نقد، بررسی و نظرات کتاب صوتی آنا کارنینا - لئو تولستوی
4.5
455 رای
مرتبسازی: پیشفرض
سلام و درود.
باز هم غوغای تولستو در نوشتن و بیان اندیشه.
من تولستوی رو با کتاب رستاخیز شروع کردم و شیفته آثارش شدم. پدر سرگی، شیطان و... و حالا آناکارنینای پراز حرف و رمز و راز و زیبا. بحدی این کتاب زیباست که نمیدونم چی بنویسم و از کدوم قسمتش بنویسم.
همه شخصیتهای داستان افکار و عقاید خودشون رو دارن، و در عین حال با همدیگه معاشرت دارن. و خوب و بد از نظر هرشخص متفاوته.
من در این داستان قبل از همه شخصیت لوین رو دوست دارم. درونی بسیار پاک و لطیف داره. و در آخر به آرامش روح و ذهن میرسه.
شخصیت خود آنا هم بسیار زیبا و قابل ستایشه. امای جاهایی مغلوب بدی میشه، مثل همه انسانهای دیگه. اما بنظر من آنا علی رغم ظلم رواشده بر خودش، به پسر و همسرش و ظلم میکنه و حتی به خودش. ولی عشق همینه، کور و کر مطلق میشه.
و ورونسکی که از آنا ظالم تر وشاید در اوایل عاشق تره، بحدی که با نهایت تلاش و بی پروایی آنا رو بدست میاره، اما بعد از مدتی از اوضاع و احوال آنا، بخاطر فشارهای روانی زندگی جدید خودش، غافل میشه و منجر به جنون آنا میشه.
و اما مردم همیشه قاضی که باز آنا رو از ورونسکی گناهکارتر میبینن و بر ورونسکی بخاطر از هم پاشیدن خانواده آنا و خود آنا خرده نمیگیرند. و در جامعه همیشه چنین قضاوتهایی رو دیدیم.
الکسی همسر آنا رو خیلی دوس داشتم، و فردی خیلی بزرگوار و شریفه. فقط کاش مهرورزی بیشتری داشت تا آنا به عشق دیگهای کشیده نشه.
استیوا نماد مهربونی و بی خیالی و هوس. شخصیت استیوا برام نیمه جذاب و نیمه منفور بود.
پرنس بزرگ و سرگی ایوانوویچ شخصیتهایی پخته و دوست داشتنی داشتند.
و خلاصه همه شخصیتها نکته و ظرایفی داشتند که حتما باید کتاب رو خوند تا برداشت کرد.
خسته نباشید و خیلی سپاسگذا از شما
باز هم غوغای تولستو در نوشتن و بیان اندیشه.
من تولستوی رو با کتاب رستاخیز شروع کردم و شیفته آثارش شدم. پدر سرگی، شیطان و... و حالا آناکارنینای پراز حرف و رمز و راز و زیبا. بحدی این کتاب زیباست که نمیدونم چی بنویسم و از کدوم قسمتش بنویسم.
همه شخصیتهای داستان افکار و عقاید خودشون رو دارن، و در عین حال با همدیگه معاشرت دارن. و خوب و بد از نظر هرشخص متفاوته.
من در این داستان قبل از همه شخصیت لوین رو دوست دارم. درونی بسیار پاک و لطیف داره. و در آخر به آرامش روح و ذهن میرسه.
شخصیت خود آنا هم بسیار زیبا و قابل ستایشه. امای جاهایی مغلوب بدی میشه، مثل همه انسانهای دیگه. اما بنظر من آنا علی رغم ظلم رواشده بر خودش، به پسر و همسرش و ظلم میکنه و حتی به خودش. ولی عشق همینه، کور و کر مطلق میشه.
و ورونسکی که از آنا ظالم تر وشاید در اوایل عاشق تره، بحدی که با نهایت تلاش و بی پروایی آنا رو بدست میاره، اما بعد از مدتی از اوضاع و احوال آنا، بخاطر فشارهای روانی زندگی جدید خودش، غافل میشه و منجر به جنون آنا میشه.
و اما مردم همیشه قاضی که باز آنا رو از ورونسکی گناهکارتر میبینن و بر ورونسکی بخاطر از هم پاشیدن خانواده آنا و خود آنا خرده نمیگیرند. و در جامعه همیشه چنین قضاوتهایی رو دیدیم.
الکسی همسر آنا رو خیلی دوس داشتم، و فردی خیلی بزرگوار و شریفه. فقط کاش مهرورزی بیشتری داشت تا آنا به عشق دیگهای کشیده نشه.
استیوا نماد مهربونی و بی خیالی و هوس. شخصیت استیوا برام نیمه جذاب و نیمه منفور بود.
پرنس بزرگ و سرگی ایوانوویچ شخصیتهایی پخته و دوست داشتنی داشتند.
و خلاصه همه شخصیتها نکته و ظرایفی داشتند که حتما باید کتاب رو خوند تا برداشت کرد.
خسته نباشید و خیلی سپاسگذا از شما
بی شک یکی از بهترین کتابهایی بود که خواندم و شنیدم.
کتابی که نمایانگر قدرت نویسندهی بی بدیل ان تولستوی و مهارت شگرف علی عمرانی در خوانش کتاب بود.
دو نکته برایم بسیار قابل تامل بود؛ یکی جایگاه زن در جامعه ان زمان روس که علاوه بر اینکه به نظرم به لحاظ زمانی در مقایسه با کشور خودمان چقدر قابل ستایش بود و به همان اندازه وجود قوانینی که بسیار ضمخت و سخت گیرانه بود، نسبت به زنی که از متعارفات جامعه پا به در میگذارد، در حدی که به نیستی وی منجر میشود و چه غم انگیز که هنوز تکرار ان، تکرار مکررات است، حداقل در همین جامعه امروز خودمان.
قوانینی که در مقایسه برای مردان به هیچ وجه این چنین سیاه نمینماید.
دومین نکته جذاب کتاب به نظرم وجود شخصیتهایی بود که دو وجه خوبی و بدی و خیر و شر را کنار هم داشتند.
هیچ کسی سفید سفید و یا سیاه سیاه نیست و تولستوی در این کتاب به چه زیبایی نمایانگر این مهم بود.
همه ما انسانهایی هستیم نه جایز الخطا بلکه حتمی الخطا.
کتابی که نمایانگر قدرت نویسندهی بی بدیل ان تولستوی و مهارت شگرف علی عمرانی در خوانش کتاب بود.
دو نکته برایم بسیار قابل تامل بود؛ یکی جایگاه زن در جامعه ان زمان روس که علاوه بر اینکه به نظرم به لحاظ زمانی در مقایسه با کشور خودمان چقدر قابل ستایش بود و به همان اندازه وجود قوانینی که بسیار ضمخت و سخت گیرانه بود، نسبت به زنی که از متعارفات جامعه پا به در میگذارد، در حدی که به نیستی وی منجر میشود و چه غم انگیز که هنوز تکرار ان، تکرار مکررات است، حداقل در همین جامعه امروز خودمان.
قوانینی که در مقایسه برای مردان به هیچ وجه این چنین سیاه نمینماید.
دومین نکته جذاب کتاب به نظرم وجود شخصیتهایی بود که دو وجه خوبی و بدی و خیر و شر را کنار هم داشتند.
هیچ کسی سفید سفید و یا سیاه سیاه نیست و تولستوی در این کتاب به چه زیبایی نمایانگر این مهم بود.
همه ما انسانهایی هستیم نه جایز الخطا بلکه حتمی الخطا.
آنا کارنینا
همه خانوادههای خوشبخت به هم شبیهاند اما تیره بختی یک خانواده بدبخت مخصوص به خود است.
