نقد، بررسی و نظرات کتاب صوتی موچین استیل - فرحناز گلناری

مرتب‌سازی: جدیدترین
بهیار شمس
۱۴۰۳/۱/۵
توصیه میکنم داستان زیبایی را نوشته و گوینده هم بخوبی اجرا کرده
حسین ابادی
۱۴۰۲/۸/۱۶
عالی من هروز صد بار گوش میدم ولی من برای این یه ستاره ندادم چون ادامه‌اش رو نداره من توی گوشی قبلیم کامل داشتم ولی به هر حال عالی
پروانه اکبری_نویسنده
۱۴۰۲/۸/۹
داستانش بروز نبود، بیشتر دخترای دهه شصتی این مشکلاتو توی جوونی داشتن
Mozhgan
۱۴۰۲/۸/۷
کتاب موچین استیل داستان کوتاه گذشته نه چندان دور است و چقدر گرم و دلنشین بود. با اینکه داستان کوتاه بود شنیدنش لذت بخش بود و منو به خاطرات گذشته خانه پدری برد.
مریم زینی نژاد
۱۴۰۲/۴/۴
یک داستان کوتاه در باب نوجوانان ولی خیلی جذاب نبود
شیوا رضایی
۱۴۰۲/۴/۲
امان از والدین مغز فندقی که این دختر هم گیرش افتاده بود
Zahra Rahimi
۱۴۰۱/۱۲/۱۵
چند روز پیش گوش دادم اما چرا‌ی معنی بود
خانوم راد
۱۴۰۱/۱۱/۱۷
باتشکر ازتیم کتابراه.. گوینده صدای دلنشینی نداشت و حس میکردم یک بجه بادهان پرمشغول صحبت بود.. اما داستان هم مطلب خاصی نداشت. اختلاف نظر مادر و دختر بود که اغلب هست.. مادر همیشه نگران پوشش دختر بخاطر امنیت هست.. اما دختر دوست دارد با آرایش و تیپی که دوست دارد در اجتماع ظاهر شود..
Hadis.Qazi
۱۴۰۱/۱۱/۱۴
محتوای این کتاب پیرامون تعاملات روزمره مادر و دختری است که مادر این داستان طبق صلاح دید خود قصد تحمیل تعصبات و قوانین و سخت گیری‌های دهه خود را به دختر نسل امروزی‌اش دارد و از سوی دیگر به خاطر چشم و هم چشمی علایق و خواسته‌های دخترش را نمیبیند و توقع بیجا دارد و از آن سو دختر نیز که تحت فشارست و میخواهد از دست نگاه و قضاوت‌های همیشگی مردم راحت شود از تعصبات مادرش دست میکشد و درنهایت سعی میکند مادر و عقاید تحمیلی مادرش را تنها رها کند و رفتارش را مطابق نسل امروزی تغییر دهد و شبیه به آن‌ها آرایش کند، لباس بپوشد، درس بخواند و به گردش برود. بدون شک تضاد رفتاری میان این مادر و دختر و عدم درک متقابل عامل اصلی اصرار و سرزنش‌های مادر و بی توجهی دخترست.. اگر این مادر و دختر حالت تعادل رفتار و پوشش و دیگر عقاید را بدون تعصب در پیش گرفته بودند هیچگاه زندگی را بر مدار کنترل و رضایت جامعه نمی‌دیدند..
داستان از لحاظ محتوا اجتماعی _ روانشناسی بود و موضوع خوبی داشت اما نوشته داستان پر از خطاهای پر رنگ ادبی بود مثل استفاده از جملات کوتاه و فعل‌های پیاپی و..... پایان داستان هم بی نتیجه تمام شد و پیام اصلی ماجرا به خوبی منتقل نشد. علاوه بر این مسائل؛ خوانش داستان که بی روح، خشک و خیلی تند بود کیفیت کار را پایین آورده بود به طوریکه خسته کننده و غیر قابل فهم بود. در کل من از کیفیت داستان و گوینده اثر راضی نبودم.
