نقد، بررسی و نظرات کتاب دلی که نداشتی - فاطمه سلیمانی ازندریانی

با تشکر از نویسنده محترم داستان زیبا وجذابی بود قصه داستان رو دوست داشتم فضای صمیمی چند تا دوست با اعتقادات پاک
ولی نوشتار داستان اذیتم می‌کرد هنوز از یک زمان داستان خارج نشدی به زمان بعدی می‌رفت چند پاراگراف که می‌خوندم تازه متوجه می‌شدم زمان داستان فرق کرده انگار بی وقفه ازاین شاخه به اون شاخه می‌پرید ولی خود داستان رو دوست داشتم افراد داخل داستان رو دوست داشتم مخصوصا امین رو

تهش چی شد؟؟!! اصلا معلوم نشد چی به چیه! چرا اسمشو گذاشتن آیرین؟ اینکه پدر بزرگش زودتر از زمان مقرر مرد، تعویض اسم چی بود؟ صالح چی شد؟ طاها؟؟