نقد، بررسی و نظرات کتاب اتوبوس قرمز - گل چهره مرادی باستانی
3.8
256 رای
مرتبسازی: جدیدترین
مرتضی
۱۴۰۳/۲/۱۵
00
در اصل یه کتاب با چند داستان متفاوت و مشترک در نقطه اتصال آنها یا همان اتوبوس قرمز. داستانهای زیبای بود
با سلام کتاب اتوبوس قرمز که اسم آن از داستان آخر برگرفته شده در مجموع خوب بود و برای نویسندگان تازه کار مشوق خوبی برای ادامه فعالیت می باشد. کتاب دارای متن پیش درآمد عالی بود که لذت بردم از آن، اما هیچ کدام از داستان ها در خصوص موضوع کمک خیرخواهانه که در پیش درآمد به آن پرداخته شده بود اشاره ای نداشتند. به جز دو داستان (سم و اتوبوس قرمز) به رنگ اتوبوس ها اشاره ای نشده. چون اسم داستان اتوبوس قرمز هست انتظار می رفت رنگ اتوبوس ها ذکر می شد در غیر این صورت برای هم پوشانی کلیه داستان ها بهتر بود اسم داستان اتوبوس انتخاب می شدبدون ذکر رنگ. داستان رزاپارکس که در فضایی غیر از ایران اتفاق افتاده، مشخص نبود ترجمه است یا صرفا تخیل نویسنده بر اساس واقعیت. همچنین یک پرش ناگهانی از کودکی به جوانی و متاهلی داشت که کمی گیج کننده بود. داستان سال خبیسه بیشتر به تکرار و روزمرگی می پرداخت و اتفاق خاصی نداشت. در داستان دلهره گاهی لحن داستان عامیانه می شد و گاه رسمی که یک وحدت رویه در این زمینه نیاز داشت. در داستان گنه اول که داستان در جای نامناسب ناتمام ماند و دوم ارتباط اسم داستان را با متن متوجه نشدم که کاش در زیرنویس معنی آن نوشته می شد. در داستان اتوبوس قرمز نوشته این اتوبوس تا خانه ما یک ساعت است! باید می نوشت مسافتی که این اتوبوس از مبدا تا خانه ما طی می کند یک ساعت طول می کشد. در داستان ایستگاه آخر بر عکس بقیه داستان ها که از دید مسافر نوشته شده از زبان راننده به آن پرداخته شد که چون تک داستان بود بهتر بود جزئی تر به دیدگاه یک راننده می پرداخت. ایستگاه آخر طبق نظر این راننده یعنی سرای سالمندان اما متن به وضوح آن را بیان نمی کند. در داستان آشنا لحن راوی و دوستش بهتر بود به یک شکل نباشد.
با تشکر از کتابراه
به نظر من شبیه داستانهای کوتاهی ستون از صفحه سرگرمی روزنامه س
به هر حال یک مجموعه گرداوری شده و یک نویسنده واحد هم نداره...
یکی از داستانها هم گاه محاورهای بود و گاه رسمی...
مجموعا یکی دو داستان فقط جالب بود.
و با اولین داستانی که خوندم فکر میکردم بقیه داستانها هم به همون سبک و مربوط به انسانهای تاثیرگذار جامعه باشن که نبود...
در کل به عنوان سرگرمی و برای پر کردنی تایم کوتاه انتظار روزانه بد نیست.
به نظر من شبیه داستانهای کوتاهی ستون از صفحه سرگرمی روزنامه س
به هر حال یک مجموعه گرداوری شده و یک نویسنده واحد هم نداره...
یکی از داستانها هم گاه محاورهای بود و گاه رسمی...
مجموعا یکی دو داستان فقط جالب بود.
و با اولین داستانی که خوندم فکر میکردم بقیه داستانها هم به همون سبک و مربوط به انسانهای تاثیرگذار جامعه باشن که نبود...
در کل به عنوان سرگرمی و برای پر کردنی تایم کوتاه انتظار روزانه بد نیست.