نقد، بررسی و نظرات کتاب صوتی بمب خیس - سقوط مرگبار - جلد دوم - معین فرد

با سلام خدمت استاد معین فرد.
من واقعا بهتون تبریک میگم بابت این کتاب بسیار بسیار زیبا و هیجان انگیز. فقط منتظرم که جلد سوم این کتاب زود تر منتشر بشه چون واقعا ذهنم درگیر زایراس و سامیراناس.
از نظر من‌ای کاش زایراس از امکاناتی که داره بیشتر استفاده کنه خدایی خیلی از دستش بعضی وقتا عصبی میشم😅‌ای کاش لج بازی رو کنار بذاره و کمی در جلد کرادن باشه آخه بنظرم تنها کسی که میتونه جلوی این همه اتفاقات و آشوب‌ها ایستادگی کنه همین شخصه. دوس دارم بیشتر از دنیا‌های موازی صحبت میشد چون از نظر علمی هم مورد تایید قرار گرفته.
از گوینده‌ها بسیار تشکر و قدر دانی میکنم. فقط استاد‌ای کاش میشد صدا‌های تکراری نشنویم یک نفر صدای چند نفر رو بصورت زیر و بم در نیاره‌ای کاش تعداد گوینده‌ها بیشتر باشه تا صدا‌های متفاوت از حنجره‌های متفاوت بشنویم بنظر زیبا میشه.
استاد اگه میشد کتابتون دست یک فیلم نامه هالیوودی باشه چه سریال زیبایی ازش میساختن بنظرم جزو بهترین فیلم‌های ممکن دنیا تا چندین سال میشه.
من بی صبرانه منتظرم که جلد سوم بیاد.
یه سوال تا چه مدتی منتظر جلد سوم باشیم؟ من هر روز چندین مرتبه دارم چک میکنم ببینم جلد سوم منتشر شده یا ن.
اگه امکانش هست پاسخ منم بدید.
انشالله موفق باشید.

با سلام و تشکر‌های فروان از استاد معین فرد گرامی با تشکر از زحمات فروان شما خواستم یه نقد کوچکی از داستانتان برای کسانی که می‌خواهند داستان سقوط مرگبار را گوش دهند بکنم این داستان فوق العاده است داستانی اخر الزمانی است و شخصیت اصلی و جداب داستان مردی است که با رباتی به اسم کرادن تلفیق شده است اسم اصلی مرد داستان زایراس است و ماجرا‌های پر رمز و راز درست می‌کند و دوم استاد معین فرد من قسمت‌های داستان را متوجه نمیشم مگه سامیرانا هنگام ورود به دنیای ان طرف دیوار بیهوش نبود تا جایی که من فهمیدم تا شهر کروم‌ها بیهوش بود پس از کجا راه ورود به دیوار را می‌دانست و به آنتر گفت؟
و چطور می‌شود سامیرانا نابینا باشد اخر او حتی رنگ‌ها را می‌دانست
و چهارم اول با تشکر از عوامل دوبلاژ و استاد صدای هیوالاها و فحش‌هایی که می‌دادند خیلی تکراری بود استاد از فحش‌های جدید استفاده کنید تا داستان خشن تر شود
و راستی استاد این زایراس به سامیرانا خیلی علاقه منده ببین چیکار میتونی براش انجام بدی با تشکر‌های بسیار فراوان از استاد
محمدرضا 16 ساله از تبریز
🌹

این رمان جلد دوم مجموعه‌ی سقوط مرگبار به شمار می‌آید و اتفاقات آن پس از ماجراهای کتاب باران سیاه رخ می‌دهد. زایراس شخصیت اصلی داستان پس از پیدا کردن هویت خود و به دست آوردن جعبه‌ی سیاه به ارباب کروم‌ها (موجوداتی زنده از جنس ربات) تبدیل می‌شود‌. او در بالاترین جایگاه کروم‌ها به نوکر کرادن هم تبدیل می‌شود. کروم‌ها تصمیم دارند با این حیله و قرار گرقتن زایراس در جایگاه ارباب کروم‌ها از ارباب اصلی‌شان یعنی کرادن که در یک بدن آهنی با زایراس به زندگی ادامه می‌دهد حفاظت کنند. این ایده با شکست رو‌به‌رو می‌شود و زایرس به همه چیز پشت می‌کند و سر به بیابان می‌گذارد. او در کتاب بمب خیس که جلد دوم مجموعه‌ی خواندنی سقوط مرگبار است تلاش می‌کند راهی بیابد تا از دیوار رادیواکتیوی بگذرد و به دنبال ناشناخته‌ی خود برود. او در این ماجراجویی بزرگ به حقایق نهان بسیاری دست پیدا می‌کند، قبیله‌های بزرگی قصد دارند از دیوار عبور نمایند و دنیا را به آتش بکشند.

نسخه صوتی جلد اول و دوم کتاب سقوط مرگبار رو گوش دادم. خوب بود، ولی اشکالات ریز و درشت داستان تا اینجای کار مانع از تبدیل شدن کتاب به یک اثره عالی میشه. بزرگترین مشکل کتاب اینکه نه تنها هنوز بعد از دو جلد به هیچکدوم از پرسش‌هایی که برای مخاطب ایجاد کرده جوابی نمیده. بلکه پرسشهای جدیدی هم ایجاد میکنه. مشکل بعدی تکراری شدنه روند داستان هست. مثلاً اینکه داستان کلاً دو روند اصلی داره، یک: شخصیتها برای رسیدن به یک مقصد درحال سفر و پیمودن راه هستن که براشون اتفاقاتی رُخ میده. دو: شخصیتها به مقصدی میرسن و در اونجا براشون اتفاقاتی رُخ میده که بعدش اونجا رو ترک میکنن (تو داستان این روند بارها و بارها تکرار میشه). یا مثلاً اینکه شخصیتها از دست هیولاها درحال فرارن که یکدفعه یکی از نا کجا آباد پیدا میشه و اونا رو از دست هیولاها نجات میده. مشکل بعدی سوتی‌هایی هست که در داستان وجود داره. مثلاً در جلد دوم سامیرانا وقتی از دنیای خودش تعریف میکنه میگه "وقتی یکروز در بچگی تنها خونه بود صدای آژیر میاد و یک بمب اتمی میوفته نزدیک شهرشون" که این باید همون شروع جنگ اتمی و نابودی دنیا در بیست سال پیش در دنیای سامیرانا باشه. ولی وقتی زایراس برای اولین بار همراه سامیرانا از ترک عبور میکنه و به دنیای سامیرانا میاد و میپرسه "چرا تو دنیای من اینجا شهری نیست ولی تو این دنیا شهر هست؟ " سامیرانا میگه "چون تو دنیای شما جنگ شهر رو نابود کرده" و زایراس میپرسه "مگه اینجا جنگ نشده؟ " و سامیرانا میگه "کاش جنگ شده بود. اینجا یه اتفاق بدتری افتاده" که این کاملاً با اون خاطره ایی که سامیرانا در اوایل جلد دوم تعریف کرده بود مغایرت داره و طوریکه داستان میگه اصلا تو دنیای سامیرانا جنگ اتمی و نابودی دنیا اتفاق نیوفتاده!