خاطره
۱۴۰۱/۱۱/۴
داستانی زیبا و شنیدنی ایرانی از تعامل مادر و دختر نسل جدید.مادری که با قوانین و آداب و سخت گیری ها و تعصبات دهه خودش بزرگ شده، ازدواج کرده، حالا میخواهد عقایدش را به دختر نسل جدید تحمیل کند. در حالیکه جامعه امروزی و افکار مردم امروز عوض شده و دیگر نجابت دختر به صورت پر مو و ابروهای پروموندن گوشه خانه و سبزی پاک کردن نیست. نسل جدید، طرز فکر جدید، نسل درس خوانده و روشنفکر که میخواهند زیبا دیده شوند و با جنس مخالف تعامل داشته باشند بعد ازدواج کنند
وحید
۱۴۰۱/۱۱/۴
دربست صادقیه 😉🤣
ارش خدابخش
۱۴۰۱/۱۰/۲۸
جالب نبود زیاد. این ستاره هم واسه موسیه چوک و تیم عالیه کتابراه
س س
۱۴۰۱/۱۰/۲۷
داستان که برای بیشتر مادران و دختران ایرانی هست ولی حالا خیلی کم رنگ تر شده و یا برعکس و از اون ور بام افتادن بعضی مادرهای حالا تو سن خیلی کم بچه‌ها رو برای تولدشون آرایش‌های خیلی نا مناسب میکنند و یا خودشون بچه‌ها رو برای برداشتن ابرو میبرن آرایشگاه آرایش باید مناسب باشه زیادش من احساس میکنم معصومین از چهره بچه میبره دختران ایرانی زیادی آرایش میکنند در صورتی که کشورهای دیگه این جور نیست
سعیده خوانساری
۱۴۰۱/۱۰/۱۷
به نظرم یه داستان کوتاه خیلی دم دستی است که فقط چند دقیقه وقت شما را پر میکند همین،
A.asgari
۱۴۰۱/۱۰/۱۴
داستان جالبی بود
از کلیشه‌های ایرانی میگفت
که دختر نباید تا شوهر نکرده دست به ابروهایش بزند
و بد میدونستن دختر ابرو برداره
یا کسی که فوت کرده تا چهل روز اصلا ابرو بر ندارن ریش صورت نزنن
واقعا این موهای صورت ما هیچ سودی برایه فرد فوت شده و باقبی مانده‌های انها ندارد
این ابروهای پیوسته و. برنداشته جز مسخره کردن چیز دیگیری ندارد
جز اینکه برایه سلامتی و زیبای و بهداشت اونهارا اصلاح کنیم
Morteza Nasiri
۱۴۰۱/۱۰/۶
چون رایگان بود این کتاب رو دانلود کردم، ولی لذتی برام نداشت.
ماهور نامی
۱۴۰۱/۹/۲۸
به نظر من برای یک داستان کوتاه خوب بود. داستان هول محور مکالمه یک مادر و دختر بود که مادر قدیمی فکر میکنه با غُر و سرکوفت باعث شد دخترش یاغی تر بشه با کمال پر رویی ابرو برداره و به ناراحتی مادرش بی تفاوت باشه. خیلی مهم برای مادر که با دخترش دوست باشه نه کسی که دختر شو از خونه فراری بده به نظرم میشه عمیق تر به این موضوع نگاه کرد و میشه از بی توجهی به این موضوعات ریز یک فاجعه بزرگ درست کرد.
و این که از صدای راوی و تقلید صدا شون عالی بود. ممنونم چوک. ممنونم کتابراه.
Mozhgan Yaghoobi
۱۴۰۱/۹/۸
کتاب با مزه‌ای هست اوایل جوونیو اینکه دلت میخواد زیبا به نظر بیای
ع .حسینی
۱۴۰۱/۹/۷
جالب بود ولی پیش پا افتاده شاید چون خیلی برای همه اتفاق افتاد است به نظر ساده می‌آید
سحر مختاری
۱۴۰۱/۹/۶
جالب بود مشکلات دختران ایران نشون داد
هانیه سلیم زاده
۱۴۰۱/۸/۲۵
یک زمانی این اتفاقات خیلی روی می‌داد. حتی در مدارس برای دختری که ابرو برداشته بود حکم اخراج متصور بودن و فرض بر ازدواج میگذاشتند. خوشبختانه روزهای بهتری رسید 😁داستان روان بود و دوست داشتم.
Massi ,Ebi
۱۴۰۱/۸/۲۳
یاد خودم افتادم. منم دوست داشتم روانشناسی بخونم ولی به خاطر همین طرز فکر تغییر رشته دادم و اومدم تجربی و موفق نشدم. ابروهامو دوس داشتم بردارم 😁ولی مادرم مثل مادر داستان فکر میکرد 😂 یادش بخیر چه روزگاری بود.
رعنا محمدرضائی
۱۴۰۱/۸/۲۱
من که چیز مفیدی دستگیرم نشد
samira khandanikia
۱۴۰۱/۸/۱۰
درباره سختگیری‌های زندگی برای دختران دهه 60 بود. قشنگ بود فقط صدای خواننده و لحنش خشک بود.