به اشاراتی تا پیش از نگارش جنگ و صلح و آنا کارنینا هیچ اثری با شکوه تر و واقعی تر از این دو رمان برای مردم نوشته نشده است. دانش ژرف اجتماعی و روان شناسی تولستوی تاثیرات شگرف آموزش و پرورش بر جامعه، وتصویر زندگی دهقانان و افراد فرودست و از طرفی اقشار فرادست جامعه آن دوران را به روشنی نمایان میکند. تولستوی تنفر خود را از جنگ و نظامی گری و سرمایه داری و دولت و طبقه حاکم نشان میدهد و دیدگاه خود را به صراحت در مورد کلیسا اعلام میکند. وی راه نجات ملت را در اصلاح اخلاقی و نه در خشونت میداند. همچون آثار دیگر تولستوی روحیه مبارزه جویی در این شاهکار ادبی نیز دیده میشود. تولستوی به مفهوم ایمان با منظر منطقی و ادراک خود گرایانه میپردازد و ایمان را معرفت انسان از هستی خود و معنای زندگی او میداند و دولت و کلیسا و تمدن را مانع تحقق این آرمان میداند. وی معتقد است انسان آزاد بنده خداست و هنر در نظر وی سبب وحدت انسانها و کمک به شناخت آرمانهای انسانها میشود. جهان آنا کارنینا (آنا آرکادیونا) جهانی تیره است، شخصیتها فراتر از قوانین اجتماعی حرکت میکنند و آنا با مطرود شدن در جامعه سر به نیستی مینهد. کتاب آینه زیبایی از زندگی مردمان آن دوران است و... علی عمرانی با ارائه زیبای این شاهکار، استادی و چیره دستی خود را نشان داد. خسته نباشی استاد.
همه خانوادههای خوشبخت به هم شبیهاند اما تیره بختی یک خانواده بدبخت مخصوص به خود است.
به اشاراتی تا پیش از نگارش جنگ و صلح و آنا کارنینا هیچ اثری با شکوه تر و واقعی تر از این دو رمان برای مردم نوشته نشده است. دانش ژرف اجتماعی و روان شناسی تولستوی تاثیرات شگرف آموزش و پرورش بر جامعه، وتصویر زندگی دهقانان و افراد فرودست و از طرفی اقشار فرادست جامعه آن دوران را به روشنی نمایان میکند. تولستوی تنفر خود را از جنگ و نظامی گری و سرمایه داری و دولت و طبقه حاکم نشان میدهد و دیدگاه خود را به صراحت در مورد کلیسا اعلام میکند. وی راه نجات ملت را در اصلاح اخلاقی و نه در خشونت میداند. همچون آثار دیگر تولستوی روحیه مبارزه جویی در این شاهکار ادبی نیز دیده میشود. تولستوی به مفهوم ایمان با منظر منطقی و ادراک خود گرایانه میپردازد و ایمان را معرفت انسان از هستی خود و معنای زندگی او میداند و دولت و کلیسا و تمدن را مانع تحقق این آرمان میداند. وی معتقد است انسان آزاد بنده خداست و هنر در نظر وی سبب وحدت انسانها و کمک به شناخت آرمانهای انسانها میشود. جهان آنا کارنینا (آنا آرکادیونا) جهانی تیره است، شخصیتها فراتر از قوانین اجتماعی حرکت میکنند و آنا با مطرود شدن در جامعه سر به نیستی مینهد. کتاب آینه زیبایی از زندگی مردمان آن دوران است و... علی عمرانی با ارائه زیبای این شاهکار، استادی و چیره دستی خود را نشان داد. خسته نباشی استاد.
درود فراوان
خانوادههای خوشبخت همه مثل هم هستند ولی خانوادههای بدبخت هرکدام بدبختی خاص خودشان را دارند (جمله زیبا و کم نظیر تولستوی تو این کتاب)
واقعا کم پیدا میشه که بشه از تولستوی ایراد گرفت، شاید در نگاه اول و به نوعی صورت کتاب هایش یک نوع غیر اخلاقیهایی مانند زنی متاهل که معشوقه مردی جوان میشود و با او زندگی میکند.
اما وقتی به مضمون و قلب نوشتههای تولستوی دقت میکنیم تماما حقایق زمانهای را میگوید که در آن برهه خود زندگی میکرده.
به عقیده من نوشتههای تولستوی زندگی نامه خود او میباشد و به نوعی دارد بار دل خود را سبک میکند با به زبان آوردن و به قلم بردن آنها
کتابهایی مانند آنانارنیکا، اعتراف، رستاخیز و...
ولی از همه اینها که بگذریم با قدرت میتوان گفت نویسندهای بس بزرگ و قابل احترام و انسانی تاثیر گذار میباشند.
کتاب بازهای عزیز حتما آثار تولستوی رو در قفسه کتاب هاشون جا بدن جای بزرگ هم براش بذارن که قطعا ضرر که نمیکنن هیچ بسی لذتها میبرند. سپاس از کتابراه عزیز پاینده ایران و ایرانی🌷
خانوادههای خوشبخت همه مثل هم هستند ولی خانوادههای بدبخت هرکدام بدبختی خاص خودشان را دارند (جمله زیبا و کم نظیر تولستوی تو این کتاب)
واقعا کم پیدا میشه که بشه از تولستوی ایراد گرفت، شاید در نگاه اول و به نوعی صورت کتاب هایش یک نوع غیر اخلاقیهایی مانند زنی متاهل که معشوقه مردی جوان میشود و با او زندگی میکند.
اما وقتی به مضمون و قلب نوشتههای تولستوی دقت میکنیم تماما حقایق زمانهای را میگوید که در آن برهه خود زندگی میکرده.
به عقیده من نوشتههای تولستوی زندگی نامه خود او میباشد و به نوعی دارد بار دل خود را سبک میکند با به زبان آوردن و به قلم بردن آنها
کتابهایی مانند آنانارنیکا، اعتراف، رستاخیز و...
ولی از همه اینها که بگذریم با قدرت میتوان گفت نویسندهای بس بزرگ و قابل احترام و انسانی تاثیر گذار میباشند.
کتاب بازهای عزیز حتما آثار تولستوی رو در قفسه کتاب هاشون جا بدن جای بزرگ هم براش بذارن که قطعا ضرر که نمیکنن هیچ بسی لذتها میبرند. سپاس از کتابراه عزیز پاینده ایران و ایرانی🌷
در اینکه کتاب شاهکار است شکی نیست و نویسنده با قلم توانای خود مارا درگیر زندگی آنا کارنینا میکند وآنا با به چالش کشیدن چهارچوبهای اخلاقی، فرهنگی واجتماعی به دنبال عشق خود میرود و به بنیانهای خانواده وزندگی پشت پا میزند و بدون طلاق از شوهرش از او جدا میشود وهمهی پلهای پشت سرخود را خراب میکند و درآخر که ماجراجویی عشقیاش شکست میخورد حاضر به تحمل رسوایی وبازگشت نیست وجان خود را میگیرد؛ درخلال داستان اصلی کتاب یعنی آنا چندین داستان فرعی هم حضور دارند که اتفاقات خود را دارند مانند خرده مالکی که قصد کمک و حمایت از کشاورزانی دارد که برای او کار میکنندویا فرد آرمانگرایی که به آرمان هایش متعد بوده و حاضر به پذیرش تفاوتهای زندگی عادی وروال معمول جامعه نیست به همین دلیل دچار مشکل میشود ویا کارمندی که با رسوایی زنش کنار میاید تا بتواند کارهای عمرانی و توسعهای خودش بپردازدوجایگاه اجتماعی خود را حفظ کند و همین که چندین داستان فرعی همراه داستان اصلی هستند و آسیبی به اصل نمیرسانند وهمزمان پیش میروند کتاب را جذاب میکند.
در اخر هم از اجرای خوب و کم نقص راوی هم تشکر میکنم.
در اخر هم از اجرای خوب و کم نقص راوی هم تشکر میکنم.
اول از همه راجع به راوی آقای عمرانی بسیار کاربلد که جز بهترین راویهای کتاب هستن باید بگم که حتی ایشون هم برای رمانهای بلند روسی که پر از شخصیتهای غیرضروری هستن نیاز به یک همکار دیگه برای اجرا دارن بخصوص برای صدا پیشگی خانم ها! و اینکه صدای ورونسکی اصلا مناسب شخصیتش نبود.
