نقد، بررسی و نظرات کتاب صوتی اعتراف - لئو تولستوی
4.5
304 رای
مرتبسازی: جدیدترین
فتانه قربانی
۱۴۰۳/۲/۹
00
اگر جدیدا تو مسائل دنیوی و اخروی و دین و این چیزا دچار شک و تردید شدین گوش بدین و خودتون رو نجات بدین عالیه
مغزم داغ کرد، اینقدر مجذوب این کتاب شدهام که باید کتاب چاپی آن را هم بگیرم. فوقالعاده است، آگاهی بخش است و بیداری ذهن و جان را به دنبال دارد، کاش آدمها در سنین کمتر این کتاب را بخوانند و یا گوش دهند تا تاثیر درستی بگیرند و آگاه تر شوند.
به این نتیجه رسیدم که ایمان فقط اعتقاد به ناشناختهها و نادیدهها و ارتباط انسان با خدا نیست بلکه درک مفهوم واقعی زندگی است.
زنده یاد لئو تولستوی از کتاب اعتراف
به این نتیجه رسیدم که ایمان فقط اعتقاد به ناشناختهها و نادیدهها و ارتباط انسان با خدا نیست بلکه درک مفهوم واقعی زندگی است.
زنده یاد لئو تولستوی از کتاب اعتراف
هر کجا زندگی هست، ایمان نیز هست... و این جمله می تواند هر کسی که در آستانه اتمام زندگی خود هست و یا کسی که فقط کالبد دارد و بدون روحی دارد روزهایش را شب می کند را به زندگی برگرداند ایمان اصلی ترین مهره در زندگی هر فردی هست قطعا از تولستوی تعریف لازم نیست، ولی به قدری حیرت زده ام که می خواهم ازشان تعریف کنم... با شنیدن این کتاب علامت سوال های ذهنم راجع به کتاب رستاخیز را توانستم پاسخ دهم. با سپاس از تهیه کننده و خواننده بزرگوار که با صدای دلنشین خودشان حتی لذت مطالعه را برای من بیش از پیش کردن
تولستوی هم مثل همه انسانها با سوال علت وجودی خودش روبرو شده فقط خوش شانس بوده که ثروت و فرصت داشته تا در مورد اون فکر کنه ولی بقیه انسانها اینقدر مشغول درگیریهای روزمره خود میشوند که گاها فلسفه وجودی خود را از یاد میبرند
تولستوی در این کتاب نشان میدهد که با رفتن به سمت علم مطلق به دلیل ناقص بودن اون نمیتواند جواب قانع کنندهای بدست آورد و دچار یاس و ناامیدی میشود. اخر سر با تفکر در مورد زندگی افراد معمولی متوجه اعتقادات غیر علمی و مذهبی آنها میشود و تصمیم به مطالعه در مورد آنها میکند. اسلام و مسیحیت از ادیانی هست که با ان اشنا میشود و در ان عمیق میشود
چیزی که از دین میبیند دعوت به خوبی بود ولی در عمل حاکمان دین بودند که با سرکوب مخالفان خود و انجام شرارت بزرگترین کافران به دین بودند
تولستوی در این کتاب نشان میدهد که با رفتن به سمت علم مطلق به دلیل ناقص بودن اون نمیتواند جواب قانع کنندهای بدست آورد و دچار یاس و ناامیدی میشود. اخر سر با تفکر در مورد زندگی افراد معمولی متوجه اعتقادات غیر علمی و مذهبی آنها میشود و تصمیم به مطالعه در مورد آنها میکند. اسلام و مسیحیت از ادیانی هست که با ان اشنا میشود و در ان عمیق میشود
چیزی که از دین میبیند دعوت به خوبی بود ولی در عمل حاکمان دین بودند که با سرکوب مخالفان خود و انجام شرارت بزرگترین کافران به دین بودند
کتاب صوتی اعتراف نوشته تولستوی با صدای جناب عمرانی یکی از کتابهای جالب و کاملاً واقع گرایانه در زمینه اعتراف به خدا دین و اعتقادات مذهبی میباشد. کسی که در ابتدای راه مسیحی بوده سپس با شک کردن به عقاید مذهبی و دوری کردن از انجام فرایض سپس با فعالیت و مطالعه و پیمودن راههای شناخت به یک انسان معتقد و آگاه تبدیل شده است انسانی که اکنون دیگر نه به صرف اینکه پدر و مادرش معتقد بودهاند به اعتقاد تن نداده بلکه از راه کشف و شهود و مطالعه به این اعتقاد و مفهوم دست یافته است.
