نقد، بررسی و نظرات کتاب خاطرات محرمانه یک پزشک تازه کار - آدام کی
4.7
34 رای
مرتبسازی: جدیدترین
خب راستش کتاب جالبی بود و با وجود کمدی بودن چیزهای مختلفی رو به من یاد داد (و البته بعضی خاطراتش خیلی خنده دار بود و من کلی خندیدم)
من همچین ذهنیتی از پزشکها نداشتم حداقل اینطور فکر میکنم که تو ایران اینجوری نیست و فکر میکنم شرایط پزشکها تو ایران خیلی بهتره
در پایان کتاب بهتر بود نویسنده از شرایط کنونیش بیشتر توضیح بده
و اینکه اگه پزشکی اینطور که ما فکر میکنیم نیست چرا کسی چیزی نمیگه درموردش و خوبه که این کتاب برای اولین بار پرده از این حقایق برداشت
من همچین ذهنیتی از پزشکها نداشتم حداقل اینطور فکر میکنم که تو ایران اینجوری نیست و فکر میکنم شرایط پزشکها تو ایران خیلی بهتره
در پایان کتاب بهتر بود نویسنده از شرایط کنونیش بیشتر توضیح بده
و اینکه اگه پزشکی اینطور که ما فکر میکنیم نیست چرا کسی چیزی نمیگه درموردش و خوبه که این کتاب برای اولین بار پرده از این حقایق برداشت
کتاب جذابی بود، طنزآمیز، گاهی تلخ، گاهی شیرین..
منم یک پزشک طرحیم و خاطرات دانشجوییشون برام کاملا ملموس و قابل باور بود.
فهمیدم که فقط پزشکی ایران و سیستم آموزشی معیوب اینجا نیست که رزیدنتا رو به خودکشی ترغیب میکنه، بریتانیا هم هست!!!!! 🤦♀️
البته چیزی که از کتاب متوجه شدم اونها بیشتر از فشار کاری شکایت دارن و کمبود تفریحات و حقوق پایین.. اما اینجا به همهی اینها فشار و توهینهای سال بالا و اتند و سیستم هم اضافه میشه😒
پزشکایی که به فکر مهاجرت یا تغییر شغلاند مثل نویسندهی کتاب که سال آخر تخصصشون و بعد اونهمه تحمل سختی نهایتا به قول خودشون گوشی پزشکی رو بوسیدن و گذاشتن کنار..
پ. ن: کاشکی میفهمیدم عاقبت اچ چی شد؟ 😅
منم یک پزشک طرحیم و خاطرات دانشجوییشون برام کاملا ملموس و قابل باور بود.
فهمیدم که فقط پزشکی ایران و سیستم آموزشی معیوب اینجا نیست که رزیدنتا رو به خودکشی ترغیب میکنه، بریتانیا هم هست!!!!! 🤦♀️
البته چیزی که از کتاب متوجه شدم اونها بیشتر از فشار کاری شکایت دارن و کمبود تفریحات و حقوق پایین.. اما اینجا به همهی اینها فشار و توهینهای سال بالا و اتند و سیستم هم اضافه میشه😒
پزشکایی که به فکر مهاجرت یا تغییر شغلاند مثل نویسندهی کتاب که سال آخر تخصصشون و بعد اونهمه تحمل سختی نهایتا به قول خودشون گوشی پزشکی رو بوسیدن و گذاشتن کنار..
پ. ن: کاشکی میفهمیدم عاقبت اچ چی شد؟ 😅
به محیط بیمارستان....
به خون...
به اون هیجانی که واسه نجات جون بیمارا میاد سراغ پزشک...
هرچقدر بیشتر اینو میخوندم بیشتر دلم میخواست پزشک شم🙂