دربارهی نویسنده باید بگم هرچی که داستایوفسکی از فقر و طبقهی محروم جامعه خوب مینوشته تولستوی از طبقهی اشراف و تجملات و سرگرمی هاشون خوب مینویسه.
داستان خیلی توصیفهای خوبی داره واقعا شما تک تک کاراکترها رو میتونیم در ذهن مجسم کنید اما کتابی نیست که بتونه شما رو هزار صفحه همراه خودش بکشونه و بی تاب تموم کردنش باشین یه جاهایی واقعا پر گویی داره و داستان کشش لازم رو نداره خصوصا توی فصلهای اخر و بعد از مرگ یکی از کاراکترها.
ایمان اووردن لوین و فلسفهی تلستوی برای بیان ایمان اووردنش به حدی ضعیف بود که کاشکی اصلا وارد این موضوع نمیشد.
واقعا نویسنده اگر میخواست میتونست حجم کتاب رو نصف کنه و کتاب زیبا تر و جذاب تری رو به خواننده تحویل بده. ولی همین پر گوییها هم برای خوانندهی قرن بیست و یکم که هیچ آشنایی با فرهنگ مردم روسیه قرن نوزدهم نداره خالی از لطف نیست.
دربارهی نویسنده باید بگم هرچی که داستایوفسکی از فقر و طبقهی محروم جامعه خوب مینوشته تولستوی از طبقهی اشراف و تجملات و سرگرمی هاشون خوب مینویسه.
داستان خیلی توصیفهای خوبی داره واقعا شما تک تک کاراکترها رو میتونیم در ذهن مجسم کنید اما کتابی نیست که بتونه شما رو هزار صفحه همراه خودش بکشونه و بی تاب تموم کردنش باشین یه جاهایی واقعا پر گویی داره و داستان کشش لازم رو نداره خصوصا توی فصلهای اخر و بعد از مرگ یکی از کاراکترها.
ایمان اووردن لوین و فلسفهی تلستوی برای بیان ایمان اووردنش به حدی ضعیف بود که کاشکی اصلا وارد این موضوع نمیشد.
واقعا نویسنده اگر میخواست میتونست حجم کتاب رو نصف کنه و کتاب زیبا تر و جذاب تری رو به خواننده تحویل بده. ولی همین پر گوییها هم برای خوانندهی قرن بیست و یکم که هیچ آشنایی با فرهنگ مردم روسیه قرن نوزدهم نداره خالی از لطف نیست.
نمیدونم از کدوم قسمت این کتاب جذاب و قدرتمند باید بنویسم. پشت هر سطر این کتاب نویسنده توانمند و فرهیخته این کتاب رو میشه دید کرد، با وجود اینکه میدونم تولستوی از طبقه اشراف روسیه بودهاند ولی توصیفاتش از جزئیات زندگی متمددین اون دوران و در واقع زندگی در عصر تزار و و حتی بوی عطرها و جزئیات لباسها جز معجزه چیز دیگری نمیتونه باشه و قطعا توصیه میکنم این کتاب رو جز اولویتهای خود برای مطالعه قرار بدید. من خواندن رمانهای تولستوی رو از رستاخیز شروع کردم ولی حس میکنم اناکارنینا جذاب تر و روشنتر بود. و من به هنرمندی و استاد بیان بودن جناب آقای علی عمرانی اعتراف میکنم، تا قبل از این کتاب، من فقط آثار ایشون رو در غالب یک بازیگر در قاب تلویزیون دیده بودم اما توانایی و استعداد عجیب ایشون برای حرف زدن بجای چندین شخصیت با این اسامی متکلف و دشوار و البته نثر نه چندان سادهی این رمان واقعا من رو حیرت زده کرده. خیلی خوشحالم رمانی با این ارزش و اعتبار توسط هنرمند لایقی مثل ایشون خوانده شده.
با تشکر از عوامل فرهیخته کتابراه برای تدوین و گسترش فرهنگ کتابخوانی🙏🏻
با تشکر از عوامل فرهیخته کتابراه برای تدوین و گسترش فرهنگ کتابخوانی🙏🏻
در ابتدا باید بگویم که هنر و توانمندی آقای عمرانی در خلق شخصیتها ستودنیست
کتاب آنا کارنینا یکی از زیباترین و بهترین کتابهایی است که تاکنون خواندهام دارای لایههای مختلف فلسفی، جامعه شناسی، خانوادگی و...
از نظر من این کتاب بیان تفاوتها و تضادهاست. به طور مثال: تفاوت میان مطالعات و تحقیقات فلسفی با ادراک شهودی
تفاوت میان پذیرش یک آیین، مذهب یا مسلک از روی تقلید و یا با مطالعه، تحقیق و رسیدن به نتیجه درست.
تضاد بین یک عشق واقعی و عشق سطحی و تاثیر آن در تکامل شخصیت هر فرد و روند زندگی او
تضاد بین آنچه از ظاهر یک موضوع یا شخص برداشت میشود با آنچه که در باطن و واقعیت وجود دارد
بیان اینکه الزاما تحصیلات، ثروت و یا توانمندی اجتماعی یک شخص نمیتواند در نحوه نگرش او به زندگی مفید و موثر باشد؛ مادامی که به درک درستی از زندگی و خویشتن خویش نرسد
و بسیاری مطالب دیگر
...
کتاب آنا کارنینا یکی از زیباترین و بهترین کتابهایی است که تاکنون خواندهام دارای لایههای مختلف فلسفی، جامعه شناسی، خانوادگی و...
از نظر من این کتاب بیان تفاوتها و تضادهاست. به طور مثال: تفاوت میان مطالعات و تحقیقات فلسفی با ادراک شهودی
تفاوت میان پذیرش یک آیین، مذهب یا مسلک از روی تقلید و یا با مطالعه، تحقیق و رسیدن به نتیجه درست.
تضاد بین یک عشق واقعی و عشق سطحی و تاثیر آن در تکامل شخصیت هر فرد و روند زندگی او
تضاد بین آنچه از ظاهر یک موضوع یا شخص برداشت میشود با آنچه که در باطن و واقعیت وجود دارد
بیان اینکه الزاما تحصیلات، ثروت و یا توانمندی اجتماعی یک شخص نمیتواند در نحوه نگرش او به زندگی مفید و موثر باشد؛ مادامی که به درک درستی از زندگی و خویشتن خویش نرسد
و بسیاری مطالب دیگر
...
با سلام
توانایی آقای علی عمرانی در گویندگی که به جای چندین شخصیت به زیبایی و مهارت تمام ایفای نقش میکنند در خور ستایش و تحسینه. این رمان ارزش چندین و چند مرتبه بازخوانی داره چون علاوه بر اینکه به شدت زیبا نگارش شده پر از مفاهیم اخلاقی و فکری و انتزاعی هست که آدم رو به تفکر عمیقی وا میداره؛ به همین خاطر هستش که از مرتبه یک داستان صرفا عاشقانه پارو بسیار فراتر میگذاره و حتی شاید بهتره بگیم یک مانیفست اخلاقی عرفانی فلسفی هست که درونش روح عاشقانه دمیده شده؛ تولستوی به چه زیبایی دست خواننده شو میگیره و از مجللترین مهمانیهای سلطنتی روسیه به سر سفره خونههای دهقانی این کشور میکشونه و هم زمان از دید یازده شخصیت اصلی این روایت به مفهوم زندگی نگاه میکنه... دست مریزاد به این رمان و به گوینده حرفهای و مجموعه زحمتکش کتابراه..
