نقد، بررسی و نظرات کتاب صوتی وقتی نیچه گریست - اروین یالوم
4.8
2265 رای
مرتبسازی: جدیدترین
یاس عباسی
۱۴۰۲/۱۰/۲۰
00
کتابی که من رو کتابخون کرد کتابی که من رو با دنیای روانشناسی و خود شناسی آشنا کرد "بشو هر آنچه هستی" قرار نیست هیچ وقت این جمله رو فراموش کنم لذت بردم
یاد ثانیههای کم تکراری افتادم که نه برای رفع تشنگی، بلکه صرفا برای تکرار طعم خواستنی و دلچسب یک نوشیدنی، جرعه جرعهاش رو آرام و حریصانه زیر زبون مزه کردم و نوشیدم. برام مثل لمس عریانی ظریف و عمیق احساسات توسط دست لطیف حضور، وسط چهار فصل درهم و برهم ذهنم بود، زیبا بود لذت بخش. عجیب نیست، شاهکاری از استاد یالوم با این ترجمه فوق العاده از سرکار خانم حبیب و صدای جادویی آرمان سلطان زاده، باید که چنین وجد و سروری رو به سادگی مثل یک رقص درونی و به یاد ماندنی خلق کنه، سپاسگزارم.
سلام و احترام وقت بخیر
کتاب بسیار خوبی بود. خوشحالم که این کتاب رو خوندم. پاسخ سوالات زیادی رو دریافتم اما سوالات جدیدی هم در ذهنم ایجاد. دنیای عمیق سرشار از آموختنی ها... فکر میکنم داستانهایی که بر پایه واقعیت نگاشته میشوند همیشه جذاب ترند و نویسنده با چیره دستی از این بستر برای دستیابی به اهداف محتوایی خود بهره برده است. کنجکاو شدم چنین گفت زرتشت رو بخونم.
کتاب بسیار خوبی بود. خوشحالم که این کتاب رو خوندم. پاسخ سوالات زیادی رو دریافتم اما سوالات جدیدی هم در ذهنم ایجاد. دنیای عمیق سرشار از آموختنی ها... فکر میکنم داستانهایی که بر پایه واقعیت نگاشته میشوند همیشه جذاب ترند و نویسنده با چیره دستی از این بستر برای دستیابی به اهداف محتوایی خود بهره برده است. کنجکاو شدم چنین گفت زرتشت رو بخونم.
می توانیم تصور کنید که اگر تا حدودی به فلسفه و شناخت و درک انسان علاقه مندید، گفتگو و تعامل نیچه و فروید با آگاهی شما چه خواهد کرد... قلم اروین د یالوم را میتوان بارها خواند. و هربار به مفهومی فلسفی تر و شناختی حقیقی از جهان درک آدمی دست یافت. روایت کتاب هم بخوبی انجام میشود.
کتابهای یالوم فوق العاده هستن. اگه به ژانر روانشناسی و روانکاوی علاقه دارین حتما عاشق نوشتههای یالوم میشین و به نظرم گل سر سبد کتابهای این نویسنده حتما این کتابهی داستان که شامل شخصیتهای واقعی اما اتفاقات و واقع غیرواقعی که حاصل ذهن خلاق نویسنده هستش برای شروع به نظر من باید از دروغگویی روی مبل شروع کنید و بعد این کتاب و... آخرین کتاب نویسنده هم که چگونه پروانه شدم ب نظرم بی نهایت زیبا و تاثیر گذار بود واقعا باعث شدن من عاشق کتاب خواندن بشم و لذت ببرم از نوشتهها همینطور بسیار آموزنده برای همهی فرهنگ ها
از داستان خوشم نیومد یه اغراق عجیبی تو شخصیت سازی خیالی نیچه داشت کند پیش میرفت تکرار عجیب غریب (جسارت عجیب یالوم در مورد شخصیت پردازی خیالی شخص بزرگی مثل نیچه.. دوستداشتنی نبود) …من جذبش نشدم طوری که که فصل ۱۳ به بعد به زور گوش دادم راوی عالی بود…ولی حتما کسانی هستن که عمیقا قصه رو درک کنن و لذت ببرن.. موفق باشید
در حالی که قسمتهایی از کتاب هیچ گاه در واقعیت اتفاق نیفتادهاند ولی با این حال اتفاقات طوری کنار هم چیده شدهاند که خواننده کوچکترین شکی در مورد آنها به خود راه نمیدهد. دو مطلبی که در کل کتاب به آن تاکید شد و من خیلی دوست داشتم یکی "بشو هر آنکه هستی" و دیگری "تقدیرت رو برگزین و آن را دوست بدار " بود. بی شک خوانش آرمان سلطان زاده نیز در تاثیرگذاری کتاب موثر است. در کل پس از خواندن این کتاب نظرتان در مورد خودتان و حتی اطرافیانتان تغییر خواهد کرد.
نیچه در زندگی واقعی خودش هم دیوانه شد اما بعد از انکه کتاب غروب بتها را نوشت این فیلسوف تا قبل از دیوانگی مغزش خوب کار میکرده وهیچ وقت احمق نبوده این کتاب بزرگترین ایرادش این است که میگوید نیچه کم کم دیوانه شده و در ضمن نیچه این کتاب هیچ شباهتی به نیچه واقعی ندارد اگر حرف مرا قبول ندارید آخرین کتابش را بخوانید
آقای یالوم و کتابهایش برای تمامی طرفداران کتابهای روانکاوی نامی بسیار آشنا میباشد. او در این کتاب ما را به زمانی از تاریخ میبرد که شاید اتفاق میافتاد و با روایت شیوا و جذاب خودش هم داستانی زیبا را تعریف میکند و هم نکات روانکاوی مورد نظرش را بیان میکند. تعویض جای مریض و پزشک در این کتاب از نکات بسیار مثبت روایت میباشد که کشش عمیقی را در پی دارد. ترجمه شیوا و روان کتاب و خوانش استادانه هم لذت کتاب را دوچندان نموده است.
اثری بی نظیر از د. یالوم گذشتن نام چند تن از روانکاوهای بزرگ آن عصر بطور همزمان، دیالوگهای ماندگار و گفت و گوهای عمیقی که بین هم رد و بدل میشد برایم بسیار لذت بخش بود نیچه توصیف بسیار زیبایی از سردردهای شدید میگرنیش داشت او این افکار را نتیجه زایش افکار نو میدانست شخصیت سخت مغرور معطوف ناپذیر و درعین حال مهربانی پنهان نیچه برایم بسیار جذاب میآمدو همچنان تجربههای سخت و آزار دهندهای که او از اطرافیانش داشت باعث شده بود خود را به انزوا بکشاند افکار او تاحدودی برایم قابل درک و تفهیم شده بود بطوری که در طول داستان خودم را بسیار نزدیک به شخصیت نیچه تصور میکردم.....