با سلام و خسته نباشید، ممنون از کتاب خوبتون فقط چند نکته… یکی اینکه چه لزومی داره شخصیتهای غیر اصلی داستان مدل حرف زدنشون به اون شکل بلشه؟ چرا درست صحبت نمیکنن؟ خیلی وقتها (اکثرا) توی ذوق میزد. دوم اینکه در مورد نابینایی سامیرانا اینطور که متوجه شدم از اول کور نبود و وقتی دارو بهش نرسیده بود کور شد و بعد از اینکه دوباره دارو تزریق شد بیناییشو به دست آورد که اگر این برداشت من درست باشه منطقیه و غیر از این خیلی عجیبه چون خیلی جاها سامیرانا میدید و اگر برداشت اول من درست باشه موقعی که توی کشتی بودن و گفت بذار منم تابلوها رو ببینم (قبل تزریق) اصلا امکان دیدن نداشت … سوم در مورد اسامی داستان که خیلی منو گیج میکرد و تا آخر داستان درگیر به یاد آوردن اونا بودم و خیلی جاها نفهمیدم کیه و ادامه دادم … چهارم اینکه خیلی جاها داستان بیخودی کش پیدا میکرد و اون کشش قبلو نداشت … در مورد دنیاهای موازی هم به نظرم اینقدر تکرار شد که دیگه خیلی پیش پا افتاده و تکراری شد و اون ابعت و مرموز بودن و دست نیافتنی بودن خودشو از دست داد… در نهایت بسیااااار داستان زیباییست و حالت اعتیاد گونه داره، امیدوارم به نوعی نیمز گرفتار نشده باشیم😉
با تشکر فراوان از جناب معین فرد برای خلق چنین فضای جذاب و داستان حیرت انگیز 🙏

نویسنده‌ی گرامی پشتکار خوبی دارن و همینکه تا اینجا پیش اومدیم یعنی کارشون ارزش داره‌. فکر میکنم فیلم‌های امریکایی زیاد تماشا میکنند😊. چون امثال این داستان آینده و نابودی دنیا وتغییرات ژنتیکی و.. ‌ رو در فیلمهای امریکایی دیدیم. ولی شخصیت اصلی داستان بیشتر شبیه یک مرد ایرانی در زمان حاله! استرس‌های زیاد بیماری اضطراب داره که با محیط و زمان زندگیش اصلا همخوانی نداره! شخصیت زن هم همچنین. بیشتر شبیه زنهای حال حاضره. بعضی جاهای کتاب اشتباه داستانی داره. که با مطالعه‌ی چندین باره توسط افراد متفاوت و ویراستار قبل از چاپ این موارد میتونه برطرف بشه. بعضی بخشها کاملا بی مورد از اصل داستان هست و بی مورد کتاب را طولانی کرده. طولانی شدن بیش از حد داستان رو از جذابیت دور و به سمت خسته کنندگی پیش میبره. موارد ذکر شده به عنوان همکاری با یک نویسنده‌ی عزیز و نظر یک خواننده قید شد. با آرزوی موفقیت برای نویسنده و تیم اجرای صوتی کتاب.

سلام و احترام خدمت تمامی عزیزانی که این نظر را میخوانند.
داستان بسیار زیباست و برای بنده که ساعتها رانندگی میکنم بسیار مناسب و سرگرم کننده است.
هنوز تمام داستان را گوش نداده‌ام، اما تا اینجای کار متاسفانه داستان چند تا مشکل داشته، یعنی بنده متوجه نشدم. "سامیرانا کور شده یا نه؟ " در واقع در طول داستان متوجه شدیم سامیرانا بینایی خود را از دست داده، اما چند جا خلاف این را میشنویم. مثلا در فصل بیست و هشت سامیرانا به زایراس میگه میتونی تصویر داخل را نشونم بدی و... یه جا دیگه سامیرانا به لباس‌های آهنی یه کرومِ زن خیره شده و...
جز این یه جا دیگه گفته میشه "دستان مردِ یک دست میلرزه"😂
چند تا دست داره مرد یک دست؟
متاسفانه از این قبیل مسائل هست که اگر نبود بسیار عالی میشد.
در کنارش صداپیشه‌های عزیز بسیار عالی هستند و در خیلی از جاها مارو میبرن به صحنه.
و یک انتقادم از اپلیکیشن اندروید دارم، متاسفانه بعضی از فصلها دانلود و پخش نمیشن که خوشبختانه از وبسایت میشه دانلود و گوش کرد.
🌺با آرزوی موفقیت و پیشرفت❤

درود با عرض تبریک به نویسنده جدید و خوش فکر وطنمون داستان واقعا عالیه و ایده‌های جالب نویسنده باعث میشه جذب بشید.
من چند تا انتقاد میکنم و امیدوارم برمن ببخشید تنها قصد دارم از بیان این انتقاد‌ها سازندگی و بهترشدن است.
۱. شخصیت سامیرانا در داستان که جز شخصیت‌های اصلی داستانه در این جلد کور میشه ولی دقیقا بعد اینکه مشخص میشه کور هستش اتفاق عجیبی میافته و نویسنده فراموش میکنه و کرادن بارها با چشمک‌ به سام علامت میده یا سام از نگاه کرادن متوجه میشه چی بگه یانه درصورتی که سام بینایی نداره!
۲. جلد اول واقعا خوب بود و خوب تموم شد و جمع بندی خوبی داشت، اما جلد دوم با کمال تعجب جایی تموم میشه که تو اوج هیجان هست و جمع بندی نداره مگه میشه یک جلد کتاب جمع بندی نداشته باشه؟! و این موضوع جایی تو ذوق من زد که سریع رفتم جلد سوم رو خریدم و دیدم‌ای دل غافل اصلا از ادامه جلد دوم شروع نشد! و باعث شد دلسرد بشم و بیخیال این کتاب بشم...
۳. من جلد سوم رو تهیه کردم و تا نصف بیشتر نتونستم ادامه بدم چون کلا داستان جای دیگری رفت که به نظرم یه ایراد بزرگه و حداقل باید یک‌فصل اونجا میبود یه فصل در شخصیت کرادن.

