نقد، بررسی و نظرات کتاب صوتی بوف کور - صادق هدایت
4.3
251 رای
مرتبسازی: جدیدترین
sarah motamedi
۱۴۰۳/۲/۸
00
به پیشنهاد یکی از دوستان سابقم کنجکاو شدم غیر قابل پیش بینی بودنش جالب بود ولی برای من چنگی به دل نمیزد فکر میکنم بیشتر مناسب همان دوران باشد
اونقدر که تعریف این کتابو شنیده بودم، با خودم میگفتم حتما مثل کتابای دیگهای که خیلیا معرفی میکنن و میرم میخونم قراره نا امیدم کنه. ولی بوف کور یه چیز فرای تصورم بود. وقتی که میخوندمش با اینکه اولاش خیلی پیچیده بود ولی انگار که ناخودآگاه درک میکردم و توش غرق شده بودم. به جرئت میشه گفت جز بهترین کتابای سورئالیسته. یه پیر مردی که از کل جامعه فاصله گرفته و کاملا منزویه از مردم متنفر شده بخاطر اینکه خیلی باهاشون متفاوته چون مثل اونا خرافاتی نیست و خودشو برتر از اونا میدونه. اونقدر تنهاس که تنها همدمش سایشه ولی حتی اونم شکسته و پیر شده و راوی انگار که نمیتونه گذر زمانو باور کنه توی رویاهای کودکیش غرق شده چون تنها خاطرات خوشش با اون دوران بر میگرده دورانی که همسرش هم باهاش مشکلی نداشته یا شاید هنوزم همسرشو داره ولی از اونجایی که خودشو به چندین شخصیت مختلف تو ذهنش تقسیم کرده نمیدونه که میرمرد خنزر پنزری که فاسق همسرشه همون خودشه اونقدر افسردس که از همه مردم حتی همسرش که واقعا عاشقشه هم متنفره. در آخر شاید هم دلیل جنونشو عشق به لکاته میدونست که کشتش و چشمشو در اورد چون در نگاه اول شیفتهی چشماش شده بود یا شاید همش توهم بود.
🍁جمله اول و بسیار مهم کتاب: “در زندگی زخمهایی هست که مثل خوره روح را آهسته و در انزواء میخورد و میتراشد. ” بوف کور مشهورترین کتاب صادق هدایته و پره از نمادهای فکری واقعی و موهومی. نمیدونم چرا این کتاب منو یاد قلم ادگار آلن پو توی کتاب گربه سیاه میندازه! اما مثل همون کتاب پره از موهوم و خشونت و خیال و قتل و ترس! من میگم آلن پو، اما خود هدایت طرفدار شدید ژان پل سارتر بود، پس قطعا از کتاب تهوع سارتر هم الهام گرفته! چون هر دو راوی هاشون با مشخصههای مشابه هستن. توی کتاب راوی توی دنیای سرگیجه آور، خیالی وپر از موهومه و زاویه دید هم تندتند تغییر میکنه و هر لحظه شدیدتر میشه.. اون معتقده توی یه حالت اغما، فضایی بین برزخ و مرگ گیر افتاده. به قول خودش نه بیداره نه خواب! راوی تلاش میکنه با سایه خودش صحبت کنه و هر تماس انسانی رو قطع کرده و توی چاردیواری خونه ش که مثل تابوته زندگی میکنه! اون میگه نقاشی روی قلمدون میکنم و میفروشه، اما همه نقاشیهایش یکی ان! عکس یه زن جوون کنار یه نهر و یه پیرمرد رو به روش!
توی کتاب جایی رو میبینیم که توش، مرگ و زندگی با هم ادغام میشن! توی قلب بوف کور، یک حس بیگانگی عمیق دیده میشه. حس دور شدن از احساسات و ارتباطاتهای انسانی! آخرشم مخاطب هیچ وقت نمیشه گفت چه اتفاقهایی واقعا رخ داده و کدوما خیالی ان!
توی کتاب جایی رو میبینیم که توش، مرگ و زندگی با هم ادغام میشن! توی قلب بوف کور، یک حس بیگانگی عمیق دیده میشه. حس دور شدن از احساسات و ارتباطاتهای انسانی! آخرشم مخاطب هیچ وقت نمیشه گفت چه اتفاقهایی واقعا رخ داده و کدوما خیالی ان!
بهترین کتابی بود که چندسال اخیر خوندم. بوف کور برای کسایی که به داستانهای چندلایه علاقه دارن خیلی داستان جذابی میتونه باشه. مقصد ماجرا مهم نیست بلکه این مسیر داستانه که پر از کشمکشهای روحی و روانی راوی رو روایت میکنه. گوینده با بیان خوبش و همچنین صداگذاریهای به جا هم جذاببت کتاب رو چند برابر کرده.
سلام دوستان
تعریف این کتاب را زیاد شنیده بودم فکر میکردم خیلی فوق العاده است البته صادق هدایت نویسنده بزرگی است فکر میکنم من زیاد متوجه نشدم زیاد لذت نبردم (اما از لحاظ ادبی کتاب عالی بود پر از دلهره آنقدر مشتاق بودم آخرش را بدانم که به یکبار همه را گوش کردم ولی با فلسفه این رمان ارتباط برقرار نکردم)
تعریف این کتاب را زیاد شنیده بودم فکر میکردم خیلی فوق العاده است البته صادق هدایت نویسنده بزرگی است فکر میکنم من زیاد متوجه نشدم زیاد لذت نبردم (اما از لحاظ ادبی کتاب عالی بود پر از دلهره آنقدر مشتاق بودم آخرش را بدانم که به یکبار همه را گوش کردم ولی با فلسفه این رمان ارتباط برقرار نکردم)
بوف کور مشهورترین اثر صادق هدایت هست با موضوعی پیچیده و سبکی سورئال و حتی تا حدودی وهم آلود.
دربارهی جوانی هنرمند هست که از جامعه و زندگی گریزان هست. تصویر سازی راوی از آدمها و دنیا بسیار سیاه و تلخ هست. همینطور مصرف مواد مخدر یا جنون راوی باعث میشه که خواننده درگیر در تمیز واقعیت و توهمات راوی بشه.
خیلی نقد و روایت از بوف کور هست که به نوعی سعی در رمز گشایی اون داشتن اما به نظر من هدایت با تبحر منحصر بفرد خودش فضایی رو ایجاد کرده که خواننده میتونه هر تفسیری از کتاب داشته باشه.
من همیشه از خواندن کتابهای هدایت با قلم خاصش غرق در لذت میشم اما خب این کتاب خیلی تلخ و سیاه هست و سعی کردم فقط درگیر همان تبحر بشم و لذت ببرم.
دربارهی جوانی هنرمند هست که از جامعه و زندگی گریزان هست. تصویر سازی راوی از آدمها و دنیا بسیار سیاه و تلخ هست. همینطور مصرف مواد مخدر یا جنون راوی باعث میشه که خواننده درگیر در تمیز واقعیت و توهمات راوی بشه.
خیلی نقد و روایت از بوف کور هست که به نوعی سعی در رمز گشایی اون داشتن اما به نظر من هدایت با تبحر منحصر بفرد خودش فضایی رو ایجاد کرده که خواننده میتونه هر تفسیری از کتاب داشته باشه.
من همیشه از خواندن کتابهای هدایت با قلم خاصش غرق در لذت میشم اما خب این کتاب خیلی تلخ و سیاه هست و سعی کردم فقط درگیر همان تبحر بشم و لذت ببرم.