نقد، بررسی و نظرات کتاب حرمسرای قذافی - آنیک کوژان
4
470 رای
مرتبسازی: جدیدترین
monire esmaili
۱۴۰۲/۲/۳۱
00
هر چه بیشتر میخوندم این کتابو بیشتر نقطه اشتراک با جامعه خودمون پیدا میکردم
خیییلی عالی و تأمل برانگیز... با خواندن این داستان بسیار شوکه شدم و کاملا شخصیتهای داستان را میتوانستم تجسم کنم و خودم رو در آن فضا و محیط تجسم کنم و البته باعث تأسف هست که حتی در حال حاضر هنوز حاکمانی هستند با طرز فکر و منش قذافی دارند حکومت گردانی میکنند و مردم همچنان ارادت خاصی به این حاکمان دارند
کتابش رودوست داشتم واقعا خیلی کتاب خوبیه تو این کتاب پرده از کارهای دیکتاتورها برمیداره حالم از این قذافی متجاوز بهم میخوره
فکر میکنم ثریا خیلی شجاعت داشته وواقعا کار بزرگی کرده و واقعا ثریا یک قهرمان (زن) واقعییه
به امید روزی که پرده از تمام جنایات (دیگر دیکتاتورهای جهان) برداشته شود.
فکر میکنم ثریا خیلی شجاعت داشته وواقعا کار بزرگی کرده و واقعا ثریا یک قهرمان (زن) واقعییه
به امید روزی که پرده از تمام جنایات (دیگر دیکتاتورهای جهان) برداشته شود.
کتاب جالبی بود خیلی دوست داشتم که بخونم کتابی تلخ از واقعیتهایی که در روی زمین بوسیله دیکتاتورها تکرار میشه و انسانهای مظلومی که در هیچ دادگاهی نمیتونن شکایت بکنن چون هیچوقت اینجور شکایتها به درستی رسیدگی نمیشن و چه بسیار خانوادهها یی که از ترس آبرو سکوت میکنن ممنونم از نویسنده محترم و ممنونم از مترجم عزیز که با ترجمه چنین کتابهایی ما رو با بعضی از وقایعی که در تاریخ تکرار میشه آشنا میکنن
از نظر کلی بدون توجه به اینکه واقعی هست یا رمان داستان ترسناک جنایی سیاسی یا هرچیز دیگه خوب بود. ولی این که این کتاب مبهم هست کمی نگاه رو عوض میکنه. شخصیت داستان کیه و کجاست و مدرک که ثابت کنه این شخص همچین داستانی براش پیش اومده. این که سیاستمدارهای خارجی همچین کاری بکنن بعید نیست و واقعیه نه خود بلکه خانواده شون حتی. مثل پسر نتانیاهو و رسوا شدنش در دادگاه و اتهامات مربوطه. این که یه خبرنگار فرانسوی اینو نوشته و بدون محکم بدون شخصی حقیقی و مدرک داستان کلی رو باور نمیکنم و همچنین نا هماهنگیهای در داستان دیده میشد که نشان دهنده مصنوعی بودن بود. من متوجه هدف پشت این کتاب شدم و بازی با کلمات و شستشوی مغزی شدم. مخصوصا اینکه یک فمنیسم اینو نوشته. مربوط کردن قذافی به بعضی چیزها و گزافه گویی این کتاب بی هدف نیست. این کتاب با احساسات بازی میکنه و هرچیزی رو میتونه غیر مستقیم وارد ذهن انسان کنه. کمی منطقی فکر کردن و احساساتی نشدن لازمه.
مطالب و توضیحات این کتاب به خوبی نشان میدهد که انسان اگر اسیر نفس شود و عقدههای دوران کودکی نظیر فقر واحساس حقارت داشته و برآن تسلط نداشته باشدبا رسیدن به قدرت تا چه اندازه میتواند در ددمنشی و درنده خویی غرق شود تا آن جا که در پشت پرده دین و مذهب نیز خود را مخفی نموده و مذهب را وسیلهای برای رسیدن به اهداف پلید خود قرار دهد.
کتاب واقعا خوب و غم انگیزی بود با فضای بسیار تاریک. وقتی که با واقعیت بعضی چیزها رو به رو میشویم ما را عمیقا ممکن است نا امید کند ثریا را درک میکردم ولی گاها انتخابهای اون رو اصلا درک نمیکردم اصلا منطقی نمیدونستم هر چند شرایط او واقعا سخت بود و شاید فشاری که دور و برش بود باعث این تصمیمات میشد. ولی در محیطی که همه به عنوان یک ابزار برای رفع نیازهای جنسی میبینند و یکسره به او توهین میکنند دریافت کمی محبت او را عمیقا تحت تاثیر قرار میداد و برای همین اینقدر راحت اعتماد میکرد...