نقد کتاب سقوط مرگبار: بمب خیس، نوشته معین فرد سقوط مرگبار: بمب خیس، دومین جلد از مجموعه رمان های علمی تخیلی و فانتزی "سقوط مرگبار" نوشته معین فرد، دنباله ای جذاب و پرهیجان برای جلد اول با عنوان "باران سیاه" است. این کتاب، خواننده را به سفری در دنیایی ویران شده و پر از رمز و راز می برد، جایی که زایراس، شخصیت اصلی داستان، در تلاش برای یافتن هویت واقعی خود و نجات بشریت از خطرات پیش رو است. نقاط قوت: جهان سازی:  معین فرد با ظرافت و دقت، دنیایی ویران شده و آخرالزمانی را خلق می کند که پر از جزئیات و المان های جذاب است. خواننده به راحتی می تواند با این دنیا و ساکنان آن ارتباط برقرار کند و در جریان داستان غوطه ور شود. شخصیت پردازی:  شخصیت های داستان، به خصوص زایراس، به خوبی پرورش یافته اند و عمق دارند. خواننده می تواند با آن ها همذات پنداری کند و احساسات و انگیزه های آن ها را درک کند. فضاسازی:  نویسنده با استفاده از زبان قوی و توصیفات جاندار، فضایی پر از هیجان و مخاطره را خلق می کند که خواننده را تا آخر داستان در گیر خود نگه می دارد. معما و راز:  داستان پر از معما و راز است که خواننده را به دنبال کردن و کشف آن ها تشویق می کند. این مورد یکی از عوامل اصلی جذابیت و سرگرم کنندگی کتاب است. سرعت:  داستان با سرعتی مناسب پیش می رود و هیچ وقت خسته کننده و کشنده نمی شود. اتفاقات هیجان انگیز یکی پس از دیگری رخ می دهند و خواننده را مشتاق ادامه داستان می کنند. نقاط ضعف: ضعف در شخصیت پردازی برخی از شخصیت های فرعی:  برخی از شخصیت های فرعی به اندازه کافی پرورش نیافته اند و از عمق کافی برخوردار نیستند. این مورد می تواند تا حدودی از ارتباط خواننده با داستان بکاهد. کلیشه :  در برخی موارد از داستان از کلیش

کتاب عالی بود و واقعا از این حد ذهن خلاق آقای معین فرد شگفت زده هستم. از نکات مثبت میشه به روند جذاب و تشنه کننده کتاب اشاره کرد. بعلاوه وقتی که نویسنده پرده از اسرار شخصیت ها و داستان بر میداره و خواننده پازل ها رو کنار هم می زاره، تمام فکر و ذکرش میشه پی بردن به بقیه اسرار و این مثل یه ماده مخدر نسبت به خواننده عمل می کنه که اون رو ترغیب به خواندن یا شنیدن ادامه داستان می کنه و نویسنده عزیز، به خوبی از این نکته بهره برده. و تنها یکی از ایراداتی که میتونم از گروه گویندگی بگیرم اینه که: می دونم هزینه های مربوط به تهیه فایل صوتی چه قدر بالاست اما لااقل تلاش کنید شخصیت های که در طی داستان، با هم زیاد گفتگو یا ارتباط نزدیک دارن، صداشون رو یک گوینده، اجرا نکنه یا اگه یک گوینده صدا رو اجرا می کنه، یکم بهتر صدای خودشو تغییر بده یا گروه ادیت، با فیلتر، صداش رو تغییر بدن. باز هم ممنونم از نویسنده عزیز و گروه گویندگان با اجرای دلنشینشون. به خصوص گوینده شخصیت سامیرانا. با آرزوی موفقیت برای همه شما دوستان عزیز.

با تشکر از زحمات راویان.. تلاششان قابل تقدیر است بنظرم این عزیزان کمک بسیاری به جذابتر شدنِ داستان کردند و تشکر ویژه از جناب معین فرد که به زیبایی تخیلات خود را متجلی ساختن گویا با تمامِ وجود با آن‌ها زندگی کرده باشند.. من منتقد ادبی نیستم و تجربیاتم در حدِ خواندن کتابست و بس.. منتها در بسیاری از بخشها تناقض وجود داشته.. خصوص کور بودنِ سامیرانا کمی دور از واقعیت بود در چنین شرایطی ک افرادِ جنگجو و قوی هم شانسِ زنده ماندشان کم بود چطور یک نابینا میتوانست زنده بماند... و مهمتر اینکه او بارها چیزهایی را دیده و به دیگران نشان میدهد حتی گفتگوهای او نشانی از نابینایی ندارد خیییلی سخته باورِ ندیدنش خصوص در پایانِ داستان او براحتی میدید!!!! و مشکلِ دیگر، داستانِ جهانهای موازی برای من است که به یکباره در داستان گنجانده شد.. سفر به این جهانها آنهم براحتی خیییلی برام جالب نبود و داستان کلا به سمت و سوی دیگری کشیده میشود و معماهایی که تا پایانِ فصل دوم هنوز باز نشده البته این نظرِ شخصیِ من هست اما در کل با توجه به صحنه‌های تکراری در داستان که گاه گاه در فیلمها و داستانهای دیگر هم خواندیم و تماشا کردیم.... کتاب بسیااار جذاب است و گویی با شخصیتها زندگی میکنیم.. متاسفانه تا اینجای کتاب هنوز نه شخصیت کرادین برام باز شده که فکر نکنم موجوده بدی بوده باشه با توجه به چیزهایی که خواندیم و شنیدیم و شخصت زایراس. شغلش.. و کاری که با دوستانش در حال انجام دادنش بود همچنان در پرده‌ی ابهام باقی مانده... امید که به سوالاتِ بسیاری که در کتاب واردِ ذهنِ خواننده میشود تا پایان پاسخ داده شود... جناب معین فرد... موفق باشید و همیشه پرتوان.. 🙏

سلام داستان صوتی سقوط مرگبار (بمب خیس) جلد دوم در ژانرعلمی تخیلی که در مورد اینده نوشته شده، بسیار خاص وجذاب هست، مانند جلد یک کشش زبادی دارد، مخاطب نمیتواند لحظه‌ای از ادامه داستان بازایستد.
واقعا اقای معین فرد، باقدرت و توانایی که در خلاقیت ایشون دیدم، منو شگفت زده کردند.
من منتقد ادبی نیستم و در حدی نیستم که از اقای فرد بخوام انتقاد بکنم ولی به نظرم اشکالات جزئ داشت.
مثلا یک جایی که سامرینا در صورتی که نابینا بود چشمک زابراس را فهمید،
سامرینا جایی گفت که بمب همه چی را نابود کرد، چطور خودش زنده موند یا مکانی که زندگی میکرد هنوز زنده بودند؟
نکته دیگه‌ای که باید بگم به نظرم اسمها باید اسون تر میبود، من به شخصه سخت یادم می‌موند، ولی بسیار زیباو با مفهوم هست
واینکه شخصیت‌های داستان تکراری شدن اگزتعداد بیشتری شخصیت به داستان اضافه میشد، بهتر میشد.
ولی خیلی زیبا احساسات زایراس بیان شد من خوشم امد. بابت این کتاب زیبا و با مفهوم که جلد یک را به رایگان برای ما به اشترک گذاشتید از اقای معین فرد گرامی تشکر می‌کنم به شخصه خیلی لذت بردم.
وگویندگان به نظرم باید بیشتر باشند چون شخصیت‌های داستان زیاد هستن واینکه انچه در اینده می‌شنوید نباشه، خیلی بهتره،
از گویندگان بسیار ممنونم که کتاب به این زیبایی را با صدا واجرای خوبشان بهتر کردند. لطفا کتاب‌های اقای معین فردرا بیشتر صوتی کنید، به شخصه از قلم ایشون لذت بردم.

