نقد، بررسی و نظرات کتاب مادام کاملیا - الکساندر دوما

مرتب‌سازی: پیش‌فرض
فاطمه حری
۱۴۰۱/۹/۵
این رمان رو از قبل خونده بودم همیشه از عشق مارگریت به آرمان خوشم میومد منتها دلیلی نداشت بعد از جدایی از آرمان دوباره به زندگی قبلش برگرده میتونست با فروش اثاثیه بدهیهاش رو بده و چه بسا بعدها پدر آرمان با تغییری که در مارگریت میدید به بودن اون دو تا در کنار هم راضی میشد، به هر حال پدر آرمان در صحبتهاش به مارگریت گفته بود که از کجا معلوم بعد از ازدواج با پسرم به زندگی قبلیت برنگردی؟ تصمیم مارگریت عجولانه بود
atefeh Pooreh
۱۳۹۹/۱/۲۵
کتابی بود که تا‌ی مدت ذهن رو درگیر خودش میکرد و اینکه تصمیم عجولانه نگرفتن وتسلیم حرف دل دیگران نشدن هرچند خوشایند نباشه به نظر من البته این کتاب نشان دهنده‌ی اوج فداکاری‌ی عشق پاک بود
فاطمه دوانی
۱۴۰۱/۲/۱۴
کتاب جذابی بود. فقط ترجمه‌اش یه جاهایی ایراد داشت، بعضی جاها جمله معلوم نبود منظورش کی هست. چون اول داستان اخرش معلوم بود یکم جذابیتش کم شده بود. ولی درکل خوب بود
Banoo
۱۴۰۲/۱۱/۲۸
عالی اندوهگین فقط میشه گفت لذت بردم از قلم زیبای نویسنده واقعا برده شدن اسم الکساندر دوما و به خاطر سپرده شدن اسم نویسنده معلومه برای چیست شاهکار
س اقبالی
۱۳۹۸/۱۲/۹
کتاب خوبی بود انسان به فکر میندازه که کمی بیشتر در قضاوت کردنش درباره‌ی دیگران، دقت و توجه و وسواس به خرج بده
امیر حسنی
۱۴۰۲/۱۱/۱۰
به نظرم خیلی کتاب طولانی و پر آب و تابی هست اگر امروز یکی میخواست این داستان رو بنویسه حداقل نصف می‌شد
ارزو فیروزی
۱۳۹۸/۱۲/۱۰
کلا سبک کتابهای دوما با جزییات زیاد نوشته شده ولی ادم از خوندن جزییات خسته نمیشه
رویا ن
۱۳۹۹/۱/۲۹
توضیح بیش از حد جزئیات یکم خسته کنندش میکنه ولی در کل کتاب خوبیه
Noroozi
۱۴۰۱/۸/۲۰
لحن نویسنده رو نپسندیدم وگرنه همه چیز داستان بی نقص هس
مهسا شکرنژاد
۱۴۰۰/۶/۲۹
خوب بود، فقط عشقشون یکم زیادی اغراق داشت به عقیده من
Gh K
۱۳۹۹/۲/۱۰
قشنگ ولی غم انگیز بود
فاطمه موسوی
۱۳۹۸/۱۲/۲
مناسب بود. سپاس از شما