نقد، بررسی و نظرات کتاب ربکا - دافنه دوموریه
4.5
274 رای
مرتبسازی: جدیدترین
Shilan Rajabi
۱۴۰۱/۵/۱
00
رمان معروف قشنگیه اگه رمان عشقی دوست داشته باشین
خطر اسپویل:
شاید یک ماه پیش جین ایر رو خوندم. وقتی این کتاب رو شروع کردم تازه متوجه شدم که اقتباسی از جین ایر هست. در حین خوندن مدام با جین ایر مقایسهاش میکردم. کتاب جالبیه و از خوندنش پشیمون نیستم. شخصیت اصلی به جذابیت جین نیست اما باز هم به دل مینشیند. بعضی از قسمتهای کتاب اما جای سوال دارد مثلا کتاب شعری که ربکا به ماکسیم هدیه داده بود نشان میده که ربکا شاید به ماکسیم بی علاقه هم نبوده.
شاید یک ماه پیش جین ایر رو خوندم. وقتی این کتاب رو شروع کردم تازه متوجه شدم که اقتباسی از جین ایر هست. در حین خوندن مدام با جین ایر مقایسهاش میکردم. کتاب جالبیه و از خوندنش پشیمون نیستم. شخصیت اصلی به جذابیت جین نیست اما باز هم به دل مینشیند. بعضی از قسمتهای کتاب اما جای سوال دارد مثلا کتاب شعری که ربکا به ماکسیم هدیه داده بود نشان میده که ربکا شاید به ماکسیم بی علاقه هم نبوده.
اوایل کتاب به شدت خسته کننده بود توضیحهای اضافی، رفتارهای غیر قابل درک راوی داستان و روند طولانیش هی منو به کنار گذاشتن کتاب تشویق میکرد ولی خوندنشو ادامه دادم.
کم کم روند داستان رو به بهبود بود و داشت منو جذب میکرد. رسیدم به جایی از داستان و یهو بوم!!!
میخکوبم کرد
مو به تنم سیخ شد
شاید فکر کنید دارم اغراق میکنم. اما مطمعن باشید وقتی خودتون کتابو بخونید همین نظرو دارید
انقدر جذاب بود که نفهمیدم چجوری دارم کتابو انقدر تند میخونم و ساعت ۳ شده. هنوز کتابو تموم نکرده بودم از اونجایی که چشمام سنگین شده بود ادامه ندادم با اینکه همه وجودم میخواست همون لحظه آخر داستانو بفهمم ولی به خودم گفتم بهتره این داستان وقتی چشمام کاملا بازه و سرحالم تموم بشه. و فردا صفحه به صفحه کتاب منو به وجد آورد جوری که دستمو جلوی دهنم میگرفتم
توصیفهای کتاب منو دقیقا میبرد همون لحظه، همونجا و همونطور که نویسنده میخواست.. من خودمو دقیقا جای راوی داستان حس میکردم راویای که اسمش تا اخر داستان مشخص نشد..
اخر داستان اما تو یک لحظه متوقفتون میکنه و شما بدون اینکه کاری کنید خیره میمونید با کلی سوال. بی نظیر بود.
وقتی کتاب تموم شد و رسیدم به دست نویس نویسنده تازه به خودم اومدم! رفتم به اول کتاب. از اونجایی که شروع کتاب برام جذابیتی نداشت همشو سریع خونده و رد کرده بودم و چیزی ازش یادم نمونده بود حالا که دوباره میخوندمش به خودم اومدم گفتم وای خدای همهی داستان همینجا بود چطور نفهمیدم و این دقیقا مهارت بی نظیر نویسنده رو بهم نشون داد.
لذت خوندن این کتابو از دست ندید. روی صحبتم به ویژه با کسایی هست که عاشقانه و معما پسندن.
از اینکه بگم عاشق کتاب ربه کا شدم زیاد خوشم نمیاد بخاطر اسم کتاب، ربه کا!!
کم کم روند داستان رو به بهبود بود و داشت منو جذب میکرد. رسیدم به جایی از داستان و یهو بوم!!!
میخکوبم کرد
مو به تنم سیخ شد
شاید فکر کنید دارم اغراق میکنم. اما مطمعن باشید وقتی خودتون کتابو بخونید همین نظرو دارید
انقدر جذاب بود که نفهمیدم چجوری دارم کتابو انقدر تند میخونم و ساعت ۳ شده. هنوز کتابو تموم نکرده بودم از اونجایی که چشمام سنگین شده بود ادامه ندادم با اینکه همه وجودم میخواست همون لحظه آخر داستانو بفهمم ولی به خودم گفتم بهتره این داستان وقتی چشمام کاملا بازه و سرحالم تموم بشه. و فردا صفحه به صفحه کتاب منو به وجد آورد جوری که دستمو جلوی دهنم میگرفتم
توصیفهای کتاب منو دقیقا میبرد همون لحظه، همونجا و همونطور که نویسنده میخواست.. من خودمو دقیقا جای راوی داستان حس میکردم راویای که اسمش تا اخر داستان مشخص نشد..
اخر داستان اما تو یک لحظه متوقفتون میکنه و شما بدون اینکه کاری کنید خیره میمونید با کلی سوال. بی نظیر بود.
وقتی کتاب تموم شد و رسیدم به دست نویس نویسنده تازه به خودم اومدم! رفتم به اول کتاب. از اونجایی که شروع کتاب برام جذابیتی نداشت همشو سریع خونده و رد کرده بودم و چیزی ازش یادم نمونده بود حالا که دوباره میخوندمش به خودم اومدم گفتم وای خدای همهی داستان همینجا بود چطور نفهمیدم و این دقیقا مهارت بی نظیر نویسنده رو بهم نشون داد.
لذت خوندن این کتابو از دست ندید. روی صحبتم به ویژه با کسایی هست که عاشقانه و معما پسندن.
از اینکه بگم عاشق کتاب ربه کا شدم زیاد خوشم نمیاد بخاطر اسم کتاب، ربه کا!!
کتاب فوق العاده و جذاب بود. صعود نزولهای داستان بی نظیر بود. به نظر من نکتهای که این رمان را متمایز میکند این است که شخص اول داستان خانه مندرلی است و این جذاب و نو بود. البته برایم دشمنی بی حد ربه کا مشخص نشد، چرا اینقدر به ماکس کینه داشت.
در کل کتاب عالی و ترجمه هم خوب بود، گرچه سایه سنگین سانسور بر کتاب سنگینی میکرد.
در کل کتاب عالی و ترجمه هم خوب بود، گرچه سایه سنگین سانسور بر کتاب سنگینی میکرد.
کتاب قشنگیه... داستان غیر قابل پبش بینی و جذابی داره... ولی اخرش جالب نبود.... از اول نویسنده هر اتفاق یا صحنهای رو با جزییات توصیف کرده ولی اخر داستان و دیگه انگار حوصله نداشته بنویسه!
مثلا اینکه اصلا چرا اسم مرد داستان و عوض کردن! و هیچ توضیحی در مورد سوختن خونه و... نگفته و....
من فکر کردم شاید این نسخهای که اینجا خوندم کامل نبوده... گفتم حتما نسخه چاپی شو ببینم و مقایسه کنم!
مثلا اینکه اصلا چرا اسم مرد داستان و عوض کردن! و هیچ توضیحی در مورد سوختن خونه و... نگفته و....
من فکر کردم شاید این نسخهای که اینجا خوندم کامل نبوده... گفتم حتما نسخه چاپی شو ببینم و مقایسه کنم!