نقد، بررسی و نظرات کتاب غروب - محمدعلی قجه

مرتب‌سازی: پیش‌فرض
زینب پورکلهر
۱۴۰۱/۶/۲۰
با سلام و درود،
داستان اول پایان قابل پیش بینی و بدون کشش
داستان دوم یک بیماری نادر، بیماری مرد سنگی در قالب یک داستان غم انگیز، قابل تحسین است
داستان سوم اسیری، یک گروه احمق کوهنورد و یک پایان قابل پیش بینی، سرمای کشنده اورست و گازهای سمی آتشفشان، و یک شبح راهنما
داستان چهارم داستان جنایتکار جنگی کسلر که در واقع
داستانی نیست که آقای قجه نوشته باشد بلکه قبلا در تاریخ ثبت شده است.
داستان پنجم سلفی‌های یک جوان دیوانه که جان دیگران را نیز به خطر می‌اندازد، چرا تا آخر داستان دستگیر و مجازات نشده بود، نویسنده باید پاسخ دهد، عجیب است که مرگش اینقدر طول کشید
داستان ششم داستان خسته کننده یک بید که به نظر من بیشتر شبیه داستان‌های گروه نوجوان است
داستان هفتم، ساموئل و آدم برفی، باز هم آقای قجه و تصمیمات احمقانه قهرمان داستان، قابل قبول نیست که پدربزرگ که تنها تکیه گاه ساموئل است بایک تصمیم کودکانه خودش را به کشتن بدهد و ساموئل را تنها بگذارد
وداستان آخر، صندلی، خود یک رمان مستقل از همین نویسنده با همین عنوان
Sama ‌
۱۴۰۲/۴/۱۴
غروب...
کتابی که برگرفته از ذهن خلاقِ نویسنده‌ای شایسته است که با کلمات داستانی حزن آور را به تصویر کشیده
تمام داستان‌ها بسیار زیبا روایت شده بودند و خواننده با خواندن هر کدام مشتاق به خواندن دیگری می‌شود
تا پایان کتاب تمام داستان‌ها شگفتی و البته غم عظیمی به وجود می‌آوردند.
وقتی که داستانی را شروع میکنی آنچنان رغبت به ادامه‌اش پیدا می‌شود که به سختی می‌توان خواندن ادامه‌اش را به زمان دیگری موکول کرد و این چنین نوشتن قابل تحسین است
همچنین هنگام خواندن با داستان کاملا همراه میشوید.
کتاب بسیار زیبایی بود:)
قلمتون مانا🌱
روز قلم به تمام آنان که دستی به قلم دارند مبارک باد🌱🤍
سامان مددی
۱۴۰۱/۱۲/۷
اولا باید از زحمات نویسنده بابت نوشتن این کتاب و کتابهای دیگرشون تشکر کرد. فضای کتاب کمی تاریک و سرد و حزن آور خلق شده. با وجود پایانهای غمگین و حزن آور این کتاب، به نظرم بازتاب واقعیت بسیار مهمتر از ایجاد امید واهی و پایانهای معجزه گونه در مخاطب هست. پایان داستان یه تصادف سنگین، کوهنوردان گرفتار در سرما، کودک با مریضی نادر و... بطور واقعی به تصویر کشیده شده. من از خوندن کتاب شاد و خندان نشدم، ولی با شخصیت پردازی و تصویر سازی نویسنده بسیار لذت بردم.
. اسکندری
۱۴۰۰/۶/۲۶
باتشکر از آقای قجه کتاب‌های ایشون کتاب‌های خوبی هست و من اکثر کتاب هاشون رو مطالعه کردم ولی نمیدونم چرا ایشون دوست دارن که تمام داستان هاشونو غمگین و ناراحت کننده تموم کنن یعنی من کتابشونو میخونم و دوست دارم بعضی از داستان‌ها پایان خوشی داشته باشه ولی تمام داستان‌های ایشون با تلخی تموم میشه
Nafas Rad
۱۳۹۹/۳/۱
واقعا کلمه‌ها نمیتونن احساسی که بعد از خوندن هر قسمت از کتاب در من به وجود اورده بودن رو توصیف کنن. قلم زیبای اقای قجه را تحسین میکنم. صحنه سازی که برای مکان و محیط و زمان داستان‌ها انتخاب شده بود هر داستان رو واقعی جلوه میداد و ادم میتونست لحظه لحظشو تصور و درک کنه.
Masoome B
۱۴۰۰/۶/۱۷
آقای قجه با قلم فوق العاده شون کاری میکنن که آدم نمی‌تونه با خوندن نوشته هاشون محیط رو تصور نکنه
به نظر من هر کدوم از داستان‌ها به نوبه خودشون عالی و خوش قلم بودن
مخصوصا صندلی و سلفی
هایده کشاورزی
۱۴۰۱/۷/۱۷
در کل خوب بود به جز داستان درخت بید که فکر کنم بیشتر گروه کودک ونوجوان میخورد بقیه خوب بود وصندلی واقعا عالی به نظرم میشه ازش یه فیلم جنایی خوب ساخت ولی در همشون تلخی عجیبی بود
Sima Adineh
۱۳۹۸/۹/۳۰
در متن می‌خوانیم:
تابلویی رنگارنگ از نقاشی طبیعت که به هر بیننده‌ای از زیبایی و جذابیتش فخر می‌فروشید!!
