نقد، بررسی و نظرات کتاب صوتی وقتی نیچه گریست - اروین یالوم
4.8
2265 رای
مرتبسازی: جدیدترین
علی محمدی
۱۴۰۱/۱۰/۲۶
00
کتاب سرشار از حس انسانی و جملات و اموزههای زیباست. فارغ از هر تفکر و ایین و نژاد حرفهای کتاب بسیار عمیق و متفکرانه است که حس کنجکاوی، جستجو و عدم پذیرش ایمان را در انسان بیدار میکند. یکی از زیباترین حقایق و جملات کتاب در مورد امید است. از این مورد جملات که دیدگاه سطحی همه مارا زیر سوال میبرد درکتاب کم نیست.
گمانم تعداد بالای آرا و کامنتها و پرفروش بودنش، بخاطر اسم تجاری هوشمندانهی کتاب هست، روایتگری اقای سلطان زاده، و اینکه خیلی وقته ارایه شده و جدید نیست. در طی زمان مخاطباش زیاد شده. در دستهی رمانهایی که خوندم، واقعا پیشنهاد اول من نیست. قصه ایست با دیالوگهای با موضوع روانشناسی و فلسفه. گمانم کتابی با ادعاهای درشت.
این دومین نظریه که مینویسم. در اولی مفصل ۵ مورد نوشتم. الان فقط یک مثال بزنم. انگار بگن کتاب، روایت حافظ و مثلا شاعرالشعرا از گیلان هست. هر دو در قرن هشتم زندگی میکردند. که باهم دیداری دارند و یک ماه همنشینی اینها رو که تحول بزرگی در ادبیات اتفاق افتاد رو میگه. بعد میفهمی همش قصه پردازی بود که شاید گیلانیا خواستن بگن ما بودیم که باعث شدیم حافظ، کتابشو بسراید! اگه الان این دو زنده بودن، نمیدونم چی بر سر نویسنده میاوردن!
انقدر یادداشت نویسنده بعد از تمام شدن کتاب، حالمو گرفته که تاثیر خیلی از دیالوگای خوب کتاب، پریده!!
این دومین نظریه که مینویسم. در اولی مفصل ۵ مورد نوشتم. الان فقط یک مثال بزنم. انگار بگن کتاب، روایت حافظ و مثلا شاعرالشعرا از گیلان هست. هر دو در قرن هشتم زندگی میکردند. که باهم دیداری دارند و یک ماه همنشینی اینها رو که تحول بزرگی در ادبیات اتفاق افتاد رو میگه. بعد میفهمی همش قصه پردازی بود که شاید گیلانیا خواستن بگن ما بودیم که باعث شدیم حافظ، کتابشو بسراید! اگه الان این دو زنده بودن، نمیدونم چی بر سر نویسنده میاوردن!
انقدر یادداشت نویسنده بعد از تمام شدن کتاب، حالمو گرفته که تاثیر خیلی از دیالوگای خوب کتاب، پریده!!
به نظر من شخصی که به دنبال رمان خوندن مخصوصا از نوع فلسفیش هست، پیشنهاد میکنم این کتاب رو بخونه، بسیار قوی تر از رمانهای دیگه هست، اما خیلی کشداااار بود، تا فصل بیستمش که اصلا نظرمو جلب نکرد، اما دو فصل آخر واقعا جذاب بود، در کل به نظر من وقت هدر دادن هست که آدم رمان گوش کنه، البته این رمان بر اساس شخصیتهای واقعی بوده، و من چون دوست داشتم کمی با شخصیت نیچه آشنا بشم این رمان رو گوش دادم
در ضمن صوتی بودن این کتاب جذابیتش رو نسبت به متنی بودنش خیلی بالا میبره.
صدای راوی بسیاااااار عالی بود
در ضمن صوتی بودن این کتاب جذابیتش رو نسبت به متنی بودنش خیلی بالا میبره.
