نقد، بررسی و نظرات کتاب باغ ملکوت: ﺧﺎﻃﺮﺍﺕ ﺍﺳﻴﺮ ﺁﺯﺍﺩ ﺷﺪﻩ ﻣﻬﺪﯼ ﻟﻨﺪﺭﻭﺩی - عبدالمجید نجفی

با سلام صلوات بر روح معظم شهداو درود بر ازادگان وجانبازان و رزمندگان اسلام ومیهن عزیزمان ایران. لطفا نظرات را سازنده در نظربگیرید. بر من خرده نگیرید. و من هم نظری داشتم بیان کردم چه خوب چه بد. درطول ۳ سال اخیر به کتابهای دفاع مقدس علاقه مند شدم. و بسیاری را خواندم. بیشترین مطالعه جز کتابهای ازادگان از فرهنگ ازادگان تا کتابهای اسارت. اسارت را بیشتر میخوانم در هفته حدود۲کتاب میخوانم. اول کتاب سلیس و روان نیست. دوم بعضی لغات معنی درست ندارند وهرکس باید برود ترجمه کند. سوم خواننده نمیتواند خوب ترسیم کند. چون از یه جا میپرد به جای دیگر. ولی از زحمات راوی کمال تشکر را دارم که برای کشورش بسیار رنج کشید. ما قدر دان شما هستیم. به خدا قسم قبطه میخورم. کاش من در زمان جنگ. مثل شما در نبرد با کفار و دفاع ازمیهن سهیم بودم و تجربه میکردم و رشادت شمارامیدیدم. یا علی مدد

منم آزاده‌ام وتو همون اردوگاههای تکریت بودم قفس 5ملحق. این بنده خدا یکم از حقایق کاسته وخواسته به خودش بپردازه. آیا ایشون اولین کسی بوده که نماز میخوانده یا روزه میگرفته یا عبادات دیگر؟والا زمانی مارو صلیب سرخ دید دقیقا لب مرز ایران وعراق بود وچه خوش برخورد. واما درگیری با عراقی ها. همون لب مرز که یکی از بچه‌ها بعداز ثبت نام صلیب خیالش راحت شد وبه یه عراقی توهین کرد از همونجا برش گردوندن وهیچ کاری نه از ما ساخته بود ونه از صلیب. میگفتن باید دادگاهی شه. وبقیه ماجرا که نمیشه توی این صفحه باز گو کرد. کلا از نظرمن وبقیه بچه‌های اردوگاه 5 و14 فقط تعریف از خود بود وبس.!

به نظرمی رسدنویسنده نتوانست خوب فضاومکان روتوصیف کند. کتاب هم خیلی کلی نوشته شد و جزئیات خاطرات راقشنگ می‌کند. بیشترنوع نگارش کتاب رانپسندیدم

به نظر من نسبت به کتابهای آزادگان دیگرخیلی چشمگیرنبودوخیلی به خودشون پرداخته بودن تابه حال و هوای دوروبر