توانایی آقای علی عمرانی در گویندگی که به جای چندین شخصیت به زیبایی و مهارت تمام ایفای نقش میکنند در خور ستایش و تحسینه. این رمان ارزش چندین و چند مرتبه بازخوانی داره چون علاوه بر اینکه به شدت زیبا نگارش شده پر از مفاهیم اخلاقی و فکری و انتزاعی هست که آدم رو به تفکر عمیقی وا میداره؛ به همین خاطر هستش که از مرتبه یک داستان صرفا عاشقانه پارو بسیار فراتر میگذاره و حتی شاید بهتره بگیم یک مانیفست اخلاقی عرفانی فلسفی هست که درونش روح عاشقانه دمیده شده؛ تولستوی به چه زیبایی دست خواننده شو میگیره و از مجللترین مهمانیهای سلطنتی روسیه به سر سفره خونههای دهقانی این کشور میکشونه و هم زمان از دید یازده شخصیت اصلی این روایت به مفهوم زندگی نگاه میکنه... دست مریزاد به این رمان و به گوینده حرفهای و مجموعه زحمتکش کتابراه..
سلام سال نو مبارک🌸
رمان قشنگی بود از جنبههای مختلف خواننده میتواند با شخصیتهای اصلی داستان آنا و لوین که هر کدام زندگی خاص خودشان را دارند ارتباط برقرار کند.
داستان کتاب با اینکه طولانی و دارای کشکمشهای مختلف در خانوادههای اشراف روسی است اما خسته کننده نیست.
یکی از نکات جالبی که بارها هنگام خواندن مرا به تحسین لئون تولستوی واداشت توجه به بعد روانشناختی افراد و احساسات و واگویههای آنان با خودشان بود که گویی از زبان درون من حرف میزدند و مرا به این واقعیت رساند که همه ما از یک سرشت واحد با خلقیات، تمایلات، ترسها و امیال مثل هم خلق شده ایم در هر کجای دنیا که هستیم و هر نوع ایدئولوژی را که باور داشته باشیم فطرتی یکسان به ما داده شده است.
متشکرم کتابراه عزیز🍀 از این همه احساس خوب که به ما خوانندهها میدهی تو یک قهرمان گمنام ایرانی خودت میدانی؟.. 🇮🇷
رمان قشنگی بود از جنبههای مختلف خواننده میتواند با شخصیتهای اصلی داستان آنا و لوین که هر کدام زندگی خاص خودشان را دارند ارتباط برقرار کند.
داستان کتاب با اینکه طولانی و دارای کشکمشهای مختلف در خانوادههای اشراف روسی است اما خسته کننده نیست.
یکی از نکات جالبی که بارها هنگام خواندن مرا به تحسین لئون تولستوی واداشت توجه به بعد روانشناختی افراد و احساسات و واگویههای آنان با خودشان بود که گویی از زبان درون من حرف میزدند و مرا به این واقعیت رساند که همه ما از یک سرشت واحد با خلقیات، تمایلات، ترسها و امیال مثل هم خلق شده ایم در هر کجای دنیا که هستیم و هر نوع ایدئولوژی را که باور داشته باشیم فطرتی یکسان به ما داده شده است.
متشکرم کتابراه عزیز🍀 از این همه احساس خوب که به ما خوانندهها میدهی تو یک قهرمان گمنام ایرانی خودت میدانی؟.. 🇮🇷
بعد کتاب رستاخیز به انا کارنینا رسیدم رمانی که از عشق رسوایی دم میزند که به بطن و پیرامون شخصیت جامعه روسیه نزدیک به یک قرن و نیم از زاویه فیلسوف اشراف معابانه و عارفی دو دل که به درون این جامعه اشراف دارد که احساس درونی این جامعه را خوب میشناسد شخصیتهای داستان را میکوبد. بزگ میکند و یا به سخره میگرد کارکترهایی که روح خود را گاها عوض میکنن آنا کارنینا هم یک رمان با اعتقادهای پوچ و ناپوچ دم و بازدمی که هر کدام روی آن اصرار دارند گره خورده است داستانی که به تک تک سلولهای روح آدمی از خشم و اضطراب درون آدمی که عین نوار قلب لحطه به لحطه بالا و پایین میروند جای یکی را محکم میکند ناگاه به زمین میخورد و این یعنی درون خود واقعی تولستوی که باید خواند و فهمید. آنا کارنینا تکانه ایست از پر حجم با جزئیاتی که هر فصل ناخودآگاه ترا به فصل دیگر میبرد...
شاهکار بی نظیر تولستوی
با نثری روان و عمیقا تاثیرگذار از واقعیت دنیای اشرافی که حاکم بر جامعه است ولیکن رو به زوال..
اشتباهاتی که در زندگی زنان منجر به نیستی میگردد ولیکن در زندگی مردان شاید تنها یک اشتباه قابل گذشت باشد..
و میل قوی در جامعه زنان برای ازاد بودن، برای انتخاب کردن و متفاوت بودن..
باز هم جنگ بین خیر و شر ولی با دیدگاهی متفاوت
هیچ قطعیتی وجود ندارد نه در انسانها و نه در زندگی
خوبی و بدی درون انسانها نسبی است.
داستان عاشقانه زنی که در جستجوی ازادی و انتخاب و عشق در زندگی شخصی خود میباشد و مسیر متفاوتی را برای زندگی خود انتخاب میکند. زنی زیبا و مادری نمونه که گرفتار عشقی ممنوعه میگردد. عشقی که در نهایت پنهان نمیماند و سرنوشت عجیبی را برای او رقم میزند.
با نثری روان و عمیقا تاثیرگذار از واقعیت دنیای اشرافی که حاکم بر جامعه است ولیکن رو به زوال..
اشتباهاتی که در زندگی زنان منجر به نیستی میگردد ولیکن در زندگی مردان شاید تنها یک اشتباه قابل گذشت باشد..
و میل قوی در جامعه زنان برای ازاد بودن، برای انتخاب کردن و متفاوت بودن..
باز هم جنگ بین خیر و شر ولی با دیدگاهی متفاوت
هیچ قطعیتی وجود ندارد نه در انسانها و نه در زندگی
خوبی و بدی درون انسانها نسبی است.
داستان عاشقانه زنی که در جستجوی ازادی و انتخاب و عشق در زندگی شخصی خود میباشد و مسیر متفاوتی را برای زندگی خود انتخاب میکند. زنی زیبا و مادری نمونه که گرفتار عشقی ممنوعه میگردد. عشقی که در نهایت پنهان نمیماند و سرنوشت عجیبی را برای او رقم میزند.
درود فراوان و خسته نباشید به دوستان پرتلاش گروه ماه آوا. مخصوصا آقای علی عمرانی با هنرنمایی خود و صدای زیبا و گرم خود شنیدن این اثر زیبا را دو چندان کرده بودند. کتاب آناکارنینا با قلم لئو تولستوی به زیبایی به نگارش در آمده بود که نشانگر هوش و ذکاوت و نکته سنجی تولستوی به مردم کشورش که در حال سقوط فرهنگ آب و اجدادی خود هستن. عشق و احساس را کنار هم گنجانده است. و مردم نظامیاش هیچ نظامی ندارند. زن را در مقام کوچکی میبینن و با زبان خود بیگانه هستن در حالی که زبان فرانسه و زبان بیگانه را افتخار میدانند.
دین را برای فرار از خود بهانه میکنند و سر آخر آقای تولستوی در این اثر زیبا زندگی مردمی مرفه و فقیر را نشان میدهد که چقدر زیبا در کنار هم زندگی میکنند بدون این که به نیستی هم فکر کنن. با سپاس فراوان
دین را برای فرار از خود بهانه میکنند و سر آخر آقای تولستوی در این اثر زیبا زندگی مردمی مرفه و فقیر را نشان میدهد که چقدر زیبا در کنار هم زندگی میکنند بدون این که به نیستی هم فکر کنن. با سپاس فراوان
این کتاب یک شاهکار ادبیست که راوی آقای علی عمرانی به بهترین شکل ممکن اون رو روایت کردن. تمام شخصیتهای این کتاب مثل انسانهای واقعی نه سیاهند و نه سفید. خاکستری و قابل درکند. ظریفترین احساسات شخصیتها بصورت طبیعی و باورپذیر به نمایش در آمدند. موسیقی استفاده شده هم بسیار مناسب کتاب بود. در کل کتابی بود که ۱۰۰٪ ارزش گوش کردن داشت. واقعا ممنون از همه کسایی که درش نقش داشتند و بخصوص آقای عمرانی که به نظرم یک نابغه هستند، چون صدای هر کدام از شخصیتهای کتاب رو که زیاد هم بودند با صدای منحصر به فرد خودشان تا پایان کتاب روایت کردند، بطوریکه شخصیت رو حتی فقط از روی صدا میتونستیم تشخیص بدیم.