صدای راوی بسیاااااار عالی بود
🍁این کتاب؟ بزرگترین شانسزندگیم! یالوم مدرّس رواندرمانی در دانشگاه استنفورده که روانشناسی اگزیستانسیال رو پایهگذاری کرده و در ۲۰۰۲ جایزهی «انجمن روانپزشکی آمریکا» رو برنده شده. در این داستان دکتر یوزف برویر دکتر مشهور روانشناسی است. او زنی دارد (ماتیلده) که رابطه سردی با هم دارند. او شکست عشقی از برتا یکی از مریضانش و اوا منشیاش خورده است، ولی آنها همچون رویاهای عذاب اور و شیرین در ذهن دکتر هستن.
در شروع این داستان مهیج فلسفی؛ دکتر برویر مشغول استراحت در ونیز است که یادداشتی دریافت میکند. در این یادداشت که از طرف زنی به اسم ‘لو سالومه’ آمده، عنوان شده که آیندهی فلسفهی آلمان درخطره و لو باید هرچه زودتر دکتر را ببیند.، همین مورد من روحریصتر برای شنیدن کرد تاکتاب رو کشف کنید. لوسالومه عاشق نیچه بود، اما به دلیل دخالتهای سمی خواهر نیچه، الیزابت، آنها از هم جدا شده اند، و با دوست نیچه پل ره زندگی میکند، اما او میخواهد به نیچه کمک کند. (به گفته نیچه؛ آنها یک فیثاغورث عشقی داشتند، نیچه، لوسالومه، و پل!). چه زمانهایی که بلویر با زیگی فروید حرف میزد و چه با نیچه تمام زمان فکر میکردم دو ابرقدرت دارن با هم شطرنج بازی میکنن! جملاتی که هرگز فراموش نمیکنم:
دکتر بلویر به نیچه بعد آر بهبود بیماریاش میگوید: یقین دارم که قویترین عامل بهبودیام شناسایی ودرافتن با دشمن راستین زمان، پیری و مرگ بود! آن زمان متقاعد شدم که همسر زندگیام نه رقیب است و نه نجات دهنده! بلکه مسافریست که در چرخه زندگی پابه پای من و با خستگی راه میسپرد! خوب زندگی کردن یعنی ابتدا آنچه را که ضروریست اراده کنی وسپس آنچه را اراده کردهای دوست بداری!
در شروع این داستان مهیج فلسفی؛ دکتر برویر مشغول استراحت در ونیز است که یادداشتی دریافت میکند. در این یادداشت که از طرف زنی به اسم ‘لو سالومه’ آمده، عنوان شده که آیندهی فلسفهی آلمان درخطره و لو باید هرچه زودتر دکتر را ببیند.، همین مورد من روحریصتر برای شنیدن کرد تاکتاب رو کشف کنید. لوسالومه عاشق نیچه بود، اما به دلیل دخالتهای سمی خواهر نیچه، الیزابت، آنها از هم جدا شده اند، و با دوست نیچه پل ره زندگی میکند، اما او میخواهد به نیچه کمک کند. (به گفته نیچه؛ آنها یک فیثاغورث عشقی داشتند، نیچه، لوسالومه، و پل!). چه زمانهایی که بلویر با زیگی فروید حرف میزد و چه با نیچه تمام زمان فکر میکردم دو ابرقدرت دارن با هم شطرنج بازی میکنن! جملاتی که هرگز فراموش نمیکنم:
دکتر بلویر به نیچه بعد آر بهبود بیماریاش میگوید: یقین دارم که قویترین عامل بهبودیام شناسایی ودرافتن با دشمن راستین زمان، پیری و مرگ بود! آن زمان متقاعد شدم که همسر زندگیام نه رقیب است و نه نجات دهنده! بلکه مسافریست که در چرخه زندگی پابه پای من و با خستگی راه میسپرد! خوب زندگی کردن یعنی ابتدا آنچه را که ضروریست اراده کنی وسپس آنچه را اراده کردهای دوست بداری!
