نقد، بررسی و نظرات کتاب اشیاء کمیاب - کتلین تسارو
4.4
210 رای
مرتبسازی: جدیدترین
pegah miri
۱۴۰۲/۷/۲
00
عالی بود و نثر خیلی خوبی داشت
من که از داستانش خوشم اومد هر چه به پایان داستان نزدیک میشدم کنار گذاشتنش واسم سخت تر میشد به نظرم به این نکته اشاره میکرد که تو زندگی هر شخصی با هر طبقهای مشکلاتی هست و خود شخص باید اون مشکلات رو حل کنه اونم عاقلانه، چهار ستاره دادم چون بعضی جاها متوجه نمیشدم حرفی که زده میشه از طرف کیه
کتاب رو واقعا دوست داشتم، ترجمهاش بسیار خوب بود و اشتباه تایپی نداشت، داستانش جالب بود و جزئیات کاملا به جا و اندازه بود به طوری که کاملا میتونستی داستان رو تو ذهنت تجسم کنی، در تمام طول کتاب نویسنده خیلی ماهرانه تونسته خواننده رو برای خوندن ادامه داستان همراه کنه، در مورد من طوری بود که گذشت زمان رو احساس نمیکردم و برام سخت بود که ادامه داستان رو برای بعد بزارم.
چند موردی بود که به نظرم باید در نظر گرفته بشه، در داستان چند جا یکدفعه بدون هیچ فاصلهای در سطر بعدی داستان از جایی دیگه شروع میشد و کمی گیج کننده بود. در مورد خود داستان تو یه قسمت نویسنده در مورد تولد میو پدرش یه مبحثی رو شروع کرد ولی سرانجامی نداشت، میباید میرفت و حقیقت رو از مادرش میپرسید تا یکم شخصیت مادر و پدرش و نحوه تولد خودش بهتر روشن بشه و در آخرای داستان خیلی سریع عشق بین اون دو نفر شکل گرفت که به نظرم کمی دور از انتظار بود و نویسنده بیشتر باید روش کار میکرد.
در کل کتاب رو دوست داشتم و خوندن این کتاب رو به همه پیشنهاد میکنم.
چند موردی بود که به نظرم باید در نظر گرفته بشه، در داستان چند جا یکدفعه بدون هیچ فاصلهای در سطر بعدی داستان از جایی دیگه شروع میشد و کمی گیج کننده بود. در مورد خود داستان تو یه قسمت نویسنده در مورد تولد میو پدرش یه مبحثی رو شروع کرد ولی سرانجامی نداشت، میباید میرفت و حقیقت رو از مادرش میپرسید تا یکم شخصیت مادر و پدرش و نحوه تولد خودش بهتر روشن بشه و در آخرای داستان خیلی سریع عشق بین اون دو نفر شکل گرفت که به نظرم کمی دور از انتظار بود و نویسنده بیشتر باید روش کار میکرد.
در کل کتاب رو دوست داشتم و خوندن این کتاب رو به همه پیشنهاد میکنم.
کتابی بی نهایت زیبا و جذاب، شیوه نثر داستان متفاوت از سایر آثار به گونهای کاملا پیش بینی ناپذیر بود. هیچ کدام از شخصیتها در داستان ستایش نمیشدند همه گناهکار هستند و همه در تلاش برای فرار از گذشتهی خود. اما در روند داستان در نهایت ناامیدی آن جا که میو با مادرش بحث میکند که چرا باز هم بی محابا الکل نوشیده و باز هم از قوانین سرپیچی کرده لیوان چینی مورد علاقه مادرش میشکند و در نهایت به گونهای زیبا در جای خودش قرار میگیرد...
کتاب بسیار نثر جذاب و روان داره. محشره.. هم بلحاظ روان شناسی بسیار راهنمای خوبیه هم اطلاعات باستان شناسی و تاریخی کلیدی توش هست. نویسنده بیشتر ازاینکه بخواد سرنوشت دم دستی یک دختر رو بنویسه تلاش کرده تا تحول یک نسل رو بنگارش دربیاره. و تاثیر تصمیمات فردی و سبکسری رو به بهترین شکل نشون داده و البته باعث تاسف و کمی ترس میتونه بشه.. قطعا زنگ خطریه که همه باید حواسشون بهش باشه.. قصه خیلی کامله.. فضاسازی خوبی داره. با قهرمان داستان میشه همراه شد. مهم تر از فضاها و جغرافیای داستان شخصیتها و افکار و عقایدشون هست بنظرم عالی توصیف شده.. راهنمای کاملیه. بیشتر جملات بسیار ارزنده است. ترجمه خوبی داره عاری از کلیشه.. نویسنده بنظرم اطلاعات تاریخیش کامل بود. از خوندنش بینهایت لذت بردم.. فکر کنم باید چند بار دیگه هم بخونمش.. جملات عمیق و فلسفی و آموزنده توش زیاده.. قطعا خوندنش رو به دوستان اهل کتاب پیشنهاد میدم.. یبار کافی نیست. باید چند بار خوندش مثل فیلم قشنگی که هربار درک جدیدی با آدم میدهکمی سانسور در برخی بخشها بود البته که باعث مشکل در درک مطلب نمیشد. ممنون از عوامل محترم کتابراه..