با سلام خدمت جناب معین فرد. کتاب خیلی عالی نوشته شده و پتانسیل خیلی بالایی برای ساخت فیلم و سریال داره.
فقط چیزی که منو اذیت میکنه (کمی اسپویل داره پیامم) و به نظرم لزومی به وجودش نبود، نابینا بودن سامیرانا بود. که خیلی از جاهای داستان جوری پیش میره که نابینا بودنش زیر سوال میره. اکثرا همه چیزو به خوبی میبینه. تابلوهای نقاشیو میبینه. توی مغازه‌ها با دیدن اجناس کلی ذوق میکنه. خیلی وقتا با نگاه کردن به صورت زایراس ازش تاییدیه میگیره واسه یه کاری. بدون صحبت کردن. نمیدونم حالا جلوتر آیا لزومی واسه نابینا بودن سامیرانا هست یا نه.
و مورد بعد اینکه خیلی چیزا واسه زایراس سوال نمیشه. مثلا اینکه شبی که توی دنیای دیگه، زایراس توی خونه‌ی سرپیکس بود، چجوری سامیرانا اومد و اونو پیدا کرد و برگردوند. تازه با وجود نابینایی.... از کجا متوجه شد که زایراس کجاست. یا مثلا سوال راجع به اینکه کرادنو چرا به اسم کلانتر میشناختن؟ و کدوم طرف دنیا کلانتر بوده که هم سامیرانا میشناختش هم اون هیولا.... البته شاید جلوتر واسه اینا جواب پیدا بشه، ولی اینکه تا اینجا واسه خود زایراس اینا سوال نشده یکم عجیبه.
ولی در کل فوق العاده هست و ممنون میشم اگر پاسخ بدین. چون واقعا دوست داشتم راجع به این مسائل از خود نویسنده سوال کنم. تشکر.

سلام عزیزان کتابخوان ژانر فانتزی، علمی تخیلی و وحشت. در مورد این کتاب باید بگم یک کتاب سرگرم کننده و خوب برای کسانی که هیجان در مطالعه را دوست دارند. در هنگام خواندن و یا گوش دادن به کتاب صوتی آن، کسانی که در ذهن‌شان تمام صحنه‌ها و حتی آدمهای داستان را تجسم میکنند یک سریال عالی برای خودتان ایجاد میکنید بطوریکه به صورت مداوم دوست دارید قسمت بعدی را دنبال کنید تا ببینید سرانجام چه خواهد شد. خلاصه بگویم که از خواندن یا شنیدن کتاب صوتی آن خسته نخواهید شد بلکه لذت خاصی هم دارد. من کتاب صوتی آن را خریداری کردم و باید بگویم ارزش خرید را دارد. اگر یک تهیه کننده خوب پیدا شود و این کتاب را تبدیل به یک سریال کند مطمئنا جزو بهترین سریالهای فانتزی و وحشت خواهد شد. در آخر اضافه میکنم کسانی که از ژانر فانتزی و علمی تخیلی و وحشت خوششان می‌آید در خواندن این کتاب شک نکنند. قیمت کتاب هم مناسب و خوب می‌باشد. گویندگان کتاب صوتی هم به گونه‌ای کتاب را میخوانند که همانند سریالهای صوتی است. هم از کتاب راه، هم گویندگان کتاب صوتی و همچنین نویسنده این کتاب تشکر میکنم.

سلام آقای معین فرد بسیار خوشحالم که اثری این چنین پرکشش و جذاب و سرشاراز تعلیق که خواننده و شنونده را بهمراه خود میکشد از ذهن و تخیل یک نویسنده ایرانی زاده شد. میدانم که گاهی بالا رفتن تراز اثر نزد مخاطبین، چالشهایی را برای آفرینندگان آثار برای ادامه بوجود می‌آورد، اما تخیل آزاد و بی پروا کار خودش را خواهد کرد بویژه آنکه در یک منبع و چشمه غنی ریشه داشته باشد.
اثر شما را به صورت صوتی دو مرتبه کامل گوش دادم وبرخی بخشهارا دوبار. جلد دوم را به صورت نوشتاری ابتدا خواندم سپس صوتی شنیدم چون برایم بسیار لذت بخش بود و میخواستم خط سیر وقایع رادر ذهنم تثبیت کنم. من هم مشتاقانه منتظر جلد سوم هستم. چند پرسش و یک گره برآیم پیش آمد که آنرا در فرصتی دیگر بازگو خواهم کرد.
اما در مورد صدا من هم با دوستان موافقم که استفاده از صدای یک نفر برای چندین نقش کاملا آشکار و خام است که باعث نمره منفی میشود. صدای کرادن بسیار زیباست و خوش نشسته، آفرین، یک انتخاب و اجرای عالی. اجرای خانم جای ریزانیس در بعضی مواقع با حس خود شخصیت در اثر، ناهمگن و خالی از دقت در انتخاب نوع حس بیان است. مثلا گاهی علیرغم جو نابخشوده‌ی موجود بین او و کرادن خیلی لوس و با کرشمه صحبت میکند، در حالی که جدی و یا خشک بودن طبیعی تراست. صدای دراسول هم انتخاب خوبیه با اجرایی خوب.
و اما در مورد کمبود صدا و مشکلاتش یک پیشنهاد دارم و آن هم اینکه در صورت امکان از ظرفیت مخاطبین علاقه‌مند استفاده کنید بویژه ساکنین تهران. من خودم اهل اصفهان هستم و فکر کنم دارای یه نیمچه صدایی باشم، که در صورت گرفتن نمره قبولی میتوانم به صورت رایگان در اختیار ایده آل شدن این اثر زیبا قرار دهم. سپاس از همه زحمات شما پیروز باشید در قله‌ها.

سلام و خسته نباشید با دوستان زحمت کش کتاب راه و گروه گویندگان
و مخصوصن جناب استاد آقای معین فرد.
کتاب بسیار زیبای بود‌
ولی بدون نقص نبود.
مثلاً نابیتا بودن سامیرانا که در بعضی مواقع میتونست ببینه.
یا شخصی اول داستان زایراس.
آقای معین فرد زایراس را یک فرد کم توان نشان داده.
که در حالی که با یک شخصی به نام کرادن پیواند خورده
که کرادن از نظر هوش و درک زکاوت و قدرت هیچ کم و کاستی نداره.
درحالی که زایراس حتی نمیخواد از دستش که بسیار قدرت مند هست استفاده کنه
یا برای خواننده یا شنونده اینجوری پیش میاد که زایراس از توانای‌های که دستش داره یادش میره.
اینقدر زایراس ضعیف هست که حتی نمیتونه جلوی اون پیر مرد یک دست استادگی کند
خیلی راحت اجازه میده که بهش درستور بدن یا تهدیدش کنن.
امیدوارم که در جلد سوم آقای معین فرد زیراس را این گونه نشان نداده‌ باشن.
با سپاس فراوان

