نقد، بررسی و نظرات کتاب درمان شوپنهاور - اروین یالوم
4.7
140 رای
مرتبسازی: جدیدترین
زکیه جهانی
۱۴۰۳/۲/۶
00
مثل بقیهی کتابهای آروین یالوم عالی و درجهی یک بود. مرگ یک مسئلهی اجتناب ناپذیر است. هر فرد دست کم یک بار به آن اندیشیده است. نحوهی مواجههی افراد با مرگ بسیار متفاوت است اما وجه مشترک آن این است که در واپسین لحظات زندگی از خود میپرسیم که آیا مفید بوده ایم؟ پاسخ به این سوال است که درجهی سختی مرگ را مشخص خواهد کرد. در این کتاب شاهد یک مواجههی موثر و نه منفعلانه با مرگ بودیم. شاهد آخرین تلاشها و چنگ اندازیهای یک انسان برای گذاشتن اثری ماندگار در این جهان. همچنین گزارش کاملی از جلسات گروه درمانی ارائه شد. در خلال آن یاد میگیریم که چگونه احساسات خود را ابراز کنیم و چگونه با دیگران ارتباط موثر برقرار کنیم. یاد میگیریم با پرسشهای به جا و سنجیده ذهن را وادار به تراوش کنیم. نورافکن را به قسمتهای تاریک و کمتر پرداخته شدهی زندگی بیندازیم و از آن برای التیام آلام و دردهای روحی بهره بگیریم.
این کتاب از بعد فلسفی به واسطه بررسی زندگی شوپنهاور فوق العادس چون با فلسفه زندگی یک انسان بزرگ اشنا میشیم
روایت داستانی بسیار روون و قابل فهمه و درمان رو در قالب داستانی با شخصیت پردازیهای جالب بسیار خوب به تصویر میکشه
اضافه گوییهای کتاب در مورد پم کمی توی ذوق من زد
بخشهای بیوگرافی فیلسوف مورد بحث بسیار بینظیر بود که ما رو با سبک زندگی او تا حدی اشنا کرد والبته ارائه بسیاری از نظرات او راجع به مسائل گوناگون خیلی جالب توجه بود
با این که این سبک کتابها سلیقه من نیستند ولی در سبک خودش بسیار کم نظیر بود
روایت داستانی بسیار روون و قابل فهمه و درمان رو در قالب داستانی با شخصیت پردازیهای جالب بسیار خوب به تصویر میکشه
اضافه گوییهای کتاب در مورد پم کمی توی ذوق من زد
بخشهای بیوگرافی فیلسوف مورد بحث بسیار بینظیر بود که ما رو با سبک زندگی او تا حدی اشنا کرد والبته ارائه بسیاری از نظرات او راجع به مسائل گوناگون خیلی جالب توجه بود
با این که این سبک کتابها سلیقه من نیستند ولی در سبک خودش بسیار کم نظیر بود
بعد از مدتها کتابی را مطالعه کردم که مرا در خودش غرق کرد. گزارشهای ارائه شده در دورههای درمانهای گروهی به نظرم بسیار عالی و واقعی هستند. نکات کاربردی و قابل لمس زیادی در صفحه صفحه کتاب آورده شده است.
البته فکر میکنم شرایط روحی و روانی من در حال حاضر و پاسخ به سوالات کوچک اما مهم من، در کتاب حاضر، به جذابیتهای کتاب افزود است.
مدتهاست به این جمع بندی شخصی رسیده بودم کا جای فلسفه در آموزش و پرورش ما خالی است. البته منظورم تجربیات جهانی حاصل از آن است نه فلسفه ارائه شده از طرف مصباح یزدی!!!.
بخش مهم و دیگر کتاب زیبایی و آرامش حاصل از گفتگو است (که جای آن در جامعه ما خالی است).
....
صفحه ۳۰۰ هستم و اگر عمری باشد...
البته فکر میکنم شرایط روحی و روانی من در حال حاضر و پاسخ به سوالات کوچک اما مهم من، در کتاب حاضر، به جذابیتهای کتاب افزود است.
