کاموبیشتر از اینکه رمان نویس باشد یک فیلسوف ویک جامه شناس است برای همین قصه خوب از آب در آمده است فقط جایی که قهرمان داستان بر میگردد واقعا لازم نیست قتل انجام بدهد چون اصلا در دعوا شرکت نداشت اما قسمت زندان خوب است مثل فیلم میخواهم زنده بمانم هیجان انگیز بود
کتاب جالبی بود به نظرم قهرمان داستان خودشو به اتفاقات روزگار سپرده بود تنها عکس العملی که داشت منجر به بزرگترین اتفاق زندگیش شد که البته جنایتی به بار آورد و دیگر تلاشی نکرد برای زنده موندن یا لااقل از نظر من کافی نبود
ادمهای بسیار زیادی شبیه قهرمان این داستان در اطراف ما زندگی میکنن به نظرم درک درستی از محیط ندارن با خودندن این داستان میتونید بعضی ادمای اطرافتان را درک کنید حتی جنایتش واقعا جنایتکارانه نیست
بیگانه داستان فردیه که خودش هست و نسبت به امور پذیراست و از عرف جامعه جدا شده و هنگامی که قراره اعدام شه در زمان گفتگو با کشیش چرایی کاراشو میفهمه و آگاه تر میشه و از مذهب فراتر میره و این جامعه هست که همواره چنین شخصی رو بیگانه میبینه و حکم به اعدامش میده