سلام
تشکر ار اقای معین فرد
از اینکه این کتاب انسان را از لحظه‌ای ک دران هست جدا و به صحنه جاری در کتاب میبرد شکی نیست که این هنری بسیار با ارزش و شایسته تشکر و مدح و تشویق است
اما باید این گِلِه و یا نقد رو داشته باشم که دیگه این زایراس بیچاره دیگ چقدر باید سوال داشته باشه؟؟؟؟
حقیقتا بعضی جاها خواننده رو آزار میده! من اصلا با کش دادن داستان مخالف نیستم اما با ایجاد سوالات و نافهمی‌های شخصیت اصلی داستان به منظور افزایش زمان و متن کتاب بسیار مخالف هستم
حیف اینهمه هنر که بخاطر یک نقیصه زیر سوال بره
اما همونطور که در ابتدا عرض کردم کتاب جالب و نافذی است و باید بگویم جلد سوم با اسم *سه* را هم میخوانم که ادامه همین کتاب هست.
اما دوسداشتم نقد خودم را از روی دوستی عرض کنم
تشکر از کتابراه

سلام جناب معین فرد ممنون میشم پاسخ بدید، معین فرد اسم مستعار شماست یا واقعی؟ چرا اسم کامل تون روی کتاب نیست؟ این نظر رو پنج بار ویرایش کردم، هر چی جلوتر میرم شگفتی بیشتری میبینم، اینهمه خلاقیت از کجا اومده؟ این تصویر سازی قوی بی نظیره، من رمان زیاد خوندم، تا حالا چنین چیزی ندیدم، هرچی بگم کمه، اینهمه خلاقیت مگر ممکنه؟! ارتور کانن دویل و آگاتا کریسیتی و جی کی رولینگ در مقابل نویسنده این اثر هیچی نیستند، اینهمه پیچیدگی چطور در ذهن یک انسان شکل گرفته؟! تصویرسازی فوق العاده‌ای در این کتاب هست، فکرشو نمیکردم یک نویسنده ایرانی چنین کتابی نوشته باشه، بماند تلنگرهایی که به مذهب، متافیزیک و فلسفه هم میزنه (در همه جای کتاب بارها و بارها کلمه‌ی «تنه» به اشتباه «طعنه» گفته میشود!)

این کتاب ادامه جلد اول به نام سقوط مرگبار باران سیاه است داستان شخصی به نام زایراس که بیست سال داخل کما بوده و حال که به هوش آمده متوجه میشود که دارای بدنی آهنی و متعلق به رباطی به نام کرادن منفورترین موجود روی زمین و تنها نیمی از مغز او انسان است اصل داستان به تلاش وی برای پیدا کردن و به یاد آوردن خاطرات گذشته خود برمیگردد قدرت تخیل نویسنده برای خلق موقعیت‌های جدید کنار هم قرار دادن اتفاقات بیان جزییات مربوط به هر صحنه و پیش برد هنرمندانه داستان واقعا ستودنی است نکته مبهم این داستان به نظر من نابینا بودن سامیراناست مشخص نبود مصرف داروی نیمز باعث از بین بردن نابینایی او میشد یا خیر گروه گویندگان به خوبی این داستان رو اجرا کرده بودند و در کل گوش دادن به کتاب لذت بخش بود

سلام استاد معین فرد
هر چ بگم کم گفتم راجب این مجموعه زیبا
تمام مدت ک گوش میکردم داستان رو همش ب این فکر میکردم ک چی میشد اگه میشد‌ی فیلمساز بزرگ هالیوودی این اثر رو ب سریال تبدیل کنه؟!
واقعا ب فکر باشید چون ارزشش رو داره و مطمئنا اگه این شاهکار رو بخونن امکان نداره قبولش نکنن
موضوع و داستان و خط سیر داستان منحصر ب فرد هست
و بدون شک حتی از سریال‌های علمی تخیلی ک من دیدم مثل صد و فرنچ و... ن تنها هیچی کم نداره بلکه با فاصله مطمئنم اگه سریال بشه از همشون‌ی سر و گردن بالاتره و جهانی میشه اینو شک نداشته باشید
ممنون میشم جواب نظرمو بدید استاد فرد

وقت بخیر. جلد دوم سقوط مرگبار در ادامه‌ی جلد قبلی به خوبی ظاهر شد و داستان رو خوب پیش برد. (خطر اسپویل) زایراس در انتهای کتاب نسبت به فصل قبل کمی محکم ترظاهر شد ولی باز هم کسی به نجاتش اومد. همچنین گذشته عجیبش من رو متعجب کرد. تا همینجا مشخص شد که نقطه مقابل زایراس در گذشته کرادن بوده و احتمالا اون بوده که به سرش شلیک کرده. دشمنی هوش مصنوعی با کرادن رومتوجه نشدم و احتمالا در جلدهای بعدی متوجه خواهیم شد.
اینبار پایان نامشخص موند و جلد سوم هم گویا وارد داستان دیگه‌ای شده..
گویندگان هم خیلی پیشرفت کردن نسبت به جلد اول. مشتاقم دراولین فرصت جلد بعدی رو گوش کنم.
در کل لذت بردم از شنیدنش ممنون از نویسنده ایرانی و خلاق عزیزمون👏🏻

ضمن این که این اثر افتخاری برای ذهن خلاق و برجسته ایرانی است، برخلاف آثار دیگر جهان که در جلد‌های بعدی یک مجموعه کتاب، مفهوم، هیجان، و چارچوب رنگ خود رو به مرور می‌بازد، در این اثر، داستان هرچه به جلو حرکت می‌کند، خط اصلی معمایی تر و پیچیده تر می‌شود و خطوط فرعی داستانی اثری منفی بر خط اصلی ندارد، همین عامل این اثر را تبدیل به یک اثر فاخر و ارزشمند می‌کند، ضمن اینکه گویندگی به بهترین و هیجانی‌ترین شکل ادا شده است. این نکته را باید اضافه کرد که ژانر کتاب فقط برای علاقه مندان خود، ارزشمند و قابل درک است و احتمال زیادی وجود دارد که علاقه‌های دیگر، این ژانر و اثر را نپسندند که البته این موضوع برای تمام ژانر‌های ادبی و هنری گوناگون، ثابت و آشکار است.

درود بر آقای معین فرد
واقعا کتاب بی‌نظیر یه؛ منی که اصلا اهل رمان خوندن نیستم باگوش کردن به چندتا از فصل‌های کتاب ترغیب شدم به اینکه همش رو گوش بدم. گویندگان با صدای دلنشین و رسا؛ و متن زیبا آدم رو مهو خودش می‌کنه. به نظرم اگه فیلمی از این کتاب بسازن بهترین فیلم علمی تخیلی میشه. چیزای زیادی ازش یاد گرفتم؛ یکی اینکه دنیای ما خیلی پوچ و بی ارزشه, همیشه آدم‌های فقیر مورد ظلم و بی توجهی ظالمان و سردمداران قدرت میشن, همه‌ی سختی هارو قشر ضعیف جامعه باید تحمل کنه ولی دنیا به کام آدمهای دیگست، دقیقا این وضعیت الان دنیا.
کار بسیار زیبا و پسندیده‌ای بود از شما و از برنامه خوب کتاب راه تشکر میکنم قدردان زحمات بی وقفه تون هستیم.
یا حق.

