تخیلش باقی مانده و با خود او مدفون شده است. روحش شاد و یادش تا همیشه گرامی باد
واقعا خوندن این کتاب پیشنهاد نمیکنم، کتاب بی محتوایی بود و این که داستان یک دفعه، حال روایت میکرد بعد باز گذشته رو میگفت، این موضوع مخاطب سردرگم میکرد و این که یهویی راوی داستان از زبان اورهان، همسر آیدین یا خود آیدین بیان میشد بدون این که شنونده بدونه الان داستان از زبان کی داره نقل میشه ان هم باعث سردرگمی میشد، سراغ این کتاب نیایید چون آخرش پشیمون میشوید
اولین کتاب صوتی بود که گوش دادم و کلی با این کتاب گریه کردم و در هر لحظه ش آیدین رو تصور میکردم و خودم رو جای آیدین میگذاشتم کتاب بی نظیر و شاهکاری هست هیچ وقت فکر نمیکردم این کتاب ای نطور روی من اثر بگذاره عالی هست این کتاب توصیه میکنم انهایی که این کتاب شاهکار رو نخوندند حتما این اثر جاودان نویسنده بزرگ عباس معروفی رو بخونند
تلخ، تلخ، تلخ
به نظر میومد نویسنده تمام سعی خودش رو کرده که کمال مصیبت و بدبختی رو در قالب سرگذشت اعضای یک خانواده بیان کنه و و همین جریان و سعی زیاد در واقع گرا بودنش یجورایی باعث شده بود تا اتفاقا غیر واقعی به نظر برسه. و چیزی که در مقایسه با امروز موجب حسرت میشه، حجم برفی هست که نویسنده مرتبا توصیف میکنه!
من بخاطر شهرتی که این کتاب داست شروع به گوش دادنش کردم اما منو خیلی جذب نکرد.
به نظر میومد نویسنده تمام سعی خودش رو کرده که کمال مصیبت و بدبختی رو در قالب سرگذشت اعضای یک خانواده بیان کنه و و همین جریان و سعی زیاد در واقع گرا بودنش یجورایی باعث شده بود تا اتفاقا غیر واقعی به نظر برسه. و چیزی که در مقایسه با امروز موجب حسرت میشه، حجم برفی هست که نویسنده مرتبا توصیف میکنه!
من بخاطر شهرتی که این کتاب داست شروع به گوش دادنش کردم اما منو خیلی جذب نکرد.
انتظار من از داستان خیلی بالا بود، با توجه به معروف بودن نویسنده و نام کتاب و جوایز دریافتی و کلی تعریف که شنیده بودم، از دیدگاه من، داستان زیاد جالب نیست. داستان یک خانواده با تفکر و آداب و رسوم اشتباه و پدرسالاری که باعث از هم گسیختگی خانواده میشه و آیندهی سیاه و غم انگیز هریک از افراد خانواده. و به سرانجام نرسیدن بعضی اتفاقها و شخصیتها در انتهای داستان از نکات منفی کتاب هست و درکل با سلیقهی من جور نبود.
سمفونی مردگان جدالی بین سنت و مدرنیته در آغاز راه مدرنیته در ایران است؛ پس هرکدام از شخصیتها به نوعی به سنت نزدیکتر است و یا مدرنیته! پس نمیتوانیم شخصیتی را غیر مهم فرض کنیم اما طبعا افرادی مانند آیدین، سورمه و اورهان، بخش اعظم کمی و کیفی پیرنگ را جلو میبرند. این داستان با تنوع شخصیتی خود در مفاهیم هم بسیار متنوع عمل میکند و به طور همزمان از چند مضمون، چند فرم، چند بنمایه و… استفاده میکند.
کتاب کتابِ عجیبی بود در یک کلمه بخوام توصیف کنم.
موزیکهای بین خوانشهاش قشنگ و غمگین بود. راوی عالی نبود و یکنواخت بود خوانششون یکم، ولی درکل آدم و زده نمیکرد و روند داستان حوصلهم رو سرنبرد.
کتاب هم بشدت داستان غمگینی داشت از نظر من، راجب یک خانوادهی بشدت سنتی و پدرسالار که فرزندای خونواده قربانی این فرهنگ داغون و رفتار بد پدرن. و چقدر من غصه خوردم و میگفتم مگه بیشتر از ابن میشه بدبخت شد؟ و میدیدم میشه.
موزیکهای بین خوانشهاش قشنگ و غمگین بود. راوی عالی نبود و یکنواخت بود خوانششون یکم، ولی درکل آدم و زده نمیکرد و روند داستان حوصلهم رو سرنبرد.