ممنون
ممنون
تولستوی جوری آناکارنینا را نوشته بود که خودمان را جایگزین هر شخصیت ببینیم
درگیری ذهنی لوین درمورد بودن و نبودن خدا برام جذاب بود همچنین بی ثباتی و جست و جوی عشق آنا برای دریافت عشق بسیار جذاب و دلنشین بود
از طرفی هم همراه الکسی بودم هم همراه آنا در یک دادگاه که هر دو طرفین برام حرفهای زیادی داشتند
(زیاد گفت و گوهای سیاسی کتاب دوست نداشتم)
ولی اگر قرار بود یک شخصیت در کتاب انتخاب کنم بدون شک لوین است
من دو سال پیش فیلم دیده بودم راستش الان که کتاب خوندم متوجه شدم داستان را اصلا متوجه نشده بودم به همین دلیل فیلم توصیه نمیکنم مگر بعد از کتاب
درگیری ذهنی لوین درمورد بودن و نبودن خدا برام جذاب بود همچنین بی ثباتی و جست و جوی عشق آنا برای دریافت عشق بسیار جذاب و دلنشین بود
از طرفی هم همراه الکسی بودم هم همراه آنا در یک دادگاه که هر دو طرفین برام حرفهای زیادی داشتند
(زیاد گفت و گوهای سیاسی کتاب دوست نداشتم)
ولی اگر قرار بود یک شخصیت در کتاب انتخاب کنم بدون شک لوین است
من دو سال پیش فیلم دیده بودم راستش الان که کتاب خوندم متوجه شدم داستان را اصلا متوجه نشده بودم به همین دلیل فیلم توصیه نمیکنم مگر بعد از کتاب
این رمان داستان زندگی اشرافیت روسیه در قرن نوزدهم را به تصویر میکشد و به مسائلی چون خیانت زناشویی، عشق، مذهب و اخلاق میپردازد. نقاط قوت این کتاب: 1. شخصیتپردازی عمیق و چند بعدی شخصیتهای اصلی مانند آنا، کنستانتین لوین و آلکسی کارنین. 2. توصیفات ظریف و زیبای تولستوی از طبیعت، آداب و رسوم اجتماعی و زندگی روزمره در روسیه قرن نوزدهم. 3. تحلیلهای فلسفی و روانشناختی ژرف در مورد معنای زندگی، عشق، ازدواج و آرامش درونی.
نقاط ضعف: 1. گاهی روایت داستان کند و طولانی میشود که میتواند برای برخی خوانندگان خستهکننده باشد. 2. برخی از توصیفات تولستوی بیش از حد جزئی و طولانی است. صدای خواننده و اجرا خوب بود ممنون از کتابراه
نقاط ضعف: 1. گاهی روایت داستان کند و طولانی میشود که میتواند برای برخی خوانندگان خستهکننده باشد. 2. برخی از توصیفات تولستوی بیش از حد جزئی و طولانی است. صدای خواننده و اجرا خوب بود ممنون از کتابراه
واقعا عالیه بود ولی الان چیزهایی که از کتاب یاد گرفتم برام خیلی جالب بود من معتقدم که ماها اندازه فهم خودمون از مطالب کتاب سردرمیاریم ن بیشتر اگه من الان 10چیز شنیدم و یاد گرفتم بعدها اگه دوباره وقتی همین آنا کارنینا رو گوش کنم چیزهای بیشتری یاد میگیرم چون درک و فهمم بیشتر میشه ب دوستان عزیز هم همین توصیه رو میکنم. من قبلا هم ب این موضوع خیلی فکر کردم که چطور میشه متاهلها خیانت میکنن ب همسرشون. ولی این نویسنده عزیز و بزرگ راجع این مسئله گفته بدون عشق ازدواج کردن خیانت ب خودمونه و بعد ب همسرمون چطور میتونیم بدون عشق ازدواج کنیم فقط ب خاطر همبستر شدن و زاد و ولد کردن
سلام و سپاس گزارم از بابت تدوین کتاب صوتی این اثر 🙏🏻🌸🙏🏻
کتاب آنا کارنینا کتابیست که با آن تمام حسها من جمله خشم و نفرت، شادمانی و خوشبختی، مروت و جوانمردی و مهربانی، عصبانیت و انزجار و همه و همه را میشود درک کرد؛ و این بر جذابیت اثر میافزاید!
اثری که با تأمل در هر بخش از گفتار شخصیتهای زندهی آن با طرح پرسش و پاسخهایی عمیق، میشود جهان بینی افراد متفاوتی از جامعه را دریافت و زندگی را هم از منظر دیگری دید!
ترجمه بسیار روان و پر از کلمات اصیل بود!
راوی نیز بسیار زیبا روایت داستان را پیش میبرد و صد البته کتاب جذاب تر و شیوا تر در ذهن ثبت میشد! 🙏🏻🌸🙏🏻
کتاب آنا کارنینا کتابیست که با آن تمام حسها من جمله خشم و نفرت، شادمانی و خوشبختی، مروت و جوانمردی و مهربانی، عصبانیت و انزجار و همه و همه را میشود درک کرد؛ و این بر جذابیت اثر میافزاید!
اثری که با تأمل در هر بخش از گفتار شخصیتهای زندهی آن با طرح پرسش و پاسخهایی عمیق، میشود جهان بینی افراد متفاوتی از جامعه را دریافت و زندگی را هم از منظر دیگری دید!
ترجمه بسیار روان و پر از کلمات اصیل بود!
راوی نیز بسیار زیبا روایت داستان را پیش میبرد و صد البته کتاب جذاب تر و شیوا تر در ذهن ثبت میشد! 🙏🏻🌸🙏🏻
خواندن این رمان کم نظیر را پیشنهاد میکنم بخصوص که با خوانش آقای عمرانی بسیار گوشنواز و قابل لمس شده. رمان آنا کارنینا از آن جنبه که نویسنده تسلطی تحسین برانگیز به حالات روحی زنان و مردان قصه دارد حائز اهمیت است، انتخاب نام رمان با توجه به وجود دو قهرمان در رمان جای فکر دارد چرا که رمان با توصیف زندگی لنین آغاز میشود و تا چند فصل پیش میرود و باز در انتهای رمان با همراه شدن با او و عقایدش درباره هستی انسان و خداوند پایان میپذیرد و این در حالی است که آناکارنینا در اواسط داستان وارد ماجرا میشود و قبل از پایان رمان میمیرد.
داستانی که راوی آن هنرمند فرهیخته آقای علی عمرانی باشد به حقیقت شنیدن دارد انا کارنینا داستان عشقی بد فرجام است شخصیت انا در ابتدای داستان به دلیل حرفهای خردمندانهاش برای نجات زندگی برادرش که به همسرش خیانت کرده، همه را تحت تاثیر قرار میدهد اما همین زن با اصل و نسب دل به عشق مردی میسپارد و... این تغییر رفتار متاثر از زندگی بدون عشق و صرفا به واسطه نام و شهرت همسرش بوده است که خالی از شور زندگی است اما لوین مهربان شخصیت جذابی که با وجود از دست دادن عشقش دست از تلاش بر نداشت و دست روزگار سرنوشت کیتی را طوری رقم زد که... با تشکر از راوی مترجم و کتابراه
به نظر من نمیشه این کتاب رو رمان عاشقانه در نظر گرفت بیشتر اجتماعی بود.
خوانش آقای عمرانی عالی بود طوری که واقعا بیشتر جاها از متن کتاب (جاهایی که در توصیف چیزی یا موقعیتی خیلی بیش از اندازه وقت گذاشته شده بود در صورتی که به اصل داستان ربط چندانی نداشت) خسته میشدم ولی صدای خواننده منو وادار میکرد به ادامه دادن.