سلام خدمت استاد معین فرد
قسمت دوم ب نظر من اصلاراضی کننده و جالب و مهیج نبود. بعضی‌ها فقط به خاطر امتیاز نظر مثبت میدهند. فصل اول بسیار مهیج و زیبا نوشته شده بود. بعدشم فکرنکنم حشیش بتونه اینطور توهم ایجاد کنه بهتر بود بجای کلمه حشیش نام دیگری میاوردین ب نظر من بد اموزی داره. من اخرشم نفهمیدم سامیرا نابینا هست یا نه
اگرفصل سوم هم به این روند باشه من اصلا نمیخرم. تیم گویندگان هم. که یک مرد ویک خانم هست همه صدا مثل هم هستند واقعا شنونده خسته میشه ازاین همه صدای یک شکل
اقای معین فرد لطفا فصل سوم رومهیج ترکنید.
بابت انتقادم تندم معذرت میخام
حیف این سوژه زیبا ک دارید بخاهیدکم کاری کنید
باارزوی موفقیت شمادر جلد سوم.

راستش بنظرم جلد اول بهتر بود. بخاطر همین این جلدرو هم خریدم اما یه چیزایی هست که اعصابمو خورد میکنه اول اینکه خیلی به جزئیات پرداخته شده و درمورد اصل داستان اطلاعات بصورت قطره چکان ارائه شده. دوم و بدتراز مورد اول، شخصیت اصلی یعنی کرادن یا همون زایراس بقدری ضعیف و ترسو و بی دست‌وپا هست که حتی سامیرانا خیلی قوی تر و شجاعتر از اون بنظر میرسه. در کل کتاب فکر کنم بیش از هزار بار از هزار چیز بعضاً بیمورد دچار ترس و لرز و وحشت میشه. توی بیشتر مبارزات هم کسی نجاتش میده وخودش فقط درحال ترس و فراره.
اصلا از این شخصیتش خوشم نمیاد.
البته تو جلد اول هم همینطوره فقط تو این کتاب به نقطه اوجش میرسه و خیلی رو اعصابه.

من ۵ ستاره رو بهش میدم، چون خلاقیتش بسیار عالیه و خیلی خوب تونسته تکه هارو کنار هم بچینه ولی مثل نقدی که برای کتاب اولش گذاشتم، در مورد این کتاب هم معتقدم بیش از حد از نظر موضوعی شلوغه، فرافرگشت، انفجار اتمی، موجودات رادیواکتیوی، دنیاهای موازی، کروم‌ها، تکنولوژی‌های آینده، خیلی خیلی شلوغه، البته میشه همین رو نقطه قوت نویسنده دونست که تونسته تمام این موضوعات رو کنار هم بچینه ولی ب نظرم میتونست بجای یک کتاب مثلا سه جلدی، ۱۰ کتاب متنوع بنویسه، این نظرمنه، ولی در هر صورت من از شنیدنش لذت بردم، همچنین گروه گویندگان هم بسیار عالی عمل کردن، ممنونم

سلام اول از همه تبریک ب خلاقیتتون خب همیشه نواقصی هم هست و اگر هم نویسنده نقد پذیر باشه یک اینکه ترسو تر بز دل تر مایوس از شخصیت اول نداریم و لحن گوینده هم همینطور واسه همچین داستانها این ی نقص حساب میشه و حاشیه بی دلیل زیاد داشت انگار فقط واسه طولانی تر شدن بوده و از پارادوکس های زیادی برخوردار ی جا ی چیز عنوان میشه ۳۰ ثانیه دیگه نقض میشه انگار نویسنده یادش رفته چی نوشته ک این مورد خیلی تکرار شده در کل معمولی حرفه ای نیست داستان داستان آقای امین فرد بیشتر کار شده هیجانش ده ب یک و اینکه شما آیا بردار یا فامیل هستید؟؟

سلام آقای معین فرد شاید باورتون نشه من اصلا کتاب‌های که توی سبک ارباب حلقه‌ها نوشته شده باشه رو گوش میدادم اصلا میلی به خواندن این کتاب نداشتم ولی قسمت اول رو که گوش دادم از کتاب اول فوق العاده بود واقعا عالی خوشحال میشم کارهای توی این سبک رو بیشتر تولید کنید میتونم به جرات بگم حتی از کتاب ارباب حلقه‌ها هم زیبا تر بوده ولی جلوه‌های صوتی این کتاب متاسفانه به پای کتاب ارباب حلقه‌ها نمیرسه ولی جذابیت کتاب شما از اون بالاتره. یکم بیشتر باید روی جلوه‌های صوتی کتاب و گویندگان کار میشد. چون بعضی وقت‌ها صدای شخصیت‌ها تو کتاب باهم قاطی میشد. ولی در کل خدا قوت خسته نباشید

سلام و خسته نباشیدخدمت استادمعین فرد و تمامی دوستانی که دربخش گویندگی ایفای نقش کردند🌹
بنده جلداول و دوم این اثر بی نظیر رو گوش کردم بایدبگم بافاصله بهترین رمانی بود که تابهال بااون آشناشدم. تمام طول داستان پرشده از اتفاقات عجیب وشگفت انگیز که باعث هیجان ودمبال کردن ادامه داستان توسط مخاطب میشه.
باتوضیح کامل شخصیت‌ها، اتفاقات، حالت هاوتمامی حال وهوای داستان باعث تصورشرایط شخصیت‌ها واتفاقات رخ داد در رمان برای مخاب راحت تر هستش.
به شخصه خیلی مشتاق هستم برای انتشارجلد سوم این رمان امیدوارم درتهیه وتولید کتاب صوتی جلدبعدی موفق باشید❤

بادرود. کتاب بمب خیس درادامه کتاب باران سیاه است. ازجلداول کمی ضعیف تراست. پمپاژشخصیت های جدیدوبرگرداندن آنهادرقسمتهای پایانی داستان کمی گیج کننده شده است. بعدازدههافصل نتیجه ملموسی عایدشنونده نمیشود. صداگذاری هم طبق معمول از۴یا۵نفرباانواع صداهای زیروبم استفاده شده. وامانقطه قوت کتاب گره اندازی های بسیارعالی. شنونده باانواع سوالهادرگیرمیشود. هرچندبه اکثرسوالهاجواب داده نمیشود. شخصیت پردازی وصحنه سازی بسیارخوب است. زاویه دیداگرعقل کل بودبهترمیشد. عناصرمتشکله داستان بسیارخوب رعایت شده. جناب معین فردآینده درخشانی دارد. کتابراه هم همینطور. بدرود

واقعا هیچ کلمه‌ای واسه وصف این رمان نمیتونم بکار ببرم. فوق العاده بود. شخصیت‌های داستان بخصوص دراسول برا من خیلی جذابه. کاش نقش دراسول تو جلد سوم پررنگ تر از قبل باشه.. برا رها شدن از دنیای عادی و وارد یه دنیای پرهیاهو و مهیج شدن این رمان یکی از بهترین رمان‌های جهانه واقعن... حیفه که نسخه صوتی رو از دست بدیم. بشدت منتظر نسخه صوتی جلد سوم هستم.. تشکر از آقای معین فرد که این لحظات پر هیجان رو برامون ساختن...
این رو هم اضافه کنم که بنده به ماجرای هیولاها و آنتر و... بیشتر علاقمند هستم تا دنیاهای موازی... این می‌تونه سلیقه شخصی باشه..

