نقد، بررسی و نظرات کتاب عمیق و تاریک و خطرناک - مری داونینگ هان

مرتب‌سازی: پیش‌فرض
ف. م. م
۱۴۰۲/۱۰/۱۷
ماجرای این کتاب درباره‌ی دختری به اسم آلی است که بعد مرگ مادر بزرگش عکسی را در وسایلش پیدا میکند که سه دختر در ان عکس هستند یکی مادرش و دیگری خاله‌اش دختری هم وسط عکس بود ولی صورتش پاره شده بود پست زمینه‌ی عکس هم یک دریاچه بود و پشت عکس هم فقط حرف ت و اسم مادرش و اسم خاله‌اش را میبیند ولی وقتی این موضوع را به مادرش میگوید مادرش عصبانی و اشفته می‌شود والی هم تا چند شب کابوس میبیند تااینکه بلاخره خاله‌اش همراه دختر خاله‌اش با بسیار خواهش و تمنا مادر الی را راضی می‌کنند که آلی با ان‌ها بیاید به کلبه‌ای که کنار یک دریاچه واقع شده است بیاید تا از اما دختر خاله‌اش مراقبت کند اما در کبله همش کابوس می‌بیند و اما که همش ارزوی داشتن یک دوست را داشت یک روز با دختری به نام سیسی اشنا میشد سیسی بی ادب و بد خلق بود ولی اما بازیم میخواست با او دوست شود و هر کاری سیسی می‌کرد اما هم میکرد دراین میان یک روز کا اما داشت با الی بازی میکرد میبیند کنار بازی نوشته ترسا و درست همان موقع میفهمد که ت ترسا است از طرفی هم یکی از دوستان بچه گی خاله و مادرش به خانه انها میاید وقعی الی از صحبت‌های او میفهمد او ترسا را میشناخته می‌فهمد که ترسا مرده و در همان دریاچه غرق شده و باقی داستان الی پی در پی تلاش میکند بفهمد ترسا چرا و چطوری غرق شده است تا اینکه یک روز به سیسی مشکوک می‌شود که ایا خانه‌ی او کجاست و چرا از جواب دادن سوالات می‌پرهیزد یه خاطر همین اورا تعقیب میکند و میفهمد سیسی همان ترسا است و بعدش ترسا او را تهدید میکند که اگر خاله هایش واقعیت را نگویند بد میبینند واقعیت این بود که خاله عای عروسک ترسا را در اب انداخت ترسا به دنبالش رفت و دیگر برنگشت و خاله‌اش ومادرش وانمود کرده‌اند که هیچی از این موضوع هستن