نقد، بررسی و نظرات کتاب صوتی نمیگذارم کسی اعصابم را به هم بریزد - آرتور لانگ
4.2
197 رای
مرتبسازی: جدیدترین
کتاب توسط افرادی نوشته شده که خودشون در این زمینه به استادی رسیدن و این خودش خیلی اهمیت داره. در طول مدت خواندن کتاب شاید برخی موارد تکراریی خسته کننده به نظر برسن، اما همونطور که همه میدونن و خود نویسندهها هم تأکید دارن، تمرین در این زمینه بسیار مهمه و در نظر گرفتن از این مسأله باعث میشه ارتباط بهتری با نکات برقرار کرد.
این کتاب در مورد برخی مسائل خاص، مثل برخورد با همسر، برخورد با همکار و چندتای دیگه صحبت میکنه و اینکه چطور قبل از اینکه یه قضیه به دعوا و عصبانیت ختم بشه اونو حل کنیم و نذاریم به مرحلهای برسیم که جوش بیاریم و قاطی کنیم. خیلی خوبه که موضوعی صحبت کرده مثلا گفته وقتی با همسرتی اینجوری کن، ولی خب کلیت قضیه و اینکه کلا در هر موردی با برخورد با مسائلی که اعصابتو خورد میکنن چیکار کنی صحبت میکرد، بهتر بود، ولی کاملا موضوعی در یک یا چند دسته مشخص صحبت کرده، قصیه رو محدود تر کرده ولی خب باز در همون چند موضوع خیلی خوب گفته چجوری برخورد کنید بهتره و دقت کنی خودت موضوعات اصلی رو یاد میگیری ازش، یعنی یجورایی فقط ماهی میده بهت، ولی اگر یکم دقت کنی خودت ماهیگیری رو میتونی از روشهایی که پیاده میکنه یاد بگیری، کتاب خوبیه که از خیلی از منازعات میتونه جلوگیری کنه و بنظرم میتونه کمک حال خیلی خوبه برای زندگی در اجتماع باشه
سلام، کتاب خوبی بود. کتاب دو بخش بود. بخش اول که مفاهیم را توضیح داده بود و به نوعی اصل مطلب رو گفته بود. و بخش دوم که پر بود از مثل و به نوعی حل تمرین از آموختههای بخش اول. به نظرم لب مطلب تو فصل ۳ و ۴ بود.
در مورد فایل صوتی، با تنظیم سرعت پخش و افزایش سرعت خیلی بهتر ارتباط برقرار کردم.
در مورد فایل صوتی، با تنظیم سرعت پخش و افزایش سرعت خیلی بهتر ارتباط برقرار کردم.
از بسیاری جهات کتاب مفیدی بود، انگار از بالا به رفتارهای خودمون در شرایط مختلف نگاه کرده باشیم. زندگی آدمها رو در نقشهای مختلف مثل انسان شاغل، پدر یا مادر، همسر یا فردی مجرد بررسی کرده بود و مورد بحث و بررسی قرار داده بود.
دقیقا مشکلات و چالشهای پیش روی هر کدام رو به درستی میشناخت و سعی کرده بود در موقعیتهای مشابه، راه حلهای کاربردی رو آموزش بده.
البته جملات مشابه زیادی در طول کتاب وجود داشت که اگرچه به بیان شرایط متفاوتی پرداخته بود ولی شاید مخاطب رو کمی خسته میکرد. شاید هم هدف نویسندگان استفاده از ترفندهای تکرار و تاکید به منظور آموزش بوده.
به نوعی قصد داشت توان مدیریت کردن خودمون رو در شرایط سخت، بهمون یاد بده.
دقیقا مشکلات و چالشهای پیش روی هر کدام رو به درستی میشناخت و سعی کرده بود در موقعیتهای مشابه، راه حلهای کاربردی رو آموزش بده.
البته جملات مشابه زیادی در طول کتاب وجود داشت که اگرچه به بیان شرایط متفاوتی پرداخته بود ولی شاید مخاطب رو کمی خسته میکرد. شاید هم هدف نویسندگان استفاده از ترفندهای تکرار و تاکید به منظور آموزش بوده.
به نوعی قصد داشت توان مدیریت کردن خودمون رو در شرایط سخت، بهمون یاد بده.
برای من خیلی مؤثر بود.