درود فراوان
نویسندهای با ذهنی خلاق تخیلی شگفت انگیز و نگم بی نظیر که قطعا کم نظیر
در زمانهای با سانسور شدید و خرافاتی در حد اعلا ذهنی اینچنین شگفت انگیز و روشن و ادبیاتی همه پسند بدون هیچ شک و تردیدی قابل ستایش است
بله درسته، لئو تولستوی
کلاه از سر برمیداریم و به احترام چنین ذهنی سر فرود میآورم
نویسندهای با ذهنی خلاق تخیلی شگفت انگیز و نگم بی نظیر که قطعا کم نظیر
در زمانهای با سانسور شدید و خرافاتی در حد اعلا ذهنی اینچنین شگفت انگیز و روشن و ادبیاتی همه پسند بدون هیچ شک و تردیدی قابل ستایش است
بله درسته، لئو تولستوی
کلاه از سر برمیداریم و به احترام چنین ذهنی سر فرود میآورم
اعترافات تولستوی است درباره فراز و فرود اعتقادات دینیاش. جایی که معنای زندگی را در علوم تجربی یا علوم انسانی نیافته، جایی که به هیچ بودن زندگی رسیده و بعد به معجزه ایمان رسیده، ایمانی که زمینهای برای خلق معنای زندگیست.
تولستوی این ایمان رادر طبقات بالا یاروشنفکران نمیدید. ایمان را در میان طبقه زحمتکشی میدید که شادی را میفهمیدند و به زندگی باور داشتند. او در ادامه کنکاشهایش کلیسا و روحانیانش را نقد میکند. انهایی که دینداری را از ایمان تهی میکنند. انها که پوستههای غیر واقعی بر دین میکشند.
برای کسانیکه آثار تولستوی را خواندهاند، در کنار اثری چون رستاخیز و آناکارنینا، این اعترافات یک مکل است. در غیر اینصورت میشود آن را به عنوان بیانیه صریح نویسنده در باب دین دانست.
تولستوی این ایمان رادر طبقات بالا یاروشنفکران نمیدید. ایمان را در میان طبقه زحمتکشی میدید که شادی را میفهمیدند و به زندگی باور داشتند. او در ادامه کنکاشهایش کلیسا و روحانیانش را نقد میکند. انهایی که دینداری را از ایمان تهی میکنند. انها که پوستههای غیر واقعی بر دین میکشند.
برای کسانیکه آثار تولستوی را خواندهاند، در کنار اثری چون رستاخیز و آناکارنینا، این اعترافات یک مکل است. در غیر اینصورت میشود آن را به عنوان بیانیه صریح نویسنده در باب دین دانست.
چکیده خیلی عالی به زبان خود تولستوی از افکار و کش مکشهایی فکری_روحی_روانی نویسنده هست.
این کتاب به افکاری که آدمی (البته منظورم افراد قوی از نظر فکری هست) در طول زندگانی تا سر حد جنون دچارش میشود اشاره دارد و تقریبا برای بسیاری از همفکران بطور مشترک میباشد.
در اوایل کتاب تولسوی با نفی هر گونه پرستش و دین و مذهب همانگونه که انتظار میرود، میگوید اما بتدریج میبینیم که بسوی خدا و مذهب پیش میرود ومذاهب گوناگون را بررسی میکند وچندین بار تغییر مذهب میدهد و به جایی میرسد که برای یافتن خدا و معنای زندگی گاهی بصورت کاملا تقلید گونه و با چشمانی بسته خداباور و پیرو مذهب میشود.
این امر بسیار مورد تعجب من واقع شدو اصلا فکر نمیکردم که اینگونه باشد.
در انتها این برداشت به ذهن من رسید که تولستوی حاضر است برای آرامش خود در بسیاری از مواقع در مورد پرسشها و فلسفه وجود خداوند و مذهب خودش را به اصطلاح به کوچه علی چپ زده ومقداری چشمانش را به روی واقعیت میبندد. برخلاف شوپنهاور و کانت و دیگر فلاسفه.
این کتاب به افکاری که آدمی (البته منظورم افراد قوی از نظر فکری هست) در طول زندگانی تا سر حد جنون دچارش میشود اشاره دارد و تقریبا برای بسیاری از همفکران بطور مشترک میباشد.
در اوایل کتاب تولسوی با نفی هر گونه پرستش و دین و مذهب همانگونه که انتظار میرود، میگوید اما بتدریج میبینیم که بسوی خدا و مذهب پیش میرود ومذاهب گوناگون را بررسی میکند وچندین بار تغییر مذهب میدهد و به جایی میرسد که برای یافتن خدا و معنای زندگی گاهی بصورت کاملا تقلید گونه و با چشمانی بسته خداباور و پیرو مذهب میشود.
این امر بسیار مورد تعجب من واقع شدو اصلا فکر نمیکردم که اینگونه باشد.