اولا که صدای آقای سلطان زاده فوق العاده زیبا هست و جوری صداشون رو برای هر کاراکتر عوض میکنن که آدم فک میکنه 5 نفر آدم هست برای صدابرداری... جوری آدم رو تو جو کتاب فرو میبره صداشون خیلی میچسبه... در مورد کتاب هم که عالیه، خیلی عکیق و فلسفی، من نیچه رو اینجوری نمیشناختم، فکر میکردم شخص پوچ گرایی هست ولی نه درست برعکس سعی در نسخه پیچی دوباره برای زندگی انسان هست، نگرشی خیلی ژرف به زندگی داره، به همراه دکتر برویر هم که عالی میشه... حتما تهیه بکنید🌹🌹🌹
کتاب عالی از نظر نگارش و داستان بود و با صدای بی نظیر آقای سلطان زاده که برای هر شخصیت ویژگی خاصی داشت واقعا شنیدنی شده بود و بیشتر صحنهها رو به راحتی میتونی تجسم کنی ولی وسطای داستان یکم حس میکنی داره کش میاد ولی آخراش دوباره خوب میشه و از اونجایی که خیلی اصطلاحات پزشکی و کلمههای کمتر شنیده شده داره فکر میکنم مطالعه کتاب زیاد دلنشین نباشه ولی نسخه صوتی اون خیلی عالیه
کتاب بسیار آموزنده و عالی بود به عقیده من کتاب بایدبه بار علمی ما بیفزایدکه این کتاب از این مستثنی نیست من از دو بخش آخر کتاب بسیار لذت بردم مخصوصا از جاهایی که برام جالب بود شخصیت دکتر برویر که با اینکه خودش همه چیز دان بود بازم نظر خواهی میکرد از دوستش فروید که حتی از نظر سن از او کوچکتر بود و حتی از نظر علمی ما هم باید یاد بگیریم که در هر ضمینهای نظر خواهی کنیم فقط عقیده خودمان حاکم نباشد... ممنونم از کتاب راه
خیلی برایم جالب بود که چگونه یک نویسنده به خود چنان جسارتی میدهد که با اشخاص حقیقی چنین داستانی خیالی بیافریند، اگر این اتفاق در اینجا میافتاد احتمالا بازخوردهای شدیدی دریافت میکرد، اما به نظر من حرف در آوردن و شایعه سازی در مورد افرادی که دستشان از دنیا کوتاه است و نمیتوانند از خود دفاع کنند، کار قشنگی نیست. از این مسئله بگذریم کتاب از نظر شخصیت پردازی قوی است و داستان بسیار جالب روایت شده، به خصوص در مورد خود درگیریها و ناتوانی در رها شدن از آن ودر عین حال خود را درمان گر و صاحب نظر دانستن، واینکه بخواهیم به دیگری کمک کنیم، در حالی خود در منجلاب افکار ناپسند و حتی رغت انگیز در حال دست و پا زدن هستیم. در مورد بخش اعتقادی باید توجه داشت که وجود ویا عدم وجود خالق بحثی بسیار سنگین و پیچید است و نباید تنها به نظر وافکار افرادی که خود، بسیار نا متوازن هستند و چه از لحاظ اخلاقی، شخصیتی و چه از نظر اجتماعی دچار نقصان وتزلزل بودهاند تکیه کرد. در کل تاریخ بشر افراد زیادی بوده در جوانی منکر خدا شده و بسیار مطالب در باره آن گفته و بسیار ادله بر آن آوردهاند ولی پس از مدتی درباره ایمان آورده اند، اما کمتر در مورد قسمت دوم آنها شنیده ایم. به هرحال تامل و تدبر در این زمینه بسیار دشوار است و این نکته که چه کسی با چه درجه از فهم و دریافتی در حال نظر دادن است و افسار افکار و احساسات اطرافیان خود را در دست گرفته است هم باید مورد توجه قرار بگیرد، زیرا متاسفانه قسمت زیادی از مردم به ویژه نوجوانان و جوانان اصلا هیچ توجهی به قسمت اصلی انسان، یعنی ذهن و روح ندارند وفقط تنها به ظاهر و جسم میپردازندو هیچ هزینهای چه مای و چه معنوی برای آن نمیکنند.