مدتهاست به این جمع بندی شخصی رسیده بودم کا جای فلسفه در آموزش و پرورش ما خالی است. البته منظورم تجربیات جهانی حاصل از آن است نه فلسفه ارائه شده از طرف مصباح یزدی!!!.
بخش مهم و دیگر کتاب زیبایی و آرامش حاصل از گفتگو است (که جای آن در جامعه ما خالی است).
....
صفحه ۳۰۰ هستم و اگر عمری باشد...
این کتاب واقعا یک شاهکاره، برای من انگار یه دوره اموزشی بود، چقدر شیفته گروه درمانی شدم در واقع چطور حرف زدن با ادمها یا همون ارتباط برقرار کردن و یاد گرفتم
از یه سری اندیشههای جالب شوپنهاور بهره بردم، از نثر کتاب کلی کلمه جدید یاد گرفتم و در واقع این کناب باعث پیشرفت من در کتابخوانی شد
از یه سری اندیشههای جالب شوپنهاور بهره بردم، از نثر کتاب کلی کلمه جدید یاد گرفتم و در واقع این کناب باعث پیشرفت من در کتابخوانی شد
دیالوم در این کتاب سعی در به تصویر کشیدن بخشی از تاریخ معاصر فلسفه و روان درمانی و ارتباط آن با فلسفه قرن ۱۹ دارد. فیلیپ در قرن ۲۱ رونوشتی از شوپنهاور در قرن ۱۹ است اما با این اقبال که کمک ژولیوس و گروه درمانیاش را دارد و درنهایت به درمانی میرسد که شوپنهاور هرگز موفق به آن نشد.
خواندن این کتاب رو به افرادی که بهدنبال یافتن راهی برای التیام زخمهای روحی و بدبینی و افسردگی هستند پیشنهاد میکنم.
خواندن این کتاب رو به افرادی که بهدنبال یافتن راهی برای التیام زخمهای روحی و بدبینی و افسردگی هستند پیشنهاد میکنم.
آرتور هم به خاطر ندیدن محبتهای مادرانه و سختی زندگی از دو راه، راه فرار از مردم و منزوی بودن را انتخاب کرده و با سختی خو نگرفت، سختی که مرا نکشد مرا قویتر میکند (نیچه)، به نظر من باید به سخن مولا علی بسنده کرد که میگه از آنچه میترسی خود را در آن بیفکن اما شوپنهاور از زنان میترسید ولی هیچگاه خود را در این ترس ننداخت و برای همین همیشه از زنان بد گفته و از تمایلات جنسی
ولی در بقیه موارد خیلی نظراتشو با سخنان مولا علی یکی دونستم شاید بخاطر ترک آرزوها باشه:
زندگی در دنیا بدنها را فرسوده و آرزوها رو تازه میکنه (مولا علی)، برای ارامش دلها سخنان تازه حکمت آمیز بخوانید و با یاد آوری مرگ از آرزوها دوری کنید
ولی در بقیه موارد خیلی نظراتشو با سخنان مولا علی یکی دونستم شاید بخاطر ترک آرزوها باشه:
زندگی در دنیا بدنها را فرسوده و آرزوها رو تازه میکنه (مولا علی)، برای ارامش دلها سخنان تازه حکمت آمیز بخوانید و با یاد آوری مرگ از آرزوها دوری کنید
وقتی کتاب را میخواندم در هر صفحه یک دیدگاه و درس جدید یاد میگرفتم و بیشتر از همه تاسف به حال آرتور شوپنهاور که با آن همه هوش و استعداد نتوانسته عشق واقعی و مهربانی را تجربه کند و از سویی دیگر آرتور انسانی ترسو و مغرور به نظرم آمد که به خاطر داشتن کودکی که فاقد محبت بین والدین بوده و در نوجوانی احساس ترد شدن داشته برای حفظ بقای خود تمامی آدم هارا از خود رانده و از سویی دیگر به خاطر داشتن دغدغه مالی همیشه در سطح فراهم نمودن نیازهای اولیه زندگی بر آمده و هیچ وقت به احساس آرامش و دیدن و لمس زیباییها نرسیده و در آخر برداشت من از کتاب این است که تا آخرین لحظه از زندگی باید برای خوب بودن و محبت و عشق ورزیدن استفاده کرد