نقد، بررسی و نظرات کتاب کشیش ویکفیلد - الیور گلداسمیت
4.2
367 رای
مرتبسازی: جدیدترین
زهره
۱۴۰۱/۷/۱۳
00
جین آستین در رمان اما بهش اشاره کرده. خود داستان معمولیه
با سلام
این کتاب ماجرای یک کشیشی است که بر اثر مشکلاتی که برایش پیش میآید مجبور به ترک خانه و محل زندگی خودش میشود و به جای دیگری نقل مکان میکند و در مسیر با جوانی آشنا میشود که این جوان راز و رمزی با خود دارد که تا انتهای داستان نویسنده به هیچ وجه آن را آشکار نمیکند.
در طول داستان ماجراهای جذابی از روابط کشیش با همسایهها پیش میآید
در انتها باز هم مثل بقیه رمانهای قبلی نویسنده یک نتیجه گیری سریع اتفاق میافتد و همان جوانی که همسفر کشیش بود در واقع بزرگترین ارباب آن منطقه بود که به صورت جوانی که ظاهراً در گذشته ثروتمند بوده و به دلیل مشکلات و ندانم کاری خودش به این روز بد رسیده بود و این جوان خودش را عمدا با این عنوان به دیگران معرفی میکرد که بتواند از اخبار خودش سر در بیاورد
این کتاب ماجرای یک کشیشی است که بر اثر مشکلاتی که برایش پیش میآید مجبور به ترک خانه و محل زندگی خودش میشود و به جای دیگری نقل مکان میکند و در مسیر با جوانی آشنا میشود که این جوان راز و رمزی با خود دارد که تا انتهای داستان نویسنده به هیچ وجه آن را آشکار نمیکند.
در طول داستان ماجراهای جذابی از روابط کشیش با همسایهها پیش میآید
در انتها باز هم مثل بقیه رمانهای قبلی نویسنده یک نتیجه گیری سریع اتفاق میافتد و همان جوانی که همسفر کشیش بود در واقع بزرگترین ارباب آن منطقه بود که به صورت جوانی که ظاهراً در گذشته ثروتمند بوده و به دلیل مشکلات و ندانم کاری خودش به این روز بد رسیده بود و این جوان خودش را عمدا با این عنوان به دیگران معرفی میکرد که بتواند از اخبار خودش سر در بیاورد
مسائل فلسفی، اعتقاد راسخ به خدا به شدت در جای جای این کتاب دیده میشد، صبوری آدمها و اینکه تو هر شرایطی باز هم رنجش از خدا نباشه و خیلی جاها یاد میداد، قلم ظریف و گیرای نویسنده به شدت مخاطب رو جذب میکنه و جوری داستان بیان میشه که انگار در حال دیدن فیلم هستی و حضورت رو در اون لحظه و در اون مکان احساس میکنی، به نظر بنده که خیلی خوب بود👏👏
کتاب خوبی بود، وتوکل و بخشیدن و زود قضاوت نکردن از پندهای عالی حاصل از مطالب کتاب رو در پی داشت، با اینکه تفاوتها فرهنگی و زبانی و اقلیمی رو با کتاب داریم ولی بیانگر این مطلب هست که آسمان همه جا یکرنگ است و خوبی همیشه در همه جا به یک شکل هست. کافیه که نگاهمون رو به دنیا و اتفاقات تغییر بدیم.
داستان خوبی مرد درباره این که دنیا پر از مکر و حیله ست و ما باید چشمامون و خوب باز کنیم. فقط اونجا ک دختر بزرگش گول خورده بود چطور شد که موقع بازگشت این همه غصه دار شد عجیب بود برام درک نکردم. و زیاد حرف میزد کشیک و. اخرش و شخصیتها رو جاهایی قاتی میکردم و اخر نفهمیدم دختر بزرگ ازدواج کرد یا ن. در کل قصه جالبی بود. ممنون بخاطر رایگان بودنش
داستان قشنگی دارد، هرچند برخی جاها شرح سخنرانیها و خطابهها زیاد به نظر میرسد که این هم شاید بابت عجله خوانندهای مثل من در تعقیب ماجرای اصلی داستان یک ایراد باشد، برخی وقایع به خصوص در زندان عجیب به نظر میرسد مثلا سرعت و شرایط دسترسی به افراد و مسائل دیگه سینمای هند رو تداعی میکرد، در کل سرگرم کننده بود
خوب نبود ولی بد هم نبود.. نسبت به رمانهای قوی در حوضهی ادبیات کلاسیک مثل آثار خواهران برونته یا آثار جورج الیوت، خیلی خیلی متوسط بود. ترجیح میدادم متن رمان بجای اول شخص توسط سوم شخص که همون نویسنده باشه، نوشته میشد چون متاسفانه به نظرم نویسنده نتونسته بود احساسات دیگر شخصیتهای داستان رو از زبان اول شخص داستان که همون کشیش داستان بود بیان کنه و در اوج بخشهای هیجانی داستان فقط احساسات خود اول شخص داستان اونم تا حد کمی مشخص بود