گذشته‌ی فعل `فروختن` به این شکل آمده!
Tayebe Ahmadi
۱۴۰۱/۵/۴
مثل همه کتابهاشون‌اینم‌عالی بود مخصوصا داستان درخت بید وضربه‌های جبران‌ناپذیدی که انسان‌ها به محیط زیست زده ومیزنند رو به خوبی نمایش داده بود
❤M❤
۱۴۰۱/۱/۲۰
ضعیف بود کتابو از نصفه ول کردم داستانهای خوبی بودن ولی درزمینه محتوا قلم نویسنده خیلی ضعیف بود بیشتر میتونم بگم به رده سنی زیر ۱۴ سال میخوره
مهدی عزتی
۱۴۰۰/۹/۸
این استاد همواره عالی بوده وعالی مینویسد اما داستان هاش واقعا درحد فیلم شدن ونایب جایزه شدن هستند ممنون از ایشون مخصوصا داستان دوم یعنی آقای نازنین
F.Namazi
۱۴۰۱/۱۲/۲
قلم نویسنده عزیز به گونه‌ای بود که تصویر سازی در ذهن رو آسون میکرد
یعنی با خوندن هر بخش از هر داستانی می‌تونستی تصویرش رو توی ذهنت بسازی
احمد آذربخش
۱۴۰۱/۱۱/۸
با سلام، عالی بود و تحسین برانگیز.. بخاطر قلم شیوا و ساده و بیان خوب نویسنده که تراژدی‌های پر احساس خلق میکند.. واقعا خسته نباشند..
Mozhgan rastegari
۱۳۹۹/۱۰/۱۱
با قلم خوبی نوشته شده خیلی راحت با داستان‌ها ارتباط برقرار میکنی ولی روحیه آدمو خراب می‌کنه دو داستانش بیشتر نخوندم حالم بد شد
آمین
۱۴۰۰/۷/۲
داستانهای کوتاه با توصیفات زیبااا... شدیدا درگیر تصویر و تخیل داستان میشی تا پایان...
مریم حسینی
۱۳۹۹/۱۰/۱۵
بسیار عالی. من یکی یکی کتابهای این نویسنده عزیزرو مطالعه میکنم و لذت میبرم.
Mohammad Bagheri
۱۳۹۹/۱۰/۱۱
بیشتر آثار آقای قجه رو مطالعه کردم، واقعا هرکدومشون به نوعی زیبا و ارزشمند هستن.
حبیبه مهدی
۱۳۹۸/۹/۴
داستان صندلی خیلی ترسناک جنایی بود با بقیه داستان‌ها فرق داشت. در کل خوب بود
ماهگل
۱۴۰۲/۸/۶
نویسنده ذهن بسیار خلاق و قلم توانایی داره، کتاب خیلی خوبی بود
Somaye Barzegar
۱۳۹۹/۱/۲۲
کتاب‌های این نویسنده ارزش خوندن را دارد.
فهیمه پوراسماعیل
۱۳۹۸/۹/۲۱
با قلم خیلی خوبی نوشته شده که تاثیر گذاره ولی خوندنش روحیه آدمو خراب میکنه😯
لیلارنجبر
۱۴۰۲/۱/۵
کتاب خوبی بود اما به نظرم خیلی ساده تموم شد
masume Noroozi
۱۴۰۰/۱۲/۳
اوایلش کسل کننده بود ولی از وسط کتاب قشنگتر شد خوب بود
مریم زارع
۱۴۰۰/۸/۲۰
با سلام. خسته نباشید نویسنده گرامی. بازم مثل همیشه خوببب
azadeh koohjani
۱۳۹۹/۵/۱۶
داستان‌های پر مفهومی بودند. عالی
مهسا بابایی
۱۳۹۹/۳/۸
کتاب خوبی بود توصیه می‌کنم بخونید
M Ghorbanpour
۱۳۹۹/۲/۱۱
کتابی بود که یک جورایی از نظر شخصیت هایش اموزنده بود
Neda Zma
۱۳۹۸/۹/۱
داستان صندلی خیلی تاثیر گذار بود. مرسی از کتابراه
سمیه ایزدبخش
۱۴۰۲/۱/۲۸
کتاب زیبا و جذابی بود
امیر مهدی
۱۴۰۱/۱۰/۶
فوق العاده بود من که ازش لذت بردم
الناز دنیادیده
۱۴۰۱/۳/۶
خیلی غم انگیز بود...
ستی حیدری
۱۴۰۰/۶/۱۳
عالی و محشر استاد عزیز
نسرین محمدی
۱۳۹۸/۹/۳
داستانش قشنگه
Wakilahmad akrami
۱۳۹۸/۹/۶
خیلی خوبه داستانها