نقد، بررسی و نظرات کتاب صوتی مسخ - فرانتس کافکا
4.4
590 رای
مرتبسازی: جدیدترین
حسین عیسی زاده
۱۴۰۳/۱/۲۵
00
من چند بار گوش دادم... زیاد درکش نکردم،،، باید پیش زمینه فلسفی داشته باشید و در این نوع داستان ها تخیل قوی... ممنون از کتابراه و آرمان سلطان زاده
من این اثر رو در مسیر شیراز به تهران پشت فرمان گوش کردم. خب میشه گفت هرگز خوابم نگرفت و از ان مهم تر با ذهن متفاوت تری به مقصد رسیدم. خواندن این کتاب برای انکه به رمان و فلسفه و سیاست همزمان علاقه مند است به یادماندنی خواهد بود. شخصیتها قابل تاملاند که میدانیم شخصیت پردازی در رمان میتواند در موفقیت اثر نقش اساسی داشته باشد
این اثر رو دو بار من سال های قبل خونده بودم کتابش رو باز هم دوست داشتم یک بار هم بشنوم یک داستان تکان دهنده منظورم فقط داستان گرگوری سامسا هست. و چقدر تلخی و فضای تاریک این داستان در دنیای واقعیت هم دیده میشه که فقط تا زمانی که منافعی برای اطرافیان داشته باشی روی سرشون میگذارنت و وقتی سربار شدی و منفعتی نرسوندی زیر پای خودشون لهت میکنن. از ابتدا تا انتها درد و عذاب و خجالت و همهی حالات بد گرگوری را شنونده هم درک میکنه. قلم کافکا خیلی تیز و برنده است. شنونده و خواننده رو مبهوت فضای داستانهای خودش میکنه قطعا این اثر شناخته شده را خیلی از آدم های اهل کتاب خوندند و باهاش ارتباط برقرار کردند پس برای کسانی که اولین بار هستش میخواهند این اثر رو گوش بدهند میتونم بگویم درنگ نکنید و از دستش ندید. سپاس فراوان
کتابهایی که کافکا نوشته رو واقعا دوست دارم و کاملا نظرتات ایشون موافقم خیلی جالب دنیاهای پس از مرگ رو توصیف میکنه. برداشت من اینه که هر طور فکر کنی به دنیا رو همون طور تجربه میکنی. صادق هدایت هم از بی نظیرترین نویسندگان هستن و ترجمه عالی ایشون. گوینده اقای ارمان سلطان زاده با گویندگی عالیشون هم باعث هیجان بیشتر میشه و در کل دوست داشتنی هست
اغلب کتابهای کافکا و آلبرکامو با اینکه داستان خاصی را دنبال نمیکنند اما آنقدر جذاب هستند که تا آخر کتاب انسان را بدنبال خود میکشند، خیلی دلم بحال گرگوار سوخت، فکر میکنم زیادی از خودش برای آسایش خانوادهاش مایه گذاشته بود طوریکه خودش را فراموش کرده بود اما برخورد اطرافیانش بعد از مسخ او نشان داد که تو هرکاری باید اعتدال را رعایت کرد، اجرا هم بسیار خوب بود.
چشم بر پشت سو سو کنان در کنجِ اتاق نشستم بر بالین غمِ چشمانم جاری بر سیاهی پایین پلک بستهام دوان دوان جلو میروم آیا مرگ مرا میبرد یا من مرگ را میبرم فرقی نمیکند بی وقفه نفس کشیدنم درجا میزند هندل میزنم جاری میشوم خون میبارم گرداب درست میشود از این ور به ان ور میروم غوغا میشود سربه فلک رو به پایین برکه سنجابی دوان دوان سو سو نور کرم مهتابی تا چشمه آسمان جلو میرود تا گناهم به گناه بی گناهی مبتلا بشود بس است چرت و پرت نویسی نقطه.
با سلام و احترام
توی این دوران که خیلی دردها نمود پیدا کرده مطالعه یک کتاب خوب میتونه قدر حال آدم رو خوب کنه و این کتاب یکی از همون کتاب هاست که با قلم شیوای فرانتس کافکا وسایلی که در زندگی همه ما میتونه رخ بده رو تحلیل و به قالب نوشته آورده و ترجمه عالی و خوب صادق هدایت شیوایی آنرا چندین برابر کرده حتما پیشنهاد میکنم مطالعه بفرمایید.
توی این دوران که خیلی دردها نمود پیدا کرده مطالعه یک کتاب خوب میتونه قدر حال آدم رو خوب کنه و این کتاب یکی از همون کتاب هاست که با قلم شیوای فرانتس کافکا وسایلی که در زندگی همه ما میتونه رخ بده رو تحلیل و به قالب نوشته آورده و ترجمه عالی و خوب صادق هدایت شیوایی آنرا چندین برابر کرده حتما پیشنهاد میکنم مطالعه بفرمایید.
آثار کافکا مبنی بر کنایه و تمثیل استدر این کتاب هم باید به عمق و معانی کنایهها پرداخت که منظور از این داستان آشفتگیهای دنیای کنونی ماست. این اثر را با از زاویه دیگر و عمیق تر مطالعه کرد. طبق معمول بیان و صدای رسا استاد سلطان زاده اشتیاق هرچی بگم کم گفتم. ممنون از مجموعه حرفهای کتابراه