در کل جالب بود مخصوصا آخر داستان که لوین به اعتقاد درونش پی برد. و من با این نطر موافقم که خدا درون خود انسان هست و اعتقاد چیزی جز قبول و شناخت درست از خودمون نیست.
ممنون از کتابراه 💖
خوانش آقای عمرانی عالی بود طوری که واقعا بیشتر جاها از متن کتاب (جاهایی که در توصیف چیزی یا موقعیتی خیلی بیش از اندازه وقت گذاشته شده بود در صورتی که به اصل داستان ربط چندانی نداشت) خسته میشدم ولی صدای خواننده منو وادار میکرد به ادامه دادن.
در کل جالب بود مخصوصا آخر داستان که لوین به اعتقاد درونش پی برد. و من با این نطر موافقم که خدا درون خود انسان هست و اعتقاد چیزی جز قبول و شناخت درست از خودمون نیست.
ممنون از کتابراه 💖
درود بر کتابراه عزیز... انتخاب هنرمند تمام عیاری چون جناب آقای علی عمرانی بسیار بجا و شایسته بود و لذت شنیدن این رمان برجسته را چند برابر کرد.. از نام کتاب انتظار یک داستان زنانه را داشتم که خیلی محقق نشد البته که کلیت داستان را دوست داشتم ولی سرنوشت خیلی از شخصیتها تا پایان داستان مشخص نشد و به دلیل اینکه. این رمان از سال ۱۹۷۲ تا ۱۹۷۷ به عنوان پاورقی در آن روزگار نوشته و به چاپ میرسیده است دارای حواشی زیادی بود که گاهی اوقات کشدار و کسل کننده بود ولی اجرای بینظیر آقای عمرانی باعث میشد که ایرادات جزیی نادیده گرفته شود..
صدای بسیار گیرا و بی نظیر گوینده، شنونده را با خود همراه میکند و گویی تصاویر داستان در برابر دیدگان جان میگیرد💯داستانی از جامعهای اشرافی و مردسالارانه، جامعهی افرادی پوچ و سطحی... که گویی در اینجامعه جایی برای افکار عمیق و انسانهای پاک سرشت نیست.... اما افرادی هم بودند که افکاری آزادانه و انسانی داشتند... و در درون شخصیتهایی مانند آنا و لوین، کشمکشهای درونی در جریان است و مخاطب خود را به جای آنها میگذارد.
گویی این درگیریها برای همه ما پیش آمده.. و اینجا درمی یابیم که همهی ما انسانهایی خاکستری هستیم.... 🌼
گویی این درگیریها برای همه ما پیش آمده.. و اینجا درمی یابیم که همهی ما انسانهایی خاکستری هستیم.... 🌼
خب این رمان عاشقانه شهرت جهانی دارد و شنیدم که جزو رمانهای بزرگ دنیاست و شاید بزرگترین. حقیقتش یه جاهایی دوست داشتم یه جاهایی تولستوی بیش از حد بدیهیات رو توضیح زیاده نمیداد چون یه جاهایی خسته کننده میکنه حسابی... اما درکل عاشق قلمشم و کاری نمیشه کرد... نه این کتاب، که کتابهای دیگهی تولستوی هم...
و یک سئوال اساسی برای من اینه که وقتی بیشتر موضوع رو لوین میچرخه چرا اسم کتاب، آنا کارنیناست؟
راستی، انصافی صدای علی عمرانی گویا بودن کتاب رو واقعا خریدنی کرده... یک صدای گرم توام با فراز و فرودهای بجا...
کتابراه متشکریم
و یک سئوال اساسی برای من اینه که وقتی بیشتر موضوع رو لوین میچرخه چرا اسم کتاب، آنا کارنیناست؟
راستی، انصافی صدای علی عمرانی گویا بودن کتاب رو واقعا خریدنی کرده... یک صدای گرم توام با فراز و فرودهای بجا...
کتابراه متشکریم
کتاب خوبی بود تنها ضعفش گزاف گویی نویسنده بود که گویا در رمانهای روسی رایجه!!! خوندن این کتاب رو به همهی خانمها توصیه میکنم مثل اینه که آینده رو برامون روشن میکنه خیلی از مردها فقط دنبال به دست آوردن هستند و جذب شدن زنها براشون مثل یک چالش هست دنبال زندگی کردن و عشق دادن نیستند بلکه احساس شون هوسی زودگذره از طرفی دخترها و زنهایی هستند که از توجه و محبت کافی بی بهرهاند و به دام این سرخوشی زودگذر میافتند
روایت آقای عمرانی هم بی نظیر بود بهشون خسته نباشید میگم
روایت آقای عمرانی هم بی نظیر بود بهشون خسته نباشید میگم
واقعا در پس این رمان طول و طویل، در داستانی به این مهیجی و خوبی، چ گذشت دو فصل آخرش؟ که آخرش ایمان بیاوریم؟ یا اینکه نویسنده، بنا به عقاید کمونیستی خود سعی داشت که فقط نظر خود را، هر چقدر بی ربط به اصل داستان در آن بگوید؟
داستان تا قبل از مرگ آنا خوب پیش میرفت، ولی کاملا واضح بود ک بعد از اون، نویسنده انگاری مطلب کم آورده است، یا اصلا داستان یادش رفته و حتی انگار نویسنده اصلا عوض شده است، مطلب بطور کل عوض میشود وای کاش که همون با مرگ آنا داستان هم تمام میشد.
داستان تا قبل از مرگ آنا خوب پیش میرفت، ولی کاملا واضح بود ک بعد از اون، نویسنده انگاری مطلب کم آورده است، یا اصلا داستان یادش رفته و حتی انگار نویسنده اصلا عوض شده است، مطلب بطور کل عوض میشود وای کاش که همون با مرگ آنا داستان هم تمام میشد.
در همین یک ماه اخیر با تولستوی آشنا شدم. البته که اسمش رو شنیده بودم و میدونستم نویسنده روسی هست ولی هیچ کتابی ازش نخونده بودم. تصورم این بود نثرش احتمالا برام سنگین باشه و یا فضای کتاب مثل کتابهای داستایوفسکی سیاه و غمگین باشه ولی بعد از خوندن مرگ ایوان ایلیچ متوجه شدم اشتباه کردم و افسوس خوردم که چرا زودتر کتابهای تولستوی رو نخوندم. آنا کارنینا هم تازه شروع کردم بسیار قصه گیرایی داره و البته با صدای استاد علی عمرانی شنیدنش لذت بخش تر شده. ممنون از کتابراه
این شاهکار بزرگ تاریخ بدین صورت بی نظیر هست که تلستوی داستان را در طیف ادم خوب و بد تقسیم نکرده بلکه افراد همگی خاکستری و دارای طیفی خاص از نقاط تیره و روشن در وجود خود به نمایش در امده اند که به میزان درجهی سفید یا سیاه بودنشان نقش خود را در اثر رقم میزنند، عشق، نفرت، جنون، فکرشات، نوع زندگیشان و شخصیتشان از یکدیگر متمایز و متفاوت میگردد و نقش انان را در داستان مییابیم که و جدان مارا به چالشی جدی میان احساسات و باور هایمان میاورد.
نمیدونم چی بگم خیانت یا عشق یا هوس نمیدونم انا کدوم یکی از اینا بوده اما هیچ چیز به راستی نمیرسه انا کارنینا با اینکه یک زن متاهل هستش خودشو درگیر یک عشق دیگه میکنه خب از نظر من این یعنی هوس یا از اول با کسی که پیوند زندگی بسته نمیتونسته با اون زندگی کنه بهتر بود جدا بشه نه اینکه درگیر یک هوس الوده به گناه بشه از دیددیدگاه دینی این یعنی هوس ولی خوب
آن تیر که ان کمان چشم تو رها کرد دیدی که چهها کرد
دیدی که چگونه سراسیمه دل از سینه جدا کرد
آن تیر که ان کمان چشم تو رها کرد دیدی که چهها کرد
دیدی که چگونه سراسیمه دل از سینه جدا کرد
خداروشکر که نویسنده آخرش با خودش کنار اومد. نمیدونم چرا انقدر از آنا بدش میومد😆.