در انتها این برداشت به ذهن من رسید که تولستوی حاضر است برای آرامش خود در بسیاری از مواقع در مورد پرسشها و فلسفه وجود خداوند و مذهب خودش را به اصطلاح به کوچه علی چپ زده ومقداری چشمانش را به روی واقعیت میبندد. برخلاف شوپنهاور و کانت و دیگر فلاسفه.
تولستوی نابغهای تکرار ناپذیر. آخر چگونه ممکن است انسانی در اوج فشارهای اجتماعی و سیاسی دوران خود، با سانسور شدید دولتی و به صرف دسترسی به اطلاعات محدود و با تکیه بر تجربه و دانش آن روزگار و با چند سفر و کتاب و نشریات محدود موجود اینچنین به ادبیات و فلسفه و علوم اجتماعی و سیاسی و نظامی و حقوقی و دینی و... مسلت باشد؟ ظهور افرادی اینچنین در اعصار مختلف چراغ راه بشریت بوده و رونشگرافکار انسانهای عادی و فرهیخته جامعه هستند. کتاب اعتراف به طرز شگفت انگیزی یکی از جنبههای متعالی انسان را به چالش میکشد و دیدگاه فکری نویسنده را در قالب انسانی سرگشته در عالم وجود با بیانی زیبا از منظر علم و عقل و ایمان بیان میکند. تولیدات زیبای موسسه ماه آوا با گزینش آثار برتر جهان و ارائه استادانه گویندگان مسلطی همچون رضا عمرانی در کنار عرضه اینچنین آثاری توسط کتابراه جای قدردانی دارد. امید است نسل جوان کشور آنرا بشنوند و به خاطر بسپارند.
این کامنت در جهت خواهش برای کمک در مسیر رشد و راهنمایی به کسانی که قبل از خرید، نیاز به دید کلی دارند؛ نوشته شده است. با پیش فرض این موضوعات که 1. کتاب سانسور یا تحریف نشده باشد و 2. عمر کوتاه کتاب خوان شدن بنده؛ باید بگم که:
1. کتاب بسیار لخت و صریحی بود و خیلی بی تعصب به پرسش هاش جواب میده. خوندنش رو پیشنهاد میکنم.
2. هر چند در انتها، پایان تقریبا باز داره، اما پیامش رو روشن و کافی میرسونه.
3. حد اقل برای من اینجور بود که، همزاد پنداری قوی و دقیقی با افکارم داشت. هر جا که موضوعی طرح میشد، دقیقا همون سوالاتی در ذهنم بوجود میومد که توی مسیر بیان نویسنده خلق میشد، و پاسخ میداد.
4. تا اینجای زندگی و تجربیاتم، با پیام کلی کتاب که "هسته واحد و نامحدودی بنام خدا وجود دارد که عامل همه چیز هست و همچنان تنها با قوه احساس و وجدان درک میشود؛ اما با گذر زمان با تحریف عده یی به نفع خودشان، منشعب و منبسط شده است" موافقم.
5. بعد از مطالعات بیشتر، تغییر نظر خودم رو در قالب بازخورد در همین کامنت بروز خواهم کرد.
در پایان از بزرگوارن و پیشکسوتان حیطه مطالعه کتاب خواهش مندم با معرفی کتابهای قوی و ارزشمند، بنده رو در جهت فهم بهتر و شعور بالاتر در زندگی کمک کنن.
1. کتاب بسیار لخت و صریحی بود و خیلی بی تعصب به پرسش هاش جواب میده. خوندنش رو پیشنهاد میکنم.
2. هر چند در انتها، پایان تقریبا باز داره، اما پیامش رو روشن و کافی میرسونه.
3. حد اقل برای من اینجور بود که، همزاد پنداری قوی و دقیقی با افکارم داشت. هر جا که موضوعی طرح میشد، دقیقا همون سوالاتی در ذهنم بوجود میومد که توی مسیر بیان نویسنده خلق میشد، و پاسخ میداد.
4. تا اینجای زندگی و تجربیاتم، با پیام کلی کتاب که "هسته واحد و نامحدودی بنام خدا وجود دارد که عامل همه چیز هست و همچنان تنها با قوه احساس و وجدان درک میشود؛ اما با گذر زمان با تحریف عده یی به نفع خودشان، منشعب و منبسط شده است" موافقم.
5. بعد از مطالعات بیشتر، تغییر نظر خودم رو در قالب بازخورد در همین کامنت بروز خواهم کرد.
در پایان از بزرگوارن و پیشکسوتان حیطه مطالعه کتاب خواهش مندم با معرفی کتابهای قوی و ارزشمند، بنده رو در جهت فهم بهتر و شعور بالاتر در زندگی کمک کنن.