نقد، بررسی و نظرات کتاب مردی از جنس باران - سهیلا سپهری

مرتب‌سازی: پیش‌فرض
1234 1
۱۳۹۹/۷/۱۵
کتاب خوبی نبود. نگارش و داستان پردازی ضعیف بود. اتفاقات خیلی خوب پرداخت نشده بودن. بعضی اتفاقات احتیاجی به بیان شدن ندارن، یا باید یکبار بیفتن و یا شامل اطلاعات مهمی باشن. اتفاقات منسجم و یکپارچه نبودن. خلاصه و اوایل کتاب رو می‌گم. مثلا به خاطر یه ماکارونی خریدن، از حرم میاد بیرون بعد به ثانیه نمی‌رسه که بدون اتفاق خاصی برمی گرده حرم، دوباره می‌ره یه جا دیگه، دوباره می‌ره حرم یا مثلا آزمایش خون دادن، بعد همه‌ی کارهای عروسی رو هم انجام دادن. این باعث می‌شه خواننده از خودش بپرسه، چرا؟ منطقی نیست، کی این کار رو می‌کنه؟ باید از یه سری اصول و نکات پیروی کنه تا جذاب باشه.
و باز هم اطلاعات پزشکی اشتباه. وقتی خودتون آزمایش می‌دید، آزمایشگاه، آزمایش رو بدون اجازه و حضور بیمار، باز نمی‌کنه و به کسی نمی‌ده. بیمار باید تصمیم بگیره، می‌خواد بازش کنه یا پیش چه دکتری بره. گاهی بیمارستان هم پذیرش بشین، همراهتون باید تحویل بگیره. دکتر چطور خودسرانه آزمایش رو بررسی کرده؟ به فرض هم بررسی کرده، به خود مسیول می‌گفت که اگر اومد، بگین بیاد اتاق من تا حرف بزنم. این از همون مواردی بود که باعث می‌شد اتفاقات رو بیهوده بدونی.
رضا شبیه دخترهای لوس و کم سن بود تا یه مرد عاقل و بالغ. باید رفتارهاشون طوری باشه که حس کنی مرده. اگر زن بود، اتفاقی برای داستان نمی‌افتاد.
متن یکپارچه نبود. فعل چند جمله آخر بود و جمله‌ی بعدی اول جمله. دیالوگ‌ها عامیانه بودن اما فعلشون، کتابی.
رمانه و چندین فصل راجع به رضا و خانوادش اما بعدش شخصیت‌های زیادی اضافه می‌شن و هر کدوم داستانی جداگانه دارن.
zara Alizadeh
۱۳۹۸/۵/۶
بدترین کتابها رو هم تا انتها می‌خونم، یعنی خودم رو ملزم به خوندن می‌کنم، اما این کتاب انقدر انرژی منفی به من داد که نیمه کاره رها کردم، هر دو صفحه یکبار شخصیت‌های داستان عوض میشد، در یک کتاب سیصد چهارصد صفحه‌ای خلق اینهمه شخصیت بسیار کار کودکانه‌ای هست، از خدیجه و راضیه و رضا و هادی و نسیم و شمس گرفته تا محمد و مریم و میثم و سارا و احمد و عاطفه و مهسا و حسین و محمدی و راد و ده‌ها نفر افراد دیگه‌ای که در ادامه کتاب هستن، واقعا برای من عجیب بود اینکه هر اتفاقی بدون در نظر گرفتن زمان توی این چند صد صفحه گنجونده شده بود از بمب گذاری حرم امام رضا گرفته تا شکنجه ساواک و جنگ و خوزستان و جبهه و راهیان نور و خلاصه هر اونچه که در کلمه نمی‌گنجه، قلم نویسنده ساده و تواناست اما ذهنش متاسفانه بسیار شلخته و نا بسامان
رقیه سلیمی
۱۴۰۲/۵/۵
عالی بود واقعا قسمتهای مختلفی با عناوین مختلف و نتیجه‌ها و برداشتهای متنوعی داشت دوست داشتم واقعا قصه‌های کوتاهش حرف نداشت چرا که با کوتاه بودنش مثل‌ی رمان طولانی نکته ها و برداشتها و هیجانهایی خاص داشت
حتما باید بخونیدش تا متوجه بشید چی دارم میگم
رویا کریمی
۱۳۹۷/۷/۳۰
خانم سپهری خوشحالم که بالاخره توانستم اثر مستقل چاپ شده‌ای از شما مطالعه کنم نثر داستانها زیبا روان و تاثیرگذار بودند دقیقا مثل کارهای قبلی که از شما خوانده‌ام موفق باشید
ارسال کرده بودید نثرها زیبا روان
محمد موسوی
۱۳۹۷/۸/۴
با عرض سلام و خسته نباشید به شما نویسنده موفق
کتابتون موضوع و محتوا جالبی داشت
درود بر شما...
ابراهیم اسکندرزاده
۱۳۹۷/۷/۳۰
تبریک به نویسنده باذوق و توانای این کتاب. قلمتون مانا سرکار خانم
مهرداد سپهری
۱۳۹۷/۸/۲۶
بسیار عالی است
انشاالله موفقیت‌های روزافزون