خوشحالم که وقتمو برای گوش دادنش گذاشتم و تاثیری که رو من گذاشته اینه که تو رفتار خودم و آدمای اطرافم دقیق تر شدم. کاش وقتی ۲۰ سالم بود این کتابو خونده بودم. ای خواننده اگه داری از روی نظرات تصمیم میگیری که کتابو انتخاب کنی یا نه پیشنهادم اینه که تردید نکنی و سریع شروعش کنی.
ممنونم از علی عمرانی راوی عزیزمون که انقدر جذاب احساسات کاراکترای داستانو درآورده.
خوشحالم که وقتمو برای گوش دادنش گذاشتم و تاثیری که رو من گذاشته اینه که تو رفتار خودم و آدمای اطرافم دقیق تر شدم. کاش وقتی ۲۰ سالم بود این کتابو خونده بودم. ای خواننده اگه داری از روی نظرات تصمیم میگیری که کتابو انتخاب کنی یا نه پیشنهادم اینه که تردید نکنی و سریع شروعش کنی.
ممنونم از علی عمرانی راوی عزیزمون که انقدر جذاب احساسات کاراکترای داستانو درآورده.
توصیف لطیف تمام جزئیات اخلاقی ظاهری محیط آب و هوا بدون اینکه حس بدی به خواننده القا شده و باعث خستگی باشه تیپهای مختلف شخصیتی و جمع آوردیشون داخل یه کادر. از دولتمرد و نظامی و ارباب گرفته تا خدمتکار و مشاور و کارگر روز مزدو هرکسی با تیپ شخصیتی و ظاهری و علایق پس خواستههای مخصوص به خودش. این کار هر نویسندهای نیست شاهکار شاهکار شاهکارو ممنون از خواننده عزیز. بابت صدای زیبا ادای درست کلمات و جملات و شخصیت سازی بینظیر
در حقیقت من ویژگی خاص و جالبی در این کتاب ندیدم. کتاب به صورت پراکنده داستان چندین خانواده را شرح میدهد که در هر کدام یک خیانت زناشویی و یک بی وفایی رخ داده. این مسئله انقدر پراکنده و بی هدف توصیف شده که ارتباطی بین داستان ها برقرار نمیکنه. گزافه گویی بسیاری وجود داره. مثلا یک صحنه رای گیری که اتفاقا کاملا بی ربط به داستان هست با جزییات خسته کننده توصیف شده و... در نهایت هم هیچ اتفاق خاصی نیفتاد.در کل آثار داستایوفسکی رو خیلی بیشتر ترجیح میدم.
با سلام داستان رمانی جذاب وطولانی با قلم زیبا وخوانش بسیار عالی آقای عمرانی موسیقی دلنشین گذر از سنت به مدرنیته و آثار آن بر جامعه روسیه را در قالب رمانی عاشقانه به تصویر کشیده تضاد وکشمکش درونی انسانها در راستای گفتگوهای فلسفی درونی و وجود ایمان برای آرامش دریای پر تلاطم روح.... در کل این رمان را به کسانی که حال و حوصله رمانهای طولانی را ندارند توصیه نمیشود. ولی لااقل فیلم ساخته شده این اثر زیبای تولستوی را ببیند واز این اثر زیبای تولستوی لذت ببرند.
شاهکار زیبایی از لئو تولستوی است. در این کتاب تاثیر روابط نا متعارف و دارای مشکل در زندگی مشترک به طرز زیبایی به تصویر کشیده شده. نیاز به توجه به همسر بیان شده و یکی از علل تمایل به روابط ناشروع بدلیل بی ایمانی همین علت بوده. اینکه توجه زیاد به کار از سوی مرد باعث تضعیف روابط زناشویی و دلسردی همسر میشود. اینکه ازدواج تکمیل کننده زن و مرد است که در روابط لوین و کیتی کاملا به آن از طرف نویسنده توجه شده است و بسیاری از مسایل دیگر.
به نام خدا. این شاهکار ادبیات روسیه را در دورهای که زمان کافی برای مطالعهی طولانی دارید و از آرامش فکری برخوردار هستید بخوانید. زیبایی این رمان با منقطع خواندن کم میشود. دلیل آن هم تا حدی مربوط به تعداد شخصیتهای داستان است که این در کتب روس وجود دارد ولی در آنا کارنینا حجم بالاتری دارد. ضمنا نسخهی صوتی با صدای بم و ممتد با افکتهای آرام، تا حدی خواب آور است. البته طبیعت این رمان است و نمیشود خوردهای بر آن وارد کرد.
خوندن آثار برتر ادبی یکی از برنامه هام بود؛ قطعا لئو تولستوی و آنا کارنینا بالای لیستِ جالبترین نکته این کتاب قلم نویسنده و توصیفات ظریف و دقیقش هست؛ در مورد داستان فقط اوایلش برام جذاب بود و برخلاف تصورم بیشتر اجتماعی هست تا عاشقانه. الان وسط کتاب هستم اما ارزش خاصی رو در این کتاب میبینم که من رو به ادامه تشویق میکنه و به هر شخصی که دوست داره با فرهنگی جدید آشنا بشه و نقطه نظرات مختلف رو بشنوه توصیه میکنم.
واقع گرا و عمیق
همانند یک نقاش چیره دست آینهای از شمایل فلسفه ماهیت زیستی زندگی را ترسیم کرده و در کنار آن خطراتی که بحرانهای خانوادگی را میتواند به دنبال داشته باشد را مینمایاند چنانکه پدری مهربان فرزند خود را دور از اجبار به راه سعادت رهنمود میدارد.
ترجمه قدیمی و اندکی ثقیل گاهی یادآور کلیله و دمنه میشود.
راوی مرد است ولی چنان چیره دست که حق نوشته همچون نمایشنامهای زیبا ادا گشته.
همانند یک نقاش چیره دست آینهای از شمایل فلسفه ماهیت زیستی زندگی را ترسیم کرده و در کنار آن خطراتی که بحرانهای خانوادگی را میتواند به دنبال داشته باشد را مینمایاند چنانکه پدری مهربان فرزند خود را دور از اجبار به راه سعادت رهنمود میدارد.
ترجمه قدیمی و اندکی ثقیل گاهی یادآور کلیله و دمنه میشود.
راوی مرد است ولی چنان چیره دست که حق نوشته همچون نمایشنامهای زیبا ادا گشته.
انتظار بهتری از کتاب داشتم اونطور که تعریف میکردن اصلا جذاب نبود.
درسته که بدون عشق ازدواج کردن میتونه مشکلاتی درست کنه ولی اینکه نویسنده خیانت کردنو مذمت نکنه درست نیست. مثلا آنا خیانت میکنه و براش اصلا این خیانت مهم نیست.
ماشالله خواهر برادر اینکاره هم هستند و مثل اینکه تو خانوادشون یه چیز عادی هستش. حالا آنا رفته بود گند برادرشو درست کنه خودش برمیگرده به شوهرش خیانت میکنه.
درسته که بدون عشق ازدواج کردن میتونه مشکلاتی درست کنه ولی اینکه نویسنده خیانت کردنو مذمت نکنه درست نیست. مثلا آنا خیانت میکنه و براش اصلا این خیانت مهم نیست.
ماشالله خواهر برادر اینکاره هم هستند و مثل اینکه تو خانوادشون یه چیز عادی هستش. حالا آنا رفته بود گند برادرشو درست کنه خودش برمیگرده به شوهرش خیانت میکنه.