کتاب هم بشدت داستان غمگینی داشت از نظر من، راجب یک خانوادهی بشدت سنتی و پدرسالار که فرزندای خونواده قربانی این فرهنگ داغون و رفتار بد پدرن. و چقدر من غصه خوردم و میگفتم مگه بیشتر از ابن میشه بدبخت شد؟ و میدیدم میشه.
داستان بسیار غم انگیزی بود. پر از افسوس. و چقدر از این داستانها در واقعیت رخ داده است. تفکرات متحجرانه پدر که با اثرات منفی که بر فرزندان و همچنین همسر شور زندگی و عشق را در فرزندان از بین برده و نابود کرده. و تبعیت از موجود احمق و شیطان صفتی چون ایاز آسیبهای جبران ناپذیری توسط پدر بر فرزندان وارد ساخته
برشی تلللخخخ از زندگی که آدمها با اندیشههای نادرست و غیرواقعی و در پی رد کردن خطوط قرمز در زندگی آن را اینگونه رقم میزنند؛ سمفونی مردگان روایت این برش از زندگی است. داستان خانوادهای که سردمدار آن میتوانست با تصمیمهایی مبتنی بر واقعبینی، مهربانی و احترام آن را به تجسم خوشبختی بدل کند، اما با خرافهگرایی، خودخواهی، غرور و تعصب نابجا و ستم، آن را پاره پاره کرد و بر باد داد.
سکوت و انفعال مادر خانواده (آنگونه که در دهه ۲۰ شاید رایج بوده است)، ناخواسته با پدر در بر باد دادن شیرازه خانواده همیاری میکند. از خواستههای به حق آیدین (به ویژه در غیاب او) دفاع نمیکند، برای آیدا در برابر ستمی که بر او روا داشته میشود دادخواهی فعالانه نمیکند، جلوی ستمهایی که اورهان به تقلید از پدر و با مجوز وی روا میدارد نمیایستد و کینه و نفرتی در دل افراد خانواده نسبت به هم شکل میگیرد که دودمان همه را بر باد میدهد.
سمفونی مردگان را بخوانید، نه فقط یکبار، دستکم دوبار آن را بخوانید و از شیوه نگارش و جایابی مطالب و رفت و برگشتهای معنیدار و زیبا لذت ببرید. حتی میتوان از ابهامهای داستان نیز لذت برد.
صدا و اجرای آقای پاکدل هم عاااالیییی بود.
سکوت و انفعال مادر خانواده (آنگونه که در دهه ۲۰ شاید رایج بوده است)، ناخواسته با پدر در بر باد دادن شیرازه خانواده همیاری میکند. از خواستههای به حق آیدین (به ویژه در غیاب او) دفاع نمیکند، برای آیدا در برابر ستمی که بر او روا داشته میشود دادخواهی فعالانه نمیکند، جلوی ستمهایی که اورهان به تقلید از پدر و با مجوز وی روا میدارد نمیایستد و کینه و نفرتی در دل افراد خانواده نسبت به هم شکل میگیرد که دودمان همه را بر باد میدهد.
سمفونی مردگان را بخوانید، نه فقط یکبار، دستکم دوبار آن را بخوانید و از شیوه نگارش و جایابی مطالب و رفت و برگشتهای معنیدار و زیبا لذت ببرید. حتی میتوان از ابهامهای داستان نیز لذت برد.
صدا و اجرای آقای پاکدل هم عاااالیییی بود.
سلام کتاب یک داستان به تمام معنا. برای نوشتن این اثر زحمت زیادی کشیده شده است. از زوایای مختلف زندگی یک خانواده در اردبیل مورد توجه قرار گرفته است. مذهبی که پدر این خانواده دارد یک مذهب سطحی است که آموزشی واقعی پس آن نیست و توان جلوگیری از خودخواهیهای او را ندارد. و البته بد روزگار را هم نمیتوان نادیده گرفت. پیشنهاد میکنم هر کس که میخواهد نویسنده شود آن را بخواند.
عالی.... دو کتاب از عباس معروفی خواندم یکی سال بلوا که سبک خاصی از کارهای معروفی را نشان میداد، فضای مکانی وزمانی قهرمانان داستان ادم را به یه دوران خییییلی خاص میبرد الان، دیروز وایرانی دور دور با تخیلات بسیار خاص. اما سمفونی مردگان که دوبار خواندم ودوبار گوش دادم شاید کمتر داستان معاصر در این سبک و سیاق بتواند با ان به رقابت بپردازد... دو داستان معروفی که ایشان را درزمره بهترینهای نویسندگان معاصر قرار داده است.. گویش ونقالی جناب پاکدل زیبایی کار را صد چندان کرده بود.. بسیار سپاسگزارم از کتابراه که چنین کار فاخری را ارائه داده است...