Farzan Zahedi
۱۴۰۱/۸/۹
خیلی قشنگ بود 👌🏻😜
Sepid G
۱۴۰۱/۷/۲۶
جالب بود ‌تقریبا رو اعصاب
بابک نیکوئیان
۱۴۰۱/۷/۲۳
به نظر من پیام داستان به خوبی منتقل نشد خیلی بهتر میشد به این موضوع کلیدی پرداخت...
فائقه
۱۴۰۱/۶/۲۰
مادرت چقدر مادر من بود
🌸Zahra Habibi🌸
۱۴۰۱/۶/۱۲
نویسنده انگار سال اول رشته ادبیات دبیرستانه داستان یه فاجعه بود اگه نویسندگی همینه الان همه نویسنده بودیم گوینده مثل اینکه تو دهنش غذاست ادا اطوار‌های اضافی هم زیاد داره لحنی هم که برای دختر در نظر گرفته خیلی خیلی نامناسبه دختره انگاری سکته کرده صورتش فلجه قادر نیست درست تکلم کنه چی بود یه ستاره هم زیادشه
سبحان
۱۴۰۱/۵/۳۱
مخصوص بانوان
نشر زندگی دخترانه و عاشق سرخاب سفیداب
مرجان عیدیان
۱۴۰۱/۵/۲۲
بسیار معمولی بود. خیلی با صدای راوی و آهنگ قصه گویی ایشون ارتباط بر قرار نکردم.
حکیمه بابایی
۱۴۰۱/۵/۵
یاد نوجوانی خودم افتاد. بزرگترین طغیان زندگی خودم، پا گذاشتن بر سنن خانوادگی‌ام بود. من هم این مسیر را رفتم. شاید کوچک و ناچیز باشد اما الان جسارت خیلی چیزهای دیگر را دارم. در نوجوانی در آن دوره جسارت بود
سمیرا ابراهیم پور
۱۴۰۱/۳/۲۸
فضاسازی داستان خوبه. دختر جوان به خوبی احساساتش رو بیان میکنه. موضوع داستان بیانگر فشارها و سخت گیری‌های خانواده روی دخترهاست. فرهنگ غلطی که دختر با ارایش کردن و ابرو برداشتن نجیب نخواهد بود و هرچه زودتر دختر باید ازدواج کند. البته این مسائل تو این زمونه چندان چشمگیر نیست و تو کمتر خانواده‌ای دیده میشه. صدا گذاری راوی هم خوبه
خ ق
۱۴۰۱/۳/۲۷
داستان جالبی بود. از دید من نشاط داشت
Ayda Azimi
۱۴۰۱/۳/۲۵
داستان به یک سری از کلیشه‌ها و تابو‌هایی که در جامعه وجود دارد می‌پردازد. کلیشه‌ها شامل برتر بودن رشته تجربی و رشته ریاضی از رشته انسانی از دید جامعه، اهمیت دادن بیش از حد به ظاهر و زیبایی در ازدواج و... و تابو‌ها شامل بد دانستن آرایش برای دختران و... می باشد. همچنین داستان از توقعات بیجایی که یک سری از والدین فرزندان خود دارند و معتقدند که فرزندانشان در تمام مراحل زندگی باید بی نقص بهترین باشد سخن می‌گوید. چین توقعاتی از والدین والدینی سمی می‌سازد که دائما به فرزندان خود سرکوفت زده و آن‌ها را با دیگران مقایسه می‌کنند. این رفتار‌ها سبب می‌شود که فرزندان احساس سرخوردگی عدم اعتماد به نفس و عدم عزت نفس داشته باشند. نویسنده به زیبایی در یک داستان کوتاه موفق شده که این مسائل حیاتی و فراگیر را به رشته تحریر درآورد.
خطر اسپویل❌: در انتهای داستان ولی قهرمان داستان ما تابو شکننی کرده و و کاری را که از آن لذت می‌برد و به آن علاقه دارد یعنی آرایش کردن و رفتن به خرید را انجام می‌دهد. نویسنده با این کار خود مخاطب را تا تشویق می‌کند تا برای خود و دل خود زندگی کنند و آن کاری را که فکر می‌کند درست است و دوست دارد بی توجه به سرزنش و تحقیر دیگران انجام دهد. داستان می‌توانست از لحاظ ادبی کی بهتر نوشته شود اما با این حال باز هم داستان خوبی بود. کتاب صوتی هم به خوبی تنظیم و تدوین شده بود ولی گویندگی آن چنگی به دل نمی‌زد. حالت صدای گوینده متناسب با فراز و فرود داستان پیش نمی‌رفت. امیدوارم در داستان‌های بعدی گوینده محترم بهتر عمل نمایند.