سلام موضوعش رو دوست دارم ولی نویسنده خیلی حواس پرت هستن. چند جا رو کلا یادش میره، یکی اینکه دست نقش اصلی داستان میتونه تغیر شکل بده وحتی تفنگ لیزری بشه ولی.... سامی کور شده ولی جایی میگه تصویر خانه سرپیکس و تابلور و نشون بده و... لطفا نگید که یکنفر نویسنده هستش. فکر کنم چند نفر باهم نوشتن که آش یا شور میشه یا بی نمک! البته باید از استاد تشکر کنم. برای بار دوم دارم گوش میدم. واقعا اگر این کتاب دست یک فیلم ساز هالیوودی برسه... عالی میشد چقدر زیبا میشد. حتی ارباب حلقه‌ها هم باید جلوش لنگ پهن میکرد. بازم ممنونم استاد

از فوق العاده‌ترین و برترین کتابهایی که تا امروز گوش کردم همین نوشته جناب فرد است کتابی که شما را وادار به شنیدنش در مدت کوتاهی میکند و داستان بسیار جذاب و شگفت انگیزش همراه با خلاقیت و قدرت عجیب نویسنده در خلق لحظه‌های بی بدیل و تخیل بالای ممهور در هر ثانیه جوری دور افکار شما چمبره میزند که تا پایان کتاب گویی در این جهان زیست نمیکنید و این شاید شیرین‌ترین بخش ماجراست به شدت توصیه میکنم به گوش دادن این اثر فاخر چرا که گاهی لازم است در حال زندگی نکنیم و جای گذشته به آینده سفر کنیم.

عصر پنچشنبه ساعت پانزده و سی دقیقه شش آبان هزارو چهارصد تمام شد.
داستانی مهیج و عالی از آقای معین فر.
کتاب دوم مثل کتاب اول عالی بود.
البته گاهی در فصلهای وسطی زیادی به نظریه‌ها پرداخته شده بود.
حرص آدم از نفهمی و گیج بودن قهرمان داستان در میاد. بدن آهنی این همه امکانات داره ولی استفاده نمیکنه و باید یکی بیاد از محلکه نجاتش بده. یه جای داستان میفهمه دستش میتونه به سلاحی غیر شمشیر هم تبدیل بشه ولی اصلا استفاده نکرد.
امیدوارم توی ادامه داستان اینقد مونگول و بی دست پا نباشه.

ممنون از برادران فرد بخاطر ارائه داستانهای متفاوت و جذاب در این سبک
توصیف با جزئیات در موقعیت‌ها جذاب است و باعث چند برابر شدن کشش داستان میشود.
صدای اول شخص داستان یعنی زایراس، گیرا و گرم است.
انتقادی که به داستان وارد ست اینکه تناقض در داستان زیاد دیده میشود. به محض رسیدن به هر قسمت، سوالات و مسائل جدیدتری باز میشود. گیج کننده میشود و انگار فقط قرار ست روند داستان به حالت گیج کننده جلو رود. قشنگتر میشه اگر در جلد سوم جواب سوالات متعددی که به ذهن میاد داده بشود. سپاس

درست مثل جلد اول هیجان و کشش داستان لذت بخش بود.
عزیزانی که زحمت روایت و گویندگی رمان رو بر عهده داشتند، داستان رو خیلی خوب اجرا کردند.
لحن صحبت کردن سامیرانا تو این قسمت بهتر شده بود.
فقط نویسنده محترم بعضی از جملات توضیحی در مورد وقایع گذشته رو بسیار تکراری و اضافه نوشتن.
کلمه ناگهان بسیار زیاد استفاده شده بود.
موضوع چشمهای سامیرانا اصلا قابل قبول نیست من حتی برگشتم و دوباره جلد اول رو مطالعه کردم.
نشون دادن راه عبور توسط سامیرانا هم غیر منطقی به نظر می‌رسید. و...

اصلا پیشنهاد نمیکنم داستان بیخود کشدار میشود و مثل قصه هزار یک شب که برای تمام نشدن یک موضوع جدید در پس موضوعات باز نشده قبلی اضافه میشود فکر نمیکنم این قصه تمام شدنی باشد وقت تلف کردن است و هیچ یک از ابهامات تا به این فصل باز نشده حتی ابهامات جدید اضافه میشود من فصل ۳ هم خریدم ولی باز یه داستان جدید تازه فهمیدم بازم تمام نمیشود و فصل دیگری هم در راه است منکه خسته شدم از گوش کردن بهش خیلی صحنه‌های تکراری زیاد دارد‌ای کاش کامنت‌های واقعی مینوشتن که وقت هزینه صرف این رمان نکنم

سلام و تشکر فراوان از شما و ممنون بخاطر وقتی که برای این کتاب گذاشتید، خیلی عالی بود و من خیلی دوست داشتم فقط یه مورد که دوستمون هم اشاره نمودند بعضی‌ها وقت و شرایط این و ندارند که این کتاب‌ها را به صورت متنی بخوانند و می‌توانند فقط گوش کنند، نظر من هم این است که هردو کتاب، صوتی و متنی باهم منتشر بشوند، خیلی ممنون و تشکر از این همه زیبایی کتاب، باتشکر فراوان امیدوارم که به زودی بتوانیم جلد سوم سقوط مرگبار را ببینیم و لذت ببریم به امید موفقیت و پیروزی شما 🌹🌹

جلد اول رو امروز تموم کردم هنوز تو شک اتفاقاتی‌ام که در آخر کتاب افتاد، واقعا یه رمان فانتزی عالی و با شخصیت پردازیه قوی و فضاسازی بی نقصی بود جلد اول، امیدوارم شخصیت سامیرانا تو جلد دوم هم باشه خخخ، آقای معین فرد عزیز واقعا تبریک میگم بهتون بابت این قلم قوی و قوه تخیل عالی تون، به جرئت میتونید با آثار خارجی تو همین ژانر رقابت کنید مطمئنم به زبان انگلیسی ترجمه کنید حتما حتما خواننده‌های خارجی هم عاشق قلمتون میشن، امیدوارم موفق باشید و منتظر کارای بعدیتون هم هستیم ♥️

اول از همه جا داره از نویسنده محترم و‌گویندگان عزیز تشکر کنم که این رمان جذاب و برای ما همراهان کتابراه تهیه کردند فقط یک سوال دارم فقط دوستانی که نمیخوان از محتوی داستان مطلع بشن لطفا ادامه نظرم رو نخونن 
اگر سامیرانا از ابتدا نابینا بوده چطور تو شهر کروم‌ها از دیدن خیابان و ماشین‌ها و خونه‌ها به وجد میاد میره داخل مغازه لباس فروشی خرید میکنه یا تو پایگاه زندگی دامن انتخاب میکنه یا تو زندان جنگجوها لباس‌ها رو میپوشه و میگه نمیتونم انتخاب کنم یا با دیدن برکه به هیجان میاد؟

درود
نویسندگی بیش به شعبده بازی می‌ماند که منتظر هستی تا خرگوش رواز داخل کلاه در بیاورد بارها دیده ایی اما مثل این هست که باور داری که این بار نمی‌شود و خرگوش در نمی‌آید این زیبایی قلم نویسنده است که تو را در مرز باور و تردید نگه دارد و همیشه در انتظار بمانی
قلم جناب معین فرد با توجه به گستردگی در متن داستان و جغرافیای بی پایان مسیر و تعدد و‌کثرت نقش‌ها سختی بیشتری را بر قلم وارد کرده که چه بسا ایشان در بسیاری از کارکترها موفق و درخشان عمل کردند.