کتاب برای کسانی که دوستدار سرگذشتهای حقیقی هستند توصیه میشود و البته که مناسب برای بالای ۱۴ سال است این را از این جهت میگویم که ممکن است روحیات شما را تحت تاثیر قرار دهد
کتاب برای کسانی که دوستدار سرگذشتهای حقیقی هستند توصیه میشود و البته که مناسب برای بالای ۱۴ سال است این را از این جهت میگویم که ممکن است روحیات شما را تحت تاثیر قرار دهد
بسی حرمسراهای دیگری در تاریخ وجود داشتند که ثریای برای افشای آنها وجود نداشت
جنایات زیادی که پشت نقابهای ظاهری پنهان ماندند و حالا هم زیر خاکها دفن شدند
این کتاب راز محافظان زن قذافی و همچنین یک بعد از چهرهی واقعی اولین شخصیت یک کشور را که چهار دهه از حیات ملت و کشور را رهبری میکرده برملا میکند و چه جالب که این چهره پنهان نه از روی زمین بلکه بیشتر از زیر زمینی در باب العزیزیه روایت میشود.
جنایات زیادی که پشت نقابهای ظاهری پنهان ماندند و حالا هم زیر خاکها دفن شدند
این کتاب راز محافظان زن قذافی و همچنین یک بعد از چهرهی واقعی اولین شخصیت یک کشور را که چهار دهه از حیات ملت و کشور را رهبری میکرده برملا میکند و چه جالب که این چهره پنهان نه از روی زمین بلکه بیشتر از زیر زمینی در باب العزیزیه روایت میشود.
امتیاز چهار ستاره به نحوهی نگارش نویسنده و مترجم میدهم که صحبتهای ثریا همانطور که بیان شده نقل قول کرده است هر چند نویسندهی محترم میتوانست از نظر نگارشی و دستوری بهتر و روانتر بنویسد اما داستان بسیار تکان دهنده بود اینقدر روحم را رنجاند که شبش کابوس قذافی رهایم نمیکرد و ذهنم از فکر این حیوان وحشی سادیسمی خالی نمیشد من داستان یا بهتر بگویم تراژدی تلخی را خواندم و اینچنین بهم ریختم بیچاره آن کسانی که چنین کابوسی را تجربه کردند. جای چند سوال برای من باقی گذاشت یکی اینکه قبول دارم حکومت دیکتاتوری بود اما چرا مربیان و معلمان مدرسه که وظیفه شان آگاهی بخشی و آموزش است متوجه نشدند دختر پانزده ساله چطور میتواند جزو محافظان مردی نیرومند باشد چنین دختری توانایی بدنی ندارد چرا شک نکردند به مردی که مقدس میشمردند؟ دوم اینکه اگر این موجود چندش را بعنوان رهبر قبول داشتند یک رهبر نیمه خدا و مقدس، چرا متوجه قلدری و زورگویی او نشدند؟ یک رهبر آزاده افراد را برای انتخاب آزاد میگذارد اما ثریا حق انتخاب و نظر نداشت پس نتیجه باید میگرفتند که این حیوان وحشی دیکتاتور است و منبعد با مبارزه کردن حکومت قذافی را تضعیف میکردند و در آخر اینکه با وجود اعمال قدرت از طرف سازمان ملل متحد و سازمانهای وابسته بعد از ماجرای صدام و قذافی باز هم شاهد کودک همسری، ستم به زنان، دختران، کودکان و مردمان یک کشور هستیم؟ اگر این سازمانها قدرت اجرایی ندارند بهتره منحل بشوند تا مظلومین امید بیهوده نداشته باشند. موفق باشید.
کتاب عالی بود این کتابها یه جورایی دید انسانها رو به سیاستهای کثیف بعضی سیاست مداران سواستفاده گر باز میکنند و میبینیم چطور چرخ گردون بی عدالتیهای اونا رو یه جایی جبران میکنه در اخر دنیا با تمام پستی و بلند هاش به کسی وفا نکرده پس بهتره همیشه خدا را حاضر بدونیم و نام نیک از خود به جا بذاریم
کتاب خوبی بود. بسیار جای تاسف داره که همیشه یک سری از دیکتاتورها زندگی مردمعادی رو به تباهی میکشند که همه اینها از جهل و نادانی مردم عادی ناشی میشه که این اجازه رو میدن. کاش کسی بود که وقتی این همه مظالم و میدید خیلی زودتر از این انقلاب به زندگی این ملعون خاتمه میداد تقدیر و تشکر از زنان محکم و با شهامتی امثال ثریا و خانم نویسنده که پا فراتر میذارن و بسیاری از هنجارهای جامعه رو میشکنن و روشن گری میکنن.
با هر لحظه که میخوندم حس خفقان بهم دست میداد انگار این اتفاقا روی دور تکرارند:) اینکه انقدر راحت قذافی تونسته بود مردم رو به زنجیر کنه و برای امیال حیوانی خودش قربانیشون کنه قلبم رو به درد میاورد گاهی یادم میرفت ژانر این کتاب فانتزی و تخیلی نیست. در اوایل کتاب متنی مبنی بر اینکه مردم دوست نداشتند قربانی ها سرگذشتشون در اون جهنم رو بازگو کنند و بشنوند و قربانیان رو مقصر میدونستند، خوندم و حس کردم واقعا یک انسان تا چه حد میتونه انسانیت رو در خودش بکشه:) کتاب نگارش درستی نداشت اما موضوع و خط کتاب خوب بود اگر علاقه به تاریخ حکومت ها و سیاست کشورها دارید پیشنهاد میکنم این کتاب را بخونید.