با تشکر از کتابراه❣️
طهورا جعفری
۱۴۰۱/۲/۲۷
داستان بسیار بد از نظر من چون
۱_ انتها نداشت
۲_ با احکام الهی مطابقت نداشت (اینکه یک دختر فکر کنه که مادرش داره قدیمی فکر می‌کنه اما در صورتی که مادرش داره بهترین حرف هارو میزنه اصلا درست نیست)
۳_ پند و اندرزی در داستان برای ما نیست
Mobina
۱۴۰۱/۲/۲۶
قبل از نوشتن نظرم باید بگم که گوینده در ابتدای داستان میگه "فصل‌های بهار" که خب درست نیست. نویسنده بیشتر سعی داشت سخت‌گیری‌ها و تحت فشار گذاشتن دختران در خانواده رو بازگو کنه. هرچند الآن نسبت به سال ۲۰۱۳ (در داستان گفته شده) تقریبا از این خبرها نیست. قسمتی که به نظرم جالب بود و اکثر خانواده‌ها چنین طرز تفکری دارند، این هستش که یک سری از رفتار و کردارها رو برای فرزند خودشون عیب میدونند اما دقیقا همون رفتارها اگر از جانب دیگران باشه تشویق میکنند! و خب متاسفانه باعث ایجاد دوگانگی در فرزندشون میشه. کم نیستند افرادی که قدرت تشخیص درست از غلط رو ندارند چون در فضایی مشابه با فضای داستان، بزرگ شدند.
زیبا طاهری نیا
۱۴۰۱/۲/۱۷
صدای راوی گیرا نبود در کل ارزش شنیدن داشت.
س هدایتی
۱۴۰۱/۲/۱۱
احساسات یک دختر جوان رو خیلی قشنگ بیان کرد
Ali Shafiee
۱۴۰۱/۱/۲۴
خیلی بد بود. ضد فرهنگ
مهدی جهاندیده
۱۴۰۱/۱/۱۹
از نظر محتوی ساده و بی نظیر بود
جمیله شریف زاده
۱۴۰۱/۱/۳
بنظر من داستان نسبتاً خوب بود و میتونست بهتر هم بشه اگه کمی خودمانی تر نوشته میشد، صدای راوی رو دوست داشتم تونسته بود صداها رو خوب تقلید کنه و برخلاف نظر خیلی از دوستان پایانش بد نبود.... اگه مادره اینقدر سرکوب نمی‌کرد دخترشو که چرا هنوز شوهر نکرده؟! باعث نمیشد که دختر بره موچین روبرداره.. وابرو نازک کنه... و به بهانه خریدبیرون بره..... این حرف مادرش باعث شد که در اصل بره شوهر پیدا کنه.... ممنون از عوامل کتابراه، هنوزازاین مادرا زیاده🥴
پری رحیمی
۱۴۰۰/۱۲/۲۶
موضوع داستان خیلی تکراری بود و صدا پیشه‌ها خیلی مصنوعی و خشک بودن مخصوصن مریم
سحر غفوری
۱۴۰۰/۱۲/۲۵
انگار منتظر بقیش بودم ولی تموم شد 😐
صدیقه فتحی
۱۴۰۰/۱۲/۲۴
داستان جالبی بود در رابطه با نقش عمیق مهربان‌ترین و نزدیک‌ترین فرد زندگی در کاهش اعتماد بنفس و گرایش به آرایش افراطی برخی دختران
مادرانی که مثلا از سر دلسوزی حرف‌هایی می‌زنند و متوجه عواقب آن‌ها نیستند
فاطمه هاتفی کیا
۱۴۰۰/۱۲/۲۰
حالا خوبه همه چی عادی شده و دختر خانومها از این گیر دادن‌های الکی خلاص شده اند
سید محمد ارتا
۱۴۰۰/۱۲/۱۳
کتاب خوبی و مفیدی بود
سمـــن ‌🤍
۱۴۰۰/۱۲/۱۰
لحجه‌ی گوینده تا حدودی توی ذوق میزد و متن به شیوه‌ی کاملا عادی و به دور از عناصر زیبایی متن نوشته شده...
افعال پشت سر هم و بی روح از تأثیر سخن کم کرده. کسی که حتی کمی به ادب فارسی آگاه هست متوجه این موضوع میشه
افشین حبیبی
۱۴۰۰/۱۱/۲۷
سلام 🌹
داستان دو ساعت روزمره یه مادر دختر.
من که نپسندیدم.
نرمین صوفی
۱۴۰۰/۱۱/۱۵
هیچ وقت نتونستم بااین نوع نگارش ارتباط برقرارکنم و سلیقه‌ی من نیست. بااحترام صدای گوینده همینطورکه درسایرکتابهاشون گفتم اصلا دلنشین نیست
1 2 3 >>