واقعا عالی بود، خیلی منتظر بودم این کتاب را صوتی کنند، وقتی دیدم با صدای آقای عمرانی است، در خرید و مطالعهاش شک نکردم و واقعا باید از ایشان و شرکت ماه آوا تشکر کرد، به همه دوس داران ادبیات کلاسیک پیشنهاد میکنم، از کتابراه هم تشکر میکنم که با طرحها و تخفیفها خیلی به علاقمندان مطالعه کمک میکنند، ای کاش بزودی کتاب جنگ و صلح بصورت کامل تبدیل به کتاب صوتی بشود
ممنون از آقای تولستوی، در نوشتن از مسایل سیاسی، فرهنگی، اقتصادی زمان خودش کم نمیزاره، در داستان، ضمن توصیف شخصیت اصلی به طور کامل و وافی، هیچ فردی رو بی سرانجام به حال خود وا نمیزاره، طرز نوشتنش رو دوست داشتم و اینکه تولستوی عقاید دینی و سیاسی شخصی خودش رو از طریق شخصیت داستانش به وضوح بیان میکنه. در پایان از خوانش بی مثال اقای عمرانی در گویندگی بیش از ١٠ شخصیت کمال تشکر رو دارم، بی نظیر بود
داستان غم انگیز ولی زیبایی بود. داستان عشق زنی متاهل به یک افسر بی بند و بار. نویسنده به زیبایی دو داستان عاشقانه را به طور موازی پیش میبرد یکی عشقی پاک با سرانجامی شیرین ولی راهی دشوار. دیگری عشقی خارج از مرز خانواده. نویسنده به هیچ عنوان یکطرفه به قاضی نمیرود در تمام طول داستان شخصیت آنا کارنینا به گونهای توصیف میشود که خواننده حس میکند او کار اشتباهی نکرده فقط زندگی سختی را تجربه کرده
با سلام وخسته نباشید کتاب عالی بود هم از نظر محتوا و داستان و شخصیتهای جالبی که داشت و خواننده میتونست کاملاً خودش را جای شخصیتها بذاره و با صدای دلنشین آقای عمرانی عزیز، من با وجود وقت آزاد کم این کتاب را سرکارم موقع انجام وظایفم گوش میدادم و خیلی لذت بردم، همه شخصیتها گیرایی خاصی داشتند و تفکرات لنین که چطوری در پایان داستان خدا را شناخت جالب بودم برام؛ باتشکر از همه دست اندرکاران زحمتکش
لئو تولستوی و یه ذهن کاملا باز و آزاد، که اینهمه جزئیات، اینهمه شخصیت جذاب بدون کم و کاستی کنار هم میچینه، و آدم رو کامل در فضای روسیه قرار بده... بعضی اوقات حوصلهم سر میرفت از اینهمه جزئیات ریز، ولی به جهت قرار گرفتن در اون فضا، کاملا ضروری به نظر میاد. در کل یه شاهکار ادبی تمام، زندگی معمول یک عده در روسیه حدود صدسال پیش. با همه جزئیاتی که فکرشو بکنید
رمان آناکارنینا یکی از مهمترین آثار تولستوی و از مشهورترین و جذابترین رمانهای کلاسیک ادبیات روسیه است. میتوان گفت بهترین ترجمه فارسی آن ترجمه سروش حبیبی است و صدا و اجرای علی عمرانی برهمه آنچه که رمان به خودی خود دارا بود ارزش هنری دیگری اضافه کرده است که شنیدن آن را به یک تجربه عالی در گوش دادن به کتابهای صوتی تبدیل میکند. به جد توصیه میشود.
رمان از دو جنبه رمانتیک و تاریخی قابل لمس است چراکه در اوج زیبایی تشریح عشق و دلدادگی شرح افکار مردم روسیه در دوران شروع انقلاب روسیه است. این رمان در واقع شاهکار ادبی قرن نوزدهم است دران ب شیوایی ضعف اداری دربار تزار و شروع شکل گیری تفکر درمیان اقشار میانی جامعه بخوبی نشان داده شده است چه خوب است این کتاب درکنار کتاب جنگ و صلح از همین نویسنده مطالعه شود...
نویسنده انقدر خوب و روان در مورد سبک زندگی و روابط و احساسات شخصیتهای کتاب قلم زده بود که دقیقا مثل زندگیه آدمهای اطراف و خانواده و فامیل خواننده میباشد. و من وقتی این کتاب را میشنیدم یاده زندگی و روابط اطرافیان و دوست و فامیل خودم میافتادم. خیلی قشنگ جامعه شناسانه و روانشناسانه نوشته شده و لذت بخشه. همینطور هنرمندی راوی این جذابیت رو چند برابر میکنه.
سلام کتاب صوتی انا کارنینا یکی از بهترین اثار کلاسیک جهان میباشد در جذاب بودن کتاب از ترجمه استادانه اقای حبیبی و هنرنمایی بی نظیر اقای عمرانی تاثیر گذار بود
روایت داستان دنیای اشرافی و روابط بین انسانهای جامعه روسی با تمام ریزه کاری به تصویر میکشد من از گوش دادن لذت بردم امیدوارم شما عزیزیان هم استفاده کنید
ممنون از کتابراه و عوامل
روایت داستان دنیای اشرافی و روابط بین انسانهای جامعه روسی با تمام ریزه کاری به تصویر میکشد من از گوش دادن لذت بردم امیدوارم شما عزیزیان هم استفاده کنید
ممنون از کتابراه و عوامل
من به اندازه بقیه دوستان از این کتاب لذت نبردم به قدری که در گوش کردن نیمه دوم کتاب هم مردد هستم، موضوع خیانت، توصیفهای خیلی طولانی، شخصیتهای زیاد رمان همه از نکاتی بود که دیگه رغبتی به ادامه داستان ندارم.. ضمن اینکه قبل از این کتاب ملت عشق و دزیره و کتابخانه نیمه شب را گوش داده بودم و اونها به شدت برام جذاب بود..
بنظر من پرداختن بیش از حد به جزئیات و بحثهای طولانی اجتماعی و اقتصادی شخصیتهای داستان که مربوط به روسیه ۱۰۰ سال پیش هست خیلی از دایره صبر فراتر رفته و یقینا اگر کتاب صوتی نبود از خوندن بقیش صرف نظر میکردم، کتاب کتاب خوبیه ولی کاملا مشخصه بر اساس استانداردهای صد سال پیش هستش نه استاندارهای جذب مخاطب امروزی.
سطر نخست مشهور این رمان:
«خانوادههای خوشبخت همه مثل هم هستند، اما خانوادههای بدبخت هر کدام بدبختی خاص خود را دارند.»
-حتما کتاب متنی اون رو یه باره دیگه میخونم همونطور که بعضی خوانندگان چندین مرتبه این اثر زیبا رو خوندن و هر بار از دریچهای به این رمان نگاه کردند.
شاید فکر کنیم کجای داستان عشق یه زن متأهل به یک جوان که یه انحطاط اخلاقی هست، میتونه زیبا و خارق العاده باشه.
اما مسأله این هست تولستوی واقعیات اخلاقی و فرهنگی کشور در عصر خودش رو به تصویر کشیده. در این رمان "مرگ فرهنگ" و "مرگ کشور" رو به وضوح بیان کرده. (مرگ فرهنگ و اخلاق که خیانت همسران رو میبینیم و مرگ کشور؛ در این دورهای که اشراف به زبان اصلی کشور خودشون صحبت کردن رو کسرشأن میدونن و با فرزندانشون به زبان بیگانه صحبت میکنن و معلم زبان خارجه میگیرن، این مرگ کشور هست).
با این وجود هرکدام از کاراکترها حتی نقش منفی اونها جذابیتها و خصوصیاتی قابل توجه دارند. و از هر کدام گاهی کلامی عجیب و جالب توجه میشنویم.
مسالهای دیگر که در خیلی از فرهنگها هم دیده میشود اینکه؛ با خیانت مرد به راحتی و سطحی برخورد شد درحالیکه خیانت زن، اون رو به نیستی کشاند و تولستوی این رو به خوبی بیان کرد.
برخی منتقدین، کاراکتر «لِوین» را طرحی کمابیش "خودزندگی نامه ای" از «تولستوی» در نظر گرفتهاند. «تولستوی» بسیاری از باورهای سیاسی و کشمکشهای فلسفی خود را در این شخصیت گنجاند. همینطور مسائل مربوط به کشاورزان و زمین داران که دغدغه خودش نیز بود.
با تشکر از کتابراه