کتاب رو کامل خوندم و از داستان بسیار پر پیچ و تابش لذت بردم واقعا کتاب قشنگ و ملموسی بود طوریکه من اول داستان از شخصیت اصلی متنفر بودم اما بعدش احساسم کلا تغییر کرد و هربار هر چقدر هم که حدس میزدی بازهم هیچ تضمینی نبود که درست باشه مثل یه زندگی واقعی بود یعنی زیادی واقعی بود غیر قابل پیش بینی ماجراجویانه و پر از احساسات مختلف مثل تنفر و خشم و شادیهای لحظه و نتیجه هاش درواقع روند تکامل و تغییر یه شخصیت بود تنها مسئلهای که برای من اذیت کننده بود اینه که شخصیت اصلی ادم بی بند و باریه و این برای خواننده زننده و اذیت کنندس ولی در عوض پایان داستان رو دوست داشتم و خوندن این کتاب رو بهتون پیشنهاد میدم
زیاد درگیرکننده نبود ولی تجربهی خوبی رو میداد و بعضی از دوستان گفتند ولنگاری غرب و... که من معتقد نیستم چون کشیده شدن میو به رقص دلیلش و رشکستگی محل کارش بود و درکل میشه گفت کتاب خوبیه و جالب نوشته شده و تا آخر داستان کنجکاو میکنه تنها ایرادی که میتونم بگم اینه که میو احمق بود که دنبال هرکی راه میافتادمیرفت وبه قولی بله قربان گو بود خلاصه داستان:
دختری فقیر به دلیل حامله شدن از شهرش فرار میکنه میره کار میکنه تا اینکه ورشکسته میشه وپاش به کلوبها باز میشه تو راه بهش تجاوز میشه واقدام به خودکشی میکنه میره بیمارستان اونجا با داینا آشنا میشه وبعد مرخص شدن برمیگرده شهرش و کار پیدا میکنه تو عتیقه فروشی و به هنگام تحویل بسته دوباره داینا رو میبینه و باهم دوست میشن و...
دختری فقیر به دلیل حامله شدن از شهرش فرار میکنه میره کار میکنه تا اینکه ورشکسته میشه وپاش به کلوبها باز میشه تو راه بهش تجاوز میشه واقدام به خودکشی میکنه میره بیمارستان اونجا با داینا آشنا میشه وبعد مرخص شدن برمیگرده شهرش و کار پیدا میکنه تو عتیقه فروشی و به هنگام تحویل بسته دوباره داینا رو میبینه و باهم دوست میشن و...
موضوع کتاب به داستانش نمیخورد، داستان زندگی دختری بود به نام میو که برای رهایی از اشتباهش هجرت میکنه به امید اینکه زندگی جدید و فارغ از غم و اشتباه برای خودش بسازد اما نمیدانست با ارادهی سست و جامعهی فاسد غربی نمیشود تغییری اساسی کرد، سرانجام به نزد مادرش بر میگردد و در یک مغازه مخصوص اشیاء عتیقه و تاریخی مشغول به کار میشود و باز هم راههای رفته را برای چندمین بار میرود تا سرانجام با راهنمایی مادر و یک کشیش زندگیش تغییر میکند و سرانجام عاشق صاحب مغازه میشود. کتاب نثری روان و بدون غلط تایپی داشت. ممنون از کتابراهیهای عزیز
خوب بود ولی نه اون طور تعریفی و میخکوب کنند عاشقانههای زیادی هم نداشت به نظرم کتابهایی چون مغازه خودکشی و راز داوینچی خیلی بهتر بودن و زمان مطالعه روی کتابهای خوب و غنی بگذارید، ولنگاری هرچند که در کشور خارج هم باشه باز پسندیده نیست. اسم کتاب ادم کنجکاو میکند اما هرچه بیشتر مطالعه کتابهای نفیس داشته باشید گول این اسامی را نمیخورید