نقد، بررسی و نظرات نمایش صوتی مرغابی وحشی - هنریک ایبسن
4.6
30 رای
مرتبسازی: جدیدترین
آیدا گوهری
۱۴۰۳/۲/۳
00
همه آدمها به امید دروغ زندگیشون زنده اند، از یک آدم معمولی دروغ زندگیش و بگیر، اون وقت خوشبختی یکهو تو وجودش میشکنه... شاهکار بود این اثر و اجرای بی نظیری داشت. ممنون از کتابراه
تحلیل کوتاه
تشکر از اجرای زیبای این نمایشگاه و خسته نباشید به آرمان سلطان زاده عزیز.
شاید بپرسید چرا مرغابی وحشی، از جهات مختلف ممکن است انتخاب این پرنده برای این داستان اتفاقی نباشد، مرغابی وحشی نر در کنار جفت ماده خود که تخم گذاری میکند میماند و از او نگهداری و محافظت میکند ولی به محض اینکه از سلامت جوجهها مطمئن شد، مادر را با جوجهها تنها میگذارد و به گروههای نر دیگر میپیوندد که این روند را در این داستان دیدیم، در کل داستانهای ایبسن نمادگرا هستند و هر شخص نماد گروهی از مردم است، مردمی عامی، متوهم روشنفکر و آرمان گرا، مطرود و به ته خط رسیده، زنان دست شسته از خود و در خدمت خانواده و مردان خودخواه.
دلخوشیهای واهی که دکتر تجویز میکرد مانند اختراع یا شکار در اتاق همان دروغهای زیبایی است که همه به آن چنگ میزنیم تا زهر زندگی را با شیرینی ناچیزشان فرو دهیم و کم کم به سمت مرگ کشیده شویم.
تشکر از اجرای زیبای این نمایشگاه و خسته نباشید به آرمان سلطان زاده عزیز.
شاید بپرسید چرا مرغابی وحشی، از جهات مختلف ممکن است انتخاب این پرنده برای این داستان اتفاقی نباشد، مرغابی وحشی نر در کنار جفت ماده خود که تخم گذاری میکند میماند و از او نگهداری و محافظت میکند ولی به محض اینکه از سلامت جوجهها مطمئن شد، مادر را با جوجهها تنها میگذارد و به گروههای نر دیگر میپیوندد که این روند را در این داستان دیدیم، در کل داستانهای ایبسن نمادگرا هستند و هر شخص نماد گروهی از مردم است، مردمی عامی، متوهم روشنفکر و آرمان گرا، مطرود و به ته خط رسیده، زنان دست شسته از خود و در خدمت خانواده و مردان خودخواه.
دلخوشیهای واهی که دکتر تجویز میکرد مانند اختراع یا شکار در اتاق همان دروغهای زیبایی است که همه به آن چنگ میزنیم تا زهر زندگی را با شیرینی ناچیزشان فرو دهیم و کم کم به سمت مرگ کشیده شویم.
به نظر من پایان خوبی داشت
چرا که درونمایهی نمایشنامه رو نشون داد که ما آدمها حاضریم از حسادت زندگی دیگران رو خراب کنیم، اما افسوس که بازهم خوشحال نمیشیم
و همینطور دومین نکتهی جالب نمایشنامه این بود که ما واقعا مردهپرستیم، به آدمها تا وقتی زنده هستند عشق نمیورزیم و وقتی دیگه نیستند تازه یادمون میفته که اونها روزی کنارمون زندگی میکردند.
چرا که درونمایهی نمایشنامه رو نشون داد که ما آدمها حاضریم از حسادت زندگی دیگران رو خراب کنیم، اما افسوس که بازهم خوشحال نمیشیم
و همینطور دومین نکتهی جالب نمایشنامه این بود که ما واقعا مردهپرستیم، به آدمها تا وقتی زنده هستند عشق نمیورزیم و وقتی دیگه نیستند تازه یادمون میفته که اونها روزی کنارمون زندگی میکردند.