نویسنده تخیل خوبی داره وسه نکته‌ای که به نظرم می‌رسد بیان می‌کنم. نکته اول اینکه داستان تغریبا به صورت نامفهومی پیش می‌رود، یعنی خواننده تصوری درمورداتفاقات بعدی نداردومبهم هستند، نکته دوم اینکه درمورد اتفاق‌هایی که درمورد سایرشخصیت هاوقتی ازشخصیت اصلی جدا می‌شوند مطلبی بیان نمی‌شودونکته سوم درمورددنیاهای موازی هستش که این مسئله با عقل جور در نمیاد واز تخیل نویسنده سرچشمه می‌گیردومواقعی که داستان به بن بست می‌رسه وراه حلی برای ادامه داستان وجود نداردازاین مسئله استفاده میکنه که با عقل همخوانی ندارد.

سلامی دوباره خدمت اقای معین فرد عزیز و‌ی خداقوت
واقعا جا داره دوباره بهتون تبریک بگم که عالی و این رمان دیوانه کنندس مطمئنن با دست به قلمی ک شما دارید موفقیت‌های بزرگی نصیبتون میشه واقعا از خوندن این دو جلد به شدت لذت بردم و با اشتیاق بیشتر منتظر جلد سومم امیدوارم هرچه سریع تر جلد سوم نوشته شه
دوستانی ک علاقه به رمان‌های تخیلی دارند و یا ندارند هم من پیشنهاد میکنم گوش بدن چون واقعا باعث حیرتشون میشه
به امید موفقیت روز افزون اقای معین فرد عزیز❤️❤️

با سلام و خسته نباشید خدمت استاد معین فرد.
کتاب بسیار عالی و شنیدنی و اعتیاد آور است واقعا تبریک میگم به نویسنده با چنین قلم زیبایی.
سوالی که برا من پیش اومده اینه که ورگا رئیس شهر کروم‌ها بود ولی از لحظه شروع داستان خودکشی کرادن، همواره پیش کرادن بود پس چه کسی شهر کروم هارو اداره میکرد. و چه موقعی با تانیلا رابطه دوستانه برقرار کرده بود که تانیلا بخاطره ارتباط دوستانه قبلی با ورگا قبول کرد کرادن رو مخفیانه وارد شهر کروم‌ها بکنه.

سلام، کتاب صوتی بمب خیس _سقوط مرگبار:
بسیار داستان پر هیجان و زیبا از فردی به نام زایراس که نصف ربات و نصف انسان است داستانی زیبا که ذهن مخاطب را به چالش میکشه، داستانی طولانی و پر از تجربه‌های زیبا، دارای چند جلد و شخصیت‌های زیبا، داشتن گویندگان عالی که به راحتی مطالب را به ذهنت شنونده انتقال میدهد،،، پیشنهاد میکنم داستان را گوش کنید ولی برای تجربه بهتر و بیشتر جلد اول این داستان رو اول گوش کنید.. پیروز و موفق باشید.

سلام خسته نباشید، نسبت به جلد قبلی ضعیف تر بود یا حداقل بنظر من اینطور اومد، روند داستان در جلد یک زیباتر بیان شده بود و سوال‌هایی که در طی داستان پیش میومد بیشترشون اخر داستان پاسخ داده شده بودن ولی در جلد دوم فقط سوالات زیاد و بدون پاسخ باقی موند و همین طور شخصیت اصلی نسبت به ذهنتی که در جلد یک ازش داشتم ترسو شده بود و ضعیف تر
اما با این حال امیدوارم که جلد‌های بعدی بهتر باشن و جذابت داستان برام حفظ بشه

سلام
اول تشکر میکنم از اقای معین فرد به خاطر ذهن خلاق وتخیل ایشان من هردو جلد کتاب رو چندین بار گوش کردم با هر با گوش کردن سوالات بیشماری بی جواب ماند امیدوارم درجلد سوم جواب داده شود البته تناقض‌های بین جلد اول ودوم بود امیدوارم هرجه زودتر جلد سوم اماده بشه گفته بودید تا عید حاضر میشه منتظر هنرنمایی شما هستیم
دوم تشکر میکنم از گویندگان که با تمام احساس وزیبا به جذاب شدن داستان نقش داشتند
سوم ممنون ازکتابراه و زحمت کشانش

من که عاشق این دو کتاب شدم بنظرم کتاب دوم جذاب تر از کتاب قبلی هم شد و اینکه این همه اتفاق عجیب و جالب در کتاب افتاد واقعا کتاب عالی بود حتما کتاب‌های بیشتری در این موضوع بنویسید ممنون میشم
ولی بنظرم تنها مشکلی که این دو کتاب داشتن این بود که از کلمات بدی مثل حروم زاده در اون‌ها استفاده شده می‌شد بی لعنتی اکتفاع کرد ولی در کل من عاشق این کتاب شدم خدا خیر تون بده این بهترین مجموعه کتابی بود که تا حالا خونده بودم.

سلام به همه کتابراهی ها من واقعا از شنیدن این کتاب لذت بردم و تصور این همه اتفاق و تخیل، در یک داستان، دور از ذهن بود. بی صبرانه برای شنیدن جلد سوم اقدام میکنم. از جناب فرد و گویندگان بسیار متشکرم، این همه موضوع و موارد جدید که امکان هر کدام وجود دارد، واقعا منو به فکر واداشته. انسانها تا کجا پیش می‌روند؟ کرومها و فرافرگشتها، حتی ابر هوش مصنوعی، جهش یافته‌ها، هیولاها همه و همه یک دشمن دارند و آن انسان است....

من از قلم آقایان امین فرد و معین فرد، در غالب داستانهای فراطبیعی و آخرالزمانی خوشم اومده و با گوش دادن به جوینده و حالا هم با شنیدن سقوط مرگبار واقعا به وجد اومدم و راستش رو بخواهید با اینکه قبلا، اصلا جزو علاقمندیهایم نبودند، اما الان، به شدت، روند داستان رو پیگیری میکنم. باعرض تبریک به این دو عزیز بابت قلم زیبایی که دارند، به اینکه یک هموطن داستانی به این زیبایی خلق کردند، به خودم میبالم😊